فکر نمیکردم دختر این مدلی هم باشه هردم از این باغ بری میرسد.
نمایش نسخه قابل چاپ
فکر نمیکردم دختر این مدلی هم باشه هردم از این باغ بری میرسد.
سلام به همهٔ دوستان عزیزم از تک تک شما ممنونم .نظرات شما کمک زیادی میکنه من باید بیشتر توضیح بدم شاید اگه واضح تر صحبت کنم بیشتر میتونین کمکم کنید . با اینکه این خانم رو من هم دوست دارم ولی ازدواج کردن و تا آخر عمر با یک آدم دیگه زندگی کردن بسیار تصمیم سختیه .شاید من سخت میگیرم ! حدود یک سال از دوستی من با ایشون میگذره . من آدم درونگرا هستم ایشون برونگرا و شاد . تفاوت از زمین تا آسمونه . من ۸ سال از این خانم بزرگترم. هرچی فکر میکنم نمیفهمم چرا با اینهمه چشم که به دنبال این خانم هست ،بند کردة به من. اینو بگم که هرچی فکر میکنم دلیلی واسه عشق بی اندازهٔ این خانم پیدا نمیکنم.همیشه بهش میگم من مگه کی هستم که تو اینقدر حساسی .من هیچی ندارم معمولیم .قبل از من این خانم با افراد دیگه ای هم رابطه داشته که بدون هیچ ترسی همه رو به من گفت حتی خصوصی ترین رازهای زندگیش رو برام تعریف کرده.فقط من یک بار از روی عشق خالص بوسیدمش و با دست روی موها و صورتش رو نوازش کردم .این خانم به من میگه دوست پسرای قبل از تو رو گذاشتم کنار و همه رو فراموش کردم به خاطر تو.من اینو ازش نخواستم خودش کرد که با دوست پسرای قبلیش به هم زد و باهاشون دیگه ارتباطی نداره .با توجه به زیبا بودنش که باعث شده همهٔ توجهها بهش جلب بشه.از کجا معلوم که منم در آینده فراموشش نشم؟؟؟ .من آدم منطقی هستم ولی این دختر به شدت احساساتیه رفتار زنانه هم زیاد داره . بر عکس من که زیاد به خودم نمیرسم ، این خانم خیلی به ظاهرش اهمیت میده.هر روز یک مدل جدید خودش رو درست میکنه. میدونم به خاطره توجه من خودش رو جذاب نگاه میداره . منم وقتی این کارها رو ازش میبینم بهش بیشتر توجه میکنم و نشون میدم که به چشم من زیباترینه .خلاصه بگم که تفاوت من با اون خیلی زیاده.همه چیز رو به من راحت میگه حتی تاریخ عادت ماهیانش رو میگه .خود من میبینم که طی چند روز روحیش بسیار عوض شده.مثلا به روزای آخر که میرسه افسرده میشه.گریه میکنه .بهش محبت میکنم ،چند روز بد میبینم حالش کاملن خوبه.میخنده انگار میخواد بپره توی بغلم.والا سر از کار این دخترا در نیاوردم.آخه یک عمر زندگی،حالا من از همه چیز راضیم،حتی وقتی بی دلیل به من گیر میده ولی باز هم میبینم من عاشقشم.ولی از کجا معلوم که بعد از مدتی مثل دوست پسرای قبلیش منو فراموش نکنه؟
اینه مشکل اکثر دوستی های قبل ازدواج.خوب بیشتر بشناسش نه اینکه قربون صدقش بری در مورد مسائل جدی باهاش حرف بزن .ببین چی میگه ولی به نظر من این خانم یه چیزیش میشه که انقدر راحته .ببین میتونه مسئولیت خونه زندگی و شوهرداری و بچه داری رو قبول کنه یا باید شش نفر رو استخدام کنی که به زندگیتون برسن زندگی که فقط زیبایی واین چیزا نیست بعد یه مدت عادی میشه در ضمن ببین رابطه های قبلیش چه طور بوده تا چه حد پیش رفته خوش بین باش اما زود اعتماد نکن.
درود بر همگی دوستان عزیزم که میان نظرشون رو اینجا بین میگن. میخوام یه سوال دیگه بپرسم. بیشتر پسرا دلشون میخواد با دختری ازدواج کنن که قبل از خودشون با شخص دیگی رابطه نداشته باشه به خصوص رابطهٔ جنسی، آیا بین دخترا هم این طرز فکر وجود داره یا نه ؟خود من با اینکه انسان متعصبی نیستم و همیشه سعی میکنم منطقی باشم و خودم تا حالا اونقدرا هم پاک زندگی نکردم ترجیح میدم با کسی ازدواج کنم که اولین ارتباطش با من باشه .شاید دلیلش این باشه که بعد از ارتباط جنسی وابستگی میون دخترا بیشتر میشه تا پسرا .حتی ممکنه بعد از ارتباط جنسی پسر از دختر سرد بشه .میخوام نظر شما رو بدونم که شما چی فکر میکنین . یه توصیهٔ برادرانه به شما هم دارم که ارتباط کامل جنسی رو قبل از ازدواج با هیچکس حتئ عشقتون برقرار نکنین.واسه این حرفم دلیلهای زیادی دارم. با تشکر از همتون:72:
سلام همه سوالات اینقدر از این قشرن 1-سعی کن هرچی میشنوی باور نکنی با این که من مردم اما باید بگم در حالتهای بدور از استثناء زنها تو عاشقی پاینده ترن برای مثال هم بگم تو نمایشگاه بین المللی یه خانوم و آقائی رو دیدم که آقا نابینا بود اون خانوم هم تمامی کتابهای تو غرفه ها رو با یه حوصله و مهربونی زیاد براش توضیح میداد اول فکر کردم خواهرو برادرن اما معلوم شد زن و شوهرن نزدیک بود بزنم زیر گریه آخه گذشت و فداکاری تا چه حد این خانوم با این کارش وجدان منو بیدار کرد که مثل گذشته در مورد خانوما منصفانه صحبت کنم راستی اگه میخواهی خانوما رو خوب بشناسی کتاب زن مظلوم همیشه تاریخ رو بخون که چهار جلد هستش رو بخون همه چی میاد دستت.یا علی
به نظر من هم این خانم اصلا عادی برخورد نمی کنه و مشکوکه. شما هم که احتمالا پسری بودید که تا به حال رابطه ای نداشتید، شاید نتونید متوجه بشید. این خانم مجذوب شما شده چون احتمالا با دوست پسرهای قبلیش که از جنس خودش بودند، فرق دارید. چون خودتان را دست کم می گیرید و این از نظر او یعنی بی تفاوتی. چیزی که تا به حال شاهدش نبوده، همه دوستش داشته اند و حال که پسر سرسنگین و پخته ای (اختلاف سنی هم عامل اون هست) را دیده، برایش جذابیت داشته. خب، علاقه می تونه 2 علت داشته باشه، یکی تشابه و دیگری تضاد. نوع اولی خوبه، اما دومی خطرناک. به نظر میاد شما دچار عشق از نوع تضاد شدید و کم کم دارید به تفاوت هایتان پی می برید. سنجیده رفتار کنید و برای ازدواج تصمیم عاقلانه بگیرید.
نمی تونید با دوست پسرهای قبلیش تماسی داشته باشید؟ شاید علت جدایی این خانم از اونها این طور که میگه، خواسته خودش نباشه.
در ضمن، زیبایی خوبه، اما دلیل نمی شه که با مسائل دیگه بی تفاوت برخورد کنید. یک زن، قبل از داشتن خصوصیات زنانگی باید انسان خوبی باشد. آیا این طور هست؟!
سپاس از دوستان عزیزی که میان اینجا به من جواب میدان.فکر میکنم شما درست میگین .این تفاوت سبب شده که علاقه به وجود بیاد .راستش من به دوست پسرای قبلیش دسترسی ندارم.هر بار هم که بخوام کمی از اونها بدونم میبینم نمیخواد چیزی بگه ولی قبلان خیلی راحت برام میگفت که با دوست پسرای قبلیش چیکارا میکرده .میگفت با تو راحتم.منم باهاش از گذشتهٔ خودم میگفتم. تا اینکه یهو گفت اگه با کسه دیگه رابطه داشته باشی . . . گفتم چیکار کنم پس ؟گفت من مگه من مردم ! یهو خشکم زد.تا امروز من کاری باهاش نداشتم.میگه دوست پسرای قبلیم منو واسه سکس میخواستن ولی با تو که هستم آروم میشم تو منو واسه خودم میخوای.واقعا همینطوره من قصد ندارم قبل از ازدواج باهاش ارتباط داشته باشم فقط بغل کردم بوسیدمش ،نامردیه، فکر میکنه اگه با من باشه من با یکی دیگه نمیرم ، نمیتونم بهش بگم داری اشتباه میکنی.من به این خاطر از دستت نمیرم ،چطور بفهمم چرا دوست پسرای قبلیش دیگه سراغی ازش نمیگیرن؟چرا مثله قبل با من راحت نیست؟آیا دخترانی که خوشکل هستن از نظر جنسی فعال ترن؟اگه دیدم واسه هم مناسب نیستیم چطور بهش اینو بگم که تو مال من نیستی که با احساساتش بازی نکرده باشم؟میترسه تنهاش بذارم ولی میدونم که تنها نمیمونه خیلیها دنبأشن میگه به همه جواب رد دادم.موندم چیکار کنم.
سلام
به نظرم این خانم اولین باره که با مردی مواجه شده که اونو واسه ... نمی خواد. به خاطر همین سعی می کند شما را حفظ کند. شما باید حواستون را جمع کنید. باید بیشتر درباره اون تحقیق کنید. اگر مطمئن شدید که اون از جنبه های فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، اخلاقی و... به هم می خورید، اون وقت پا پیش بگذار. فکر می کنم اگر شما قبولش کنید اون ترکتون نمی کند. با شناختی که من از خانم ها دارم فکر می کنم هر چه قدر قبل ازدواج شیطنت کنند، ولی بعدش وفاداریشون بیشتر از آقایون است. مخصوصا که شما را دوست دارد. البته شما باید حساس تر بشید. اینکه دیگه نمی خواد درباره گذشته حرفی بزند شاید برای این است که علاقه اون به شما بیشتر شده و با این حرفا نمی خواد بیشتر از این اعتماد تون را از دست بده.
ببینید واقعا دوست دارید زندگیتون را با دختری با این گذشته بسازید؟؟؟ شاید بخواهد تغییر کند... ولی بعد ازدواج وقتی وارد مشکلات زندگی بشید...وقتی شما بهش بی توجه بشید...ممکن هوای گذشته را بکند. اون موقع باید مواظب باشید. می تونید با این ترس همیشگی زندگی کنید؟؟؟ مگه اینکه از اول سنگاتون را بکنید. باهاش شرایط تون را بگذارید. و شما آیا وقتی خانواده تون از گذشته اون با خبر بشند میتونید مثل یک مرد پشتش باشید؟؟؟ میتونید در مقابل حرفای بقیه بی خیال باشید؟؟؟ روحیه شما چه طوریه.
اگر تحمل نکنید و کمکش نکنید اونم خسته میشه از این زندگی جدید.
برای خودتون جواب این سوالاتم رو پیدا کنید.
درود به همگی سپاس از همهٔ شما که به من جواب میدین .پرسشی که از شما دارم اینه که بیشتر مایل هستین که وقتی ازدواج میکنین با کسی باشه که آشنایی یا دوستی قبلا باهاش داشته باشین یا اینکه دوست دارین که به طور ناگهانی طی یک مراسم خواستگاری باهاش آشنا بشین؟تا چه حد پیش اومده که به فکر باشین که به جای اینکه انتخابتون کنن شما انتخاب کننده باشین؟اگه در نظرتون شخصی باشه که بهش علاقه داشته باشین ولی پسر کمتر به شما علاقه داشته باشه ، یکی هم باشه که عاشق شماست ولی شما زیاد اون رو جدی نمیگیرین ، انتخاب شما این وسط کدومه این ۲ نفره ؟ آیا یک دختر حاضر میشه با کسی که میگه ازش متنفره قبلان باهاش ارتباط جنسی هم داشته باشه؟توی پسرا ممکنه بدون هیچ علاقه تن به رابطه جنسی با طرف بدن ،آیا دخترا بدونه هیچ علاقه راضی به چنین ارتباطی میشن؟
احساس میکنم خیلی بهش علاقه نداری فقط برات جالبه و بعدشم تو که این همه در موردش شک وتردید داری چرا میخوای باهاش بمونی دلت میسوزه ؟یا چیز دیگه ای؟مثلا شاید فکرمیکنی برای ازدواجت مناسبه و بعدا تغییرش بدی؟مرتب کردن روسری و...نشانه علاقه نیست من هزار بار تو خیابون این کارو میکنم یعنی هرکی می بینم عاشقش شدم اگه یه بار روسری بپوشی و بری بیرون باد هم بیاد دلیلش رو می فهمی که چرا بعضی ها مرتب دستشون به روسری شونه ...بعدشم شما دیگه خیلی باهم راحتین بوسیدن و...به نظرت کار کمیه توی این تالار هیچ کس با این نوع دوستی موافق نیست .پس جهت دوستی تون رو عوض کن .