نمایش نسخه قابل چاپ
متاسفانه اینقدرها هم ساده نیست.من بعضی اوقات فوتبال می رفتم. خانوم من به من گیر می داد که تو چرا بعد از فوتبال نمی ری لباستو بلافاصله عوض کنی و این منو آزار می ده. بزرگوار بعدها فهمیدم به خواهر من گفته که" یکی از بهترین چیزهایی که از فلانی(یعنی من) دوست داره اینه که مثل یک مرد رفتار می کنه و استریلیزه نیست (دقیقا تو این جور موارد)=گویا وسط یک بازی فوتبال بوده که بازیکن عرق بدن و صورتشو با لباسش پاک می کرده! من واقعا فقط بهتره سکوت کنم.
آقاي santatian عزيز ما نميگيم شما با زنها مشكل داريد، اما مطالبي رو كه شما مينويسيد همچين مفهومي رو ميرسونه، به همين دليل برداشت دوستان از نوشته هاي شما ...................(((من وقتي داغونم اينقدر بغض كنمو داخل خودم منفجر شم كه مبادا خانوم احساس كنه كه اين مرد شخصيت خودشو از دست داده!!!))) ضمنا مردي كه بغض داره خفش ميكنه بهتره گريه كنه ما زنها هيچ وقت فكر نميكنيم دچار اختلال شخصيت شده*** واقعا براي مردهايي كه اين افكار مسموم رو دارن متاسفم.
.............
.......................
..................................
دوست داشتم نظر مي دادم
اما اگر نظر ندم بهتره
پس براي من متاسف باشيد. من اينو افكار مسموم نمي دونم.چون مبتني بر واقعياته. نمي دونم چرا خانومها به اين فكر نمي كنند كه رفتارشون يك مشكلي رو داره بالاخره كه همسرشون كمتر مشكلات زندگيشو براي اون مي گه!نقل قول:
نوشته اصلی توسط taravat
مرد محكم باشه . مرد باشه . بشه بهش تكيه كرد و.....يك سري واژه مسخره اي كه اينقدر تكرار شده آدمو ياد گلادياتور مي ندازه و نبرد براي زنده نگه داشتن خودت و اطرافيانت.اصلا براي شما صدبار روزي اينو تكرار كنند شما مي توني به اين فكر هم برسي كه اجازه گريستن كه هيچي درد دل كردن داري؟
آقاي محترم
شما هم به عنوان يك مرد از يك زن انتظاراتي مي توانيد داشته باشيد مانند اينكه به شما توجه كنه،يك سري از كارهاي شما را برعهده بگيره و ترو خشكتون كنه، زماني را براي شما فراهم كنه كه شما در آن زمان به آرامش برسي و...
اينطور نيست كه يك خانم بنشيند و منتظر باشد كه همه چيز و همه كار از طرف مرد صورت بگيرد.
اگر شما ادعا مي كنيد كه تعصب گونه به بحث زن نگاه نمي كنيد آيا مي توانيد ادعا كنيد كه به جنبه هاي مثبت يك زن و وظايفي را كه در قبال شوهرش ايفا مي كند را مي شناسيد و يا اصلا به آنها فكر كرده ايد.
همانطور كه قبلاً گفتم من با برخي نظرات شما موافقم . اگر زن و مرد ادعا مي كنند كه با هم برابرند بايد از همه جنبه ها به آن گاه كرد اما نبايد انتظار داشته باشيد كه زن هم مانند يك مرد صبح تا شب توي خيابان براي بدست آوردن يك لقمه نان سگ دو بزند چون ماهيت زن اينگونه نيست و اينطور آفريده نشده زن به جاي آن مي تواند وظايفي همچون مديريت درامدي كه شما با هزار جان كندن بدست مي آوريد همراه شما و پا به پاي شما باشد. عدالت و برابري از نظر شما چيست؟! شما دوست داريد همسر شما هميشه لباس قرمز به تن كند او هميشه اين كار را مي كند و شما هميشه او را با لباس قرمز مي بينيد اما اگر يك روز آمديد خانه و ديديد كه همسرتان لباس مشكي پوشيده آيا از تنوع پيش آمده براي يك روز خوشتان نمي آيد؟! نگوئيد نه! كه الان مي خواهيم با هم منطقي صحبت كنيم. در حال حاضر اينقدر جبهه گرفته ايد كه فكر مي كنيد اگر يك روز زني بخواهد شوهرش را خلاف آنكه هميشه شيك پوش است با لباس ورزشي ببيند خيلي عجيب و يا حتي ناپسند است. قرا نيست چون شما نتوانستيد زندگيتان را آنگونه كه مي خواهيد هدايت كنيد همه چيز را زير سئوال ببريد.
هيچ كس در قبال هيچ كس مي تواند وظيفه اي نداشته باشد و هر آنچه كه بين دو نفر رخ مي دهد لطف است. مرد مي تواند پاك باشد مي تواند نباشد. اگر بود بايد ممنون او بود و عشق را نثارش كرد و اگر نبود مي توان در قبالش چنين كاري را نكرد. همه زندگي مانند همين مثال يك معامله است. كافيست كه تاجر خوبي باشيد و بتوانيد در معامله زندگي مبادله هاي خوبي بكنيد.
سخن من با خانمهاهم هست. كداميك از خانمهايي كه اينجا هستند واقعا براي زحمتي كه مرد مي كشد يا باري را كه تحمل مي كند مستقيما تشكر كند؟!؟!!؟ شايد يك غذاي خوشمزه و درست كردن يك شب آرام براي مرد به نوعي از طرف زن يك تشكر و احساس رضايت از زندگي باشد اما مرد نياز به شنيدن كلماتي دارد كه مستقيما ادا مي شود. چه كسي اين كار را مي كند؟!
مرد براي همسر خود زحمت مي كشد اما آيا شده كه از زبان خودش هم استفاده كند و بي منت از كاري كه كرده به زن توجه كند.
شايد اگر همه چيزها به صورت مستقيم گفته مي شد اينهمه سوتفاهم بين زنها و مردها به وجود نمي آمد اما ايراد از اينجاست كه ما ياد گرفتيم كه براي همديگر وظيفه تعيين كنيم.
مرد وظيفه دارد فلان كند،مرد وظيفه دارد بهمان كند. زن موظف است چنين باشد . زن موظف است چنان باشد...........
كمي بيشتر فكر كنيد و بياييد يك مشكل را براي خودمان يا براي ديگران حل كنيم به جاي اينكه بخواهيم به زور ديگران را متقاعد كنيم كه نظر ما را قبول كنند بدون اينكه از منطقي صحبت كنيم انتظار داشته باشيم كه بي چون و چرا تسليم ما شوند.
زن بد است مرد خوب است. مرد بد است زن خوب است. از افراد تحصيلكرده بعيد است كه به همين راحتي فقط نظر بدهند و نخواهند كه دليل يك چيز را بدانند يا بگويند.
خوب زن بد است ؟! به چه دليل؟!
نا شكر است؟!
چرا؟؟!
چرا ناشكر است. چگونه براي او رنج كشيدي كه او نديد؟! آيا روش كار كردن و زحمت كشيدنت درست بود كه او نديد و هر روز سر شما غر زد؟!
پس زندگيت شايد درست مديريت نشده؟!
براي هر چيزي هزاران سئوال مي توان طرح كرد كه جواب دادن فقط به چندتاي آنها مي تواند ريشه خيلي از مشكلات را بخشكاند
خوشحال ميشوم كه در اين بحث با من همراه شويد
دانه گرامی ممنون
زندگی بدون تعیین وظایف بی معنیست. نمی شه روی همه چیز اسم لطف رو گذاشت. این که شما می فرمایید که نمی شه زن مثل مرد سگ دو بزنه خوب بدون دلیل بود! چرا؟ پس تحصیل می کنه که چی؟ 65% دانشگاهها دختر هستند که چی؟
موقعیت کار و اجتماعی مناسب که چی؟
بنده برخلاف نظر شما دقیقا محتوای بعضی کارها رو با دلیل زیر سوال بردم و هیچ وقت نگفتم زن بد است یا مرد خوب است. من دقیقا به همین طرز تفکر مشکل دارم. ببینید من از اینکه یک زن موجودی عاطفی به حساب بیاد که باید هواشو داشت تا در روحیش خللی بوجود نیاد و... مشکل دارم. این وسط یکی داره فدای یکی دیگه می شه. ببینید دلایل اینکه مردها ( درصد مردهایی که علاقه ای به ازدواج ندارند بیشتر از زنانی هست که این علاقه رو در خودشون نمی بینید.نمی تونید انکار کنید) دیگه بسیار به مقوله ازدواج با دید منفی نگاه می کنند به دلیل همین قضیه هست.
عدالت وبرابری به این معنی است که افراد در قبال کارهایی که انجام می دهند مزد دریافت کنند. هیچ زن یا مردی نباید به این دلیل که جنس دیگری است فشار بیشتری رو در زندگی تحمل کنه. من با این دیدها مشکل دارم نه با زن! اگر با زن مشکل داشتم که اصلا سمت و سوی همچین کاری نمی رفتم و دلم هم نمی سوخت. عذر می خوام می رفتم عیاشی می کردم تا خودم رو اینقدر عذاب ندم! ولی من هم به این قضیه به دید مناسبی نگاه می کنم. معتقدم که الان نگرشی در جامعه ما بوجود اومده که نباید بیاد.
همون طور که من از همسرم انتظار کمک در کار بیرون خونه رو ندارم(اگر همسرم کار نکنه بیرون خونه] انتظار نباید داشته باشه من در کار داخل خونه کمکشون کنم.
اصولا من با تکرار واژه هایی که همزمان یک زن رو لطیف و قوی! نشون می دن مشکل دارم. جمع اضداد چیزیه که من باهاش مشکل دارم.نه زن!اگر دقت کنید می بینید که افراد بیشتر با من مشکل دارند تا من با افراد!!
یا یک مرد ایجاد کننده امنیت خونست و تامین کننده نیازهای خونه که در این حالت باید رئیس خونه( و نه ارباب خونه) به حساب بیاد و دیگه گله داشتن نداره. ببینید من با جملاتی که معمولا از طرف خانومها بیان می شه مشکل دارم"با هزار آرزو ازدواج کردم"مگه مرد با امید مرگ ازدواج کرده بود" زندگیمو پای اون گذاشتم" مگه مرد زندگیشو کجا ریخته؟" جوونیم تلف شد" جوونی مرد مونده؟"
در هر حال من به عنوان یک مرد از شما به عنوان یک زن می پرسم :
-شما چه وظایفی رو برای خودتون قائلید؟
- شما برابری و عدالت رو چی تعریف می کنید؟
جواب این سوالها اگر یکبار و توسط یک زن داده بشه(جواب هر دو سوال) به نحوی که نیاد بگه چون زن لطیفه. چون زن ظریفه. شما با زنها مشکل داری و...نوع پاسخ های بنده رو شک نکنید عوض می شه . من به هر حال مهندسی خوندم و منطقی فکر می کنم. الان مشکل من یک مشکل منطقی بین وظایف هست.
آقاي Santatian
خواهش مي كنم در ابتدا شما پاسخ دو سئوال گفته را از ديد خود بدهيد و من مفصل شرح خواهم داد كه بنده نظرم چيست.
من كلي صحبت با شما دارم..............