نقل قول:
نوشته اصلی توسط
کمال
تعجب میکنم از شما
شما کاملا متوجه شدی که خانمت به حرفای شما بها نمیده به قولی تره هم خرد نمی کنه
اما میشینی از الان که 10-20 روز به عید مونده باهاش در مورد عید و کجا رفتن و با کدام خانواده بودن باهاش حرف میزنی !!!
جرا ازش مشورت میگیری ؟ یعنی واقعا نمی تونستی پیش بینی کنی که چی بهت میگه ؟!!
می خوای بدونی نظرش چی هست و اطاعت کنی ؟
در مورد عید دیگه با خانمت حرفی نزن اگر هم شروع کرد و چیزی گفت یه جوری از جواب دادن طفره برو لباس و کفش و وسیله شخصی هم براش فعلا نگیر بگو دستم خالیه و هنوز حقوق ندادن و این حرفا اگه ناراحتی کرد بگو فقط پول منو می خوای اگه منو دوست داری به خاطر این چیزای مزخرف اینقدر منو که جلو چشات صبح میرم و شب میام اذیت نمی کردی
میگه زن یکی دیگه بودم تو بغل یکی دیگه بودم یادش بیار که اونا بودن که پا پیش گذاشتن و ازت خاستگاری کردن
وقتی لیوان را تو دستت خرد کردی و ازش ناراحت بودی بهش نشون دادی که دلخوری یا بازم به همان ناز خریدن و نوازش کردن ادامه دادی ؟!!
مادرش بهت بی احترامی کرد تو چهره و حرف زدنت نشون دادی دلخور شدی یا نه ؟ فقط ناراحتی ات را تو دلت نگه داشتی ؟
چرا شما همش دنبال حل مساله هستی ؟
چرا به اونافرصت نمیدی که قدمی بردارن و مشکل را حل کنند ؟
همش ناز خریدی تعهد دادی و...ولی الان چی نصیبت شده ؟ یه درجه بهتر شدن به نظرت ؟ تغییر مثبتی تا حالا احساس کردی ؟
اگه قهر میکنه و میره خونه باباش بذار اونجا باشه دلش برات تنگ بشه و جای خالیت را احساس کنه زود ازش سراغ نگیر یه بار هم شما برای برگشتنش شرط تعیین کن و بگو با این شرایط حاظر به ادامه دادنی
در ضمن با رعایت احترام و ادب خدمت همه کابران همدردی و با اجازه از تک تک اعضا می خوام نظرم را بگم
به نظر من اینجا احساسات فمنیستی خیلی خیلی زیاده
یه خانم بیا اینجا از شوهرش بد بگه میگن چه مرد بدی اگه یه مرد بیا و از زنش ناراضی باشه میگن تقصیر توست
انگار براشون رفتا درست و اشتباه تعریف نشده فقط زن و مرد بودن براشون مفهوم داره و تعریف شده هست
و در پایان امیدارم زودتر مشکلت حل شود و به ارامش برسی
شما کاملا متوجه شدی که خانمت به حرفای شما بها نمیده به قولی تره هم خرد نمی کنه
بله کاملا متوجه شدم، مخصوصا دیروز که رفتیم مشاوره اما مشاور مریض شده بود و نبود و بعد برگشتن قهر کرد و خونه باباش رفت اونام بیرونش کردن و برگشتن خونه و یه دعوای حسابی خونه راه انداخت، تابلو عکس مشهد ماه عسل را شکست، روی عکس من که برای عروسی گرفته بودیم را با ماتیک قرمز کرد و تابلو را خراب کرد، خونه را بهم ریخت یبارم
میگه من مشاوره هم نمیام، من مقدادا نمیخوام، باباش نصیحتش میکرد در جواب میگفت مقدادم همینا را میخواد که خونه باشم و با اجازه اون بیرون برم ، هر روز غذا درست کنم، منم نمیکنم!!!!
خلاصه قیامتی بود دیروز
اما میشینی از الان که 10-20 روز به عید مونده باهاش در مورد عید و کجا رفتن و با کدام خانواده بودن باهاش حرف میزنی !!!
جرا ازش مشورت میگیری ؟ یعنی واقعا نمی تونستی پیش بینی کنی که چی بهت میگه ؟!!
می خوای بدونی نظرش چی هست و اطاعت کنی ؟
خودت صحبت عید را پیش کشید و چندبار طفره رفته بودم، میتونستم پیش بینی کنم، نظرش را هم میدونم اما اطاعت نمیکنم
در مورد عید دیگه با خانمت حرفی نزن اگر هم شروع کرد و چیزی گفت یه جوری از جواب دادن طفره برو لباس و کفش و وسیله شخصی هم براش فعلا نگیر بگو دستم خالیه و هنوز حقوق ندادن و این حرفا اگه ناراحتی کرد بگو فقط پول منو می خوای اگه منو دوست داری به خاطر این چیزای مزخرف اینقدر منو که جلو چشات صبح میرم و شب میام اذیت نمی کردی
اون صراحتا میگه دوستم نداره و نمیخواد ، اما نمیدونم چرا اینجوری میکنه، میدونم یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه اما انشااله اینجوری نباشه
یه مقدار بهش پول داده بودم چون درسته برای پول درآوردن زحمت میکشم اما پول هیچ ارزشی جز خوشحالی عزیزانم برام نداره ، خودم که صبح گشنه میرم ظهر ناهار ندارن شب هم بعضی وقتا شام داریم و همیشه دل شکستن و دعوا ، با خساراتی که در این چند روز به زندگیمون وارد کرده دیگه توان خرید بیشتر را ندارم
وقتی لیوان را تو دستت خرد کردی و ازش ناراحت بودی بهش نشون دادی که دلخوری یا بازم به همان ناز خریدن و نوازش کردن ادامه دادی ؟!!
مادرش بهت بی احترامی کرد تو چهره و حرف زدنت نشون دادی دلخور شدی یا نه ؟ فقط ناراحتی ات را تو دلت نگه داشتی ؟
ناراحتیم را نشون دادم ، در مورد مادرش هم دیگه خونشون نمیرم و صحبت اضافه نمیکنم
************************************************** *********************
اوضاع اصلا خوب نشد بلکه روز بهروز بدتر شد
امروز داداشم تماس گرفت و گفت هر قدر هم خامنت اذیت کرد و فحش داد و شکست تو نباید دیروز با خانمت درگیر میشدی، یک هفته هرکاری کرد سکوت کن، تا دوباره پیش مشاور برید، این یک هفته هم برای تمرین خودت باشد که چقدر میتونی خودتا کنترل کنی
گفت تو دیروز اشتباه کردی کتاب شناخت مردان را خریدی، اونا همینا بهونه کردن
گفت دیگه کاری نکن تا ببینیم چکار میشه کرد و ما پشتت هستیم
بزار مشاور سرجاش بشونتشون