-
روز بیست و پنجم ذی قعده هم زمان با «دَحْوُ الاَرْض » (گسترش یافتن زمین) است. در شب این روز نیز طبق روایتی از امام هشتم علیهالسلام ولادت حضرت ابراهیم علیهالسلام و حضرت عیسی علیهالسلام واقع شده است.(1)
همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود علیهالسلام معرّفی شده است.(2)
این روز، جزء چهار روز(3) معروفی است که روزه آن پاداش و ثواب هفتاد سال روزه را دارد.(4)
معنای دحوالارض
«دَحْو» بر وزن «مَحْو» به معنای گسترش است، بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محل اصلیش تفسیر کردهاند، و چون این دو معنی لازم و ملزوم هم میباشند، به یک ریشه باز میگردند. منظور از «دحوالارض» این است که در
______________________________
1. علی بن طاووس الحسینی، الاقبال (چاپ قدیم موجود در کتابخانه دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1314)، ص525.
2. همان.
3. سه روز دیگر عبارتند از: 18 ذی حجة (روز غدیر خم)، بیست و هفتم رجب (سالروز مبعث نبی اکرم) و هفدهم ربیع، (سالروز ولادت پیامبر اکرم و ولادت امام صادق علیهالسلام ).
4. علی بن طاووس حسینی (همان)، ص525؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذی قعده؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار (داراحیاء التراث العربی، چاپ سوّم، 1403 ه.)، ج94، ص122، روایت 1.
________________________________________
آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فرا گرفته بود، این آبها تدریجا در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر بر آوردند و روز به روز گستردهتر شدند.(1) از طرف دیگر زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیر قابل سکونت بود، بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها گستردند، و تدریجا زمینهای مسطّح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدنها به «دَحو الارض» تعبیر میشود.(2)
دحو الارض در آیات و روایات
به مسأله فوق هم در قرآن کریم و هم در روایات اشاره شده است. در قرآن کریم میخوانیم:
«وَالاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها»؛(3) «و زمین را بعد از آن (آفرینش زمین و آسمان) گسترش داد.» مراد از «دَحیها» که از مادّه «دَحْو» است، همان «دحو الارض» میباشد.
در آیه دیگری میخوانیم:«وَالاَرْضِ وَماطَحیها»؛(4) «و قسم به زمین و کسی که آن را گسترانید.» کلمه «طَحیها» از مادّه «طَحْوْ» بر وزن «سَهْوْ» هم به معنای انبساط و گستردگی و هم به معنای راندن و دور کردن و از میان بردن است و در اینجا به معنای گستردن میباشد.
منبع:
اعمال این روز عظیم رو به جای آوردن خیلی فضیلت داره، خوش به سعادت انجام دهندگان
-
آیا در میان شما کسی هست که بخواهد خدا کوری او را از بین ببرد و او را بینا گرداند؟ هر کس به دنیا مایل باشد و آرزوی او در دنیا طولانی باشد، خدا دل او را کور کند. و به هر قدر که میل او به دنیا بیشتر میشود کوری دل او بیشتر میشود. و کسی که از دنیا دوری کند و از علائق آن اجتناب نماید و امید خود(به دنیا) را کوتاه کند، خدا عطا کند به او علم بدون آنکه دیگری او را تعلیم کند. و هدایت را بدون آنکه دیگری او را هدایت کند.
پیامبر(ص)
-
من برای کسی که بگو مگو را رها کندهر چند حق با او باشد و برای کسی که دروغ گفتن را ترک کند اگر چه به شوخی باشد و برای کسی که اخلاقش را نیکو گرداند خانه ای در حومه بهشت، خانه ای در مرکز بهشت و خانه ای در بالای بهشت ضمانت میکنم.
پیامبر(ص)
تمام این حدیث اخلاقی و رشد دهنده ست اما نکته مهمی در اون قسمتی که بولد کردم وجود داره و برای خوانندگان این تالار مفیده. لحظه ای که میخواهیم بگو مگو نکنیم مخصوصا وقتی حق با ماست ممکنه احساس ترس از آسیب و ضایع شدن حق به ما دست بدهد. یک انسان متوکل به خوبی میفهمه معنی این قسمت چیه وقتی بگو مگو نمیکنی، آنچه از بگو مگوی احتمالی میخواستی رو بدست میاری. ضمن اینکه آرامش داری و معمولا هم اثر تربیتی توی تغییر رفتار فرد مقابل داره که میخواستی با بگو مگوی بی حاصل رفتارش رو تغییر بدهی.
-
امام حسن علیه السلام:
مَن عَبَدَ اللّه َ عَبَّدَ اللّه ُ لَهُ کُلَّ شَیء.
هر کس خدا را بندگی کند، خداوند همه چیز را بنده او گرداند.
-
پيامبر صلي الله عليه و آله : عن جبرئيل عليه السلام : عن اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، قالَ: قالَ اللّه ُ تَبارَكَ وَ تَعالى : ... اِنَّمِن عِبادىَ المُؤمِنينَ لَمَن يُريدُ البابَ مِنَ العِبادَةِ فَاَ كُفُّهُ عَنهُ ، لِئَلاّ يَدخُلَهُعُجبٌ فَيُفسِدَهُ ذلِكَ ، و اِنَّ مِن عِبادىَ المُؤمِنينَ لَمَن لا يَصلُحُ ايمانُهُ اِلاّ بِالفَقرِوَ لَو اَغنَيتُهُ لاََفسَدَهُ ذلِكَ ، و اِنَّ مِن عِبادىَ المُؤمِنينَ لَمَن لا يَصلُحُ ايمانُهُ اِلاّ بِالغَناءِولَو اَفقَرتُهُ لاََفسَدَهُ ذلِكَ ، واِنَّ مِن عِبادىَ المُؤمِنينَ لَمَن لا يَصلُحُ ايمانُهُ اِلاّ بِالسُّقمِولَو صَحَّحتُ جِسمَهُ لاََفسَدَهُ ذلِكَ ، و اِنَّ مِن عِبادىَ المُؤمِنينَ لَمَن لا يَصلُحُ ايمانُهُاِلاّ بِالصِّحَّةِ ولَو اَسقَمتُهُ لاََفسَدَهُ ذلِكَ ، اِنّى اُدَبِّرُ عِبادى لِعِلمى بِقُلوبِهِم ، فَاِنّىعَليمٌ خَبيرٌ ؛
به نقل از جبرئيل: خداوند تبارك و تعالى فرمود: ... بعضى از بندگان مؤمن من،كسانى هستند كه مى خواهند از راه عبادت، به درگاه من وارد شوند، ولى من مانع مى شوم، به خاطر اين كه غرور در آنان به وجود نيايد تا فاسدشان كند. و بعضى از بندگان مؤمن من، كسانى هستند كه ايمانشان جز با فقر، درست نمى شود، كه اگر بى نيازشان كنم، بى نيازى فاسدشان مى كند. و بعضى از بندگان مؤمن من، كسانى هستند كه ايمانشان جز با ثروت، درست نمى شود كه اگر نيازمندشان كنم، نيازمندى فاسدشان مى كند. و بعضى از بندگان مؤمن من، كسانى هستند كه ايمانشان جز با بيمارى، درست نمى شود، كه اگر به آنان تن درستى ببخشم، تن درستى فاسدشان مى كند. و بعضى ازبندگان مؤمن من، كسانى هستند كه ايمانشان جز با تن درستى، درست نمى شود كه اگربيمارشان كنم، بيمارى فاسدشان مى كند. در حقيقت، من، بندگانم را با آگاهى اى كه ازدل هايشان دارم اداره مى كنم؛ چراكه من داناى آگاهم
-
-
امام حسين عليه السلام : مَن عَبَدَ اللّه َ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّه ُ فَوقَ أمانِيِّهِ و كِفايَتِهِ ؛
امام حسين عليه السلام : هر كه خدا را ، آن گونه كه سزاوار او است ، بندگى كند ، خداوند بيش از آرزوها و كفايتش به او عطا كند .
-
عَدلُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن عِبادَةِ سِتّينَ سَنَةً قِيامِ لَيلِها و صِيامِ نَهارِها، و جَورُ ساعَةٍ في حُكمٍ أشَدُّ و أعظَمُ عِندَ اللّه ِ مِن مَعاصي سِتّينَ سَنَةً .
يك ساعت عدالت، بهتر از شصت سال عبادت است كه شبش به عبادت و روزش به روزه دارى بگذرد و يك ساعت بى عدالتى در حكومت (داورى) نزد خدا سخت تر و سنگين تر از شصت سال گناه است.
جامع الأخبار : ۴۳۵/۱۲۱۶
-
مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو
بحارالأنوار، ج 72، ص 262، ح 43.
-
يَقولُ اللّه ُ تَعالى : إذا كانَ الغالِبُ عَلى عَبدِيَ الاِشتِغالَ بي جَعَلتُ نَعيمَهُ ولَذَّتَهُ في ذِكري ، فَإِذا جَعَلتُ نَعيمَهُ ولَذَّتَهُ في ذِكري عَشِقَني وعَشِقتُهُ ، فَإِذا عَشِقَني وعَشِقتُهُ رَفَعتُ الحِجابَ فيما بَيني وبَينَهُ ، وصِرتُ مَعالِمَ بَينَ عَينَيهِ ، لا يَسهو إذا سَهَا النّاسُ ، اُولئِكَ كَلامُهُم كَلامُ الأَنبِياءِ ، اُولئِكَ الأَبطالُ حَقّا ، اُولئِكَ الَّذينَ إذا أرَدتُ بِأَهلِ الأَرضِ عُقوبَةً وعَذابا ذَكَرتُهُم فَصَرَفتُ ذلِكَ عَنهُم
رسول خدا صلي الله عليه و آله : خداوند متعال مى فرمايد : هرگاه اشتغال به [ياد] من بر بنده ام چيره گردد، خوشى و لذّتش را در ياد خودم قرار مى دهم . پس چون خوشى و لذّتش را در يادكردِ خودم قرار دادم ، با من عشق مى ورزد و من با او عشق مى ورزم. پس چون با من عشق ورزيد و من با او عشق ورزيدم ، حجاب ميان خود و او را برمى دارم و خود ، نشانه هاى برابر چشمانش مى شوم . در نتيجه ، چون مردم دچار فراموشى و خطا شوند، او دچار فراموشى و خطا نمى گردد . آنان ، سخنشان سخن پيامبران است . آنان ، قهرمانان حقيقى اند . اين كسان هستند كه هرگاه بخواهم زمينيان را كيفر يا عذابى دهم ، به يادشان مى افتم و در نتيجه ، عذاب و كيفر را از زمينيان برطرف مى کنم