بهترین تجریم در زندگی این بود که ....
گذشت زمان بهترین معلم و مؤثرترین آرامبخش هست.:72:
نمایش نسخه قابل چاپ
بهترین تجریم در زندگی این بود که ....
گذشت زمان بهترین معلم و مؤثرترین آرامبخش هست.:72:
ماجرای دونفر از خواستگاران
من کلا توی زندگیم تقریبا از هر سطحی خواستگارانی داشتم و همین تجربیاتمو بالا برد، چیزهایی که شاید شنیده بودم یا میخوندم اما عملا لمس نکرده بودم.
یک ماه پیش آقای جوانی با مادرم گرفتن درخواست اینو داشتن که مادرم اجازه بدن و با والدینشون صحبت کوتاهی بجهت خواستگاری داشته باشن.
دیگه زمانی که والدین صحبت کردن و ایشون اجازه گرفتن وقتی قرار شد من ازشون سؤالاتی بپرسم و ایشونم سؤالاتشونو بپرسن.. در میان سؤالاتشون جمله ای بود که بنظرم جالب اومد و علتی شد که بنویسم.
من اگر از دید خودم میخواستم این فرد رو توصیف کنم با معیارهایی که تو ذهن از زیبایی بود به ایشون نمره ی ۹۰ رو دادم.... یعنی از نظر ظاهری . از نظر تمکن مالی و شغل ۷۸ . که همینو وقتی از مادرمم سؤال کردم و نظرشون رو جویا شدم رقمی بالاتر از رقم من بود. ( نسبت به خواستگاران قبلی )
یادمه ایشون برگشت بمن گفت خانم بنظرتون من زشتم؟
خب اون موقع نمیتونستم بگم نه شما مشکلی نداری و ... بهمین علت بحث رو منحرف کردم . باز ایشون یکبار دیگر بمن گفتم من خیلی زشتم مگه نه؟ میدونم پوست صورتم جلو آفتاب سوخته .. قدم چطوره؟ ( قدشم مشکلی نداشت)
در حالی من تا اون لحظه دقت نکرده بودم و وقتیم دقت کردم دیدم بخاطر قرار گرفتن جلوی آفتابه و عارضه ی خاصی نیست.. قیافه هم همون قیافه ی روز اول بود و قد هم عالی
حالا این بماند تا تکه ی دوم نوشتم...
پارسال یه آقای دیگری بودن که ایشونم خواستگاری کردن... اما این دو نفر مقابل هم بودن. این آقا ظاهرش خوب بود اما در کل برای من خیلی معمولی بود . جالب این قسمت ماجرا بود که خیلی از خودش تعریف میکرد با توجه به یک ایراد ظاهری مادرزادی که البته در نگاه عادی مشهود نبود و من متوجهش بودم بازم تأکید میکرد که خوبه. از موفقیت های علمیش میگفت که بنظر من خیلی خاص نبود و برای هر کسی ممکنه باشه.
من به هر دوی اینها با توجه به تصمیمی که گرفتم پاسخ منفی دادم اما جواب ها جالب بود.
خواستگاری که یک ماه پیش اومده بود بعد از شنیدن جواب منفی فقط یک جمله گفت ( میدونم من زشتم و منو بخاطر زشتیم رد کردی)
خواستگار پارسال ( میدونید سرمایه پدر من و موقعیت من خیلی عالیه کسی بهم نه نمیگه ..باشه هر جور خودتون صلاح میدونین)
به این فکر میکردم که تموم این رفتارها و گفتارها از یه جایی درون ذهن ما استارتش خورده میشه و در واقع عملی میشه. این ماییم که به خودمون ارزش میدیم و اولین برچسب رو خودمون به خودمون میزنیم ... سازنده ی اولین تصویر در ذهن دیگرانیم .. این ماییم که تلقین میکنیم. این ماییم که نشون میدیم دیگران دربارمون چه فکری بکنن . چطور تصورمون کنن و چقدر بها بدن.