-
شما خودت با همه بدبینیت میگی این مدت میدونم کاری نکرده!!!!!!
عزیزم اینکه میگی تنوع طلبه وقتی زن ترگل ورگلی میبینه چشمش میره خیللللی از مردها اینطورن اما در حد همون نگاه
ایا هرروز با زنی هست؟؟؟؟؟ به این میگن تنوع طلب
دختر خوب چرا اینقدر خودت زجر میدی یا بمون یا برو اگر موندی باید راهکار موندن رو در پیش بگیری
این راهکار زندگیت رو تغییر خاهد داد
اما مهم اینه که اگر موندی دیگه به هیییییچچچ عنوان تجسس نکنی و اینقدر بخودت و همسرت القا کنی که بهش اطمینان داری که این تلقییین در وجود هردو رسوخ کنه
وقتی فردی دیگران بهش میگن تو فلانی تو خیانت کاری تو تنوع طلبی تو ......ختی اگر اون فرد خیلی هم دراین وادی نباشه و هییییچ ذهنیتی هم دراین موارد نداشته باشه با این القائات به همون روابط سوق پیدا خاهد کرد
اما برعکس اگر فردی در وادی خیانت باشد اما دیگران دایم از پاکی ونجابتش تعریف کنند عذاب وجدان شدیدی در فرد ایجاد خاهد شد بطوریکه بعد مدتی بکلی این مسایل را رها خاهد کرد
حال انتخاب باشماست!!!
اما باید ریشه تنوع طلبی را بررسی کرد شاید ایشون اون ظاهری که در دختران ارزو دارد شما در خودت ایجاد نمیکنی
شاید اون صمیمیت و کلمات زناشویی که مردها جذبش میشن از شما نمیشنوه
شاید تاییدی که از اونا میگیره از شما نمیگیره
شاید تعریف و تمجید از سمت شما نمیشه و.......
پس اول خودت رو سرپا کن بعد بهش اطمینان بده بهش مطمینی حتی اگر نیستی بعد زن باش زن لوس و ناز و شاد
-
سلام به همه دوستای گلم
اومدم ی خبر خوش و امیدوار کننده از خودم بدم
راستش چند روز پیش طی یک اتفاق خیلی پیچیده متوجه شدم که همسر من چند ماهی هست که این ارتباط رو با اون خانم به طور کامل و کامل و کامل قطع کرده :43:
به هر حال انگار بعد از چند وقت تونستم یک نفس راحت بکشم و انگار توی این مدت یادم رفته بود نفس کشیدن چه جوری هست و از روی اجبار زنده بودم
خیلی خدا رو شکر کردم و نماز شکر خوندم
همسرم توی شب های قدر بعد از چند وقت که دوست نداشت اصلا راجع به این قضیه صحبت کنه خودش سر صحبت باز کرد و گفت که دعا کن تو سال پیش رو دیگه اتفاق بدی برای زندگیمون نیفته :203:
دوستان شاید باور نکنید اما زندگی من توی این مدت آرامش نداشت و الان می فهمم که خیلی ها که با آرامش زندگی می کنند چه لذتی داره
راستش سختی هایی که توی این مدت کشیدم ازم آدم اخمو و بد دلی ساخت و من شکوند به خاطر همین تازه برای من شروع ماجراهای تازست تا این زخم رو کم کم خوبش کنم
سیلی های که این اخیرا به خودم میزدم انقدر محکم بود که یادم نره چه اشتباهی کردم اما الان میگم خدایا شکرت
از همه مخصوصا آقای باغبان عزیز تشکر می کنم که منو توی این مدت تنها نزاشتید
-
خیلی خوشحال شدم معصومه جان. معلومه تو این ماه عزیز خدا نظر لطفش را به زندگیت کرده و دعاهات براورده شده. امیدوارم همیشه همینطور ارامش داشته باشی. برای من هم دعا کن عزیزم که خیلی محتاجم به دعا.
-
سلام دوستان
ی مدت همه چی خیلی خوب داشت پیش میرفت تا اینکه دوباره سر و کله اون زن پیدا شد...هنوز شوهرش چیزی از این ماجرا نمیدونه
نمیدونم به شوهرش بگم یا نه
البته همسر خودم این وسط مقصر اصلی هست که تموم نمیکنه
از خونه زدم بیرون ...
میخام اینبار سفت تر وایسم
دیگه خسته شدم
قریب به یکساله که دارم بازی میخورم
-
دوستان کسی راجع به حق طلاق زن چیزی میدونه به نظرتون اگه ی زن حق طلاق رو برای خودش بگیره این براش یک منفعت حساب میشه یا بعدا به ضررش میشه ؟
-
سلام معصومه جان. چقدر ناراحت شدم وقتی دیدم دوباره این مسئله داره برات تکرار میشه.
معصومه جان اگه همسرت ادم تنوع طلبیه پس خیلی نمیشه مطمئن شد که برای همیشه دست از این کاراش برداره. یه سوال داشتم شما روشهای عملی برای مقابله با تنوع طلبی همسرت هم انجام میدی؟
اگر نه حتما از مشاورهای مختلف بپرس تا راهنماییت کنند.
عزیزم در مورد اینکه گفتی نمیدونی ایا به همسر اون خانم بگی یا نه. به نظر من مشخص نیست که بعد از اینکه شوهرش بفهمه چه اتفاقاتی بیوفته شاید به نفعت باشه و یا شاید به ضرر زندگیت بشه. به نظرم بسپارش به خدا . خدا بهتر میدونه چطور جواب خیانت های اون خانم را بده.
ولی راجع به اینکه خونه را ترک کردی و رفتی. به نظر من ببین همسرت چه عکس العملی نشون میده . اگه نگران شد و در صدد جبران بر اومد حتما ازش امتیازاتی را بگیر این امتیازات برای ایندت خیلی بدردت میخوره ولی اگر دیدی عکس العمل تندی نشون داد اونوقت باید یه روش دیگه در پیش بگیری که احترامت هم سر جاش باقی بمونه.
-
معصومه جان خیلی ناراحت شدم که دوباره این مشکلات برات پیش اومده.
قوی باش. شوهرت رو رها کن و خودت رو پیدا کن. اون موقع میتونی برای آینده ت یه تصمیم محکم بگیری.
طبق اطلاعات عمومی که من دارم حق طلاق خیلی هم خوبه و ضرری نداره.
-
سلام دوستان
وقتی از خونه رفتم همسرم بسیار مظطرب شد و با التماس فراوان و ابراز پشیمونی ازم خواست برگردم ( جایی رو نداشتم برم و دیگه روی برگشتن به خونه پدر و مادرم هم نداشتم )
برگشتم و بهش گفتم به شرطی که حق طلاق رو به من بدی و قبول کرد اما بعدش به یکی از دوستاش زنگ زد و راجع به این موضوع ازش پرسید و گفت که برای کسی میخاد و دوستش گفت که اشتباهه و زن قدرت همه چی رو به دست میگیره و همسرم هم پشیمون شد ...
خلاصه باز فردا زدم بیرون تا نیمه های شب توی خیابونا بودم و با التماس ازم خواست برگردم و گفت دیگه تکرار نمیشه و اشتباه کرده
دوستان حتی اگه اینبار راست گفته باشه هم من دیگه نمیتونم به این آدم اطمینان کنم و ازش حسابی دلسرد شدم