ادامه مشكلات و ترديد در ماندن يا طلاق

نسیم یه چیز بگم ناراحت نمیشی؟
مادرشما تو زندگیت دست کمی از مادرشوهرت نداره بادخالتهاش و منفی بافیاش شاید بدتر از مادرشوهرتون هم باشه.
یه چیز دیگه رو نمیتونم درک کنم چرا مادرتون رو اینقدر درجریان دعواهاتون قرار میدی؟!من باوجود اینهمه مشکلات ریزودرشت توی زندگیم هیچوقت نگذاشتم خونوادم ازاوضاع وحشتناکم باخبرشن.نمیخواستم بخاطرمن غصه بخورن.
شماتو شریط الانی به کسی احتیاج داری درست راهنماییت کنه باهات همدلی کنه نه اینکه بدتر بابدگویی ازشوهرت آتیشتو تندتر کنه.
ببخشید اینو میگم ولی خیلی جاها شوهرتون حق داره تااین حد از خونوادت دلخور باشه.کاش یکم از این قالب مظلوم بودنی که برای خودت ساختی درمیومدی واشتباهاتت رو باتموم وجود درک میکردی اونوقت احساس خیلی بهتری نسبت به خودت پیدا میکردی.همونجور که بقیه دوستان هم گفتند زندگیت پتانسیل خیلی بالایی برای درست شدن داره اگه هردوطرفتون ازلجبازی وکینه فاصله بگیرین.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tavalode arezoo

نسیم یه چیز بگم ناراحت نمیشی؟
مادرشما تو زندگیت دست کمی از مادرشوهرت نداره بادخالتهاش و منفی بافیاش شاید بدتر از مادرشوهرتون هم باشه.
یه چیز دیگه رو نمیتونم درک کنم چرا مادرتون رو اینقدر درجریان دعواهاتون قرار میدی؟!من باوجود اینهمه مشکلات ریزودرشت توی زندگیم هیچوقت نگذاشتم خونوادم ازاوضاع وحشتناکم باخبرشن.نمیخواستم بخاطرمن غصه بخورن.
شماتو شریط الانی به کسی احتیاج داری درست راهنماییت کنه باهات همدلی کنه نه اینکه بدتر بابدگویی ازشوهرت آتیشتو تندتر کنه.
ببخشید اینو میگم ولی خیلی جاها شوهرتون حق داره تااین حد از خونوادت دلخور باشه.کاش یکم از این قالب مظلوم بودنی که برای خودت ساختی درمیومدی واشتباهاتت رو باتموم وجود درک میکردی اونوقت احساس خیلی بهتری نسبت به خودت پیدا میکردی.همونجور که بقیه دوستان هم گفتند زندگیت پتانسیل خیلی بالایی برای درست شدن داره اگه هردوطرفتون ازلجبازی وکینه فاصله بگیرین.

---

سلام عزيزم
ممنون از پاسخت
من نمي دونم چم شده. يه روز ميگم آره يه روز ميگم نه نميخام
گاهي وقت ها شوهرم خيلي مظلوم ميشه. امروز ازم ميپرسيد كي ميخاي بچه دار شيم؟! منم گفتم حداقل دو سال ديگه
خبرنداره من ميرم پيش مشاور كه قوي شم جدا شم
آخه مردها چرا اينطورين؟ اصلا متوجه نيست كه من بشدت از وضع موجود ناراضي ام
درمورد خونوادم من حتي به مامانم ميكفتم نهار چي خوردم كلا از تمام اتفاق هاي زندگي من خبر داره. مامانم غير از بچه هاش سرگرمي ديگه ايي نداشته و بشدت به من وابسته بود وقتي ازدواج كردم يك سري مسائل و بحران ها داشت حتي افسردگي گرفت. الان تقريبا بهتره ولي هنوز اخلاق ها و عادت هاي بدش رو داره
من يه جوراي ديگه دلزده شدم از زندگي

نسیم گلم اوضاع چطوره بهتری دختر خوب چرا از الان ب طلاق و بی پولیو پیری فک میکنی فک کردن ب همین افکار باعث ناامیدی میشه و تلاشتو کمتر میکنی پیامهای بچه ها میتونه خیلی کمکت کنه استفاده کن ان شالله بازم شادی ب خودت و خونت برگرده ی گروه ذکرهست ک شامل ختم ذکر و چله وقران ب من ک خیلی ارامش و امید میده خواستی بهم بگو لینکو براتو بفرستم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sara7395

نسیم گلم اوضاع چطوره بهتری دختر خوب چرا از الان ب طلاق و بی پولیو پیری فک میکنی فک کردن ب همین افکار باعث ناامیدی میشه و تلاشتو کمتر میکنی پیامهای بچه ها میتونه خیلی کمکت کنه استفاده کن ان شالله بازم شادی ب خودت و خونت برگرده ی گروه ذکرهست ک شامل ختم ذکر و چله وقران ب من ک خیلی ارامش و امید میده خواستی بهم بگو لینکو براتو بفرستم

---

سلام عزيزم
ممنون خيلي سعي ميكنم منفي نباشم ولي نميشه
ممنون ميشم لينكش رو برام بفرستي

با سلام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

حل مسئله یعنی :



1 - تعریف و شناسایی مشکل
2- پیدا کردن راه حل های مختلف
3- تصمیم گیری
4 - بازنگری

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nasimmng

مسائل من:
١_بي احتراميش از روزاي اول
٢_قطع رابطه كامل الان با خانوادم
٣_بددهني و فحاشي و حمله فيزيكي
٤_عدم علايقه من بهش و فقط ترس از طلاق و پشيموني كه موندم و اينكه من از نظر مالي مستقل نيستم و واقعا سختمه با خواندم زندگي كنم
٥_خرجي ندادن و بزور كمي دادن
٦_وابستگي بيش از حد به خانوادش
٧_باهيچكس نساختن( منظورم اداره و همسايه و غيره است)

---

ببنید شما در روند حل مسئله ،،،، الحمد الله تو مورد یک حرفه ای هستید ،،،،( شناسایی مشکل )

پس مورد 2 و 3 و 4 چی میشه ؟

تو حل مسئله درسته شناسایی مشکل مهمه ،،،،ولی باید بیشترین انرژی خودمون را بذاریم تو مراحل بعدی !

تاپیکتون را یه بار دیگه مرور کنید !!

از طرفی چون دارید حضوری مشاوره هم می رید ،،،،سعی کنید اولویت بندی کنید مشکلتون را ،،، و از مشاور بپرسید ،،،،و دونه دونه با توجه به اولویت ،،،،مشکل را حل کنید ،،،،


تو زمینه مهارت های ارتباطی بیشتر مطالعه کنید ،،،یه برنامه ریزی کوتاه مدت - میان مدت - بلند مدت داشته باشید .


از آقای مدیر هم مشورت بگیرید .



موفق باشید .

سلام مجدد
اولا ببخشید دیر اومدم ولی الوعده وفا:72: دوم: قبلا هم گفتم دوستان راهنمایی های بجایی کردن ولی شما توجه نکردی
گویا بیشتر میخواستی درک بشی که البته زندگی در تنش واقعا هم سخته

نسیم جان توی تاپیک ملودی تونستم یه چیزایی بنویسم چون خیلی مشکلش شبیه من بود ، ولی توی این 6ماه به خودم اجازه ندادم و نتونستم توی تاپیکی راهنمایی بدم چون درستم نیست میتونه تعصبات و احساسات خودم توی نظرم دخالت کنه و چیز درستی از آب درنیاد . اما در مورد تو یه چیزایی خیلی واضحه و توصیه کردنش کار سختی نیست، مطمئنم اشتباه نیست :

ببین نسیم جان چندتا نکته میگم :

1- فرد مرثیه سرا یا فرد عملگرا : اینو از فرشته مهربان یاد گرفتم ، اینجا دوستان زیادی هستن که مدت زیادیه اینجا هستن ولی واقعا تغییری نداشتن ، علتش اینه که عملگرا نیستن
همش مرثیه سرایی میکنن ، اگر میخواهی زندگی موفقی و یا طلاق موفقی داشته باشی باید هوشتو بکار ببری .

2-طلاق همیشه شکست نیست گاهی موفقیته ، وقتی موفقیته که تصمیم درستی باشه و در زمان درست باشه .
کی تصمیم درستیه ؟

2-1 وقتی تو آماده ای : انقدر قوی هستی که بتونی بعداز طلاق سوگواری کنی اما به اندازه . بتونی اعتماد به نفس از دست رفته یا کاهش پیدا کرده ات رو بازسازی کنی ، بتونی خودتو شاد کنی و بتونی خیلی کارهای دیگه انجام بدی.

2-2 : وقتی 90 درصد مطمئن باشی که زندگیت آینده ای نخواهد داشت ، چون اگه مطمئن نباشی بعد از طلاق انقدرخودخوری و سرزنش میکنی که تمام مغزت اشغال میشه ، پشیمونی بعد از طلاق خیلی سخت تره ، اگه میخواهی بعداز طلاق پشیمون نشی پس مطمئن شو ، اگر میخواهی مطمئن شی پس راه درست اصلاح زندگیتو تشخیص بده و براش تلاش کن.


2-2-1 : تغییر: نسیم چقدر توسنته از وقتی توی همدردیه خودشو در جهت مثبت تغییر بده ؟
نسیم جان شخصیت همسرت بعداز سی سال تغییر نخواهد کرد ،ما هیچکسی رو نمیتونیم تغییر بدیم اما میتونی خودتو تغییر بدی پس بارفتارت واکنش همسرتو تغییر بدی

2-2-2 : آموزش: یعنی شما باید یاد بگیری در هر شرایطی چگونه رفتاری داشته باشی . که اولا رفتار درستی باشه ، چون تو موظفی درست رفتار کنی پس باید سهم خودتو ادا کنی . اینکه همسرت واکنش درستی نداشت اونجا خودش کوتاهی کرده و خداروشکر تو وظیفو انجام دادی و ناراحتی نداره :angel: و دوما برای شخصیت خودت نیاز داری به این بلد بودن رفتار درست .

2-2-3 : شما چه بخواهی زندگی کنی و تلاش کنی و چه بخواهی جدا بشی نیاز داری قوی باشی . (همون نکته 1) نیاز به این تغییره داری.

3- من یه چیزی رو باور دارم اینکه برای دوست داشته شدن باید دوست داشتنی بود ، نسیم سایت همدردی چقدر دوست داشتنیه ؟

اگر میخواهی جواب این سوال رو بدونی یه تمرین بلدم تو ام روی بقیه تستش کن :single_eye: ، برو جلوی آینه و توی چشمات نگاه کن و به خودت از تهه دل بگو نسیییم دوستت دارم .
بگو نسیم تو لایق بهترینها هستی.

راستش فکر نمیکنم بتونی این جملات رو توی چشمای خودت نگاه کنی و بگی ، به نظرت چرا؟
نسیم انقدری دوست داشتنی هست که همسرش عاشقش باشه ؟

نسیم عزیز
خبر خوب اینکه وقتی همسرت در مورد بچه صحبت میکنه یعنی هنوز زندگیش رو دوست داره تو رو دوست داره هنوز نمیخواد همه چی تموم شه مردها هیچ وقت نمیخوان پدر فرزندی باشن که مادرش رو دوست ندارن( البته تا حل نشدن مسائل یه خط قرمز پررنگ دور بچه بکش:81:)

یه سوال چرا هیچ کاری نمکنی ؟ چرا هیچ تلاشی نمی کنی؟ اگه فکرکردی همینطور اه و ناله کنی یه روز میاد میگه من غلط کردم تو فرشته روی زمینی از حالا هر چی تو بگی در اشتباهی .
باور کن که خیلی برام عجیبه تو واقعاً هیچ تلاشی نمیکنی یا اینجا از تلاشهات صحبتی نمیکنی؟ اگه از صحبتهای دوستان به صورت کاربردی استفاده کردی خواهش میکنم بیا بنویس بگو من این کار رو کردم و همسرم این عکس العمل رو داشت باور کن همه ما میخوایم بهم کمک کنیم من خودم واسه حل مشکلاتم واقعاً به توصیه دو ستان عمل کردم و خیلی زود جواب گرفتم یکم حرفو بذار کنار عمل کن.
به امید روزهای خوش:72:

همینجا گلم بفرستم ؟

سلام عزیزم

بذار یه چیزی بهت بگم
یه بار یه خانومی پیش روانشناس میره و میگه از دست شوهرم ناراحتم و میخوام طلاق بگیرم
روانشناس میگه چرا
خانوم میگه یه روزی بعد تحمل کلی بدبختیا از شوهرم پرسیدم اگه تو رودخونه غرق بشیم
تو منو نجات میدی یا مادرتو و اون به صراحت گفت مادرمو
من اونجا فهیمدم منو دوست نداره و من بخاطر چه کسی دارم بدبختی زندگی رو تحمل میکنم
بنظرتون من چیکار کنم؟

مشاور گفت : شنا یاد بگیر

گلم چرا ایستادگی خودتو با تکیه کردن به دیگری ثابت میکنی ، چرا اون نباشه میخوری زمین
مگه خدا بهت توانایی نداده ؟ اگه خرجی نمیده خودت خودت کار کن ، بذار بفهمه بدون اون ضعف داری

رو حرفام بیشتر فکر کن . تعصب نداشته باش ، گاهی لازمه آدم خودش رو حرص کنه ...

موفق باشی:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عسل28

سلام عزیزم

بذار یه چیزی بهت بگم
یه بار یه خانومی پیش روانشناس میره و میگه از دست شوهرم ناراحتم و میخوام طلاق بگیرم
روانشناس میگه چرا
خانوم میگه یه روزی بعد تحمل کلی بدبختیا از شوهرم پرسیدم اگه تو رودخونه غرق بشیم
تو منو نجات میدی یا مادرتو و اون به صراحت گفت مادرمو
من اونجا فهیمدم منو دوست نداره و من بخاطر چه کسی دارم بدبختی زندگی رو تحمل میکنم
بنظرتون من چیکار کنم؟

مشاور گفت : شنا یاد بگیر

گلم چرا ایستادگی خودتو با تکیه کردن به دیگری ثابت میکنی ، چرا اون نباشه میخوری زمین
مگه خدا بهت توانایی نداده ؟ اگه خرجی نمیده خودت خودت کار کن ، بذار بفهمه بدون اون ضعف داری

رو حرفام بیشتر فکر کن . تعصب نداشته باش ، گاهی لازمه آدم خودش رو حرص کنه ...

موفق باشی:72:

---

به نظر من سوال از ریشه غلطه !! اگه پدر و مادرت در حال غرق شدن باشن کدوم را نجات می دی؟
اگه دوتا بچه ات در حال غرق شدن باشن کدوم را نجات می دی؟
اگه دو تا عزیزت در حال غرق شدن باشن کدوم را نجات می دی؟

از من اگه بپرسن اگه یکی از نزدیکانت و یه فرد غریبه در حال غرق شدن باشن کدوم را نجات می دی ... جوابم هست ... نمی دونم !! خیلی سخته.
حتی اگه فرزندم را نجات بدم تا همه ی عمرم ذهنم درگیر اون غریبه ای می مونه که نشد یا نتونستم نجاتش بدم !!

در ثانی،
مشکل این خانم شنا نبوده که مشاور گفته برو شنا یاد بگیر. شنا یاد بگیره دیگه مساله علاقه و توجه همسرش حل می شه؟
این خانم داره می گه ناراحتم که اولویت همسرم نیستم. که دوستم نداره یا بهم توجه نداره ... شما می گی برو شنا یاد بگیر دیگه به دوست داشتنش نیاز نداری؟


هم سوال غلطه و هم جواب

البته با کمی اغماض می شه گفت این توجه و علاقه را از درون خودت بگیر. اینقد به خودت عشق بورز که از عشق همسرت بی نیاز بشی یا مواردی شبیه این. شاید اینطوری بشه تعبیرش کرد. اگه نسیم مشکلش با خودش حل بشه، با شوهرش هم حل می شه.

نسیم با خودش خیلی درگیره! شوهرش را خسته کرده.