سلام دوست عزیز
من کوچکتر از اون هستم که بخوام چیزی بگم ولی به قول یک عزیز تو لیاقت داری به عرش برسی پس اسیر احساساتت نشو تو فقط داری خودتو فنا می کنی .
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوست عزیز
من کوچکتر از اون هستم که بخوام چیزی بگم ولی به قول یک عزیز تو لیاقت داری به عرش برسی پس اسیر احساساتت نشو تو فقط داری خودتو فنا می کنی .
از کمکهاتون بسیار متشکرم . درسته که نمیتونم موسسه رو عوض کنم و باید به کلاس هم ادامه بدم ، ولی تاثیر خیلی زیادی روی من گذاشتین . مامانم واقعا هنوز توی بهت و ناباوری است که اون دختر یک دنده اش کجاست ؟ و این را به خودمم گفته !
همیشه فکر میکردم مامانم یک طرفه قضاوت میکنه ولی وقتی دیدم همه اینجا در مقابل حرفم جبهه گرفتن یک کم پشیمون شدم . راضی هم شدم که با مامانم بشینیم و درست راجع به این موضوع درست صحبت کنیم . حالا هم که جریان شما رو فهمیده کلی دعاتون کرد .
فقط یه چیزی این آخرش مونده . شما جدا فکر میکنید دوست پسر داشتن من خیلی ایراد داره ؟ اون آدم با محبتیه و اصلا مثل بقیه نیست . واسه همین همیشه فکر میکردم کارم درسته ولی با حرفهای شما به شک افتادم !
سلام aram_666
واقعا تحسین برانگیزید، همیشه تغییر در نگرش به یک موضوع، بسیار سخت و انرژی بر است. بنده به عنوان مشاور درک می کنم که طی این مدت چقدر سختی کشیدی و چقدر انرژی گذاشتی تا چنین تغییری را در خود به وجود آوری... امیدوارم با استمرار همچنان روزهای خوشتری را تجربه کنی...
در رابطه با دوست پسر، مطالب واقعا زیاد است....
اما باید هر چیزی هدفمند باشه....
اگر او فرد مناسبی ( به نظر شما)، هست، باید بتوانید با خانواده در میان بگذاری....
و از همه مهمتر دیدگاه او را نسبت به خودت ( نه اینکه بشنوی)، بلکه باید در رفتار ببینی و امتحان کنی....
آزمایش ساده اینست...، که متوجه شوی اهل دروغ و نقشه و کلک هست یا نه؟
معمولا ما نمی توانیم کلک کسی را در مورد خودمان به راحتی متوجه شویم. چون هیچ کسی به کسی نمی گوید که من می خواهم تو را فریب دهم. اما کافیست بفهمیم ایشون در مورد دیگران این خصوصیت را دارد یا نه ... پس این فرد می تواند نسبت به همه اینگونه باشد.
از او نظر خواهی کنید... و بگوئید :«خانواده ام روی این ارتباط ها تعصب دارند... می خواهی یکجوری بپیچونمشون فعلا یه مدتی با هم باشیم....، تا بعد ؟ »
( البته باید قشنگ این مطالب را بیان کنی)، اگر بیشتر تمایل داشت که شما خانواده خود را بفریبی، یعنی ا ین فرد چنین روحیه ای دارد... و حالا تصمیم گیری با شماست...، ایشون برای رسیدن به مقاصد خود تن به هر فریبی خواهد دارد.
اما اگر او با «فریب خانواده مخالفت کرد»، تازه پیگیری و حل دقیق مسائل این ارتباط باید مد نظر شما و خانواده اتان قرار گیرید. پس باید از او بخواهی که رابطه شما هدفمند باشد لذا خانواده در جریان قرار بگیرند و.....
آقای سنگ تراشان من این کار راقبلا کرده ام . او از ریسک کردن در رابطه با خانواده خیلی میترسد . هر جا هم من از خانواده ام ایراد میگیرم او در عین حال که تند نیست ، سعی میکند از آنها دفاع کند . وقتی نمیتواند ، میگوید آنها مادر و پدر تو هستند . نباید اذیتشان کنی ... ولی هیچ وقت دروغ نمیگوید .حتی به خانواده ی خودش . اصولا همه اسرارش را خانواده اش میدانند به جز همین مسیله ی خودمان . البته کم و بیش خبر دارند که پسرشان با کسی دوست است ولی به روی خود نمی آورند .
ولی در مورد خانواده ی من محتاط تر است . وقتی به او میگویم که مادرم از ارتباط اینترنتی ما خبر دارد خیلی مضطرب میشود و تند تند میپرسد که نکنه مانع ارتباط ما شوند . در مورد پدرم هم چون میداند خیلی غیرتی است ، همیشه میگوید مواظب باش بدبختمان نکنی . یعنی همان پنهان کاری ! البته همیشه میگوید همه چیز را به مادرت بگو ولی چون میداند اگر این را بگویم رابطه مان قطع خواهد شد ، این یکی را استثنا قایل میشود .
در مورد دیدگاهش نسبت به خودم هم باید بگم هیچ وقت به زبان نیاورده ولی خیلی به من اعتماد دارد البته ... جدیدا این اعتماد تا حدودی از بین رفته و خودم باعثش شدم ! چون نتوانستم خودم را نگه دارم و به دوستی دیگری که داشتم ، اعتراف کردم . از آن موقع دوست دارد هر چیزی را تا آخرش بداند و هیچ موضوعی سر بسته نماند . در مورد دوست داشتن ولی نمیدانم . همه جوره محبت میکند ولی به پسرها نمیشه اعتماد کرد ! در جریان قرار گرفتن خانواده ام هم غیر ممکن است چون مطمینا رابطه مان را قطع میکنند و ما این را نمیخواهیم !!