RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ester
چرا همین حرفا رو توی خونه با محبت و ارامش(تو خونه که میتونید؟!) به همسرتون نمیگید؟ . . .
ما از اين نظر توي خونه مشكلي نداريم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
. . . راستی به نظرتون اشکالی داره اگه همسرتون هم با این تالار آشنا بشن؟
ايشون با اين تالار آشناست، البته عضو نيست ولي به توصيه خودم به تالار سر ميزنه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sayehhaye_mah
. . . مثلا من خودم وقتي احساس كنم نياز دارم فقط صداي كسي را بشنوم تا احساس آرامش كنم پس اين تماس را ميگيرم اين را مي تونيد در مورد همسرتون درك كنيد كه حتما مي تونيد ولي خوب سرگرم كردنش با كارهاي مفرح و بيرون رفتنش از خانه باعث مي تونه بشه كه توهماتي كه در ذهن داره كمتر بشه و كمتر احساس نگراني كنه
در اين مورد فكر مي كنم حق با شما باشه. چون چيزي مشابه همين عبارت رو خودش بارها به من گفته!
در مورد سرگرم شدن ايشون توي خونه چه نظري دارين؟
خانومم يه چرخ خياطي خوب داره، وسايل بافتني، نقاشي، كامپيوتر و ... خلاصه مشكل امكانات نداره الحمدلله، اما خودش علاقه اي به كارهاي هنري نداره (حداقل وقتي تنهاست)
يه مدت دوس داشت بره كلاس خياطي اما پيگيري نكرد.
توي خونه تقريبا وقتش رو با ديدن تلوزيون، بازي كامپيوتري، تلفن كردن به من يا خانوادش و صحبت با خانم همسايه سپري مي كنه، البته بايد بگم رانندگي هم بلده و گواهينامه هم داره اما اهل بيرون رفتن از خونه هم نيست.
خودش دوس داره بره سر كار، من هم مخالف نيستم. اما به خاطر شرايط فعليش كه نميتونه بره.
حالا اگه دوستان نظري براي پر كردن اوقات فراغت ايشون دارن بسم الله . . .
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mostafun
نه، اون اينطوري نيست! البته همينطور كه دوستان خوبم هم گفتن بيشتر احساس تنهايي است كه باعث ميشه تماسهاي مكرري با من داشته باشه.
راستي اقاي مصطفي من قصد جسارت به خانمتون رو نداشتما الان كه دوباره پستمو خوندم متوجه شدم
من منظورم از اوردن كلمه جني و .... فقط بيان ترس و حالت خودم بود نه همسر شما:shy:
اگر به كتاب خوندن علاقه دارن براش كتاب تهيه كنيد
اشپزي هاي مدرن و شيريني پزي هم ميتونه وقتشو پر كنه بستگي به روحيه شون داره
ميتونين براشون كلي دي وي دي بخرين هر روز يه فيلم باحال ببينن:73:
يا كم كم براي تربيت نيني كوچولو با مطالعه مقالات و سايت ها و ديدن برنامه هاي مرتبط اماده بشن......:72:
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
ببينيد دوست خوبم
كارهاي تفريحي توي خانه خوب هست ولي باز خيلي سريع آدم را به مرحله اول برميگردونه ولي بيرون از منزل كلاسهاي يوگا كه بتونه اضطرابش را كم كنه و يا قدم زدن در يه جايي مثل پارك بودن با خانمهاي ديگه و پيدا كردن دوستان جديد كه روابط اجتماعي اش را بيشتر كنه خيلي بهتره با توجه به تجربه اي كه دارم مي گم كه هر چي هم كه توي خانه باشي ولي كارهاي مختلفي داشته باشي باز هم نميتونه باعث بشه كه مدت زيادي سرگرمشون باشي و به چيزي فكر نكني بلكه خود اين در خانه بودن و تنها ماندن مي تونه عامل اصلي باشه
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
با سلام
مسئله اي را كه شما بيان كرديد تقريبا همه تجربه مي كنند و در دو سال اوايل زندگي تقريبا براي همه وجود دارد چند ماهي صبر پيشه كنيد با بدنيا آمدن فرزندتان اكثر وقت همسر محترمتان پر مي شود و اصلا جاي نگراني نيست و آن گاه شكل مسئله بصورت وظيفه مادرانه براي فرزندتان تقريبا جايگزين خواهد شد.
نظرات و كمكهاي تمامي دوستان واقعا قابل تحسين است. . كاربرد آنها حتما مفيد خواهد بود چرا كه هر كدام بر اساس تجربه شخصي پاسخ هاي مناسبي داده اند.
آنچه كه بنده اضافه بر آن مي گويم اين است كه ذهن و فكرتان را به اين مسئله زياد مشغول نكنيد و پر رنگ جلوه ندهيد بعدها متوجه مي شويد كه تجربه اي شيرين بوده است . و باعث شده بيشتر با همسر محترمان نزديك شويد.
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
من هم فکر کردم که اگر نظرم رو به عنوان یه خانومی که دوست داره مدام به محل کار شوهرش زنگ بزنه و شوهرش هم از این بابت خیلی ناراحته، می خوام بگم.
راستش من فکر می کنم شاید یکی از علت های این موضوع میتونه اون روابط قشنگ و احساسات خوب و لطیفی باشه که یه مرد توی خونه نسبت به همسرش داره و این باعث میشه که یه زن توی هر لحظه و هر جایی منتظر و تشنه ی شنیدن اون احساسات و کلمات باشه!
یکی دیگه از چیزهایی که من خودم بشخصه بهش اعتقاد دارم و به همین دلیل هم این کار رو انجام میدم اینه که دوست دارم همیشه من و همسرم عاشق هم باشیم، به هم فکر کنیم، من فکر می کنم اگه در طول روز با همسرم صحبت نکنم، نکنه که عشقمون کمتر بشه و یا رابطه مون سردتر بشه! یا اینکه وقتی همسرم بهم زنگ میزنه پیش خودم فکر می کنم که اگر حتی سر کار هم باشه، باز به فکر منه و براش مهمه که من روزم رو چه جوری گذروندم، و اون وقت بیشتر منتظر دیدنش میشم.
و این احساسات باعث میشه که یه امنیت خاطر پیدا کنم و یه اطمینان قلبی که همسرم همیشه به یادم هست!
من احساس می کنم که همسر شما به خاطر شرایطی که دارن واقعا به امنیت خاطر نیاز دارن و البته این رو نمیشه توجیهی واسه ی زیاده روی توی هر کاری دونست، اما خب این دوران خیلی طول نمیکشه و بهتره شما یه کم درکشون کنید، با اینکه براتون سخته!
من وقتی به همسرم زنگ میزنم دوست دارم خیلی خیلی عاشقونه صحبت کنیم و خصوصی، یعنی یه جوری که من بفهمم همسرم با همه به یه شکل حرف میزنه و تنها با من که عشقش هستم یه جور دیگه! وقتی گوشی رو برمیدارم فکر می کنم که به یه محفل عشقولانه با همسرم دعوت شدم که تنها مهمون های اون محفل من و همسرم هستیم، نمی دونم شما چقدر بتونید این مسائل رو درک کنید، اما شاید خانوم شما هم مثل من و خیلی از زنهای دیگه که عاشق عشقند، عاشقه!
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
mostafun منظورم این بود مگر شما نمیگید وقتی محل کارتون هستید نمیتونید عاطفی و عاشقانه با همسرتون صحبت کنید؟ منظور من این بود .... سئوالم اینه چرا همین شکلی که اینجا دلیلتون رو بیان کردین چرا با محبت و ارامش برای خانومتون بیان نمیکنید که چرا میگید کمتر زنگ بزنه....
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
كتاب ، تا مي توانيد كتاب به ايشان بدهيد تا بخوانند . ايشان اگر بتوانند رمزي از رموز رفاقتي كتاب را پيدا كنند امكان ندارد وقت نازنين خود را اينگونه بگذرانند.
RE: خانووووم! آخه چرا اينقدر به محل كارم زنگ مي زني . . . ؟
آقاي mostafun:
وقتي محبت مي كني يه جور . وقتي محبت نمي كني يه جور ديگه.
خود من خيلي حرفها رو وقتي پاي تلفن هستم راحت تر مي تونم به همسرم بگم. بهم مي گه چرا وقتي مي ام خونه اين چيزا رو بهم نمي گي آخه وقتي مي ياد خونه و وقتي كنارم هست من به هيچ چي جز اون فكر نمي كنم واسه همين وقتي كه از كنارم مي ره ياد خيلي چيزها مي يفتم و دلم مي خواد باهاشون صحبت كنم.
يك خانم آهن نيست و وقتي كه ببينه با اون هم مثل يك مرد غزيبه صحبت مي كنيد ناراحت مي شه. همسر من هم پشت تلفن اينقدر يخ صحبت مي كنه كه گاهي پشيمون مي شم از خيلي حرفهايي كه بهش مي زنم.
اما اعتراف مي كنم كه اس ام اس و تلفن سو تفاهمها رو بيشتر مي كنه.
خانم شما اگر مشغوليتي داشت اينقدر در وقتهاي خالي اش به شما محتاج نمي شد و مي توانست خيلي منطقي تر برخورد كند.
آقاي mostafun
اشكالي پيش نمي آيد اگر در روز چند اس ام اس احساسي و عاشقانه براي او بفرستيد و دل او را گرم كنيد كه او مجبور نشود ده بار زندگ بزند و هر بار بيست دقيقه صحبت كند تا به آن چيزي كه مي خواهد برسد. آخرش هم به در بسته بخورد و حرف و كلامي از احساس به ميان نيايد.
((( من كه حسرت به دلم موند يكبار همسرم يك اس ام اس عاشقانه به من بدهد و يا يكبار حرف احساسي بزند يا لااقل جواب حرفهاي عاطفي من را بدهد. عادت كرده. حتي وقتي كه تنها هم هست اين كار را نمي كند)))