RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
شما از طرف يك نفر خواسته نشديد! از طرف دهها نفر خواسته خواهيد شد! به اون حق انتخاب بدين. شايد ايشون صورت استخوني رو مي پسندن در حاليكه صورت شما در عين زيبا بودن استخوني نيست. اختلاف سليقه پيش اومده! به همين راحتي! سخت نگير خواهر من! شما لايق بهترين هستي
ممنون سورنای عزیز. حرف شما کاملا درسته! منم کاملا بهش حق میدم. منم بارها توی همین موقعیت قرار گرفتم. اما هیچ وقت سعی نکردم کسی رو به خاطر ظاهرش پس بزنم. میدونید شاید بیشتر از دست خودم ناراحتم که بی گدار به آب زدم. منی که تا به حال همیشه متانتم رو حفظ کرده بودم نباید از این طریق اقدام می کردم!
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
سلام دوست من
وقتی یک رابطه میخواد شکل بگیره برای شناخت و به ترتیب بقیه مراتب اینقدر باید فکر کنی و سبک سنگین کنی واین مراحل رو با دقت و کمی استرس بگذرونی تا نیمه ی گمشدتو انتخاب کنی.ممکنه مثلا یه نامزدی چند ماه طول بکشه و یه طرف حالا دختر یا پسر بگه نمیخوام.پس اون موقع باید چه کار کرد؟؟؟
همیشه جای شکر خدا با قیه...
شما هم یه تجربه ای شد برات که ممکنه هر کسی در این شرایط قرار بگیره. خودت باید باهاش کنار بیای
مثلا به خودت بگی چقدر خوب شد همین اولش بهم گفت نمیخواد
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lمریم
سلام دوست من
وقتی یک رابطه میخواد شکل بگیره برای شناخت و به ترتیب بقیه مراتب اینقدر باید فکر کنی و سبک سنگین کنی واین مراحل رو با دقت و کمی استرس بگذرونی تا نیمه ی گمشدتو انتخاب کنی.ممکنه مثلا یه نامزدی چند ماه طول بکشه و یه طرف حالا دختر یا پسر بگه نمیخوام.پس اون موقع باید چه کار کرد؟؟؟
همیشه جای شکر خدا با قیه...
شما هم یه تجربه ای شد برات که ممکنه هر کسی در این شرایط قرار بگیره. خودت باید باهاش کنار بیای
مثلا به خودت بگی چقدر خوب شد همین اولش بهم گفت نمیخواد
بله درسته، ولی خداییش سخته نیمه گمشده رو پیدا کردن. راستی به نظر شما چطور میشه اون نیمه دلخواه رو پیدا کرد؟
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
شما از طرف يك نفر خواسته نشديد! از طرف دهها نفر خواسته خواهيد شد! به اون حق انتخاب بدين. شايد ايشون صورت استخوني رو مي پسندن در حاليكه صورت شما در عين زيبا بودن استخوني نيست. اختلاف سليقه پيش اومده! به همين راحتي! سخت نگير خواهر من! شما لايق بهترين هستي
سورنا جان چقدر زیبا نوشته. فرصت ها!!!
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
سلم دوست عزیز. خوبید؟
نیمه گمشده شما در وجود خود شماست . کمی بنگر ببین کسی را که در ذهنت تصور می کنی و دوست داری نیمه گمشده ات باشد همان کسی نیست که خودت همیشه دوست داشتی مانند او باشی!!
آیا کسی هست که مانند نیمه کمشده شما باشد. آری او همین حالا در درون شماست. او را پرورش بده. به او بیاموز که" هر کسی می تواند نیمه گمشده ات باشد ولی هر دلی نه" به او بیاوز"هر دلی می تواند دلباز باشد ولی دلسوز نه" در گوش او فرو کن " هر نگاهی می تواند از روی احساس باشد ولی عشق نیست" و بلاخره یادش بده"این نه تنها اولین تجربه تو بلکه آخرین نیز نیست"
شما در مرحله قرار دارید که فراوان احساس را تجربه خواهید کرد . مرحله به مرحله که پیش می روی خواهی گفت چه خوب که در مرحله قبل اشتباهی نکردم. این دورانی است که باید طی شود ولی مواظب باش که راه را با چه وسیله ای طی می کنی "آیا احساس اسب تو است و عشق کالسکه شما" یا"عشق اسب شما و احساس کالسکه شما" فقط این را بدان کسی که این کالسکه را می راند خود تویی یا رویایت.
و در آخر دوست من این احساس ها زود گذرند و تمام می شوند و شما باز عشق های دیگری را تجربه می کنید ولی نگذار حتی زود گذرترین احساس ها هم عشقت را زیر سوال ببرند. موفق باشی.
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
سلم دوست عزیز. خوبید؟
نیمه گمشده شما در وجود خود شماست . کمی بنگر ببین کسی را که در ذهنت تصور می کنی و دوست داری نیمه گمشده ات باشد همان کسی نیست که خودت همیشه دوست داشتی مانند او باشی!!
آیا کسی هست که مانند نیمه کمشده شما باشد. آری او همین حالا در درون شماست. او را پرورش بده. به او بیاموز که" هر کسی می تواند نیمه گمشده ات باشد ولی هر دلی نه" به او بیاوز"هر دلی می تواند دلباز باشد ولی دلسوز نه" در گوش او فرو کن " هر نگاهی می تواند از روی احساس باشد ولی عشق نیست" و بلاخره یادش بده"این نه تنها اولین تجربه تو بلکه آخرین نیز نیست"
شما در مرحله قرار دارید که فراوان احساس را تجربه خواهید کرد . مرحله به مرحله که پیش می روی خواهی گفت چه خوب که در مرحله قبل اشتباهی نکردم. این دورانی است که باید طی شود ولی مواظب باش که راه را با چه وسیله ای طی می کنی "آیا احساس اسب تو است و عشق کالسکه شما" یا"عشق اسب شما و احساس کالسکه شما" فقط این را بدان کسی که این کالسکه را می راند خود تویی یا رویایت.
و در آخر دوست من این احساس ها زود گذرند و تمام می شوند و شما باز عشق های دیگری را تجربه می کنید ولی نگذار حتی زود گذرترین احساس ها هم عشقت را زیر سوال ببرند. موفق باشی.
از مطلب مفید شما واقعا استفاده کردم دوست عزیز!
بله شما درست میگویید نیمه گمشده من همان کسی است که دوست داشتم مانند او باشم. تا حدودی هستم اما نه کامل!
اما به راستی این عشقی که می گویید کجاست؟ قراره کجا ملاقاتش کنم؟ اون دلی که دلسوز هست کجاست؟ نگاه عاشقانه در کجا به انتظارم نشسته؟ تا کی باید تجربه کنم؟ آیا این تجربه کردن ها احساس مرا نخواهد کشت؟ تصور می کنم در این زمینه تجربه کردن ها و شکست خوردن ها اشتیاق مرا برای به دست آوردن عشق کم خواهد کرد. وقتی کسی درگیر رابطه ای میشه داره از روح و احساسش خرج میکنه. مگه چقدر میشه بدون اینکه پس انداز کرد خرج نمود؟!
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
سلم دوست عزیز. خوبید؟
نیمه گمشده شما در وجود خود شماست . کمی بنگر ببین کسی را که در ذهنت تصور می کنی و دوست داری نیمه گمشده ات باشد همان کسی نیست که خودت همیشه دوست داشتی مانند او باشی!!
آیا کسی هست که مانند نیمه کمشده شما باشد. آری او همین حالا در درون شماست. او را پرورش بده. به او بیاموز که" هر کسی می تواند نیمه گمشده ات باشد ولی هر دلی نه" به او بیاوز"هر دلی می تواند دلباز باشد ولی دلسوز نه" در گوش او فرو کن " هر نگاهی می تواند از روی احساس باشد ولی عشق نیست" و بلاخره یادش بده"این نه تنها اولین تجربه تو بلکه آخرین نیز نیست"
شما در مرحله قرار دارید که فراوان احساس را تجربه خواهید کرد . مرحله به مرحله که پیش می روی خواهی گفت چه خوب که در مرحله قبل اشتباهی نکردم. این دورانی است که باید طی شود ولی مواظب باش که راه را با چه وسیله ای طی می کنی "آیا احساس اسب تو است و عشق کالسکه شما" یا"عشق اسب شما و احساس کالسکه شما" فقط این را بدان کسی که این کالسکه را می راند خود تویی یا رویایت.
و در آخر دوست من این احساس ها زود گذرند و تمام می شوند و شما باز عشق های دیگری را تجربه می کنید ولی نگذار حتی زود گذرترین احساس ها هم عشقت را زیر سوال ببرند. موفق باشی.
نقاب جان مطلبتون خیلی مفید و آموزنده بود. تشکر فراوان از شما
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
ممون از دوستان.
sahelجان آره تو راست میگی نمیشه بدون پس انداز خرج کرد. اما می شود بدون خرج اضافی زندگی کرد. دوست من یافتن کسی که دلسوزه و نیمه گمشده توه نیاز به زمان داره. در واقع ما هیچ وقت نخواهیم توانست براستی نیمه خود را پیدا کنیم . اما می توانیم این ویژگی که همیشه دوست داشتیم نیمه گمشده ما داشته باشد در آن کسی که به او نیاز داریم ایجاد کنیم.
می دانم و شما را درک می کنم و این را هم می دانم که نمی شود تا آخر عمر دست به تجربه کردن زد. ولی دوست من این را بدان هیچ کس در این دنیا فردی کامل نیست و در صورتی کامل خواهد شد که با ما در هم آویزد.
به قول دوست عزیزمان"لرد حامد" بلاخره دو جنس مخالف در هم می امیزند و زندگی خود را تشکیل می دهند.
دوست مهربان اینکه دیگران می گویند زیاد سخت نگیر را من قبول ندارم اتفاقا این مسایل را سخت بگیر و سخت ترش کن تا در خودت حلش کنی.
فقط منتظر گذر زمان باش . این گذر زمان چیز هایی به شما و خود بنده خواهد آموخت که از پیدا کردن نیمه گمشده هم دلنشین تر است.
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاب
ممون از دوستان.
sahelجان آره تو راست میگی نمیشه بدون پس انداز خرج کرد. اما می شود بدون خرج اضافی زندگی کرد. دوست من یافتن کسی که دلسوزه و نیمه گمشده توه نیاز به زمان داره. در واقع ما هیچ وقت نخواهیم توانست براستی نیمه خود را پیدا کنیم . اما می توانیم این ویژگی که همیشه دوست داشتیم نیمه گمشده ما داشته باشد در آن کسی که به او نیاز داریم ایجاد کنیم.
می دانم و شما را درک می کنم و این را هم می دانم که نمی شود تا آخر عمر دست به تجربه کردن زد. ولی دوست من این را بدان هیچ کس در این دنیا فردی کامل نیست و در صورتی کامل خواهد شد که با ما در هم آویزد.
به قول دوست عزیزمان"لرد حامد" بلاخره دو جنس مخالف در هم می امیزند و زندگی خود را تشکیل می دهند.
دوست مهربان اینکه دیگران می گویند زیاد سخت نگیر را من قبول ندارم اتفاقا این مسایل را سخت بگیر و سخت ترش کن تا در خودت حلش کنی.
فقط منتظر گذر زمان باش . این گذر زمان چیز هایی به شما و خود بنده خواهد آموخت که از پیدا کردن نیمه گمشده هم دلنشین تر است.
نقاب عزیز ممنون که این تایپیک رو پیگیری میکنید.
اما چند تا نکته به ذهن من رسید که می خوام نظر شما رو در این زمینه بدونم.
دوست عزیز، من زیاد با این جمله شما که " می توانیم این ویژگی که همیشه دوست داشتیم نیمه گمشده ما داشته باشد در آن کسی که به او نیاز داریم ایجاد کنیم." موافق نیستم. چون ما نمیتونیم کسی رو تغییر بدیم. مگه اینکه خود شخص بخواهد. در ضمن این هم مستلزم زمان و فداکاری زیاد خواهد بود!!! پس باید دنبال کسی باشیم که نزدیکترین خصوصیات مد نظر ما رو داشته باشه. هیچ کس کامل نیست. اما سوالی که دارم که اینه که چطوری باید اونو پیدا کنیم؟ چطوری میشه به افراد اعتماد کرد؟ تا بتونیم به شناخت از اون دست پیدا کنیم؟ همه ما از دوران نوجوانی درگیر این موضوع میشویم! الان هم در اواسط جوانی هستیم. چقدر زمان نیاز هست؟ موقعی که دیگر جوانی جای خود را به میانسالی داده است؟
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
تشکر دوست من. بله حرف های شما را قبول دارم.
من از شما سوالی داشتم. فرض کنید برای شناخت پسری با او دوست می شوید آیا می توانید در عرض یک سال دوستی با او .. او بشناسید؟