بهار جان امیدوارم و دعا میکنم زودتر به یه نتیجه خوب برسی. به تلاشت ادامه بده و کم نیار.
من همه تاپیکهای تو رو خط به خط خوندم و همیشه هم پیگیرم که در چه حالی. فقط باید بهت بگم:
آفرین به همت و تلاشت. آفرین به شجاعتت. خیلی رشد کردی. :72:
نمایش نسخه قابل چاپ
بهار جان امیدوارم و دعا میکنم زودتر به یه نتیجه خوب برسی. به تلاشت ادامه بده و کم نیار.
من همه تاپیکهای تو رو خط به خط خوندم و همیشه هم پیگیرم که در چه حالی. فقط باید بهت بگم:
آفرین به همت و تلاشت. آفرین به شجاعتت. خیلی رشد کردی. :72:
دوستای خوبم ممنون ازتون انشالا که مشکل همه حل بشه
هردفعه برای دخترم یه چیزی میگیرم البته همیشه میمونم که چی بگیرم دفعه قبل از باباش پرسیدم گفت من نمیدونم چی داره چی نداره منم براش یه کیف خریدم
ایندفعه هم براش یه عروسک گرفتم که اگه آوردش بهش بدم
اتفاقا خودم هم میخواستم برای شوهرم کادو بگیرم ولی بدون مناسبت؟ ؟!؟!
چی بگیرم؟؟؟
فکر میکنید قبول کنه؟؟(دفعه قبل بستنی خریدم با ناز خورد تازه دادم بچه بده به باباش )
================================================== ===========
اسم گذاشتن رو بقیه یا برچسب زدن بهشون کار اشتباهیه ولی من فکر میکنم مادرشوهرم یه آدم عقده ای باشه که دوست داره همیشه برتر و بالاتر از همه باشه
من نرم سرکار که پول نداشته باشم لباس گرون بخرم تا او بهم فخر بفروشه
پز ادکلن 300هزارتومنی و پالتو گرون قیمتشو بده
اگه لباس میخواهم به او بگم که او برام بخره و تا ابد منتشو بذتره رو سرم مثل پالتویی که دو سال پیش با پول شوهرم برام خرید
اینایی که میگم خیال نیست اتفاق افتاده
بهار جانم آفرین...
هر دم از این باغ بری میرسد
شوهرم اظهارنامه داده که به تهران منتقل شده و آدرس جدید داده
حالا چیکار کنم؟؟؟
تازه داشت انتقالم به شمال جور میشد حالا رفته تهران ای خداااااا
حالا موندم چیکار کنم؟!
الان کارتون تهرانه ؟ یا باید یک انتقالی هم برای تهران بگیرین؟
نمیشه برین دادگاه و بگین این که نمیشه چرا اینقدر دیر اعلام شده انتقالی من برای شمال جور شده بود؟
دادگاه که قبول کردن مشکل شما بخاطر کار شما نبوده بخآطر پاره ای مسایل دیگه بوده.
من که همش منتظرم یک پست بزنی بگی بالاخره مشکلمون حل شده الان سه تایی باهم داریم میریم پارک:)
امیدوارم هرچه زودتر همچین پستی و بتونی بزنی.
نه من تو شهرستان هستم تازه داشت انتقالیم به شمال جور میشد مدیر خودمون موافقت کرده بود ولی مدیر شمال قبول نکرد تا رفتم باهاش صحبت کردم و شفاها قبول کرد الانم داره روند اداری طی میشه( استعلام از حراست و اینجورکارا)
حالا اون انتقالی گرفته برای تهران نمیدونم چطوری به این زودی و با این سرعت موافقت کردن اصلن شاید هم یه بازی باشه یعنی الکی گفته من دارم میرم تهران و لی درعمل نرفته باشه
باید یه جوری مطمئن شم که او واقعا رفته تهران یا نه
ظهر نیم ساعت مرخصی گرفتم رفتم به قاضی گفتم گفت لایحه بذار رو پرونده و من پرونده تمکین رو مختومه میکنم
داره بازیم میده همونطور که خودش گفته انقدر اذیتم میکنه که کم بیارم و برای طلاق توافقی راضی شم:47:
- - - Updated - - -
دختر بیخیال دادگاه قبول نکرد که مشکل بخاطر کار نبوده ولی شاید تو تجدید نظر قبول کنن که او داره اذیت میکنه چون تو لایحه دفاعیم نوشته بودم که او بارها گفته که اگه انتقالی بگیری بیای شمال باز من انتقالی میگیرم میرم یه شهر دیگه
واقعا نمیشه چیزی گفت، موضوع خیلی حساسیه!
از یک طرف معلوم نیست شوهرتون چی میخواین! والا من هرچی پست های شما بیشتر پیش میره گیج تر میشم. کاش تعیین میکردن موضعش ون چیه تا آدم بر اون اساس راهکار ارایه میداد.
از یک طرف معلوم نیست که بشما بگیم کارتونو ول کنین برین سراغ همسرتون، خب همسرتون قبول کنن و شما رو بپذیرن و زندگی با آرامشی و بتونین دوباره از نو شروع کنین.ممکنه نپذیرن شمارو و شما هم کارتون و از دست بدین هم زندگیتونو.
از طرفی هم ممکنه اگه کارتون و رها کردین همسرتون دست از لجبازی بردارن و راضی به ادامه و ترمیم زندگی بشن.
بنظرم برای مشکل جدیدتون، با مدیر همدردی مشورت کنین بهتر باشه.ایشون بهتر میتونن راهنماییتون کنن.
بهار جان منم گیج شدم ... فکر می کردم همین روزاست که مشکلت حل بشه.
نا امید نشو عزیزم ,انشاالله هر چی خیر برات رقم بخوره.
ببخشید بهار جان اینجا سوال میپرسم نتونستم برات پیام خصوصی ارسال کنم.. اگر اشتباه نکنم تو یکی از تاپیکهات خوندم که گفتی برای نفقه 6ماه زندان برای شوهرت حکم دادن , میشه برام توضیح بدی که چطور این حکمو دادن? چند وقت نفقه نداده بود , حکم زندان قطعی هست یا اگه پول نفقه رو بده دیگه زندان نمیره?
اگه اشتباه کردم ببخشید ولی فکر میکنم یه همچین چیزی تو تاپیکت خوندم
سما جان پیشنهادم اینه که اگه قصد طلاق نداری راه دادگاه رو نرو چون دادگاه آدمو میندازه تو لجبازی
ولی برای سوالت اگه تو این مدت که همسرت خونه نبوده هیچ پولی به حسابت واریز نکرده میتونی شکایت کیفری ترک انفاق بدی(شکایت کیفری با دادخواست حقوقی نفقه فرق داره)
فردا اشتراک میگیرم تو پیام خصوصی بیشتر توضیح میدم
بهار جان ! با چه بهایی به این تجربه رسیدی؟
فکر نمی کنی خیلی هزینه گزافی پرداخت کردی تا به این نتیجه برسی از جمله خراب شدن روح و روان و آرامشت ، دوری از فرزند و آبروریزی و ...
درحالیکه توی مشاوره ها بارها به شما گفته شد توی پله های دادگاه خوشبختی و آرامش را تقسیم نمی کنند
اما افسوس که شما اصلا به مشاوره ها توجهی نداری
اصلا هدفت از زندگی ات چی هست ؟ هدفت از دادگاه رفتن چی هست؟ از شکایت کردن ، از به اجرا گذاشتن مهریه و اعتراض برای کم بودن قسط مهریه و ...
به غیر از رسیدن به طلاق ،که خودتون هم بهش اذعان دارید خواهان چه چیز دیگری هستید؟
>>> اگر دنبال حق و حقوقت هستی ، به دور از احساسات از یک قرون حقت هم نگذر
>>> اگر به دنبال ادب کردن شوهرت هستی ، بدان که شما نه مادرش هستی و نه پدرش ، با قانون و دادگاه و اعمال زور نمیشه شوهرت رو ادب کنی .
>>> اگر هم دنبال وصل کردن زندگی ات هستی ، راه را داری اشتباه می روی
به غیر از این موارد من دیگه چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه ، مگر لج و لج بازی .... لج و لج بازی هم انتهایی نداره ، یه آدم لجوج هیچ وقت آرام نمی گیره و همیشه از همه چی شاکی هست و نتیجه اعمال و رفتارش رو به آسمان و زمین ربط می دهد