-
همه ما هر روز با خودمان ترسهای گوناگونی را حمل ميكنيم و از اينجا به آنجا میبريم. حتی اين ترس ميتواند مربوط به دوستان ناخالص ما باشد. بعضی آدم ها كه حتي ميتوانند صميمیترين ها باشند آگاهانه يا از سر ناداني، زخم هايي را به ما زده اند كه برای ما اينها يعني ترس.
در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم و نگران بودم، تا اینکه..... آنها را تجربه کردم! و حالا ترسی از آنها ندارم!
از "تنهایی" میترسیدم؛
یاد گرفتم
"خود را دوست بدارم"! براي تنها بودنم ارزش قايل شوم و هر كسي نتواند وارد دنياي من بشود. من ياد گرفتم لذت بردن و با خود بودن را. يك تنهايي مثبت
...............................
از "شکست" میترسیدم؛
یاد گرفتم
"تلاش نکردن، یعنی شکست!"! و اسم آنرا گذاشتم " تجربه ناتمام". پشت هر شكستي درسي هست كه تا آن را ياد نگيريم بازهم تكرار ميشود.
...............................
از "نفرت مردم" میترسیدم؛
یاد گرفتم
"بهرحال هر کسی نظری دارد"!
...............................
از "درد"...میترسیدم؛
یاد گرفتم
"درد کشیدن، برای رشد روح لازم است!" چرا كه فهميدم براي بزرگ شدن، بايد با رنجها و دردها دوستي كنم. چرا كه رنج سرآغاز تحول است.
...............................
از "سرنوشت"...میترسیدم؛
یاد گرفتم
"من...توان تغییر آن را دارم"! وانتخاب ميتوانم بكنم درماندگي را يا خوش بيني سالم را.
...............................
از "آینده"...میترسیدم؛
یاد گرفتم
"میتوان، آینده بهتری ساخت...!" با تلاش و اميدواری
...............................
از "گذشته"...میترسیدم؛
فهمیدم
"گذشته،....دیگر توان آسیب رساندن به من را ندارد!" گذشته مثل تابلوهاي نشانگر يك اتوبان است كه نبايد خيلي به آن زل زد.
و....
...............................
بالاخره از "تغییر" ...میترسیدم؛
تا اینکه یاد گرفتم
"حتی، زیباترین پروانه ها هم قبل از پرواز، کرم بودند و تغییر آنها را زیبا میکند"! از ناداني ام غافل نشدم و هميشه به دنبال دانايي بودم.
هر چقدر مدعي تغيير و بلد بودن باشيم فايده اي نخواهد داشت. اين يك نقاب است،آن را برداريد.
تغيير رهرو واقعي ميخواهد كه بخواهد و بتواند ياد بگيرد و ياد بگيرد و هميشه ياد بگيرد.
:72:
-
-
درد زندگی در برزخ....
وقتی در ابهام زندگی کنیم و یا رفتارهای ابهام آمیز داشته باشیم یعنی انتخاب ما زندگی در برزخ است.
وقتی در رابطه ای هستید که یک طرف مدام تلاش میکند و برای بهبود وقت میگذارد و شما در تمام موقعیت ها سردرگمی دارید باید به خودتان بیایید ، نگاهی دوباره به رابطه تان بیندازید و اندازه های طرف مقابل را از نو بزنید. وقتی در بلاتصمیمی زندگی میکنید باعث خستگی و خشم و رنجش در دیگری می شوید. روراست باش.
از چه چیزی فرار میکنی؟ داری زمان میخری یا منتظر زمان موعود هستی؟ هیچ کدامشان برایت کاری نمیکند.
مبهم بودن فقط احساسات ما را زمخت و بی ریخت میکند و رابطه را دچار مرگ تدریجی میکند و عمر تو و دیگری را میکشد. اگر دچار بلاتکلیفی در ارزشمند بودن یا نبودنمان هستیم یا دلمان میخواهد در برزخ خودمان بمانیم حق نداریم دیگری را در ابهام و فضای مه آلود عواطف مان زندانی کنیم.
:72:
-
-
اگر دیوار طلایی میخواهید، آجرهای طلایی بگذارید.
نگوید اول دیوار را میسازم و بعد با آب طلا رنگ میزنم.
وقتی قدم های درست بردارید حتماً خروجی مثبت دارید.
اصلاً نتیجه مهم نیست.
بعضی ها فقط روی نتیجه دست میگذارند، نتیجه هم هیچ وقت آن چیزی نیست که می خواهند.
اما آنهایی که اعتقاد دارند فقط و فقط بر روی تلاششان سرمایه گذاری میکنند و بعد به نتیجه میپردازند بهتر هم نتیجه میگیرند.
شما بهترین کاری که میتوانید را انجام دهید.
:72:
-
-
عشق کریستالی
لطف یا ظلم به معشوق در رابطه...
مشهورترین نظریه درباره عشق کریستالی سازی مربوط به استاندال است.
او چنین این عشق را معرفی میکند و میگوید؛
فرد دست به یک زیباسازی غیر واقع بینانهای گراداگرد محبوب یا معشوق میزند که به وسیلهی عمل دوست داشتن اتفاق میافتد.
مبنای عشق کریستالی شده از داستانی در شهر سالزبورگ این شهر هنری و موسیقایی است که عاشقان در آن، شاخه هایی را درون چاله هایی از نمک می گذارند تا بماند و از کریستال های درخشان نمک پوشیده شود. بعد آن را بیرون می آورند و آن را به عنوان پیشکشی عاشقانه به معشوق خود تقدیم میکنند.
مشکل از وقتی شروع میشود که این پوشش کریستالی، نقص ها یا معمولی بودن محبوب یا معشوق را پنهان میکند و طوری او را نشان میدهد که انگار بر مبنای تقدیری خاص و سرنوشت اتفاق افتاده است.
این مساله باعث نوعی کوری همراه با شیفتگی میشود و اتفاقا به لحاظ روانشناسی تکاملی، عملکرد ماهرانه جهان هستی است که در عشق بر مبنای نگاه اول شکل گرفته است.
این مساله باعث میشود که درک ما از معشوق مان ناقص بماند و این لطف عاشقانه به ظلمی عاشقانه تبدیل میشود. روزها بر عشق می گذرد و کم کم کوه یخ عشق بیرون می آید و تعارض عشق در رابطه عاشقانه شروع میشود و دچار نوسان هیجانی میشود.
:72:
-
-
این روزها همه مان دچار استرس و حساسیت اضطرابی هستیم. یکی از بهترین مهارتها در مواجهه با این شرایط «تمرین تاب آوری» است.
* تاب آوری
مهارتی ست برای پشت سرگذاشتن مشکلات زندگی.
بیانگر تعاملی بین انسان و محیط است.
توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی/روانی، در شرایط خطرناک است.
تاب آوری، استرس را محدود نمي كند، مشكلات زندگي را پاک نمي كند، کرونا را حذف نمیکند، بلكه به افراد قدرت مي دهد تا با مشكلات پيش رو مقابله سالم و بالغانه داشته باشند، بر سختیها فائق آيند و با جريان زندگی حركت كنند. برای مواجهه با کرونا بدنبال مقابله ای سالم باشیم و نه با تفکر فاجعه پندار و یا کوچک نمایی بلکه با واقعیتگرایی عمل کنیم. پس در این روزها فقط به این فکر نکنید که چطور زنده بمانیم، چون کافی نیست. باید به این فکر کنید چطور برای خودم و بقیه اثرگذاری مثبت داشته باشم.
افراد تاب آور:
_ رفتارهای خود شكنانه و فاجعه پنداری دربارهی واقعیت ندارند. پس به منفی بافی اغراق آمیز و ترس های غیر منطقی تان مسلط شوید. واقع نگری یعنی بدانیم در صورتی که مراقبت های پزشکی و روان شناختی را جدی بگیریم، ۹۸ درصد مبتلایان درمان می شوند.
_ تلاش میکنند سازگاری داشته باشند و توانايی مقابله با شرايط ناگوار را هر روز تمرین میکنند. پس اخبار موثق کرونا را پیگیری کرده و از خانواده و عزیزانم به شیوه ای سالم نه وسواسی مراقبت میکنم. سعی میکنم شوخ طبعی و همدلی داشته باشم و اخبار را فعالانه به چالش میکشم و تا رسیدن به منبع موثق آن ها را نمی پذیرم و برای کسی نمی فرستم.
:72:
-
_ توانایي در مفهوم پردازي موضوعات متعدد، برخورداری از يادآوري و فراخوانی اشخاص و موضوعات خوشایند و مثبت و نگهداری آنها در ذهن از ویژگیهای افراد تاب آور است. میگویند کرونا فعلا هست. اما معنی آن این نیست که موضوعات زندگی را دنبال نکنم و دست از چالشگری برای حل مسایل زندگی فردی و کاری بردارم. کتاب جدید نخوانم. خاطرات مثبت با انسان هایی که دوستشان دارم را مرور نکنم، با آنها تماس می گیرم و مراتب قدردانی از بودنشان را در زندگیام با صدای بلند می گویم. برای آنها نامه قدردانی مینویسم. .
_ اجازه نمیدهند اتفاقات ذهن آنها را مدیریت کند. بلکه آنها با مواجهه منطقی و گشودگی؛ غم، ترس و اضطراب کرونا را تجربه میکنند اما نگرش شان اینست که این هم بخشی از رنج زندگی من است و میتوانم با مدیریت و رفتارهای پیشگیرانه از آن عبور کنم. احساساتم را میبینم و می پذیریم، شرایط سختی در جامعه برای همه وجود دارد اما این وضعیت موقت است و به زودی تمام میشود.
:72: