-
دام چهل و پنجم :
حرف زدن به جای همسر
این که به دیگران بگویید همسرتان چه میخواهد، چه فکری میکند یا چه دوست دارد در حالی که خودش حضور دارد، میتواند ناراحت کننده باشد. صحبت کردن به جای همسرتان حتی وقتی او حضور ندارد نیز میتواند مشکل ساز باشد، به ویژه اگر به درستی دیدگاهش را بیان نکنید.
جوآن و سارا در حال صحبت دربارهی جایی هستند که قرار است به اتفاق همسرانشان در آنجا شام بخورند. جوآن غذای ایتالیایی را پیشنهاد میکند که شوهر سارا آن را دوست ندارند،اما سارا میگوید: «برای جیم فرقی نمیکند.» بهتر بود سارا میگفت: «من از جیم میپرسم و به تو خبر خواهم داد.»
وقتی دربارهی این دام صحبت میشود، برخی همسران پیوسته در این دام می افتند و برخی هم نه. حتی اگر حق با شما باشد، بهتر است به همسرتان اجازه دهید خودش حرف بزند.
گاهی صحبت به جای همسر جنبهی تحقیرآمیز دارد. «به او کتاب ندهید، هرگز آن را نمیخواند.» من اغلب این نوع حرفها را در جلسات زوج درمانی میشنوم.
برای مثال، همسری میگوید: «من مایلم کاری را که شما میگویید انجام بدهم؛ اما او علاقهای به آن ندارد.» در این گونه مواقع، پاسخم این است: «اجازه دهید خودش صحبت کند.»
دام چهل و ششم :
تصمیم گیری های یک جانبه
شما هر روز صد ها تصمیم میگیرید. بیشتر این تصمیم ها تأثیری در همسرتان ندارد. برای مثال، تصمیم میگیرید به جای کفش مشکی، کفش قهوهای بپوشید یا ناهار خود را به جای این که پشت میزتان بخورید، با کار فرمایتان بخورید؛ اما برخی تصمیم ها در همسرتان تأثیر میگذارد و گاهی تأثیر بدی هم میگذارد.
ران میخواست سهام بخرد و بی آن که به ویکی بگوید، از حساب مشترکشان ده هزار دلار برداشت کرد. مدت کوتاهی بعد، سهام سقوط کرد. آرتور و پم برای دیدن خودرو رفتند و تصمیم گرفتند کاتلس سفید بخرند. چند روز بعد، آرتور سفارش داد و رنگ آبی آن را انتخاب کرد چون کاتلس سفیدی که آنها در نمایشگاه دیده بودند فروخته شده بود.
ران می دانست که پم خودروی سفید میخواهد. با وجود این، قبل از خرید با او مشورت نکرد. السی بلیت تئاتر خرید اگرچه میدانست تد به تئاتر علاقهای ندارد. در همهی این موارد، همسری که مورد مشورت قرار نگرفته است احساس آزردگی میکند.
در برخی موارد میدانید همسرتان چه میخواهد و در مواردی هم نمیدانید. گاهی همسرتان ممکن است به شما اجازهی تصمیمگیری بدهد یا حتی اصرار به چنین کاری داشته باشد.
گاهی اشخاص تصمیم هایی یک جانبه میگیرند و تا لحظهی آخر به همسر خود نمی گویند. ترودی خیلی ناراحت میشود وقتی اِد مجبور است برای کارهای تجاری به سفر برود. اِد برای اجتناب از چنین شرایط ناراحت کننده ای تا لحظهی آخر منتظر می ماند و سپس موضوع را به ترودی میگوید.
همسرتان حق دارد دربارهی هر تصمیمی که می گیرید و در زندگی او تأثیر میگذارد باخبر باشد، مگر بهگونهای دیگر ترجیح دهد.
همیشه همسرتان را از هر گونه تغییر مهمی که میخواهید به وجود بیاورید آگاه کنید، حتی اگر به طور مستقیم در او و زندگی اش تأثیر نگذارد. اگر تصمیم گیری مربوط به خود شما باشد ضرورتی ندارد از همسرتان اجازه بگیرید؛ اما اگر به او خبر دهید و حتی با هم مشورت کنید، فضا و احساسی مثبت خلق میکنید.
لو با برادرش هماهنگ کرد که آخر هفته به آتلانتاسیتی بروند. وقتی باربارا متوجه تصمیم آن ها شد، گفت: «ما به این سفر نخواهیم رفت، همین که گفتم.» خیلی بهتر می شد که لو قبل از برنامهریزی، با باربارا هماهنگ میکرد و در این صورت شاید باربارا میگفت: «خیلی دوست دارم با تو بیایم؛ اما در هتل های آن جا خیلی راحت نیستم. آیا جای دیگری هست که بتوانیم برویم؟» این مثال تفاوت بین روش ناسازگارانه و روش مشترک را نشان میدهد.
-
دام چهل و هفتم :
تعبیر و تفسیرهای مغرضانه
اگر همسرتان سالگرد ازدواجتان را به یاد نیاورد، یعنی علاقهاش را از دست داده!! ، یا آن قدر در کارش غرق بوده که نمی توانسته به فروشگاه برود و هدیهای بخرد، آیا هدیهی خوبی سفارش داده و هنوز به دست شما نرسیده، یا برای آخر هفته مهمانی غافلگیر کنندهای تدارک دیده یا شاید هم به سادگی فراموش کرده است؟
وقتی تعبیر و تفسیرهای مغرضانه در رفتار شما نسبت به همسرتان تأثیر میگذارد، سعی کنید با این پرسش که آیا عمل همسرتان بهراستی همان معنایی را دارد که شما مدنظر دارید، تعبیر و تفسیرهای خود را اصلاح کنید.
این که چقدر خوب بتوانید با همسرتان همراه و همگام شوید، به فرضیه هایی که دربارهی او می سازید بستگی دارد. وقتی او عصبی و تندخو است، از یک طرف میتوانید فکر کنید «او بدذات است»، « از من عصبانی است»، « از من متنفر است»
و از طرف دیگر، ممکن است به خودتان بگویید: «او خسته است»، «حالش خوش نیست» یا «روز سختی داشته است».
اگر تعبیر و تفسیر شما مغرضانه است، از خودتان بپرسید آیا هیچ توضیح دیگری میتواند وجود داشته باشد؟ اگر بلافاصله توضیح دیگری به ذهنتان نرسید، مدتی دربارهی آن فکر کنید.
اگر لازم است، از قلم و کاغذ استفاده کنید. برای مثال، همسرتان بهسادگی ممکن است فراموش کند چون عادت نداشته است طبق توقع شما عمل کند. ممکن است عادت مطلوب تعریف کردن یا به یاد آوردن سالروز تولد ها و سالگرد ها را کسب نکرده باشد.
تعبیر و تفسیر استفاده کنید، احساس فریبخوردگی نخواهید کرد همسرتان نیز احساس گناه نمیکند، و هر دو شما میتوانید انرژی تان را بر خلق عادتی جدید و خوشایند متمرکز کنید.
اگر از اعمال و رفتار (یا فقدان اعمال) همسرتان تعبیر و تفسیر ملایمی به عمل آورید، احساس بهتری خواهید داشت و ارتباط تان راحت تر پیش میرود. این بدان معنا نیست که بد رفتاری همسرتان توجیه پذیر است؛ اما اگر می خواهید برداشت های مغرضانه داشته باشید، صحت و درستی آن را با همسرتان بررسی کنید، تا بدبینی به مدت طولانی در ذهنتان باقی نماند.
سپس دو گام اولیه برای تغییر عادت به تعبیر و تفسیرهای مغرضانه وجود دارد:
1. چند توضیح و تفسیر ملایم و مناسب تر را در نظر بگیرید. (او حرفم را نشنید، او نگران بچهها بود.)
2. برداشت منفی تان را با همسرتان بررسی کنید. (وقتی از محل کار به من تلفن نکردی، خیال کردم شاید عصبانی هستی. آیا مشکلی پیش آمده؟)
از تعبیر و تفسیر و برداشتهای مغرضانه اجتناب کنید. زندگی را مشکلتر از آنچه هست نکنید
-
دام چهل وهشتم :
سوء استفاده از نقاط ضعف همسرتان
آیا گاهی که همسرتان نا امید است، اشتباه می کند، چیزی را نمی داند یا احساس درماندگی می کند، او را اذیت و تحقیر می کنید؟ یا وقتی به درد سر میافتد، به او کمکی نمیکنید؟
مورت اعتماد چندانی به توانایی جنسی اش ندارد. وقتی برای حالت نعوظ به مشکل بر می خورد، هریت به او میگوید که نمی تواند وی را ارضا کند. هریت تلاش میکند روشهای دیگر ارتباطی را بیاموزد: «این مشکل تو نیست، مشکل ماست و ما با هم آن را برطرف خواهیم کرد»، «شاید عملکردت در این حیطه فوقالعاده نباشد؛ اما راههای دیگری نیز وجود دارد که میتوانیم با هم از ارتباط جنسی لذت ببریم». این روش برای هریت نیز مفید است تا راههای متنوع ارضای جنسی را بیاموزد.
راه های بسیاری وجود دارد که همسران بتوانند از نقاط ضعف یکدیگر سوء استفاده کنند، و همهی این راه ها برای هر یک از آنها و هم چنین برای ارتباط شان مخرب است.
امیلی در ریاضیات توانمند است. دن به دانشگاه برگشته است و در درس جبر مشکل دارد. امیلی به دن پیشنهاد کمک نمیدهد و وقتی دن درخواست میکند، امیلی بهانه ای می آورد.
فران در مهمانی نمی تواند اسم کسی را به یاد آورد و از جری میپرسد. جری میداند اما وقتی فران سؤال میکند، ناراحت می شود و به فران نمی گوید.
لوئیز بدون کمک سام کار کوچکی را آغاز کرده است. سفارش ها از راه میرسد؛ اما گردش پول نقد لوئیز بهطور موقت با مشکل مواجه میشود و او به چند هزار دلار پول نیاز پیدا میکند.
سام که بیش از صدهزار دلار در سال درآمد دارد، پیشنهاد کمک نمی کند و امیدوار است که لوئیز درخواستی از او نکند.
فیل که به شدت علاقه دارد خود را اصلاح کند و نسبت به انتقاد سازنده پذیرا است، اغلب به جای «انرژی» میگوید «انرجی» و چند خطای تلفظی دیگر نیز دارد. جودی که معلم انگلیسی است و از طرفی هم میداند فیل در حال یافتن شغل است و باید کار فرمایان را با حرف هایش تحت تأثیر قرار دهد، ایراد او را رفع نمیکند.
یکی از ارزش های عالی برقراری ارتباط این است که از استعدادها، آگاهیها و تلاشها به نفع یکدیگر استفاده شود.
رقابت و فقدان حمایت نه تنها احساس دوری و بیگانگی در همسرتان بهوجود می آورد، بلکه فرصت اصلاح و رشد خود را نیز از دست میدهید.
-
دام چهل و نهم :
گله و شکایت
بسیاری از اشخاص به من گفته اند یکی از اهداف برقراری ارتباط این است که مردم احساسات شان را تخلیه کنند و به نحوی گله و شکایت هایشان را بر زبان بیاورند. آنها باور دارند که زندگی سخت است و هر کسی به محیطی امن نیاز دارد تا خودش را تخلیه کند.
در حالی که این موضوع تا حدی حقیقت دارد، راه هایی وجود دارد که بتوانید بدون غر زدن دربارهی حوادث، احساسات خود را بیان کنید.
گله و شکایت روشی برای انتقال احساسات بدتان است تا به همسرتان فشار بیاورید احساس گناه یا مسؤولیت کند، برای شما دل بسوزاند یا برایتان کاری انجام دهد.
این شیوه ای غیر مستقیم برای رسیدن به خواسته ها است و موجب دوری بین همسران می شود. دیدگاه من این است که هدف مهم تر برقراری ارتباط، حمایت و احترام متقابل است.
از همهی دام های فهرست شده در این بخش، گله و شکایت میتواند یکی از مخرب ترین آن ها باشد. این دام به طور کلی در سه طبقه جا میگیرد:
1. شکایت دربارهی دنیای بیرونی: «کارم نفرت انگیز است، اتوبوس شلوغ و بدبو بود، گرما وحشتناک است و دیگر نمیتوانم این وضع را تحمل کنم.»
2. شکایت دربارهی همسرتان: «غذا را سوزاندی، هر وقت به دیدن خانوادهام میرویم مثل شلختهها بهنظر میرسی.»
3. شکایت دربارهی حالت جسمانی یا روان شناختی تان. بیشتر اشخاص عادت دارند حالت های درونی شان را مطرح کنند و اغلب با جزئیات کامل: «یبوست دارم؛ شکمم خوب کار نمیکند؛ موهایم میریزد؛ چین و چروک دارم؛ عصبی و افسردهام...»
با این که بیشتر اوقات بیان موضوعات خوب رابطه ها را غنی میسازد، زمان هایی وجود دارد که جلوهی افراطی خود شیفتگی فرد را نشان میدهد.
به یاد داشته باشید، بین شکایت کردن، گزارش حوادث و خواهان توصیه و کمک بودن تفاوتی فاحش وجود دارد. اشخاص اغلب حوادث روز را بدون گله و شکایت گزارش میکنند.
این که خواستار توصیه یا کمک همسرتان باشید میتواند مفید باشد: «به نظر تو باید دربارهی جیغ و فریادهای رئیسم چه کار کنم؟»
چنین سؤالاتی درست هستند و شما را در برخورد با مشکلات خاص تان تنها نمیگذارد، به طوری که می توانید از استعداد های اعضای خانواده نیز استفاده کنید.
در مطرح کردن چنین درخواستی هم هیچ اشکالی وجود ندارد: «عزیزم، ممکن است به من یک قرص آسپرین و یک لیوان آب بدهی ؟ سرم درد می کند»
برای بیشتر زوج ها، حال و هوای شب با شیوهی استقبال خانگی تعیین میشود. اگر با گله و شکایت شروع کنید، به احتمال زیاد بین خود و همسرتان فاصلهی احساسی خلق میکنید. میتوان گفت تاحدودی همیشه بهتر است با خبرهای خوب شروع کنید
-
دام پنجاهم :
پیش بینی های منفی
آیا تا کنون گفته اید: «اگر خوب باشد، دوامی نخواهد داشت» یا «اگر بد باشد، هرگز بهتر نخواهد شد»؟ گهگاهی می شنوم: «میدانم که او می خواهد مرا ترک کند» یا «میدانم که او فقط منتظر است پول و پلهای به هم بزند و از من طلاق بگیرد.»
گاهی من با تضاد هایی رو به رو میشوم. برای مثال، زمانی که اشخاص برای کمک به مطبم میآیند و میگویند: «از درمان، کاری برای بهبود ارتباطمان برنمیآید، دیگر امیدی به ادامهی این رابطه نیست.»
بدبینی، به یقین شما را در مسیری قرار می دهد که به ارتباط تان پایان خواهید داد؛ اما اگر ادامهی رابطه را انتخاب کردهاید و میخواهید آن را بهتر بسازید، وجود یک چشم داشت مثبت و قاطعانه مهم است
(«جایی که اراده وجود داشته باشد، راهی هم وجود خواهد داشت»، «من میدانم که هر دو ما سخت می کوشیم تا شرایط را بهتر کنیم»).
اشخاص خوش بین که توقعات مثبتی دارند، خیلی بیشتر از کسانی که توقعات منفی دارند موفق می شوند، حتی اگر در ابتدا ناراحت بودهاند. تنها مسأله ای که اهمیت دارد خواستهی شما است و این که چطور آن را به دست آورید.
دیدگاه بد بینانه جایگاهی در این طرح ندارد. ویژگی پیش بینی منفی این است که به واقعیت می پیوندند؛ یعنی پیش بینی منفی به احتمال زیاد پیامدها و نتایج منفی به بار خواهد آورد.
برخی اشخاص که دیدگاه بدبینانه دارند از افسردگی رنج میبرند و می توانند از کمک حرفهای سود ببرند. اما بیشتر ما طبق عادت دربارهی همسرمان یا دربارهی ارتباط مان پیش بینی های منفی میکنیم. این کار را نکنید.
-
دام پنجاه و یکم :
بازداری همسرتان از انجام کاری که برای او مهم است
جو دوست دارد چهارشنبه شب ها با دوستانش به بولینگ برود. آنا از این سرگرمی جو ناراحت است و علاوه بر این که دلش برای او تنگ می شود، احساس میکند جو دوستانش را به وی ترجیح میدهد.
از طرف دیگر، آنا سه شنبه شب ها کلاس ادبیات دارد و نمی تواند در آن شب ها با جو شام بخورد. جو این شرایط را دوست ندارد و به او فشار می آورد تا کلاس هایش را رها کند.
در رابطه های خوب، همسران یکدیگر را تشویق می کنند تا فعالیت های خاص خودشان را انجام دهند. وقتی دربارهی فعالیت های همسرتان فکر می کنید، مهم است که تفاوت بین محرومیت آسیب زا و ناراحتی های خفیف را درک کنید.
اگر همسرتان کار خود را به روشی انجام می دهد که به شما صدمه می زند، این با کاری که شما ترجیح می دهید او انجام ندهد، فرق دارد.
ضروری است وقتی همسرتان به روشنی مسؤولیت ها و توافق های اولیه تان را نادیده می گیرد، محکم در مقابلش بایستید و تا هر وقت که لازم است مقاومت کنید؛ اما وقتی همسرتان احساس کند در انجام کاری که دوست دارد آزاد است و شما نیز در این مسیر او را تشویق میکنید، برای ارتباط تان خیلی بهتر خواهد بود. در ارتباط خوب، همسران از فعالیت های یکدیگر حمایت میکنند.
البته پرداختن به سرگرمی مورد علاقه تان میتواند شکل افراطی به خود بگیرد. لوئیس هر یکشنبه و هر دوشنبه شب از تلویزیون فوتبال تماشا میکند، پنجشنبه شبها را با دوستانش سپری میکند و شنبه ها را هم کار میکند. اگرچه این سبک زندگی برای مجردها و حتی برخی زوجها قابل اجرا است، برای کارلا بسیار طبیعی است که احساس محرومیت کند.
مالی عاشق بازی فوتبال است و شب های دوشنبه و پنج شنبه و تمام شنبه ها در باشگاه بازی میکند، درحالی که همسرش والی که زیاد اهل بیرون رفتن نیست و ماندن در خانه را ترجیح میدهد، احساس نا امیدی می کند که نمی تواند آن طور که دوست دارد با مالی وقت بگذراند.
اگر فعالیت همسرتان موجب ایجاد شرایطی سخت برای شما می شود، سعی کنید به نحوی با هم به توافق برسید؛ اما او را کلافه نکنید، و مانع از آن نشوید که نتواند به آنچه به راستی برایش مهم است، دسترسی داشته باشد
-
دام پنجاه و دوم :
ذهنخوانی
همه ی ما تا حدودی ذهن خوانی می کنیم. به احتمال زیاد شما دربارهی معنای رفتار همسرتان یا آنچه می خواهد، احساسی که دارد یا برنامه های پیش رویش، فرضیه سازی و تعبیر و تفسیر هایی می کنید.
فرضیه سازی نکنید، به ویژه اگر منفی باشد. قبل از این که از همسرتان ناراحت شوید یا احساسات و حقوقش را زیر پا بگذارید، موضوع را با او در میان بگذارید.
دو خطای ذهنخوانی وجود دارد:
الف) خواندن ذهن همسرتان:
● بدیهی است که نمی توانی مرا تحمل کنی.
● تو حرفی نزدی و من هم خیال کردم نمی خواهی به مهمانی بروی.
● فکر کردم نمی خواهی از ماشین استفاده کنی و به تیم گفتم آن را ببرد.
ب) فرض میکنید همسرتان میتواند ذهن شما را بخواند:
● خیال کردم می دانی من ناراحت هستم.
● خیال کردم کاملاً روشن است که خواهان محبت هستم.
● تو می بایست می دانستی که امشب کلاس دارم.
به اندازهی کافی اختلافات واقعی وجود دارد. دیگر نیازی نیست سوء تفاهم های بیشتری اضافه کنید.
راهکار اصلی: وقتی دربارهی فکر، احساس، خواستهها یا منظور همسرتان شک و تردید دارید، از او بپرسید! و وقتی از همسرتان توقع دارید بداند چه چیزی فکر می کنید، چه می خواهید، چطور احساس می کنید و چه منظوری دارید، آن را به شانس نسپارید. قاطع باشید! به او بگویید.
-
دام پنجاه وسوم :
اجازهی دخالت دادن به عوامل بیرونی
مداخلهی عوامل بیرونی ممکن است به دست اقوام، دوستان یا همکاران صورت بگیرد، کسانی که شرایطی به وجود می آورند که باید با آن زندگی کنید یا اوقات با یکدیگر بودنتان را خراب میکنند.
ممکن است مخل آرامش، غذا خوردن، رفتن به تعطیلات و برنامه هایتان شوند و حتی زندگی جنسی تان را خراب کنند. شما یک زندگی در خانه و یک زندگی در بیرون از خانه دارید. ممکن است به دلایل اقتصادی ضروری باشد که زمان زیادی را بیرون از خانه سپری کنید، یعنی بیشتر از زمانی که برای کار در طول هفته در نظر گرفته شده است.
هم کمیت و هم کیفیت زمانی که با همسرتان هستید، مهم است. در هر حال به دیگران اجازه ندهید همان زمان زیاد یا کمی را که با یکدیگر سپری میکنید، خراب کنند.
در بیشتر رابطه ها، بچهها مشکل اصلی هستند. در برخی رابطه ها هم همکاری که برای عقد قراردادهای کاری یا موارد ضروری تلفن میکند، می تواند زمان با هم بودن شما را خراب کند.
برخی اوقات مزاحمت ها برای یکی از همسران قابل قبول تر است تا برای دیگری. اگر همسرتان مقصر است، او را تهدید یا محدود نکنید. هیچ گونه بهانه ای را برای مزاحمت های احتمالی نپذیرید. به روشی قاطعانه، از طریق گفتگو، سعی کنید راهحل رضایت بخشی برای مشکل پیداکنید.
ناراحت کننده ترین موارد شامل مزاحمت هایی است که هیچ یک از همسران خواهان آن نیست.
فهرستی از مداخله ها یا مزاحمت هایی که تصور میکنید زمان باهم بودنتان را خراب میکند، تهیه کنید. ببینید در مورد هر یک از آنها چه کارهایی میتوانید انجام دهید.
گاهی راه حل به سادگی خرید یک تلفن گویای ارزان قیمت است. این تلفن شما را قادر میسازد به تلفن ها گوش دهید و تنها به آن هایی که ضروری هستند و نباید به تأخیر انداخته شوند جواب دهید.
زوج های زیادی درِ اتاق خوابشان را قفل نمیکنند و از اینکه بچهها ناگهانی وارد میشوند و مزاحم زمان خصوصی آنها میشوند، شکایت میکنند. اگر لازم است برای موارد کاری ضروری در محل کار حضور داشته باشید، از کسی بخواهید جای شما پاسخگو باشد. برای برخی ساعات حتی وقتی در خانه هستید از پرستار بچه کمک بگیرید.
اگر شما کسی هستید که مخل زمان با هم بودنتان هستید، راهی پیدا کنید که آن را برای همسرتان جبران کنید.
شما این قدرت را دارید که به هیچ کس و هیچ چیزی اجازهی دخالت در زمان با هم بودنتان را ندهید. برای حفظ شادمانی ارتباط تان هرکاری لازم است، انجام دهید.
-
دام پنجاه و چهارم (آخر)
وانمود میکنید خواهان ارتباط بهتری هستید در حالی که اینطور نیست
برخی از ما ممکن است بگوییم: «من میخواهم ارتباطمان بهتر شود» یا ممکن است نزد درمانگر یا مشاور ازدواج برویم
بی آن که به راستی بخواهیم شرایط را بهتر کنیم. در این حیطه خودفریبی بدترین خطا است.
از خودتان بپرسید آیا چنین دامی برای شما به کار می رود. عجیب این است که برخی اشخاص نمی خواهند ارتباط شان بهتر شود، چون درصورت تغییر و بهبود ارتباط، شاید مجبور شوند کارهایی انجام دهند که خواهان آن نیستند یا به احساسی دست پیدا کنند که از آن هراس دارند.
برخی از ما از صمیمیت خیلی زیاد ناراحتیم و رابطهی جنسی مکرر با همسر را خیلی خوشایند نمیدانیم. عدهای دیگر آن قدر عصبانی و آزردهاند که هرگز آسیبهای گذشته را فراموش نمیکنند.
خیلی ناراحت کننده است که ببینید همسری به شدت تلاش می کند تا شرایط را بهبود بدهد درحالی که هیچ تغییر و بهبودی در ارتباط به دست نمیآید، چون همسر دیگر انگیزه ندارد یا درگیر گذشتهی خود است.
باز هم میگویم، مراقب باشید که این سؤال را از خودتان بکنید، نه اینکه به جای همسرتان جواب دهید. خود فریبی در این مورد میتواند به درد و ناراحتی و بهای سنگینی منجر شود.