-
سلام مریم خانم.
امیدورام که زندگی خوبی را با همسرت در پیش داشته باشی.
ببین عزیزم شما میگی همسرتون ادبیات حرف زدنش ناراحتت میکنه. اما فقط ناراحت میشی و تو خودت میری. این نوع رفتار شاید دلایل متفاوتی داره. ممکنه همسر شما تو خانواده ای پرورش پیدا کرده که این مدلی بودند. یعنی مرد سالاری . حرف حرف مرده. به زن نباید بها داد. یا شاید یه چیزایی در شما دیده که به سمت این رفتار کشیده شده در هر حال کاری که شما باید بکنی این هست که از خودت شروع کنی.
من هم همسرم حرف زدنش اونطوری که میخواستم نبود. اما خودم هر طوری ایشون رفتار میکنه تو هر شرایطی با احترام و بسیار مودبانه باهاشون حرف میزنم. هر چیزی می خاستم بدون لطفا عزیزم... لطف می کنی... یه زحمت می کشی و ... نبود. تو مخاطب قرار دادنش همش یه پسوند یا پیشوند اضافه می کنم. باور کن بعد یه مدت کاملا رفتارش متناسب با چیزی شد که میخوام یعنی هر چیزی رو با احترام میخواد اصلا اسمم رو نمیاره فقط با الفاظ خیلی خوب همش هم داره اسمای جدید برام میزاره:43:
بعد یه چیز دیگه در رفتار با همسر همیشه نمیشه منطقی و جدی بود باور کن من نود درصد درخواسته هام تو غالب عاطفی شوخی خنده جوک و تو یه فضای کاملا متفاوت مطرح و براورده شد.
برای انجام کار هم منتظر نمی مونم که همسرم بهم بگه لباسم رو اتو بزن یا مثلا خونه رو مرتب کن اصلا نمی تونم کار انجام نشده داشته باشم چون از دستور گرفتن بدم میاد سعی میکنم اگه چیزی رو باید انجام بدم قبل اینکه بهم گفته بشه انجام بدم چون انجام کار برام راحتتره تا اینکه یکی بهم بگه چکار کنم. خب اونم میبینه این حساسیتم رو. خیلی وقتا باور کن مثلا میگه لازم نیست اینقد زحمت بکشی خسته شی یا مثلا نشور این لباسم تمیزه. ولی میدونم اگه بخوام لجش رو دربیارم و کار به بهونه گیری برسه به هرچیزی ممکنه گیر بده.
در مورد پول دادن من شاغل نیستم قبلا تو عقدم سرکار میرفتم. بهش عادت دادم و ازش پول نگرفتم که الان فک می کنم اشتباهه. حالا خونه هستم. اما باز همسرم همون روال قبلی رو طی میکنه. اکثر چیزایی که لازم داشتم که چه عرض کنم همش رو خودم خریدم با پولایی که از قبل برام مونده بود. چون ما هم سه ماهه عروسی کردیم منطق شوهرم این بود که تازگیها همه چی برا عروسی خرید کردیم تو دیگه هیچ چی نمی خای . و هر چیزی که من نیاز دارم رو غیر ضروری می دونه. حالا شما که خودت شاغلی که حسابت جداست.
یعنی مردا یه منطق خاصی دارند خودشون زیاد اهل لباس پوشیدن نیستن و تکراری بودن براشون مهم نیست فک میکنن ما هم باید اون مدلی باشیم. اما جایی که تشخیص بدن لازم و واجب هست کوتاهی نمی کنن. یه بار داشتیم میرفتیم خونه دختر خالم بهش گفتم که من مانتو تابستونه ندارم . بهم گفت خب پس دیگه مهمونی نمیریم البته به شوخی. یعنی داری و بقیه رو بپوش.
اما برا تولدم برام انگشتر طلا و کیف پول خرید که خودش کلی قیمتش بود. مثلا من برا یه مانتو چند ماه از دستش ناراحتم. از بس منطقیه نمیاد برام بخره داره یه جورایی تربیتم می کنه اما عوضش اینطوری خرج می کنه.
راستش تو بحث مالی خودم هنوز یه کم گیرم نمی دونم چطور به خواسته هام برسم البته فقط تو لباس:58: اگه راهکاری پیدا کردین بنویسین لطفا منم استفاده کنم.
خیلی خوبه که شاغلی و یه ساعتایی از روز رو مشغول کاری وگرنه با این حساسیتی که داری فک کنم اگه خونه بودی کلا افسرده میشدی از بس به حرفای شوهرت دقت می کردی و حلاجیشون میکردی. این یه نعمتعیه قدرش رو بدون. فقط راهکارهای مدیریت حقوقت رو پیدا کن.
شاد کام باشی عروس خانم:72:
-
سلام مریم خانوم بنظر من شاغل بودن زن یه امر ضروری نیست اگه هم شاغل باشه یجور کمک کردن یا کمک خرج زندگی همسر بودن محسوب میشه خیلیا اطراف من هستن که شاغل هستن وهرکسی یه جور خرج میکنم یکی از بستگانم خانومش شاغل هرچی درامد داره رو پول زیورالات ولباس برای خودش میکنه هرچند هم خیلی داشته باشه مثلا شاید شوهرش هر ۶ماه ۶ماه براش مانتو بخره ولی خودش شاید ماهی یکی مانتو بخره شاید مقدار ناچیزی رو برای زندگی مشترکش خرج کنه وکسی دیگه رو میشناسم حتی توقسط خونه وخرج خونه از حقوق ودرامدش کمک خرج شوهرشه.البته همه اینا به معرفت مرد بستگی داره که قدردونه زنش باشه که کمک خرجی میکنه یا نه.عزیزم ببخشید این سوال میپرسم هدف شما از سرکار رفتن چی بوده؟
-
سلام دوستان خوبم
ممنون از راهنماییاتون
باید بگم هدف من از شاغل بودن ی پشتوانه برای خودم بود. برای اینکه دستم جلو کسی دراز نباشه برای اینکه کمک کنم به پدر مادرم و ....
اما اینجا هدفه من مطرح نیست. اینجا وپیفه ی مرد مطرحه که چه زنش شاغل باشه چه نباشه باید به زنش خرجی بده
- - - Updated - - -
پرواز عزیز
منم کارامو انجام میدم قبل از اینکه اون بگه
اما ی سری کارارو در لحظه میخواد از من
مثلا پاشو کنترل تلویزیون رو بده
یا میگه پاشو موبایل منو بزن تو شارج
من همش ازش میخام که دستوری حرف نزنه و خودمم همیشه از الفاظ خوب استفاده می کنم و میگم: میشه لطفا و ....
ام اون متوجه نیست
- - - Updated - - -
وقتی زن به مرد کمک مالی کنه این مثل یک وظیفه میشه. مخصوصا برای مردی که اصلا متوجه زحمتهای زنش نیست. و این زن هست که فرسایش پیدا می کنه پس لا اقل برای خودش پولاشو جمع کنه که پس فردا ی پشتوانه مالی داشته باشه. این مردا الان که مازنشونیم زورشون میاد به آدم پول بدن چه برسه به اینکه مشکلی پیش بیاد.
-
سلام مریم جان.
ببین من یه آقایی رو میشناختم، این آدم خیلی مهربون بود، خصوصیاتی داشت که اگه بخوام بگم میفهمی خیلی تک بوده. ولی یه بدی داشت اونم این بود که بددهن بود. مثلاً "کره خر" و "عوضی" و "بیشرف" مثل نقل تو دهنش بود(البته با معذرت خواهی از همهء خوانندگان این پست). خدا نمیکرد یه نفر تو خیابون بهش بوق میزد، نمیدونی چه حرفای رکیکی بهش میزد، تازه بعدشم هی تو ماشین ادامه میداد و غر میزد. قربون صدقه رفتناش هم با حرف بد بود.
من خوب نتونستم با این خصوصیت ایشون کنار بیام و اون رابطه کات شد. سالها بعد اینجا تو همین تالار، یه مقاله خوندم در مورد خصوصیات مردونه. توی اون نوشته بود، واسه آقایون این حرفا اصلاً فحش نیست. یعنی چون این حرفا بین همجنساش خیلی متداوله، یه جورایی رفته تو ضمیرناخودآگاهش و نمیفهمه که حرف بدی میزنه. البته اون فردی که من تعریف کردم، دیگه خیلی افراطی بود. ولی فکر میکنم شوهر شما از روی خصوصیات مردونشه که یهو یه حرف زشت از دهنش میپره.
در کنار این موضوع باید توجه کنی که آقایون خوششون نمیاد خانمشون یه حرفو بیشتر از یه بار بگه. همسر من کلاً آدم آروم و ملایمیه. ولی وای به روزی که من یه حرف رو دوبار تکرار کنم. آنچنان آتیشی میشه که خودشم بعداً باورش نمیشه. دقیقاً نقطه ضعفشه.
چون شما تازه ازدواج کردی یکم طول میکشه به رفتارای آقاتون عادت کنی. همهء آقایون یه قِلِقی دارن. اگه به دست بیاری و بفهمی از چه راهی میتونی باهاش ارتباط برقرار کنی که حرفاتو بفهمه و قبول کنه قدم خیلی بزرگی برداشتی.
اون وقت میتونی طی یه صحبت ازش درخواست کنی که از رکیک صحبت کردن یا فحش دادن بدت میاد و اون هم حتماً قبول میکنه.
یه توصیهء دیگه هم بهت میکنم. من تقریباً 9 ساله ازدواج کردم و عین 9سالشو دارم کار میکنم و تمام حقوقم رو تو خونه خرج میکنم. اگه میدونی که نمیتونی روی این فداکاریت چشم ببندی و حتماً متوقع خواهی شد، اصلاً و ابداً این کار رو نکن. چون چند سال دیگه آنچنان ضربهء روحی میخوری و به پوچی میرسی که دیگه نمی تونی خودت رو جمع کنی. سیاستی در پیش بگیر که از همین الان حقوقت مال خودت باشه. نه به این معنی که خرج خودت رو دربیاری. اگه چیزی میخواستی که برات نخرید توهم از پول خودت نخر. با یه سیاستی مجبورش کن برات بخره.
از ظرافتی که هر خانمی داره و باهاش میتونه، مارو از تو سوراخ بیرون بکشه استفاده کن و خواسته ات رو از بگیر. نمیگم مکر و حیله کن. خدا تو خانمها سیاست زنونه گذاشته. تو آقایون هم نقطه ضعف دربرابر این سیاست.پس حله!
فقط باید یاد بگیری چجوری ازش استفاده کنی.
-
عزیزم اینجوری نیست که من هیچ وقت چیزی از شوهرم نخوام، اتفاقا خیلی وقت ها با اینکه خودم توانایی خرید اون چیزی رو که میخوام دارم با این حال خودم رو لوس میکنم و به همسرم میگم من فلان چیز رو میخوام برام بخر. فقط از این جنبه که این حس خوب رو بهش بدم که ازش چیزی خواستم چون همسر من خوشحال میشه.
اینکه گفتم برام مهم نیست خودم خرج کنم شاید بر میگرده به فرهنگ جایی که دارم زندگی میکنم. چون بعد از خوندن جواب شما به دوستان دور وبرم هم که فکر کردم دیدم همه اشون مثل من هستند یعنی کار میکنند و با کمال میل تو زندگی خرج میکنند.
البته این واقعا یه چیز کاملا شخصیه و برمیگرده به فلسفه آدم از کار کردن. این هم شاید بد نباشه بگم که ما زندگیمون رو اینجا از صفر و بدون کمک هیچکسی ساختیم و هر چی هم که خریدیم نصف نصف به اسم هر دومونه و حتا یه وقتایی فقط به اسم من، شاید به خاطر همینه که من حس بدی ندارم از اینکه از حقوقم خرج میکنم.
-
راستش بنظرمن خانوما خیلی احساس تر هستن و دوست دارن همیشه شوهرشون هم احساسشو بروز بده ولی اکثر آقایون اینطور نیستن واگه نمیگن دوستت دارم و بغلت نمیکنن دلیل براین نمیشه که دیگه تو رو دوست نداره این اخلاق مرد هاست که بیشتر دوست دارن توی عمل عشقشونو ثابت کنن موفق باشی:72:
-
مریم جان
در خصوص نحوه کلام و حرفاش خیلی ربط به محل رشد و فرهنگ خانوادگی و همچنین شخصیت خودش داره
اما خوب چقدر خوبه که وقتی با هم کاری انجام میدیم بگیم ما کردیم نه من. حتی واسه اون کسی که نمی شناستت. این حس خوبی به طرفین می ده (اینو فقط مثال زدم)
شما در سنی هستید که می تونید منطفی با هم صحبت کنید.
البته بگم همیشه جایگاه خودتون حفظ کنید
همه دوست دارند در قبال هدیه یا چیزی که به طزف می دن اون خوشالی خودش رو نشون بده
شما سعی کنید جوری باشید که اون می خواد مطمئن باشید تاثیر خوبی درش می زارید
انشاء الله هرگز با هم مشکلی نداشته باشید
-
سلام دوستای خوبم
بچه ها این چند وقته خیلی همه چیز خوب بود خیلی علاقمون خوب شده بود.کارایی که بهم گفتین رو انجام دادم.نتیجه بخش بود.
اما ی مشکل دیگه پیش اومد. بعضی وقتا دیر میاد . وقتی بهش میگم عزیزم نگرانت شدم کجا بودی، برمیگرده میگه کار داشتم. میگم این وقت شب با کی کار داشتی میگه "به تو چه"
من با این یکی چه برخوردی بکنم آخه؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه آدم به زنش میگه به تو چه؟
منم تا اینو گفت باهاش قهر کردم. می خوام برای ی بارم شده باهاش جدی قهر کنم. نه غذا بپزم نه باهاش حرف بزنم. می خوام بفهمه حق نداشت به زنش بهگه به تو چه.
اگه من دیر بیام و بهم بگه کجا بودم، خوشش میاد بگم به تو چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها من میخام قهر کنم :97:
-
سلام مریم خانم
قهر اصلا:81::81::81:
سوال پیچش نکن که کجا بودی دیر اومدی. شاید لحن شما یه حالتی بود که براش خوشایند نبود که به شما این حرف رو زد. قهر نباش یه کم یه کوچولو رفتارت متفاوت با زمانای عاشقانه شما باشه. قهر رو بهش عادت نده. یه طوری باش که حتی کم حرف زدنت رو نتونه تحمل کنه.
در مورد دیر اومدن نگو کجا بودی نگرانت شدم مثل مامانا.... اومد اتفاقا برو استقبالش. بگو حسابی خسته شدی تا حالا سرکار بودی. شروع به حرف زدن کن جو که گرم شد بگو امروز این اتفاقا برای من افتاد از شما چه خبر. بعد تر مثلا اخر شب بگو دلم تنگ میشه نیستی خیلی کم میبینمت شبا اونم که الان هوا داره به سمت زمستون میره زود شب میشه تا بیای خونه دیر میشه و ... از این جور حرفا. و با لحن خوب بخواه که زودتر بیاد. یه طوری راحتش بزار. و جو خونه رو به گونه ای کن که هر جا هست سعی کنه خودش رو به خونه و ارامش برسونه خودش بخواد که زود بیاد.
موفق باشید عزیزم:72::72::72: