RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارمیس جان من به خاطر درگیری هایی که این مدت داشتم کمتر به همدردی سر می زدم تازه تاپیکت رو خوندم خوشحالم که تا حالا تونستی با این مسئله کنار بیای و چون قلب بزرگی داری و به خدا توکل کرده ایی حتما یک موقعیت بهتر از عشقی که گفتی برات پیش میاد
ولی عزیزم وقتی آدم عاشق میشه همیشه بهترین هارو برا عشقش میخواد من موندم شما میگید عاشقید و بعد نوشتید که برا بدبختیش دعا کردید این 2تا فاکتور متناقضند مطمئنید که عاشقی بودید؟
به هر حال خیلی خوشحالم که تونستی تا اینجاشو خوب بیای
فدات بشم موفق باشی
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
بهار عزيز من تو اون لحظه كه اون حرفا رو بهش زدم خيلي داغون بودم و شوكه ، كنترلمو از دست داده بودم چون اصلاً نمي تونستم زندگيمو بدون اون تصور كنم . ولي وقتي مي خواستم از خدا بخوام كه جواب اين كارايي كه كرده رو بگيره واقعاً نتونستم . تو اون لحظه كه ميخواستم واسش دعا كنم به جز واسه خوشبختيش نتونستم دعا كنم. به خاطر همينم بهش گفتم بخشيدمش تا اونم بدونه چون نمي خواستم يه عمر با عذاب حرفايي كه بهش زدم زندگي كنه و فكر كنه نفرين من پشت سرشه ( به دعاهاي من اعتقاد داشت مي گفت هر وقت واسم دعا مي كني خدا كمكم مي كنه واسه همين از نفرينم مي ترسيد ) . هر كس جاي من بود نمي تونست ببخشدش ، تو فكر كن بعد اين همه وقت كه با هم بوديم روز آخر حتي نمي خواست ديگه منو بيبنه (كاش من يه كاري كرده بودم كه مستحق جدايي باشم) ، نمي دونم چه جوري تو فاصله يه روز از اين رو به اون رو شد . يعني خوب خوب بوديم . اون نمي خواست منو ببينه ولي من رفتم پيشش ، بهش گفتم ازت نمي خوام پيشم بموني چون تو حق داري واسه زندگيت تصميم بگيري ، ولي يه فرصت چند روزه بهم بده كه بهتر بتونم با اين شرايط كنار بيام ، زار ميزدم، اينقدر گريه كرده بودم چشام باز نمي شد، گفتم تو نمي توني نسبت به من اينقدر بي تفاوت باشي اينجوري يهو ولم كني ؟ ( البته اون موقع خر بودم خدايي كه اينقدر تونسته عشق اونو تو دلم بندازه حتماً قدرت فراموش كردنشم ميده ) فكر مي كني در جوابم چي گفت ؟
گفت چرا نمي تونم ولت كنم مي بيني كه مي تونم ، من ازدواج مي كنم توام مي ري دنبال زندگيت .
به خدا حرف زدن در موردش راحته ولي اميدوارم هيچ وقت در شرايطش قرار نگيري كسي رو كه تا سر حد مرگ دوسش داري اينجوري و يك دفعه بذاره بره . به خدا من 3 شبانه روز يك لحظه پلكام رو هم نرفت اصلاً نخوابيدم ، نمي دونم مي توني تصور كني تا چه حد روم فشار بود كه 3 روز نخوابيدم ؟؟
اگه عاشقش نبودم هيچ وقت نمي بخشيدمش ...
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پرمييس عزيز
متونم كاملا دركت كنم و بهتر از همه ميدونم كه چقدر داري زجر ميكشي .من با صفورا موافق نيستم كه نوشتهعزیزم از روز اول اشتباه کردی باید اول از عشق اون نسبت به خودت مطمئن می شدی بعد بهش دل می بستی.مطمئنم كه از روز اول يا ماههاي اول عاشق نشدي چون ميدونم دختر عاقلي هستي و تو اين شش سال كه مدت زيادي هست طول كشيده كه عاشقش شدي.يعني عشقشو سنجيدي و مطمئن شدي بعد ولي از كجا ميدونستي كه ميخواد يه روز نامردي كنه.پسره خيلي بي وجدان بوده و مطمئنم كه حتما شكست خواهد خورد و تاوان اينو كه باعثشده اشكاي يه دختر بي گناهو بريزه رو ميده.واينكه ايا ازدواج كني يا نه ؟چرا كه نه چون رابطه ي جنسي با اون نداشتي و هيچ مشكلي نميبينم كه ازدواج نكني.و چون دل پاكي داري و هميشه با خدا هستي ان شالله كه خوشبخت ميشي حتما
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kral_rose
سلام پرمييس عزيز
متونم كاملا دركت كنم و بهتر از همه ميدونم كه چقدر داري زجر ميكشي .من با صفورا موافق نيستم كه نوشتهعزیزم از روز اول اشتباه کردی باید اول از عشق اون نسبت به خودت مطمئن می شدی بعد بهش دل می بستی.مطمئنم كه از روز اول يا ماههاي اول عاشق نشدي چون ميدونم دختر عاقلي هستي و تو اين شش سال كه مدت زيادي هست طول كشيده كه عاشقش شدي.يعني عشقشو سنجيدي و مطمئن شدي بعد ولي از كجا ميدونستي كه ميخواد يه روز نامردي كنه.پسره خيلي بي وجدان بوده و مطمئنم كه حتما شكست خواهد خورد و تاوان اينو كه باعثشده اشكاي يه دختر بي گناهو بريزه رو ميده.واينكه ايا ازدواج كني يا نه ؟چرا كه نه چون رابطه ي جنسي با اون نداشتي و هيچ مشكلي نميبينم كه ازدواج نكني.و چون دل پاكي داري و هميشه با خدا هستي ان شالله كه خوشبخت ميشي حتما
مرسی از اینکه منو درک می کنی :72:. از اینکه احساس می کنم حرفمو می فهمی خوشحالم . وقتی میام اینجا می بینم هنوز هستن کسایی که واسه عشق و عاطفه ی یه آدم ارزش قائلن هیچ وقت احساس تنهایی نمی کنم .
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام پارمیس گلم 100% که درکت می کنم می دونم چقدر سختی کشیدی ولی آ دمی که به این راحتی از کنار یه رابطه 6ساله میگذره همون بهتر که نباشه من مطمئنم خدا جواب رفتار اون و صبوری شمارو میده مطمئن باش که لیاقت تو خیلی بالاتر از همچین آدمی هست این که از اول اشتباه کردید یا نه مهم نیست چون گذشته و تموم شده دیگه شما تو اون روزها نیستی مهم الانه که تو باید زندگیتو بدون اون بسازی حتی بهتر از قبل و بدون دغدغه ی فکری و با آرامشی که نتیجه ی عشقی ست که خدا در درونت قرار داده
توی خلوتت منم دعا کن
موفق و شاد باشید در پناه ایزد یکتا
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
مرسی بهار مهربون . توام واسه من دعا کن . من فهمیدم که این اتفاق خواست و اراده ی خدا بوده و من هم تمام تلاشمو واسه حفظ رابطه م کردم پس دلیلی نداره غصه بخورم . الانم با کمک خدا خدا به آرامشی رسیدم که خیلی بهتر از قبل هستش . خیلی حالم خوبه ، خیلی ....
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
سلام paramis عزيز ماجراي شما درست شبيه ماجراي من بود من هم الان نزديك دو ماهه كه از كسي كه خيلي دوسش داشتم و همه عشقمو به پاش ريختم جدا شدم يعني اون منو با همه محبتي كه از اون تو دلم مونده تنها گذاشت و منو به كس ديگه ترجيح داد من واقعا" شكستم فقط يه مرد ميفهمه كه شكستن غرور يه مرد ديگه يعني چي من از اون روز به بعد افسرده بودم ولي خدارو شكر كه تونستم خودمو جمع كنم ولي هنوز هم كه هنوزه زخمي كه از اين ماجرا خوردم تازست و فكر نكنم كه ترميم پيدا كنه ولي زندگي ادامه داره واسه شما و خودم وهمه دوستاني كه همچين تجربه تلخي داشتن از خدا طلب صبر ميكنم
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
مرسي حسين عزيز ، عشق واقعي با مرگ از بين نمي رود چه برسد به دوري ولي چيكار مي تونيم بكنيم وقتي همه راها رو رفتيم و شايد اين خواست خدا بوده كه تو اين موقعيت باشيم براي اينكه بهتر زندگي كنيم . من هر وقت دلم مي گيره ميرم تو تاپيك هر چي دوست داري به عشقت بگو و باهاش حرف مي زنم و آروم ميشم توام مي توني بياي اونجا هر چند كه خدا از همه كس داناتر و شنواتره و به صلاح بنده اش از همه كس آگاه تر .
با صدات آروم مي شدم
با غمت داغون مي شدم
يه شب پيشم نبودي
بي سر و سامون مي شدم
اما رفتي ونگفتي خاطراتمون چي ميشه ...
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
ببخشيد اسم تاپيك عشق اول ، عشق آخره ، گيجم من . شرمنده نتونستم پستمو ويرايش كنم
RE: کمک کنید بچه ها ، داغونم!
عزیزم تایپیک تو الان خوندم میدونم چه حسی داری ولی تحملتو بالا ببر و سیع کن کاملا فراموشش کنی تا زمانی که با خیال اون زندگی کنی به هیچ کس دیگه نمیتونی دل ببندی همه دوستیها که به ازدواج ختم نمیشه مخصوصا دوستیهای طولانی مدت نمونش زیاد من یه دوستی دارم که 9 سال با یکی دوست عزیزم به خاطر اون نامزدیشو با یکی از اقوامش بهم زد حالا بعد از 9 سال آقا پسر خیلی بهونه گیر شده و دیر به دیر جواب دوستمو میده
اگرم عشق بوده عشقها هم بهم نمیرسند مثل لیلی و مجنون شیرین و فرهاد درمورد ازدواج حتما باید ازدواج کنی و اگر رابطه جنسی نداشتی اصلا به خواستگارت حرفی از دوستی گذشتت نزن میدونی میشه آش نخورده و دهن سوخته بهت اعتماد نمیکنه شایدم پشیمون از ازدواج باهات بشه
گذشته ها گذشته حالا رو بچسب که داری توش زندگی میکنی و آینده هر چه پیش آید خوش آید می دونم الان فکر میکنی ما نمی دونیم تو دل تو چه
آتیشی به پاست ولی عزیزم من میدونم چون از نزدیک دیدم دیگرانو راستی به خاطر صبر و تحمل زیادت بهت تبریک میگم