بچه ها یکی که تجربه داشته بهم بگه چیکار کنم تو این وضعیت ؟
تقریبا دیگه مطمین شدم اون دختر برنمیگرده پس باید فراموشش کنم ولی واقعا نمیتونم
ذهنم منتظر جرقه هست تا دوباره اون فکرای ازاردهنده بیاد سراغم
بخدا از این وضعیت خسته شدم خیلی تاثیر بدی تو زندگیم گذاشته . اتفاقی افتاد که پشت دستمو داغ کردم دیگه تا ابدالدهر با هیچکسی دوستی و رابطه عاطفی برقرار نکنم !
میگین به چه راهی متوسل بشم ؟ چطوری خودمو از این مهلکه ای که گرفتارش شدم نجات بدم ؟
دو روز خوب میشم ولی 4 روز دوباره همون فکرای ازاردهنده باهامه.
زندگیم راکد شده توان انجام هیچکاری رو ندارم .
نگاهم همش به این گوشیه لعنتیه به امید اینکه شاید این دختر زنگ زد یا پیام داد
3 هفته اس حالم همینجوریه
بریدم دیگه