بابا جان چرا حرف تو دهن من ميذارين؟ من كى گفتم بيا برو واسه من ماشين سيصد ميليونى بخر؟ سو تفاهم براى اون پيش اومده، براى شما هم، بحث اصلى من سر حجاب بود، من گفتم آدمى نيستم كه محجبه بشم، الان مى بينم عجب غلطى كردم، دلخورى من بابت ماشين از اينجا پيش اومد كه دختر عموى بنده كه حدود چهل سال دارن از همسرشون كه اونم چهل و خورده اى سالشه و پونزده ساله ازدواج كردند ماشين هديه گرفتن، حالا من نميدونم ماشين به اسم دختر عمومه يا نه، ولى فقط اون سوارش ميشه، من خيلى ساده انگارانه اينو مطرح كردم، اون فكر كرد الان من چشمهام چهارتا شده كه دارم اينو مطرح مى كنم به خودش گرفت، گفت فكر نكنى تو زندگى با من از اين خبرهاست ها من داشته باشم هم نمى خرم، حماقته، اون آقا اشتباه كرده بيسار كرده، كسى ماشين گرون قيمت مى خره كه ميخواد پز بده، واسه خيابونهاى ايران همين پژو هم زياديه بعد من ساده ى بدبخت عوض اين كه بگم منظورم اين نبود گذاشتم به حساب خسيسى كه يعنى چى داشته باشم نمى خرم، به نظر من آدم داشته باشه بايد خرج كنه، بعد اون مريضى پدرشو بهونه كرد كه نميدونم چه عملى بوده هفتاد ميليون هزينه ش شده، بعد گفت ببين خانم تو زندگى هزار تا مشكل پيش مياد آدم بايد به جاى پز به فكر پس انداز باشه واسه روز مبادا، ديگه يكى من گفتم يكى اون، حساس شد به حرفهام، من الان مى بينم چقدر كودكانه حرف زدم ، ديگه ديشبم كه كلا منو شست گذاشت كنار :54: حالا من مى بينم عوض اين كه واقعا حرفهاى دلمو بزنم برگشتم رو لج و لجبازى هى جواب بهش دادم كه كم نيارم، چى كار كنم! امروز كه كلا اصلا باهام چشم تو چشم نشد، الانم كه اومدم خونه زنگ زدم به يه آقايى كه استاد عرفانه، گفتم اينجورى شده و ....
گفت خانم تماس بگير بگو سو تفاهم شده ، منتها غرورم اجازه نميده زنگ بزنم، يعنى ميگم كسى كه منو دوست داره بايد به خاطر به دست آوردن من بجنگه، بابا به خدا پولشو نميخوام چرا همدردى اينجورى شده؟ الان من چه جورى برم بهش بگم؟ قلبم داره مياد تو دهنم خيلى ناراحتم كه منو اشتباهى شناخت، من اصلا اون چيزى كه اون از حرفهام برداشت كرد نيستم، فقط مشكلم اينه كه آقاى محترمى كه ميگى يه ساله شمارو زير نظر دارم خب مگه نديدى منو روز اول چرا الان ميگى پيرسينگ بينى تو در بيار و روسرى تو بكش جلو؟ خب نديدى سه ساله پيرسينگ به بينى منه؟ الان ميگى در بيار؟ نديدى آرايش مى كنم اهل مهمونى هستم، نديدى با آقايون راحت برخورد مى كنم؟ الان يادت افتاده؟ الان نصيحتت گرفته؟ مگه كلاس معارفه؟
بچه ها چى كار كنم؟ دوسش دارم، اصلا اين مدل سرد و بى تفاوتشو دوست دارم، دلم ميخواد برم بهش بگم منظور من اينها نبوده، واقعا ميخواستم بدونم دليل انتخاب من چى بوده در حالى كه دختر زيباى مومن و حرف گوش كن هست، من آذر ماهيم، لجبازم، به زور خوشم نمياد كسى چيزى بهم تحميل كنه، ولى الان كم مونده اشكم بياد، من همه چى رو رعايت مى كنم، مشكلم روسرى سر كردن تو مهمونى و خارج از كشوره خب اونم ميذارم، وگرنه كه اينجا جمهورى اسلاميه و حجاب واجب، عجب غلطى كردم باهاش اينجورى حرف زدم حالا غرورم نميذاره برم درستش كنم، الان عكس وايبرمو كلا برداشتم كه اگه رفت نگاه كرد بفهمه قصد لجبازى ندارم:302:
- - - Updated - - -
مامانم هى مياد ميره بهم سركوفت مى زنه :grief: ميگه اخلاقت بده، خوب شد جونشو برداشت در رفت، تو هم تا آخر عمرت موندى رو دستم