فرشته جان خوبه خودت میگی آبی بیکاران پس چجوری بره مسافرت ؟:315:
فرشته جان رفتار مادرم یکی از مشکلات منه بقیه رو چیکار کنم؟ واسه فرار از اونا هم برم مسافرت بعدش بهم میگن خانم مارکوپولو:303:
روح وروان من اونقدر خراب شده نمیدونم چجوری و از کجا باید جمعش کنم
دوست دارم یه شب بخوابم یا بیدار نشم دیگه. یا اگه بیدار شدم یه ادم دیگه باشم از خودم بودن خسته شدم!:102:
مینوش جان خوبیاش چی بگم وقتی ازش دور میشم مثلا تا ور دلش هستی همش رو اعصابه وقتی ازش دور میشه مدت زیادی مثل چند ماه بعد قدرت رو میدونه ومحبتش گل میکنه
و هی زنگ میزنه وسراغت میگیره. به خاطر همین تا میتونم ازش دور میشم چون اینجوری هم برای اون بهتره هم من یعنی اعصابمون راحتره.
مامان من الان همه غصه اش بی شوهری ونداشتن کار ثابته منه بخصوص ازدواج نکردنم که خوب حق داره ولی چیزیه که دست من نیست!
ممنون ریحانه عزیز منم الان تنها کاری که میکنم سکوته در برابر همه سرزنشهاش گاهی هم میشینم توجیهش میکنم ومشکلات وموانع رو براش توضیح میدم
ولی میگه چحور بقیه تونستن برای بقیه کار هست فلان دختر اینجوری فلان دختر اونجوری استخدام رسمی شده کلا میره سر خونه اول. منم دیگه سکوت میکنم
میگم بزار خودش خالی کنه.مثلا انتظار داره اموزش پرورش من رو توی این سن استخدام کنه هر چی بهش میگی مادر من نمیشه میگه چرا نشه تو برو رو بزن التماس کن
همچین مواقعی اینجوری میشم:161:
پوو عزیز مادر من از سن جوانی همین بوده این رفتارش ربطی به سن وسالش نداره وقتی من بچه بودم بدتررررررر بود! فقط الان دیگه نمیتونه کتک بزنه و اگرنه همونه فرقی نکرده:315:
پ.ن: واقعا خیلی زشته که باید یه روز صبر کنم تا بتونم پست بزارم تازه گاهی دوتا پست میزارم بعدش دیگه نمیتونم ارسال نمیشه.
لااقل برای اعضا قدیمی یه استثنایی قائل بشین!:102:
- - - Updated - - -
ولی دوست دارم نقاط قوت و ضعف خودم رو پیدا کنم حس میکنم خودم رو نمیشناسم نمیدونم چی میخوام از زندگی وباید دنبال چی باشم حالا اینو باید کجای دلم بزارم:302: