سلام مین جان.
خوشحالم که تا حدی راهت را پیدا کردی.:72:
منم حرف های دختر بی خیال را توصیه می کنم.اما یه چیز دیگه هم به ذهنم رسید که اضافه کنی.
گویا شما باردار هستین.درسته؟ چند ماهه؟
می تونی از این در هم وارد بشی. بهش بگو تو خانم ها دوران بارداری حساس هست و روحیشون بیشتر حساس میشه و اینکه خودت می دونی رحیه مادر چقدر روی جنین تاثیر می ذاره دیگه.و می دونم تو به عنوان پدر حواست به بچه هست و...
پس لطفا تو دوران بارداری بیا با زن بردارت رابطه ای نداشته باشیم .چون من حساسم.شاید تو منظوری نداشته باشی ولی منو درک کن.تو این دوران واقعا حساسم و تا حدیش دست خودم هم نیست....و بعدش هم تکنیک قفس شیشه ای را بگو.
فکر کنم این دوران بارداری باعث بشه یه فاصله ای بیفته و احساسات جاریت و همسرت تعدیل بشه و تقریبا فراموش بشه.
بعدش هم که بچتون به دنیا بیاد خودش کلی مسئولیت و... داره.گریه های شبانه و هزار تا چیز دیگه. و اینکه محبت همسرت به نوزادتتون جلب می شه و... . این ها هم باعث میشه فاصله بیشتر و بیشتر بشه.و این هیجانات کم کم سرد و فراموش بشه...
امیدوارم جاریتون هم تو این مدت از همسرت نامید بشه.وقتی ناامید شد می تونه به خواستگاری برادرشوهر دیگتون هم فکر کنه و شاید حتی خواستگارهای دیگه....
موفق باشی عزیزم