-
خانم شما نكران دادكاه مهريه نباشين
مهريه مشخصه نوع رسيدكيش هم مشخصه هركس از طرفين هرجي بكه ربطي به اصل موضوع نداره بس بزار كلي دادو هوار كنن
هم مسغله و نوع دادكاه فقط نسبت به سنده
و ايشون محكوم خيالتون راحت و با ارامش باشين
نياز به وكيل هم ندارين
اينجا كمكي خواستين انجام ميديم
شنبه اداره ثبت املاك برين
نصف مهريتون و راه درخواست ازون جارو ببرسين انجام بدين
بلافاصله از دادكاه درخواست مسدودي حساب بدين از عريضه نويسا ببرسين ميكن
برا نفقتون بلا فاصله احظار نامه به عريضه نويس بكين انجام ميده برا نفقه بدين كه خواهان زندكي هستين و بخاطر فلان رفتارشونه كه خلاف عرف و اجتماع هست با اين كار اكه بكه اصلاح ميكنم باخته اكه هاشا كنه شاهد ببري باخته جواب نده يعني قبول داره اين مشكل رو داره و زرنك باشين شرايط زندكي عرف رو هم بكين انتظار معقول حسن معاشرت نوع رفتار مرد از نكاه عموم يا علت بازكشت نكردنتزن به خانه و بخواين كه تعقير بده و نظرشو بخواين :104:
مثلا جون شما داراي مشكلات رفتاري هستين از اين قبيل و اكر تا 48 ساعت رفع نكنين به خانه برنميكردم بيش دستي كنين نكته مهم حر حرفي خواستين بكين با احظار نامه بكين كه حرفاشون سند شه
كفت مهريه نميدم تا .... همين رو داخل احظار نامه بنويس بفرست درخونشون و علت اين حرفش رو بخواه
نفقه رو بجسب از دست بدي موندي و باختي مهريه بي ارزشه
با يه احظار نامه نفقه خودتون رو ازش بخواه بكو برجي بانصد و علتش رو بكو به دليل بد رفتاري شكاكيت و ازار خرجي ندادن بد رفتاري و تمايل داري هميشه دريافت كني
كفت بيا سر زندكي ابتدا با احظار نامه حسن نيتش رو بخواه كه ثابت كنه بريزه به حساب . بحساب ريخت با بدرت برو نيم ساعت بعدش بركرد اشكشون در مياد
جالب اينجاست ارزش اظهار نامه 6000 تومنه ولي غوغا ميكنه
از بس براشون مامور ميره
يعني راهكار طلاق و يا بازكشت به زندكيه :43: از نوع زور
كلا شما قراره با اين طريق نشون بدي به سختي در زندكي بخاطر مشكلات ايشون افتادي سند ميشه برات برا درخواست طلاق يك طرفه اون وقت مهريتم باز ميكيري
با اظهار نامه از مشكلات مسكن و خانت بكو ولي همه رو محترمانه بنويسي و جواب بخواي ظرف 48 ساعت
با ظهار نامه بخواه كه يكي از مشكلات زندكيت دخالت هاي خانواده همسرته مخصوصا مادرش و خواهش كني كه از مادرش بخواد خوش رفتار باشه
يكم طنزم قاطيش شد ولي راهت همينه
البته من بيشتر متن هايي كه ميزارم تند هستند از همه عذر ميخوام
-
[آقای مهند متشکر از راهنمایی های حقوقیتون و ممنون از اینکه وقت گذاشتین برام.
از طریق ثبت هم مقداری از سکه هارو اجرا گذاشتم ولی چون مال و املاکی نداره فقط حکم ممنوع الخروجشو گرفتم که یه وقت قانونی در نره خارج.
و حساب بانکی خاصی هم نداره که بخوام مسدودش کنم چون بعداز شروع اختلافاتمون از شغلش انصراف داد و الان رفته شهر دیگه،نمیدونم شاغله یا نه،شایدم تو شرکتهای خصوصی کار کنه.
درمورد نفقه هم دوماه پیش درخواست دادم به دادگاه که احضاریه رفته درخونه پدرش و دادگاه نفقه برای دوماه دیگه اولین جلسش برگزار میشه، و جهت یادآوری من فعلا عقد هستم و ازدواج نکردم، هنوز میتونم از حق حبسم استفاده کنم ولی میترسم اگه بگم تا مهریمو نده تمکین نمیکنم اینجور نفقه رو مثلا بدن، مهریه هم مثلا سه ماهی یک سکه بدن و لج کنه همینجور منو چند سال نگه داره و طلاق نده .
یا بهتره حرف مهریه رو تو دادگاه نفقه نزنم و بگم که باشه بره خونه به اسم خودش قولنامه کنه بیاره نشون دادگاه بده و عروسی معمولیم بگیره منم تمکین میکنم.بعد بد نمیشه برام؟
و طول مدت عقد چندبار پول از طریق کارت های بانکی به حساب همدیگه انتقال دادیم میتونه بگه اونارو جا نفقه داده بودم بهش؟البته پرینت حسابمو دارم که مبلغ خیلی بالاتر از اون پولهایی که به حسابم انتقال داده بود بنده از کارتم به حسابش انتقال دادم که تا الان بهم پس ندادشون
-
خیلی سخته چندسال یه نفر بخوادتت و همه جور باهاش راه بیای و و طول مدت عقد هم همچنان بهت ابراز علاقه کنه ولی یهویی تو مدت یک ماه بخاطر رفتار مادر پدرش و هوایی شدن برا خارج و فشار مالی باعث شه این چنین بلایی سر من بیاره.و خیلی تعجب آوره که این آقایی که حتی طول مدت عقد واقعا نبود من در کنارش اذیتش میکرد حالا این چنین همه چیو راحت پذیرفته و حتی دلتنگ هم نشده. نمیدونم شایدم مادرش همچنان کاری میکنه که حتی ذره ای نسبت به جدایی از من شک نکنه و شایدم خودش واقعا راه اشتباهی رو در پیش گرفته بخاطر رویای خارج.
توی دادگاه هم این پسر بدون حضور پدر و همراه مادرش اومد.حتی مادرش تا دم در اتاق همراهیش کرد
و بعداز اتمام جلسه قاضی یه مشاوره زبده رو که توی اتاق حضور داشتن به ما معرفی کرد و مشاور ازش پرسید اگه میخوای مشکلت حل شه پیش من بیاید.میخوای حل شه؟میای؟سریع گفت بله و با مشاور قرار گذاشت ولی وقتی رفت خونه ظاهرا قرار مشاوره رو با مشاور هم کنسل کرد و بهانه آورد برای رفتن پیش مشاور.
یعنی بازم نشون داد که مادرش نذاشت رو تصمیم خودش بمونه و بره پیش مشاور وقتی رفت خونه منصرفش کرد
.نمیدونم تا کی میخواد به حرف مادرش گوش کنه و متوجه شه مادرش داره راه اشتباهی رو جلو پاش میزاره.من که دیگه قبله هم بشه زندگی نمیکنم باهاش ولی لاقل به مادرش گوش نده و راحت طلاقم بده.چون خودش همیشه میگفت من هیچوقت نمیتونم درک کنم وقتی زنی نخواد با مردی زندگی کنه مرد راحت طلاقش نده ولی حالا خودش منو اینجور عذاب میده
-
حالم خیلی بده لطفا کمکم کنید...
فرشته مهربان،خاله غزی،آقای مهند،دوستان لطفا کمکم کنید استرس زندگیو آینده و مراحل دادگاه داره داغونم میکنه تا کسی ازم میپرسه میخواید جدا شید؟اشکام سرازیر میشه.هرشب کابوس شوهرمو میبینم،روزا همش فکر میکنم که کجاها و چه زمان هایی خودشو خانوادش چقد اذیتم کردن که من همش صبوری میکردم.حالا قضایای دادگاه استرسمو بیشتر کرده. میترسم از دادگاه مهریه میترسم از دادگاه نفقه که حتی حقوق قانونیمو با این همه پولی که ازم بردنو پس ندادنو ضررمالی روحی عاطفی زدن بهم زدن نتونم بگیرم
کمکم کنید موهای سرم نصفشون سفید شد تو این چند ماه.
-
سلام دختر خوب
یک روزی با رسیدن به این اقا در پوست خودت نمی گنجیدی، درست است؟ آیا آنروز ها این روزها را پیش بینی میکردی؟!
امروز هم که انقدر سخت و تاریک و بی انتها و بدون کورسویی امید می گذرد آیا می توانی پیش گویی کنی چه اینده ای در انتظار توست!
زندگی یک راز است! و تغییر یکی از اصول مهم زندگی در این دنیا! باید پذیرفت هیچ چیزی ثابت نیست! و تغییر هم همیشه بد نیست! کسی نمی تواند بگوید چند دقیقه دیگر آیا من اصلا هستم!
صبور باش عزیزم. خیلی ها در شرایط سخت تری بودند . شما اولین نبودی اخرین هم نیستی. می دانم شوک بزرگی بوده
شاید الان برای شما نیاز باشد که شدیدا کنترل فکر داشته باشی. می دانم نمی شود غصه نخورد اما تمام تلاشت را بکن. مثلا غصه خوردن را یک ساعت به یک ساعت به تعویق بینداز. ( من این روش را امتحان کردم و صد درصد جواب میدهد :) )
یکی از دوستان من بسیار دختر کاملی بود به جرات می توانم بگویم خیلیها ارزویش را داشتند. ازدواج کرد اما....
میزان اذیت شدنش از صفر تا بیست چیزی حدود 100 بود! خیلی مبارزه کرد بیماری مزمن گرفت! نهایتا جدا شد! خیلی با پدرش درگیر شد.
مدام گلایه میکرد که شما این پسر را تایید کردید ! همیشه می گفت چرا من!.. تا اینکه پدرشان سرطان خ جهنده گرفت! تازه فهمید تمام زندگی ازدواج نبوده! نود و نه درصد پزشکان پدرشان را جواب کردند! اما ناامید نشدند و الان خدا را شکر پدرشان شفا پیدا کرده!!! خودش هم ازدواج کرده!! یک کوچولو هم در وجودش داره!! و تمامی این اتفاقات ظرف دوسال افتاد! البته حقیقتش را بخواهید کمتر از دوسال!
و الان میدانی افسوس آن دختر چیست!! اینکه خودش را بابت شخصی که خ لایق نبود بیمار کرد!!
اینکه الان از شما بخواهیم ارام باشی شاید خ توصیه ازاردهنده ای باشد اما یوقتایی باید با تمام قدرت روی پاهایت بایستی و شجاع باشی.
برایت ارزو می کنم بهترین تصمیمها را بگیری
-
مهراد جان سپاس از همدردی و امید دادنتون.من همه جوره دارم سعی میکنم محکم باشم ولی از این کلافه ام که طرف مقابلم اصلا معلوم نیست چشه و چه هدفی داره، یکدفعه بی دلیل موجه و با بهانه های غیرموجه زد زیر همه چی بعد چندماه پا پس کشیدنشو و طول داد و حتی خانوادشو خودش نخواستن یکبار درمورد موضوع بطور جدی حرف بزنیم حتی برا جدایی، حالاهم برا طلاق و مهریه و دادگاه ، دیگه تنها راهی بود که خودشون برام گذاشتن که من بعد از کلی تلاشو صبر و واسطه دیگه اقدام به این راه اجرای مهریه کردم،حالا هم رفته درخواست اعسار زده ،درصورتیکه منشی بهم گفت مطمعنن وقتی اجراییه بره درخونش بلاخره یه تماسی میگیرن برا توافق برای طلاقو... ولی نکرد و اعسار زده جلسه رو کشوند به جلسات بعدی، چرا اینجورم میکنه؟نه خواست زندگی کنه بعداز اون همه نارویی که زد به من،نه مردو مردونه مشکلو بازگو کردنو و حتی بیان نمیکنه که بابا دختر صبور بیا توافقی حلش کنیم تو برو برا خودت منم برا خودم،فقط میخواد منو عمر منو مثل دوسالی که عقدم کردو تابم داد حالا هم انگار تاب بده.آخه واقعا قصدش چیه وقتی ممنوع الخروج هست مهریه هم بلاخره بصورت اقساط هرچقدم اذیت کنه باس بده شاید نفقه هم بریده شه واسم،چرا اینجور میکنه با من؟ لصفا کمکم کنید.ذهنم خیلی آشفته هست،حس میکنم روزهای عمرم داره میسوزه با گرفتاریه این موضوع.
آقایون شماکه هم جنس خودتونو میشناسید لطفا کمکم کنید که هدف شوهرم چیه و چه کنم دیگه
- - - Updated - - -
مهراد جان سپاس از همدردی و امید دادنتون.من همه جوره دارم سعی میکنم محکم باشم ولی از این کلافه ام که طرف مقابلم اصلا معلوم نیست چشه و چه هدفی داره، یکدفعه بی دلیل موجه و با بهانه های غیرموجه زد زیر همه چی بعد چندماه پا پس کشیدنشو و طول داد و حتی خانوادشو خودش نخواستن یکبار درمورد موضوع بطور جدی حرف بزنیم حتی برا جدایی، حالاهم برا طلاق و مهریه و دادگاه ، دیگه تنها راهی بود که خودشون برام گذاشتن که من بعد از کلی تلاشو صبر و واسطه دیگه اقدام به این راه اجرای مهریه کردم،حالا هم رفته درخواست اعسار زده ،درصورتیکه منشی بهم گفت مطمعنن وقتی اجراییه بره درخونش بلاخره یه تماسی میگیرن برا توافق برای طلاقو... ولی نکرد و اعسار زده جلسه رو کشوند به جلسات بعدی، چرا اینجورم میکنه؟نه خواست زندگی کنه بعداز اون همه نارویی که زد به من،نه مردو مردونه مشکلو بازگو کردنو و حتی بیان نمیکنه که بابا دختر صبور بیا توافقی حلش کنیم تو برو برا خودت منم برا خودم،فقط میخواد منو عمر منو مثل دوسالی که عقدم کردو تابم داد حالا هم انگار تاب بده.آخه واقعا قصدش چیه وقتی ممنوع الخروج هست مهریه هم بلاخره بصورت اقساط هرچقدم اذیت کنه باس بده شاید نفقه هم بریده شه واسم،چرا اینجور میکنه با من؟
-
ذره ذره عمرم داره میسوزه با این کاری که همسر و خانوادش به سرم آوردن، کاش یکم همسر منم یکم لاقل وجدان داشت،چطوره که انقد از جوانی و وقت منو گرفت به بازی حالا هم انتظار داره خیلیییییییییییییییییییییی ییییییییییی راحت همه چیزو بیخیال شه،حتی انتظار نداشتنو ندارن قانونی حلش کنیم. الانم دیده مهریه بلاخره گردنش هستش،رفته وکیل گرفته،نمیدونم میخواد چیکار منو عمرم کنه
-
دوستان عزیز من چند روز آینده دومین دادگاه مهریه ام هستش ،دادگاه درخواست اعسار هست که برای قسطی کردن مهریه هستو اینکه حالا چون شغل دولتی و خونه به نامش نداره میخواد به این روش قسطیش کنه و همه تلاششو کنه که میزان اقساط کم باشه که بعد از چند قسط در بره خارج.هرکی هر نظر،پیشنهاد و راه و روش، توصیه ای داره بهم بکنه .وکیل نگرفتم و استرس دارم نتونم خوب صحبت کنم
-
مثل خانم من رفتار نكن
با ارامش يا شهامت باش و با ادب
اينم بدون وظيفه اون نيست كه بكه داره يا نداره شماهم هرجي داد بزني بي فايدست
شما بايد باسند و مدرك ثابت كني ميزان درامدش رو
يا اسناد و مدارك دارايشش رو تهيه كني تا بتوني اونارو مطالبه كني
دادكاه رفتي از دادكاه درخواست برينت حساباي بانكيش رو كن
بعدش قبل دادكاه برو حساباش رو با يه نامه ازدادكاه مسدود كن به خودش هيجي نكن
همين يه كار خانمم بدر منو دراورده
بعدش ممنوع الخروجيش رو بخواه بازم ميكم بخودش نكو ولي بري دادكاه بهت ميكن
من نميدونم جرا طرفاي مقابل ما بجاي صحبت كردن روش كينه رو در بيش ميكرن
حالا هم داد ميزنن
يهجوري هم صحبت كن كه قاضي بفهمه قصدت نكه داشتن زندكيته
-
دخالتای بیجای خانواده ها چه بلایی سر زندگی آدم میاره. سعی کن محکم باشی. به هیچ وجه خودتو نباز. امیدوارم مشکلت حل شه