با سردی نامزدم چکار کنم

سلام دوستان عزیز
باورتون میشه همسرم اومد پیشم اونقدر خوشحل شدم که انگار خدا دنیا رو بهم داده

اومدند و گفتند که حوصله نداشتند و منم بهش حق دادم که به خاطر بیکاریش و بی پولیش اعصابش بهم ریخته باشه

من همسرم رو خیلی دوستش دارم

یه دوستی داره که اون متاهل هست و بچه داره
هر دفعه برنامه های چت میریزه توی گوشی همسرم ابندفعه هم دیدم براش بی تالک ریخته

شما میگید چکار کنم لاین و تلگرام و بی تالک....
بی تالک خطرناک هست چه استفاده ای ازش میکنند
من خیلی تلاش کردم که همسرم بهم بگه ازم.چه توقعاتی و چه خواسته های دارند اما نگفتند
چطوری بفهمم وقتی بهم نمیگه
میگه فعلا هیچی

- - - Updated - - -

اقایون خواهش میکنم شما بگید به طور کلی چه توقعاتی از خانوماتون دارید!؟؟
دوست دارید چطوری باشند و چکار کنند
چه کعرهای باعث میشه که جذب همسرتون بشید!؟!؟!؟!

متاسفانه این سایت به نحو کاملا دیکتاتوری اداره میشه و به کاربران اجازه حرف زدن داده نمیشه و با کوچکترین بهانهای اقدام به سانسور و حذف نوشته های من کردند . من نمی فهمم اگه قراره کسی حرف میزنه ، یا حرفاش مطابق سلیقه اقایان باشه پس ما اینجا هستیم که چکار کنیم ،با خفه کردن اندیشه ره به جایی نمی بره کسی، خیلی عجیبه میشه گفت یک جورایی اختناق حاکمه در این سایت البته مطمئن هستم که بعد نوشتن این مطالب بلاک خواهم شد ، پس بدرود دوستان

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهرام گور

متاسفانه این سایت به نحو کاملا دیکتاتوری اداره میشه و به کاربران اجازه حرف زدن داده نمیشه و با کوچکترین بهانهای اقدام به سانسور و حذف نوشته های من کردند . من نمی فهمم اگه قراره کسی حرف میزنه ، یا حرفاش مطابق سلیقه اقایان باشه پس ما اینجا هستیم که چکار کنیم ،با خفه کردن اندیشه ره به جایی نمی بره کسی، خیلی عجیبه میشه گفت یک جورایی اختناق حاکمه در این سایت البته مطمئن هستم که بعد نوشتن این مطالب بلاک خواهم شد ، پس بدرود دوستان

---

حالا کاری به نحوه ی اداره ی این سایت ندارم ولی پستای شما به شدت غیراصولی و غیرمنطقی بوده. شما نظر خودتونو اعلام کردین که ممکنه همسر ایشون در حال خیانت باشه و اینم یک احتماله ولی چنان در چند پست بعدی از اون حدس و گمان دفاع کردین که ما فکر کردیم حتما همسر این خانومو میشناسین. من واقعا برام سوال بود که وقتی خود این خانوم میگه من نمیخوام فعلا به این مسئله فکر کنم اصرار و پافشاری شما روی این نظریه تون چی بوده؟!! به این نمیگن خفه کردن اندیشه ، میگن حذف یک پست که میتونه زندگی یه نفرو خراب کنه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نو عروسم من

سلام دوستان عزیز
باورتون میشه همسرم اومد پیشم اونقدر خوشحل شدم که انگار خدا دنیا رو بهم داده

اومدند و گفتند که حوصله نداشتند و منم بهش حق دادم که به خاطر بیکاریش و بی پولیش اعصابش بهم ریخته باشه

من همسرم رو خیلی دوستش دارم

یه دوستی داره که اون متاهل هست و بچه داره
هر دفعه برنامه های چت میریزه توی گوشی همسرم ابندفعه هم دیدم براش بی تالک ریخته

شما میگید چکار کنم لاین و تلگرام و بی تالک....
بی تالک خطرناک هست چه استفاده ای ازش میکنند
من خیلی تلاش کردم که همسرم بهم بگه ازم.چه توقعاتی و چه خواسته های دارند اما نگفتند
چطوری بفهمم وقتی بهم نمیگه
میگه فعلا هیچی

- - - Updated - - -

اقایون خواهش میکنم شما بگید به طور کلی چه توقعاتی از خانوماتون دارید!؟؟
دوست دارید چطوری باشند و چکار کنند
چه کعرهای باعث میشه که جذب همسرتون بشید!؟!؟!؟!

---

سلام خوشال شدیم از اتفاقاتی که گفتید
خب ببینید همون دلایلی رو که من در پست قبلیم گفتم الانایشون مستقیم گفتند. مطمئن باشید برای مردها به خصوص اونهایی که مسئولیت پذیر هستند، اعتماد به نفس شون رابطه زیادی با کارشون داره. پس ایشون رو درک کنید. اتفاقا نشونه و حسن خوبیه که نشون میده همسرتون آدم الکی خوش و بی تفاوتی نیست که وقتی بیکاره برا خودش خوش باشه و بگذرونه. نشون میده نگران و ناراحته و میل این رو داره که وضعیت رو تغییر بده.

اما نکته به یاد داشته باشید که زندگی بالا پایین داره. مثل یک چرخ و فلک گاهی پایین هستید بعد میرید بالا و همین طور می چرخه. چند روز پیش خیلی از همسرتون ناراحت بودید اما الان خیلی خوشحال شدید و هستید. پیش بینی این رو بکنید که باز در آینده ممکنه از برخی اتفاقات ناراحت بشید و فکر نکنید که الان همه چیز دیگه به خوشی تموم شده و دیگه زندگی راحت و بدون دغدغه ای خواهید داشت. پیش بینی مشکلات رو بکنید و برای اونها آمادگی داشته باشید و برای رفعشون تلاش کنید.

نقل قول:

---

اقایون خواهش میکنم شما بگید به طور کلی چه توقعاتی از خانوماتون دارید!؟؟
دوست دارید چطوری باشند و چکار کنند
چه کعرهای باعث میشه که جذب همسرتون بشید!؟!؟!

---

ماموریت و وظیفه شما الان که خیلی حیاتیه اینه که همسرتون رو درک کنید و قلبا و رفتاری در کنارش و پشتش باشید. بهش بفهمونید که کار و درآمدش براتون مهم نیست بلکه تلاش و خودشه که شما بهش افتخار می کنید. احساس مردانگی و غرور مردانه اش رو حتما باید داشته باشه و شما باید بهش کمک کنید در این راستا. شما شاد و انرژی باشید و وقتهایی که با هم هستید لحظات شیرین و عاشقانه ای کنار هم داشته باشید
با همینها باور کنید روحیه و انگیزه همسرتون اصلا متحول میشه و انگیزه شون حتی برای تلاش و کار چند برابر میشه
امیدوارم موفق باشید و تمرکز و انرژی کافی برای مدیریت زندگی تون داشته باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sara 65

حالا کاری به نحوه ی اداره ی این سایت ندارم ولی پستای شما به شدت غیراصولی و غیرمنطقی بوده. شما نظر خودتونو اعلام کردین که ممکنه همسر ایشون در حال خیانت باشه و اینم یک احتماله ولی چنان در چند پست بعدی از اون حدس و گمان دفاع کردین که ما فکر کردیم حتما همسر این خانومو میشناسین. من واقعا برام سوال بود که وقتی خود این خانوم میگه من نمیخوام فعلا به این مسئله فکر کنم اصرار و پافشاری شما روی این نظریه تون چی بوده؟!! به این نمیگن خفه کردن اندیشه ، میگن حذف یک پست که میتونه زندگی یه نفرو خراب کنه

---

دوست عزیز ،به نظر من باید اشخاص نظراتشون رو بگن و یه سیستم امتیازدهی به پاسخها وجود داشته باشه که جواب ها در معرض سنجش دیگران باشه و نهایتا بهترین پاسخ ازنظر همه مشخص میشه کاری که یاهو میکنه، نه اینکه نذارند هیچکی حرف بزنه و پستاشو حذف کنند، گیرم من یک پیام مشکل دار دادم چرا تمام ده پیام من تو چند تا تاپیک رو حذف کردند این چه ادبار و تیره روزی است که ما داریم نمیتونیم حرف هم را تحمل کنیم!!!!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهرام گور

دوست عزیز ،به نظر من باید اشخاص نظراتشون رو بگن و یه سیستم امتیازدهی به پاسخها وجود داشته باشه که جواب ها در معرض سنجش دیگران باشه و نهایتا بهترین پاسخ ازنظر همه مشخص میشه کاری که یاهو میکنه، نه اینکه نذارند هیچکی حرف بزنه و پستاشو حذف کنند، گیرم من یک پیام مشکل دار دادم چرا تمام ده پیام من تو چند تا تاپیک رو حذف کردند این چه ادبار و تیره روزی است که ما داریم نمیتونیم حرف هم را تحمل کنیم!!!!!

---

مگه اون شخصی که این نوشته ها رو می خونه فاقد خرد و اندیشه است ،اینرفتار یعنی که اشخاص سفیه هستند و ما باید مواظبشان باشیم!!!!!!!!

سلام دوستان عزیز این مدت نبودنم خیلی اتفاقات افتاد
مشکلات حل نشده و استرس ها و نگرانی های من مزید علت شده شوهرم از عید که بیکار شده و فقط دو روز رفت کارگری
قسط داره که با این بیکاری من بهش پول دادم به عنوان قرض که تو فکر کار کردن و پس دادنش نیست توی این یکماه من بهش چهر صدو پنج.هزار دادم
البته 300هزار نقد دادم و انگار پول خوره داره یعنی در عرض یک هفته از کارت من که دادم دستش120هزار برداشت و الان ته جیبش یه ریال نبود
خب منم کمکش کردم نخواستم غرورش بشکنه الان ازم خواست کل مبلغ قسطش رو بهش بدم منم گفتم ندارم وندادم یعنی نداشتم که بدم
اما چیزی که داره مثل خوره روح و روانم رو میخوره اینه که سر کار نمیره من بعدا با این چکار کنم مستاجری و قسط و قرض و وام و هزار کوفت و زهرمار علاقه نداشتنش رو کلا کنار گذاشتم اما توی این چهار ماه عقد اصلا خیال نداره یه خرجی به زنش بده دریغ از هزار تومان
ارزو داشتم با یه کارگر ازدواج.کنم اما غیرت داشته باشه اهل کار باشه روزی حلال اما خدا شاهده با اینکه من از همه نظر از شوهرم و خانوادش بالاترم سر هر کاری میرم
از خدا میخواستم یه کسی نسیبم کنه که کارگر شهرداری باشه اما دریغ از اون.همه ارزو
الان که باید قسط بده افتاده به تکاپو
تا کی بخور و بخواب تا کی من اینقدر عذاب بکشم

اقایون شما بگید علت رفتار هاش چیه
اصلا اهل حساب و کتاب نیست مثل برق پول خرج میکنه

من چجوری بهش بفهمونم.که. اینطوری زندگی نمیشه کرد
اخلاقش فقط توی دو جا باهام.خوبه با عرض معذرت موقعی که س ک س بخواد
موقعی که پول بخواد
وگرنه. من چیزی ازش ندیدم
اما دارم همه تلاشم رو میکنم زندگی مو درست کنم چون واقعا دوستش دارم
و هیچ دختری حاضر نیست حتی یک ساعت تحملش کنه این رفتار های که با من داره
البته اینو میدونم اگه شوهرم عاشق اون دختر باشه قطعا برای به دست اوردن دلش همه کاری براش میکنه اما این رفتار هاش با من دلیلشاینه.ککه علاقه ای به من نداره
شاید اگه قبل عقد جرات میکردم بهم.میزدم الان راحت بودم حدا قل میشستم بازم دعا میکردم همسر خوب و غیرتی خدا نسیبم کنه
امیدوار بودم به اینده ام

اما الان هیچ کاری نمیتونم بکنم
بهش میگم برو کارگری روزی حلال در بیار روزی چهل تومان اما مرد کار باش من راصی ام
البته اینها رو جرات نمیکنم به خودش بگم میریزم توی خودم

از وقتی شرکت تعطیل شده اینم منتظره باز بره اونجا
حتما باید شرکتت باشه که بره

شب ها مثل جغد بیداره روزها تا بعد از ظهر خوابه
بعد از ظهر هم میره بیرون با رفیقش
حتی یه بار بهم گفت من از ازدواج با تو راضی ام خیلی باهامون.کنار اومدی

نه عیدی نه طلا نه اخلاق خوب
خودش هم قبول داره واسم کاری نکرده
اما دو قورت و نیمش هم باقیه
من بهش پول ندادم بفهمه بره دنبال کار الان خرجمو بابام میده بعدا چی

من چکار کنم
اینم بگم اگه احیانا بخواد واسه خانواده من کاری کنه اول باید از مامانش و خواهرهاش صلاح و مشورت کنه
اینو تازه فهمیدم انگار هر چی بشه هم میره میگه بهشون اما مطمین نیستم از این یه مورد

سلام دوستان عزیز

انگار تاپیک من متروکه شده
الان چند روز میگذره و من خیلی برای به دست اوردن دل همسرم تلاش کردم

نمیخوام منفی فکر کنم بسکه ازش سردی و بی مهر و محبتی دیدم که الان که شکر خدا باهام.بهتر شده احساس میکنم همش تظاهره
امروز ازم پرسید
فاطمه از ازدواج با من راضی هستی با این همه بدی که در حقت کردم
دوستان عزبز من خیلی از خودم و ارزوهام گذشتم

فهمیدم نمیخاتم اما بهش محبت کردم
ازم دور میشد و من دنبالش میرفتم

دوستان عزیز میشه راهنماییم.کنیید هر کسی که تجربه داره
من به همسرم چون بیکار و بی پول بود پول به عنوان قرض دادم حدودا یک میلیون چون قسط هم داشت
الان احساس میکنم مهربون شدنش به خاطره اینه که بهش پول دادم
یا واسه این مهربون شده که هر وقت پول خواست بهش بدم
احساس حماقت میکنم
من.دوستش دارم

اما نمیخوام اون منو به خاطر اینکه ازم پول بگیره دوستم داشته باشه
من بهش اطمینان داذم.که کار باشه میره سر کار البته اینم بگم
وقتی میرفتم خونشون اصلا توی صورتم نگاه نمیکرد
یادم میفته اتیش میگیرم

بهم.میگه من دوستت دارم اگه نداشتم که باهات ازدواج نمیکردم
خیلی مستاصلم راست و دروغ چیه

توی دلش چی میگذره واقعا

سلام.
یه قانون نانوشته هست که میگه:
اگه بیشتر از حد نرمال به کسی محبت کنی، دیگه اسمش لطف نیست، میشه وظیفه!

خانوم این حق شماست که اکه دو بار محبت کنی، دو بار هم محبت از طرف ایشون دریافت کنی. اتفاقا من فکر میکنم اون آقا الان پیش خودش میگه زنم که همه جوره هم احساسی هم محبتی هم مالی داره تامینم میکنه دیگه مدام هم ازم میپرسه دوس داری برات چطوری باشم پس منم مشکلی ندارم وگرنه انقد محبتم نمیکرد!!

یکم تو رفتار خودت تجدید نظر کن. تا مجبور بشه بیاد سمتت. انقدر راحت خودتو براش باز نکن. بذار برای به دست آوردن محبتت یکم تلاش کنه

من قبلنا روزی یه بار بهش زنگ میزدم
اما الان دیگه نه سه روز یه بار
دوستان وقتی بهش پول میدم کلا میره توی قیافه یعنی انگاری با خجالت و شرمندگی بهم میگه پول داری بهم بدی؟؟

به نظر شخصیِ من، این رابطه امیدوارکننده نیست. با توجه به این که در دوران نامزدی و عقد هستید و این دوران، معمولا دوران شناخت هست، با این شناختی که حاصل کردید فکر میکنم تمام کردن این رابطه به صلاح باشه.

هرچند که صلاح کار خویش خسروان دانند. ما اینجا فقط بر اساس شنیده ها میتونیم نظر بدیم و این نظر الزاما قرار نیست همیشه درست باشه.