ester
امیدوارم بهترین همسر روی زمین باشی و در نتیجه بهترین همسر روی زمین مال تو باشد عزیزم . انشالله مبارک ات باشه ازدواج ات خانمی .بالاخره دنیای خیال هم دنیای قشنگی است .
نمایش نسخه قابل چاپ
ester
امیدوارم بهترین همسر روی زمین باشی و در نتیجه بهترین همسر روی زمین مال تو باشد عزیزم . انشالله مبارک ات باشه ازدواج ات خانمی .بالاخره دنیای خیال هم دنیای قشنگی است .
فكر كنم بهتره يه تاپيك باز كنيم كه هر كس در جايگاه خودش صحبت كنه و بگه بعنوان يه مرد يا يه زن در زندگي مشترك چه كارهايي انجام ميده و چه مسئوليتهايي رو بعهده ميگيره و چه توقعاتي داره .
با تشكر
[quote=ester]
خودم شروع میکنم....
اگه یک مرد بودم وقتی سر کار میومدم خونه یک نگاه خیلی کوچیک به خونم مینداختم یک نگاه به زنم
خانومم آرایش کرده و لباس خوشکلشو پوشیده حتما بهش نشون میدادم نظرمو جلب کرده و حواسم هست حتی اگه شده با یک جمله"خوشگل شدی"
اونو بیخبر از بیرون نمیذاشتم درسته که یک مردم و میخوام مشکلات بیرون برای من باشه ولی خانومم بهترین کسیه که میتونم باهاش دردو دل کنم حتی از ترافیک خیابون محل کارم..... اگه وسط حرفام پیشنهاد خاصی داد منظورشو بد برداشت نمیکردم لحظه ای بهش فکر میکردم....
وقتی خسته هستم به خانومم میگم"من خستم" بحثو حرف باشه برای وقته دیگه...به تفریحات خانومم اهمیت میدم و ازش میخوام اونم به سرگرمی های من اهمیت بده.... وقتی یخوام با کامپیوتر کار کنم ازش میخوام بعضی وقتا بیاد کنارم باشه...هم بینه چی کار میکنم هم اینکه اون بعد یک روز که پیشش نبودم حتی از اینکه کنارم بشینه اگه نفهمه هم چی کار میکنم لذت میبره....
خساست به خرج نمیدم....کار میکنم برای خانومم پس درآمدمو کامل بهش میگم....مشکلاته خونمونو به کسه دیگه نمیگم....بین من و خانومم میمونه حتی اگه اون روز مهمون داشته باشیم هیچ کس متوجه نمیشه....جلوی دیگران باهاش با محبت صحبت میکنم توی مهمونی مخصوصا اگه مهمونی از طرف خونواده خودم باشه....به خانوادش احترام یذارم...همراهش میرم خونه پدرش...اگه خانومم برای موضوعی ناراحت بود گریه کرد داد نمیزنم و با آرامش ازش میخوام که گریه نکنه میگم وقتی گریه میکنه حال من هم بدتر میشه...اما دوست دارم به همه حرفاش گوش بدم...سکوت میکنم...و در اخر با مهربونی نظرمو بهش میگم...اگه مخالف بود باز هم نظرشو گوش میدم.....ولی یک بار برای همیشه بهش میگم گریه نکنه....چون اون عزیز ترین کسه منه و تحمل دیدن اشکشو ندارم...اما هر وقت نیاز داشته باشه به همه هرفاش گوش میدم...توی زندگی زود قضاوت نمیکنم..اول دلیل برخورد خانومم یا یک حرفشو میشنوم و بعد حرف دلمو میزنم...داد نمیزنم...بچگی
های همسرمو میپذیرم و اشتباهشو دائم توی سرش نمیزنم...
در کار های خونه تا اونجا که بتونم کمکش میکنم...کار های خودمو سعی میکنم خودم انجام بدم و خیلی به زنم دستور ندم...از ابراز احساس نسبت به خانومم دریغ نمیکنم دوست دارم رو توی گوشش زمزمه میکنم نازشو میکشم موقع خوردن غذا لقمه براش میگیرم لیوانشو(آب..نوشابه) پر میکنم و دستش میدم...اگر قهر کنه منتش کشی هم میکنم ولی اگر حق با من باشه صبر میکنم خانومم پیش قدم بشه....اگر از افراد خانواده شکایتی داشته باشه با ارومی گوش میدم اگر حق با او باشه راه کار ارائه میدم اگه نه بهش میگم که سوئه تفاهمه با دلیل....به نظراتش احترام میذارم...حرف حرف من نیست!!.....در رابطه با دیگران هم با محبت و احترام با زنم رفتار میکنم....نقطه ضعفاشو میشناسم نه برای اذیت کردن بلکه برای اینکه رفتاری نکنم که برنجه...زنم از لحاظه درجه اهمیت اوله و بعد سایر اعضای خانوادم.....بیرون خونه بسیار جدی رفتار میکنم.....نسبت به زنان دیگه هم توجه خاصی نشون نمیدم....با همه وجودم ارامشو براش فراهم میکنم....
[/quot
خدايا به اندازه همه نعمت هات شكرت رو بجا مي آرم:203:
يعني با اين توصيفاتي كه دوست خوبم گفتن همسر من يكي از بهترين مردهاي دنياست آخه همه اين كارها رو انجام مي ده به اضافه اينكه بهترين مشاور زندگي منه چه اقتصادي چه عاطفي و چه معنوي فقط اين مرد مهربون توي كارهاي خونه زياد كمك نمي كنه كه اين مورد هم اصلا مهم نيست . و البته خيلي هم عصبي مزاجن و مقررات هم كه بايد اجرا بشن بايد برم شجره نامه اش رو بخونم شايد با رضا خان نسبتي داشته باشن:303: اين يكي هم زياد مهم نيست .
ولي خداييش سخته جاي كس ديگه اي بودن من قوه تخيل قوي دارم اما عجيب نمي تونم خودم رو مرد تصور كنم اما يحتمل به خوبي شخصيت فعلي همسرم نبودم . احتمالا توي بازار كار هر روز با يكي دعوام ميشد و زود زود هم ناز و قهر مي كردم سر زن بيچاره ام (بلا به دور ) :P
و در ادامه ،با رعايت ادب و احترام
بهتر نيست هر كدام در جايگاه خود باشيم و به عوض زن شدن و مرد شدن هاي خيالي به درك موقعيت ها و روحيات هم در دنياي واقعي بپردازيم
دوست گرامي شايد چون هنوز ازدواج نكرده اي شناختي از دوران تأهل نداريد. اين دنيا پر است از من و تو ها و بالاخره ما شدن ها بهترين كاري كه اينه كه هر كس اول جايگاه خودش رو به عنوان يك انسان بشناسه و بعد حريمش رو حفذظ كنه و در مسائل شخصي و خصوصي طرف مقابلش اكيدا دخالت نكنه( من با مادرت قهرم تو هم بايد قهر كني و من با خواهرت حرفم شده بيا تو هم حرفت بشه باهاش و اين بچه بازي ها ممنوع)
در كل از شما يك سوال دارم ؟ چقدر خودت رو ميشناسي ؟ چقدر نسبت به روح و مغزو كليه بافت هاي بدنت كه مال خودت هستن شناخت داري چقدر از بروز هيجانات مختلفي كه گاه موانع زندگي است و گاه شتابي براي پيشرفت آينده اطلاع داري
چند روز پيش ها يه مقاله مي خوندم در مورد هيپوتالاموس ، در باورم نمي گنجيد كه اين عضو ناپيدا و كوچك چنين قدرتي داشته باشه كه تمامي انگيزشهاي گرسنگي تشنگي و اميال جنسي و... رو كنترل كنه
عزيزم يه توصيه دوستانه دارم بهتر نيست به خودشناسي بپردازي و سعي كني انتظارات خودت رو از خودت برآورده كني ؟ مطمئن باش هر كه انسان باشه و از عقل و احساسش به توازن استفاده كنه نه دچار شوهر بد مي شه و نه گرفتار دوست بد وقتي تو به وظايف خود آگاهي چرا بايد ديگران بهت بي احترامي كنن مگر ديوانگاني كه لياقت همصحبتي رو هم ندارن .
در انتها خدا رو شكر مي كنم كه همسري شايسته دارم كه هم دوستم داره و هم انسانه حالا اگر نوشابه بهم تعارف نكنه به هيچ كجاي دنيا بر نمي خوره اگر تندي كنه اگر اگر اگر
نه با اين اگر و مگر ها انسانيت آدمي زير سوال نمي ره موفق و مويد در پناه حق
یک کلام
ما خانم ها فوق العاده احساساتی هستیم و دوست داریم این مورد خیلی مورد توجه آقایون قرار بگیره و چون مردها کمتر از این نوع احساسات خوششون میاد یا اصلا چون برای خودشون مهم نیست فکر می کنند برای خانم ها هم بی اهمیته .
این خودش باعث بوجود آمدن مشکل می شه. اگه آقایون روی احساسات خانم ها و برآورده کردن این نیاز بیشتر وقت بگذارند خیلی خوب می شه در عوضش خانم ها هم برای زندگی و شوهرشون کم نمی گذارند.
من مطمئنم .
پس آقایون خیلی خیلی محترم نشون دادن احساسات به خدا هیچ کاری نداره ما خانم ها اینقدر کم توقع ایم.
امتحانش مجانیه
سلام من با نظر شیلا خانم موافق هستم
مخاطب این نوشته ها کیه ؟!نقل قول:
نوشته اصلی توسط N.DELNAZ
سلام
مخاطبشون من هستم !
ممنون از نظراتتتون ...<<ولي خداييش سخته جاي كس ديگه اي بودن من قوه تخيل قوي دارم اما عجيب نمي تونم خودم رو مرد تصور كنم>>نتیجه:قوه تخیل من قوی تره !
سلام
من خیلی از این موضوع خوشم آمد.
تقابل سازنده ای در آن بود.
ester
با تذكراتی كه هم خانمها و هم آقایون دادند، به نظر میرسه، حتی تصور چنین دیدگاهی منجر می شود، با ازدواج احساس شكست كنیم. چون به یكباره واقعیات را خیلی سخت می بینیم.
اما از طرفی برای آقایونی كه این موضوع را می خوانند نیز خیلی مطالب آموزنده ای وجود دارد، مسئله احساس و بها دادن به غم و شادی و هیجانهای یك خانم رمز موفقیت وگرم بودن كانون خانواده های آنهاست.
حتی اگر خانمی زیاد انتظار بالایی دارد،نیاز نیست كه با او منطقی و رودرو وارد شویم(مثل AsrinGozali)، اگر دقت كنید خانم ani جمله هوشمندانه ای را استخراج كردند و گفتند:
اما این جمله هوشمندانه و حتی ملایم ، موجب پذیرش ester نشد، لیكن رویكرد منعطفانه ani در پستهای بعدی چنین پتانسیلی را در خود داشت، كه نفوذ كلام ایشون از سایرین بیشتر باشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
درود فراوان سوگل گرامی. از روح بزرگ شما احساس آرامش می کنم. بی شک سزاوار آن هستید که همسرتان هر روز دستان شما را غرق بوسه کند.نقل قول:
نوشته اصلی توسط sogol93