RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
سلام عزیزم، به عنوان یک نفر همجنست ، بهت پیشنهاد می کنم به علائم و پالسهایی که بهت داده بی تفاوت نباش! وقتی ایشان حرف از رفتن و نماندن زده ، چه نشانه ای از این روشنتر که عاشق نیست! اما لطفا مراقب احساسات خودت باش چون مشابه این مورد رو زیاد دیدم! الان تو در مرحله ای هستی که هر چه بیشتر بمانی بیشتر اسیر می شی و این احساسات چیزی جز دلبستگی عادتی نیست! مراقب باش چون مردها بسیار بسیار کمتر از زنها از عواقب ترک کردنهای اینچنین بحران زده یا آسیب پذیر می شن!اونی که باید فکر خودش باشه توی عزیزم! من جای تو بودم از همین لحظه این اعتیاد مهلک رو ترک می کردم! اعتیاد به دوست داشتن کسی که دوستت نداره و تو بهش عادت کردی !
یک جمله ی قصار یادم اومد که برات مینویسم:عادت ریسمانی است که هر روز رشته ای از آن را به دور گردن خود می بافیم و در نهایت توان پاره کردن آنرا نداریم!
پس بیش از این این ریسمان رو قطور نکن که دیگه زورت نرسه قطعش کنی!
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
سلامrahelenafoushe عزيز
ممنونم دوست گلم به خاطر حرفها و راهنمايي خوبت و اينكه وقت گذاشتي و پاسخ دادي
آره من خيلي به اين مساله فكر كردم و با تو موافقم........من الان حدود 8 روزه كه هيچ ارتباطي با اون آقا ندارم و به قول تو دوست عزيزم توي ترك اعتياد و عادتم به سر ميبرم.............تو اين چند روزم از بخت و اقبالي كه داشتم خبراي نا مطلوبي از اين آقا شنيدم(حالا نميدونم صحت داره يا نه) .دقيقا چيزهايي كه 2 سال بهشون پي نبرده بودم!!!!
توي اين 8 روز 3 بار اين آقا منو ديده و متوجه بي محلي هاي من هم شده براي همين زياد دوروبرم ظاهر نميشه. نميدونم چي فكر ميكنه البته ديگه ام برام اهميتي نداره كه بدونم !!چون تصميمم رو گرفتم.....
اين رو هم بگم كه من بدون هيچ بحث و حرفي رابطه رو قطع كردم و اون آقا هنوز نميدونه كه ديگه قصد ادامه با اونو ندارم چون اگه ميخواستم دوباره براش دليل بيارم شروع به فلسفه بافي ميكرد و سعي ميكرد با حرفهاي 2 پهلو منو از اين كار منصرف كنه!!
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
راستي دوستان كار اشتباهي نكردم كه به صورت آني رابطه رو قطع كردم و هيچ بحثي در مورد دليل كارم نكردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟ چون راستشو بخواين 1) ميدونستم اين آقاي محترم دوباره ميخواد چي بگه 2)ميخواست دوباره كارشو توجيح كنه و دليل و برهان بياره 3) ميترسيدم دوباره با توجيحاتش قبول كنم باهاش رابطهمو ادامه بدم
حالا شما بگين كار درستي كردم؟؟؟!!! البته اين چند روزاين آقاي محترم با ديدن حركات من خودشم حرفي نزده.......حالا نميدونم!!!
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
بنظر من بهتر بود دلایلتون راعلام میکردید و وقتی ایشون دلیل میاورد شما هم اشاره میکردید با توجه به دلایلی که دارید این تصمیم رو گرفتید .
حالا اگر ایشون دوباره جلو نیومد که هیچ و اگر اومد میتونید خیلی منطقی باهاش صحبت کنید .
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
سلام mimi جان . :72:
قبل از هر چيز لازم ميدونم كه بهت يه خسته نباشيد اساسي بگم ::82:.چون كه ميدونم تو اين 2 سال چقدر فكرت مشغول بوده !!!!
ولي با صحبت هايي كه شما كرديد ، مطمئن باشيد دوباره برميگرده ، چون دوستتون داره ولي ........ولي خودش ميدونه كه الان شرايط لازم را نداره و در واقع نميدونه چيكار كنه .:302: كار درستي كرديد كه رابطتون را قطع كرديد :47:
الان هم داره با خودش فكر ميكنه كه چيكار كنه ، چون كه ميدونه كه شما از اين وضع خسته شدين .....
از طرفي دوستون داره ، از طرفي شرايطش رو نداره ......به نظر من كه دوباره بر ميگرده ..
حالا دوتا حالت امكان داره اتفاق بيفته طبق گفته دوست خوبمون digitalmanاگر ایشون دوباره جلو نیومد که هیچ و اگر اومد میتونید خیلی منطقی باهاش صحبت کنید . خيلي منطقي .. ......
توجه داشته باشيد خيلي منطقي .شما الان 22سالتونه !!!!!!!!!!:300::72:.مواظب باشيد فرصتهاتون رو از دست نديد و بعد حسرت بخوريد... مثل خيلي هاي ديگه صادقانه پاي عشقشون ايستادن ولي آخرش ...
تكليفتون را مشخص كنيد :305:
شاد و موفق و پيروز و سربلند و ........باشي.:72:
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
آفرین خانمی کار خیلی خوب و عاقلانه ای کردی امیدوارم نتیجه خوبی بگیری. من هم یک موقعیتی مثل شما رو تجربه کردم الان اصلا پشیمون نیستم ....
یه کم صبر کن همه چیز درست میشه. موفق باشی. مواظب خودت و احساست باش گلم.
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
سلام دوست عزیزم من کاملا با برخورد این اقا موافق هستم ببینید این انتظار شما نشونه بارز این فرهنگ غلط ایرانیه توی اکثر نقاط دنیا به جز ایران 2نفر وقتی از هم خوششون میاد با هم رابطه بر قرار میکنن (معمولا چون اقایون پیشنهاد ازدواج میدن از این زاویه براتون میگم ) بعد از گذشت یه زمانی وقتیکه اون اقا متوجه شد که میخاد با اون خانم ازدواج کنه و شرایط کامل رو برای این کار داره اول میره حتی حلقه رو هم میخره (یعنی تا این حد امادس)بعد بنا به رسمشون زانو میزنه حلقه رو میگیره جلوش و در خواست نامزدی میکنه و باز هم بعد از گذشت یه زمانی و فراهم شدن شرایط کامل برای ازدواج چه از نظر روحی چه از نظر مادی درخواست ازدواج میکنه.حالا چرا این کار درسته و کاری که ما ایرانی ها میکنیم غلط:ببینید طرفین اول باید شناخت پیدا کنن از لحاظ مادی اماده باشن بعد قول ازدواج بدن نه مثل ایرانیا اول قول ازدواج بدن بعد هی برن جلو تا بفهمن که بدرد هم نمیخورن یا شرایط ازدواج رو ندارن ادمها تغییر میکنند شرایط تغییر میکنه برای همین هم نباید تصمیمی رو برای 1سال یا 5سال یا حالا هر چند سال اینده گرفت برای هر کاری 6ماه قبل زمان مناسبی برای تصمیم گیریه ببینید من خودم توی 1ماه نگذشته بود که پسر عمه ام که دوست پسرمه به من گفت میخوام باهات ازدواج کنم بعدشم سریع رفت به خوانوادش گفت الان که 3ماه گذشته و ما هنوز شرایط ازدواج نداریم یه جورایی منو با مشکل روبرو کرده که توی تالار دیگهای من موضوعی با عنوان تردید در ازدواج گذاشتم که مشکله منه توضیح دادم حالا پشیمونم میگم کاش حرف ازدواج نبود کاش عمه من چیزی نمی دونست که اگه یه موقع من پشیمون شدم اونا ناراحت نشن و بتونن درک کنن که هرکسی حق دارهواسه زندگیش تصمیم بگیره اخه رابطه ای که اخرش ازدواج بخواد باشه یکم سخت تر ازرابطه های معمولی ادم باید سعی کنه زیاد احساساتی نشه زیاد نزدیک نشه که خوب این کارم برای زمان طولانی خیلی سخته به هر حال به اون اقا تبریک میگم و به شما خانم توصیه میکنک که زیاد احساساتتون رو دخیل نکنید این جوری خودتون هم بهتر میتونید تصمیم بگیرید
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
واي ممنونم از تمام دوستان عزيزم digitalman,omid24,مثل من,marjanp از همدردي ها .راه حل ها. پيشنهادها و بيان شرايط مشابه خودتون ......بازم ممنونم........با توجه به گفته هاي شما اگه برگشت علتشو براش توضيح ميدم و اگه برنگشتم كه هيچي
واقعا خسته شده بودم...خيلييييييييييي.......از طرفي دوستش داشتم و از طرفي اين بلا تكليفي تمام نيرو و شورو حالم رو ميگرفت......چون اين آقاي خيلي خيلي محترم تمام ذهنمو به خودش مشغول كرده بود و اگه حتي تو اين مدت بهترين آقاييون هم به من پيشنهاد آشنايي و شناخت بيشتر ميدادن بدون هيچ فكرو تاملي جواب رد ميدادم........تو دانشگاه با تمام وجودم دنبالش ميگشتم تا شايد يه كم بيشتر از دور نظاره گر قدم هاش باشم....هيچ چيز غير از اون اين قدر خوشحالم نميكرد!!!البته هيچ وقتم زياد اينو به روش نمي اوردم چون همون طور كه ميگن عشق مثل سايه ميمونه هر چي بيشتر احساساتم رو بيان ميكردم از من دورتر ميشد........ولي الآن با اين قطع ارتباط با وجود تمام علاقه اي كه بهش داشتن احساس سبكي و آزاديه فكر ميكنم...حالا ديگه ميتونم ساير افرادي كه از كنارم هر روز ميگذرند رو بهتر ببينم...خوبيهاشون رو.....محبت هاشون رو.... ميترسيدم تا تمام احساساتم رو نثارش كنم و در آخر به من بگه بعد از 2سال متوجه شدم ما براي هم ساخته نشديم و اون روز .روز مرگ من ومرگ تمام احساسات من ميشد.......
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
سلام....
خانم mimii مشکل شما دقیقا مشکل بنده است... و فکر می کنم نوع برخورد خودتون و دوستتون دقیقا مثل بنده و دوست سابق بنده است..... مشکلمو بنده تو تاپیک "درخواست ازدواج دختر از پسر" بیان کردم..... من خودم شخصا چون از بلاتکلیف بودن و دوستی های بی تنیجه و وابستگی های بی مورد خوشم نمی اومد بعد چند ماه به ایشون گفتم اگه قصد ازدواج ندارن دیگه به این شکل دوستی رو ادامه ندیم و ایشون هم گفتن نه و شدیم همون دوستان عادی سابق....
نمی گم همه ی دوستی های دختر و پسرها باید به قصد ازدواج باشه.... ولی دوستیی که بعدا باید یه روزی تموم بشه -- به خاطر فرهنگی که بین خیلی از خانواده ها حاکمه -- فکر میکنم از اول نباشه بهتره.... مخصوصا که وابستگی روز به روز بیشتر می شه حتی اگه رابطه احساسی نباشه...
همگی شاداب باشید
RE: شما بگين........آيا تو وجودش ميتونم دنبال عشق بگردم؟؟؟؟
دوست عزیز
به تاریخ آخریت پست توجه کنید. بیش از یک سال است که برای این تاپیک پستی ارسال نشده ، و باز کننده تاپیک هم سراغی از آن نگرفته . این جور تاپیکها تعطیل شده هستند .