جنگل....!

شاد عزیز
تو رو خدا برگرد

وقتی در کنار نهری آرام در حال قدم زدن هستید ،

صدای آب شما را وسوسه میکند که سر از بلبل هایی که بالای درختان قد کشیده بر دارید

و

نگاهی به چرخش آب بکنید .....
..
....
......


Shad عزیز ....
وقت امتحان رسیده ...
هم تو و هم همسرت ....
و خیلی های دیگه ....
امیدوارم از این امتحان سربلند بیرون بیایید ...

شاد عزيز
به آنچه كه مي خواستي رسيدي؟؟؟

از عشق فرار کردن را خواستم بیاموزم.باعطش شادی ...
افسوس خشکسالی در مزرعه چشمانم ازدمی شروع شد که قدمگاهت را به هیچ ارزانی داشتم...

اکنون با چشمان خسته ام به جست وجوی جای پایت آمده ام.خسته از هر بوی کینه و لحیم دد منش نفرت خورشید بیابان به دامان بخشنده جنگلی عظیم پناه می برم..

. آنجا که هر لحظه اش عطر زندگی می بخشد وهر آنش از حضور تو معنایی دوباره می یابد. ابر رحمتت بردستان آسمان هماره جاریست .

نغمه باران است و نگاهم بر دستان پرآفرینشت بوسه می زند.در عبور تو از رویای خیس چشمانم،صدا تنها قهقهه شادی من است.
.
.
.

جای پای باران را عجیب بر چشمانم حس می کنم...
.
.
.
به امید شادی مجددت شاد عزیز

شاد عزيزم اميدوارم آنقدر در دل مهربانت جايي برايمان مانده باشد كه به خاطرمان برگردي....
از جنگل آرزوهايت برگرد.... من ديگر آرزوي جنگل را ندارم.....
من آرزوي ديدار دوباره دختري شاد را دارم كه از جنگل آرزوهايش برگشته....
برگرد .... اينبار نه بخاطر برگهاي شسته و باران خورده ....
بلكه بخاطر چشمان خيس منتظرمان برگرد....
شاد عزيزم برگرد....
اينجا دلهاي خسته بيشمار است ....
بيا و با دستان قشنگت عشق را برايمان بنويس و به قلبهاي خسته مان نثار كن...
چرا كه ما نيز خسته ايم.....
خدايا ميدانم كه اين دنيا براي شادي عزيز كم است اما بخاطر اين دلهاي منتظر و لطيف او را برگردان.... آمين!

شاد عزیز همه منتظر برگشتن یه فرشته مهربون و با احساسیم. تنهامون نزار. چشم به راهمون نزار. برگرد برگرد برگرد...