جالبه حس نوشیدنی که مستقیم بره تو مغزم رو من هم هر از گاهی دارم
فکر کردم شاید سیگار بتونه اینکار رو بکنه یکمی میتونست اما مسکن موقت دردی رو دوا نمیکنه
زندگی ما آدمها در طول یک روند که اسمش رو زمان گذاشتن معنی پیدا میکنه
اما همین زمان گاهی میتونه مرهم باشه گاهی خود درد
یادمه بهم میگفتن خرس ، چون شبها زود میخوابیدم
حتی در دوران دانشگاه نهایتا ده خواب بودم
اما تازگی ها مسلک شب بیدار ها شدم
یکم به طبیعت مراجعه کن طبیعت انرژی و سیگنال منفی رو از وجود آأمهای خسته جذب میکنه
من بازیچه دست خدام راهی برای پیشرفت انسانها این کره خاکی
من تونستم رها کنم
و وقتی رها کردم خودش اومد سمت من
خود آرامش
وقتی که فهمیدم من مسئول اصلاح و تربیت دیگران نیستم
وقتی که درک کردم به دیگران چه مربوط که من چطوری زندگی میکنم
وقتی که مهمتر از همه اینها از یه چیز مهم دست کشیدم و رهاش کردم : توقع
وقتی از کسی توقع نداشته باشی حتی در قبال کاری که براش کردی
وقتی از آدمهای هر روز مسیر زندگیت توقع نداشته باشی
اون وقت آرامش میاد سراغت
شما نمیتونی مثل برادرهات باشی
شما یک جنس دیگری
جنسی با لطافت بیشتر و قدرت کینه ورزی بیشتر
جنسی با حافظه بلند مدت بیشتر
خستگی بخاطر توقع هست توقع سم زندگی و آرامش.
آدمها رو رها کن توقع از آدمها رو رها کن تا خودت آسیب نبینی .
یک نفر که چند تا کتاب مینویسه کم کم یک بینش خاص خودش پیدا میکنه و این میشه اصل براش.
خیلی از بزرگان نویسنده و روشنفکرها یک اصل دارند که لب مطلب تمام کتابهاشون میشه
اصل زندگی رو پیدا کنیم و باقی فسانه است دور از زمانه است دور از همه های و هوی های عاشقانه است