لذت بردن از احساسات به گونه ای که محور باشد مثل لذت بردن از سراب است و عطش افزون می شود و رنج بیشتر نصیب . اما وقتی عقلانیت محور باشد و محتوا ، در منظر لذت حاصله برانگیختگی احساس را نیز در پی دارد که در اصطلاح به آن " وجد " گفته می شود اما چون این لذت احساسی ریشه در عقل دارد و محتوا ، نه با فرونشستنش از بین می رود و نه مخرب است ( از این جهت که با فرونشستن از وجود هم برود و حفره های سیاه ایجاد کند که با اندوه و و نارضایتی و ... بروز یابد و برای خوش بودن وابستگی دائم به ابزار و محرکهای بیرونی و حضور پیوسته آنها و ..... را موجب شود)
لذت های احساس محورانه که به لذتهای زود گذر از آن یاد می شود چون جایی در درون اشغال می کند و بعد که می رود آن جای باز شده یک خلاء می شود موجبات رکود و رخوت و کسالت روان را فراهم می کند . برای مثال مثل اتفاقی که در سیستم عامل می افتد و شما با هر دیلیت و ریمو فایلهایی در سیستمتان ، جای خالی ای ایجاد می کنید که رفته رفته سرعت سیستم را تحت تأثیر قرار داده و کند می کند و ..... که شما برای رفع این وضعیت و از بین بردن آن حفره ها دفراگ می کنید یا هر اقدام دیگری که تصحیح وضعیت به وجود می آورد . اما وقتی لذت مبتنی بر عقل و محتوا باشد چون ماندنی هست جایی باز کرده و در آن می ماند و این است که روز به روز فرد را وسیع تر می کند .
مثال :
شما مشغول مطالعه می شوید و به دنبال درک یک موضوع هستید و با مطالعاتی چند و به کار گیری قوه اندیشه حقایقی دریافتتان می شود که برایتان بدیع و تازه است و حاصل کنکاش و کنجکاوی و ..... آیا لذتی به جان شما نمی نشیند ؟ که بسته به میزان اهمیت آن دریافت ، میزان لذت و حظ آن هم فرق می کند .
آیا با حل یک مسئله که در زندگی شما مؤثر هست لذت نمی برید ؟ از احساس توانمندی حاصل از این حل مسئله لذت نمی برید ؟ اینها از نوع لذتهای محتوایی - معنایی هستند که وقتی پدید می آیند اول وجدی و سرخوشی ایجاد می کند که احساسات آنرا بروز می دهد یعنی احساس لذت می کنیم و بعد در درون ما ماندگار می شود و به عمق می رود و در حافظه هم جایی پیدا می کند که به محض یادآوری احساس لذت حاصله بروز می یابد .
حال شما گناهی مثل یک رابطه جنسی نامشروع را مرتکب می شوید . چون مبتنی بر مسیر راستین خلقت و آفرینش نیست اگر چه لذت می برید اما یک احساس ناخوشایند و سرزنش درونی که غالباً افراد سرکوبش می کنند و میدان به این ندای سرزنش آمیز نمی دهند همراه آن لذت هست .... آن دقایق یا ساعات این لذت بردن می گذرد اما شما نه تنها قانع نشدی بلکه تشنه تر هم شدی و باز هم طلب می کنی و با هربار تکرار آستانه لذت بردن بالا تر می رود و گاه می رسد به جایی که فرد با یک نفر چنین رابطه ای داشتن بهش لذت نمی دهد و میل به تعدد پیدا می کند که می گویند تنوع طلبی و عادت یا اعتیاد به این لذت از همینجا شکل می گیرد و .....
کسانی که وابسته به عکس و فیلمهای پورن می شوند از همینجاست چون لذت حقیقی و از جنس معنا و محتوا و وجود نیست عطش را بیشتر می کند و به دنبال خود می کشاند و به اصطلاح سیرمونی ندارد .....و فرد را غرق می کند و به او آسیبهای بخصوص در حوزه ذهن می زند که مسیر اصلی کارکرد ذهن را عوض می کند و اینگونه روح و روان را هم به آسیب می کشاند و .... ( عوارض لذتهای زود گذر یا کاذب یا سرابین )
احساس با پشتوانه عقل به جا و صحیح و کارآمد حضور می یابد اما بدون پشتوانه عقل به بیراهه می رود و آسیب می زند . عقل راهبر و راهنمای احساس است
امیدوارم تونست باشم منظور را رسانده باشم