میثم خان کجا رفتی چی شد ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
میثم خان کجا رفتی چی شد ؟
درودممنون از همه شماپدرو مادرم برای عرض ارادت و عذرخواهی به خانه پدر مریم رفتند شکر خدا با روی خوش پذیرفته شدند و اما مریم حاضر نیست با من حرف بزنه با پدرش صحبت کردم قرار شد با مریم صحبت کنه تا راضی به صحبت با من بشه چند روز فرصت خواست.شکر خدا پای خواستگاری وسط نبود مریم از روی عصبانیت این حرف رو زد.منم دارم رو خودم کار میکنم تا منفعلانه رفتار نکنم
با سلام و درود به شما
اول بابت کاری که کردید خوشحالم و امیدوارم به خوشی به چیزی که میخواید برسید
ولی با توجه به حرف هایی که زدید شما میدونید که مسئله و مشکل از سمت شما بوده پس کمی باید صبور باشید و اینکه باید هر طوری که شده دل شکسته زن سابقتون رو که ایشالا دوباره همسرتون بشه رو بدست بیارید
چقد خوش حالم کردی میثم ایشالله خوشبخت شی مرد زندگی ول نکنیا کوتا نیا آفرین خوشم اومد یاعلی میثم خان جانمی
سلام
من دارم برای بدست آوردن شوهرم میجنگم و شما برای برگردوندن همسر سابقتون
خانوما خیلی احساساتی هستن مطمینم که اگه درست رفتار کنید به نتیجه میرسید
براتون آرزو موفقیت دارم
خیلی از بابت استقبال خوب پدر و مادر همسر سابقتون خوشحال شدم.
تا اینجا بخشی از راه رو به جلو رفتید.
فقط زمان بدید. زمان.
ما زن ها وقتی احساساتمون جریحه دار بشه، خیلی سخت به احساسات قبلمون برمیگردیم.
عجله نکنید برادر عزیز. به همسرتون فرصت بدید تا شما رو ببخشه، بعد بپذیره شما رو و بعد دوستتون داشته باشه. اینها فقط با صبر و حوصله ممکن میشه.
با خریدن هدیه برای دخترتون و کم کم برای همسرتون، دادن پیامک های قشنگ و عاقلانه عمل کردن سعی کنید دلش رو به دست بیارید.
از صمیم قلبم برای شما خوشحال شدم. ان شاءالله هر چی که خیره پیش بیاد.
سلام دوستان عزیز همدردی.خیلی دلم برای تالار تنگ شده بود خیلی وقت بود نیومده بودم.
با خوندن این مطلب خیلی حس خوبی بهم دست داد و واقعا خوشحالم:)
آفرین آقا میثم.خیلی خوشحالم که راه درست رو پیدا کردی. بالاخره همه ی ما توی زندگی اشتباه می کنیم ولی مهم اینه که بتونیم درس عبرت بگیریم نه اینکه به همه ایراد بگیریم جز خودمون. همینکه توی مسیر تحول قرار گرفتید جای شکر داره.بزرگترین تحول های زندگی آدم هم از بدترین شکست ها شروع میشه .این شکست مطمئنا شمارو وارد مرحله ی خوبی از زندگی می کنه.
اصلا زندگی که درگذشته داشتید نه لایق حضور مریم بود و نه دختر گلتون و نه حتی خودتون! امیدوارم زندگی آینده که قراره بسازید لیاقت حضور قشنگ هرسه تا تون رو کنارهم داشته باشه.اما یادتون باشه....
هیچوقت دست از تلاش،مطالعه و مشاوره گرفتن برای ساختن زندگی خوب برندارید و به هیچ حدی قانع نشید.یعنی دچار سکون نشوید ابدا.
کمی به خودتون و مریم بیشتر فرصت بدین.تلاش های اخیرتون باعث میشه مریم به شما فکرکنه و مطمئنا شما براش توی اولویت بالاتری نسبت به هرکس دیگه هستید.پس عجله نکنید.
وجودتون رو از هیجانات خالی کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید و فکر کنید.
همانطور که دوستان گفتند اعتماد به نفس و جرئت ورزی رو تمرین کنید.بهتون بگم آدما اولش براشون سخته این کارا رو انجام بدن و زمان می بره ولی وقتی بهش می رسن تعجب می کنن که تا حالا چطوری بدون این مهارت ها داشتن زندگی می کردن!!!! نمونه اش خود من :) پس به طور فشرده شروع کنید. :)
و در کلام آخر ب دیدگاهمو نسبت به نقش مردا بگم.مرد مدیر خونه است. مرد خونه باید محکم و با اراده و با اعتماد به نفس باشه.مثل کوه پشت زنش باشه و ازش حمایت کنه.یک تکیه گاه محکم باشه توی شرایط سخت و دشوار.و اینکه بی گدار به آب نزنه و خیلی هم زن و بچشو دوس داشته باشه و اینکه سنجیده عمل کنه.
موفق باشی آقامیثم:104: ببینیم چه می کنی؟ ما اخبار شما رو از طریق همین سایت پی می گیریم:18:
آقا میثم سلام برادر عزیز خیلی خوشحالم که قدم اول رو برداشتید تا اینجا که خوب پیش رفتید میدونید چرا مریم قبول نمیکنه چون ته دلش یه ترسی داره میترسه خدایی نکرده دوباره زندگیش از هم بپاشه شما باید بهش ثابت کنید اگر شرط گذاشت بپذیرید چقدر خوبه که هنوز همسر سابقتون رو دوست دارید حتما خیلی خانومند:72:
موفق باشید برادر:18:
درود
ممنون از شما سروران قراره امروز با مریم صحبت کنم بالاخره راضی شد خیلی استرس دارم مثل بار اولی که رفتم خواستگاریش ایندفعه یخورده بیشتره بهش اس ام اس زدم که ممنون پذیرفتی باهم صحبت کنیم جواب داد خواهش میکنم ظاهرا عصبانی نیست:73:
به نام خدا
سلام
آقا میثم ، خیلی از روند رو به بهبود زندگیتون خوشحال شدم. از ابتدا پیگیر تاپیکتون بودم و کاملا مشخص هست که زن خوب و خانواده محوری رو داشتید و کاملا بجا و ارزشمند هست که برای رسیدن دوباره به چنین زن خانواده دوستی ، تمام تلاشتون رو بکنید.
امـــــــــــــــــــــــ ــا ....
اینو بدون که پیروز شدن آسونه ولی پیروز موندن بسیار سخته
دوست عزیز یک نکته رو بدون که تغییر ریشه ای رفتار و نگرش شما عامل ماندن در سکوی قهرمانی زندگی شماست.
از کوزه همان ترآود که در اوست
مهمترین چیزی که باید یاد بگیری و براش تلاش کنی تقویت استقلال فکری و احساسی در عین عقلانیت و انصاف هست. اگر این روحیه درونت رشد کنه ، قطعا همسرت از ترآوشات اون در رفتارهای بیرونیت متوجه این رشد خواهد شد و او را به زندگی دل گرم خواهد کرد. و نیز دیگران نیز اجازه دخالت در امور شما را به خود نخواهند داد. تا کنون آن دیگران مادرتان بوده و در آینده ممکن است همکار ، همسایه ، دوست یا هر غریبه دیگری باشد.
ایشان زنانگی و عطوفتش رو به اطرافیان ثابت کرده ، حال شما هستید که باید مردانگی و ستون قابل اعتماد بودن رو برای ایشان و ... ثابت نمایید. از جمله خصوصیت اصلی ستون ، استواری و محکم بودن و قابل اعتماد بودن است.
چشم انداز درست شدن زندگی شما بسیار روشن است. اما فراموش نکن : در عین پذیرش خطایت ، اجازه تحقیرت را به اطرافیان نده! و نیز در ارائه پیشنهادهایت و یا پذیرش پیشنهادهای مطروحه ، با صبر و دقت عمل کن!!!
.
در پناه حق.