همسرم ميگه من زن جذاب مي خوام

سلام، من نمی فهمم منظور مردهای ما از سخت به دست اوردن یه زن چیه، آخه همسری که توی یه خونه زیر یه سقف داره با شما زندگی می کنه چه جوری میشه سخت به دستش آورد؟ اگه همسرتون نیاد استقبالتون وقتی از سر کار میاید یه بهونست، اگه با بچه ها سرگرم باشه از نظر شما یه بی توجهی هست، اگه بدرقتون نکنه باز میگید نسبت به ما بی اهمیت هست، اگه توی رابطه جنسی 2، 3 شب ناز کنه ناراحت میشید و عصبانی، اگه وقتی زنگ میزنید سرکارش بگه که کار دارم سرم شلوغه، باز دلیلی بر بی ارزش بودنتون تلقی میشه، از طرفی هم وقتی داره با شما زندگی می کنه و پیش خودش حتما این فکر رو می کنه که چرا به همسری که علاقه دارم تمام محبت خودم رو نثار نکنم و تا اون جا که می تونم بهش توجه نکنم باز خیلی زود این زن از چشمتون می افته و میگید که برام جذاب نیست، من از شما اقایون می خوام که برای همسری که در کنار شماست، توی خونه ی شماست بگید که چه جوری باید مرموز باشه که شما کشفش کنید چون تمام تلاش یه زن اینه که توی زندگی با همسرش صادق باشه و مثل یه آینه شفاف، شاید هم منظور شما از کشف شدن چیز دیگه ای باشه که من خوب متوجه نشده باشم، لطفا منظورتون رو واضح تر بیان کنید؟
ممنون و سپاسگذارم

من هم دقيقا با نظر جناب del موافقم
آقايون لطفا بيشتر توضيح بدين

به نظر من مشكل در افراط و تفريطه.
خانمي رو در نظر بگيريد كه دائم داره قربون و صدقه شوهرش ميشه و فرصت نميده آقا هم ابراز عشق كنه. (منظورم آغاز گري در ابراز عشقه). معمولا خانمها خيلي در اين زمينه عجول هستند و انتظار دارند كه آقا به محض رسيدن به خونه اونا رو ببوسه. در حاليكه به نظر من مردا دوست دارند اين كار رو در فرصت مناسب انجام بدن، نه وقتي كه خسته و كوفته برگشتن به خونه ! حالا ده دقيقه، نيم ساعت، يك ساعت دير بشه. شما اگه اجازه بديد اون اينكار رو انجام ميده.
آخه مگه آدم براي چيزي كه داره مبارزه ميكنه؟ تلاش مي كنه؟ وقتي مرد خانومش رو هميشه كنار خودش ميبينه خوب چه انگيزه اي داره كه بره سراغش؟ آخه شما كه كنارش نشستين . . .
من دوس دارم وقتي مي رم خونه، خانمم رو ببينم كه يه گوشه نشسته و داره كتاب مي خونه يا تلويزيون نگاه مي كنه و اصلا به من محل نده (سلام و عليك خشك و خالي برام كافيه) منم برم لباسامو عوض كنم، دست و صورتم رو صفا بدم و برم كنار خانمم بشينم.
ولي اون همينجور بايد ساكت باشه و حداكثر به صورتم نگاه كنه و يه لبخند بزنه. اونوقت من كم كم غيرتي مي شم و ميگم اين رقيب من كيه كه زنم رو ازم گرفته . . . . و سعي مي كنم خانمم رو از چنگش نجات بدم و دوباره اونو تصاحب كنم. حالا وقتي تلويزيون رو خاموش مي كنم يا صداشو كم مي كنم يا كتابو از دستش مي گيرم، احساس قدرت و پيروزي مي كنم. احساس مي كنم كه زنم رو بدست آوردم. اونوقته كه مي بوسمش. به همين راحتي.
از طرفي وقتي هم به خانمها ميگن ناز كنن، اونا هم شورشو در ميارن ديگه !! همچين به شوهرشون كم محلي ميكنن . . .

آقای mostafun سلام، به نظر من حرفهاتون هم جالب بود هم آموزنده، الان که این حرفها رو خوندم حالا می فهمم که چرا هر زمان که یه کم کمتر به همسرم اهمیت می دم محبت بیشتری ازش دریافت می کنم یا اینکه وقتی از سر کار خونه می یاد و بعد از یک ساعتی استراحت من رو در کنار خودش نمیبینه یا مثلا من در آشپزخونه سر گرم باشم مدام صدام می کنه ودوست داره که کنارش باشم.
لطف می کنید که بیشتر برای ما خانوم های کم تجربه که اول راهیم و تازه زندگی رو شروع کردیم بیشتر مثال بزنید تا آگاه تر بشیم
ممنونم میشم

حتما مقاله هاي مربوط به اختلاف بين زن و مرد رو خونديد. اگه نخونديد حتما يه نگاهي به اونا بندازيد. داستان ساده تر از اين حرفهاست. مردها شكارچي هستند. دوست دارند دنبال شكار بدوند. هر چي شكار سريعتر و چالاك تر باشه، شكارش لذتبخشتره و احساس قدرت بيشتري به اونا ميده. مثل شكار آهو، ببر و ... تا حالا ديدين يه شكارچي بره يه گوسفند يا يه گاو شكار كنه؟ حتي فكرش رو هم نمي كنه.
به نظر من زن بايد توي زندگيش مثل آهو باشه. جلوي چشم شوهرش بخرامه، از دور احساساتشو تحريك كنه، و سعي نكنه خودش با پاي خودش به دام شوهر بيفته. صبر كنه و توي اين مرتع جولون بده. بالاخره اين شكارچي گرسنه ميشه . . .
براي مرموز بودن لازم نيست پنهان كاري كرد. همين كه شما شروع كنيد به خاطره نوشتن و دفترتون رو جلوي چشم شوهرتون بذاريد تا هر وقت دلش خواست (هر وقت دلش خواست ها . . .) اونا رو بخونه نشون مي ده كه شما چيزايي دارين كه شوهرتون هنوز كشف نكرده.
چيزي كه مهمه اينه كه بايد نشون بدين چيزهايي براي كشف شدن دارين.
مهمترين چيزي كه به نظر من مردها رو موقع حرف زدن از همسرشون فراري ميده "حرفهاي خاله زنكي" هست. نه حرف زدن. مردها با حرف زدن خانومهاشون هيچ مشكلي ندارن. اما به نظر اونا هيچ چيز بيهوده تر از بازگويي وقايع ميهماني پريشب محترم خانوم اينا و قلمبه هاي مادرشوهر رويا خانم نيست!!! اگه مي خواين شوهرتون به حرفاتون گوش بده، اين جور حرفا رو براي خواهر شوهر و جاريتون نگه دارين و با شوهرتون حرفهاي سطح بالاتري بزنيد. مطالعه كنيد. آخه چرا خانوما اينقدر كم مطالعه مي كنن؟ اگه مي خواين فداكاري كنين، راجع به موضوعات مورد علاقه شوهرتون مطالعه كنيد و راجع به اونا با هم حرف بزنيد. راجع به اخبار روز، سياست، راجع به زندگي تون با هم حرف بزنيد. حالا وسطش دو تا قلمبه هم به مادرشوهرتون بگين ديگه ناراحت نميشه !!!!!!
تا حالا فكر كردين چرا خيلي از مردا علاقه دارن فيلمهاي سكسي ببينن؟ يكي از جواباش اينه كه توي اين فيلمها مي تونن يك نماي درشت از اندام جنس مخالفشون ببينن. چيزي كه توي خونشون ازش محرومن. شايد تعجب كنيد ولي واقعيت داره. آقاياون دوست دارن از فاصله دور همسرشون رو برهنه ببينن و اين حس بصري رو هم ارضا كنن. ولي خداييش در لحظات عشق ورزي فاصله خانمها تا شوهرشون چقدره؟؟؟
براي امتحان يه بار موقع عوض كردن لباساتون، يه جاي دور از همسرتون ولي در مقابل ديد اون اين كار رو بكنيد و يه كمي هم طولش بديد. فكر ميكنم عكس العمل جالبي داشته بشه.

خصوصیاتی که شما به عوان ارزش بیا کردید در اکثر خانمها وجود داره و خانم ها واقعا از اون لذت می برن.حالا اگه یه مردی اخلاق خاص داشته باشه باید باهاش خاص بر خورد کرد.اگه زندگیتونو دوست دارین مجبورین کمی به سمت خواسته های همسرتون منعطف بشین ابته کار اسونی نیست.موفق باشین

سلام به نظر من حرفهاتون خیلی جذاب و جالبه ، اما یه کم عمل کردن و در قالب یه زندگی به مرحله ی اجرا گذاشتنش سخته! ولی چیزی که فهمیدم اینه که چرا بعد از 9 ماه زندگی حتی یه جمله یا یه کلمه ای که در موردش فکر کرده باشم یا فکر نکرده باشم، چه روزهای خوش زندگی، چه وقت های بعد از قهر و آشتی توی دلم نمونده، همیشه همسرم به حرفهام گوش داده، البته من هم خیلی سعی کردم و مطالعه کردم در مورد روش های صحیح بیان کردن جملات، انتقادها و از این بابت خوشحالم که همسرم همیشه حرفهای دلم رو با جان و دل شنیده و مهمتر از اون اینکه چرا بعد از ازدواج علاقه و احساسم نسبت به همسرم بیشتر شده فکر می کنم به دلیل اینکه سعی کردم خودم رو به علایقش نزدیک تر کنم به همین دلیل به خودش و روحیاتش هم نزدیک تر شدم، مثلا همسرم به شدت به ماشین و نمایشگاه های ماشین، خلاصه هر چیزی که به ماشین مربوط باشه علاقه داره، من هم سعی کردم که همیشه جدیدترین مدل های ماشین، گران ترین اونها، ماشین های قدیمی، ماشین آدم های معروف، به روزترین نمایشگاه های ماشین، همه و همه رو توی اینترنت سرچ کنم و هر دفعه با یه مدل و البته در کنارش مطالبی که خودم هم علاقه دارم قرار بدم و به خونه ببرم، وقتی هر دومون این مطالب رو ورق میزنیم هم همسرم خوشحاله که اون چیزهایی رو میبینه که علاقه داره، هم من خوشحالم که همسرم ناخودآگاه به چیزهای که من علاقه دارم توجه میکنه و متوجه میشه که من چه چیزهایی رو دوست دارم و در موردشون نظر میده!
اما یه چیزی که خیلی در موردش آگاه نیستم و اصولا بلد نیستم ناز کردنه، از لحاظ ظاهری به خودم میرسم اما خیلی بلد نیستم ناز کنم یا یه کم عجولم که همسرم بیاد سراغم و خودم مدام میرم سراغش و بعضی موقع ها خودم از این رفتارم خسته میشم و دلم می خواد که فرصتی هم به همسرم بدم که به دنبالم بیاد، تو رو در این زمینه راهنمایی کنید که یه زن چطور میتونه ناز کنه و به قول شما در مرتع شروع به خرامیدن کنه؟
خیلی دلم می خواد در این زمینه اطلاعات بیشتری به دست بیارم