خب طبیعتا این حرفی که زدن باعث میشه من سنگین تر باهاشون برخورد کنم... اما این با واکنشی که شما میگید فرق داره...:82:
نمایش نسخه قابل چاپ
خب طبیعتا این حرفی که زدن باعث میشه من سنگین تر باهاشون برخورد کنم... اما این با واکنشی که شما میگید فرق داره...:82:
سلام خانم میشل. اولا چون سریع اومدم دیدم قبل از ویرایش چی نوشته بودید!! واسه همین تشکرو ازم گرفتی:54:، آره قبول دارم پسرا یکم مغرورن ولی باور کنید تا حدیش لازمه چون تو زندگی به این خصلتشون نیاز دارن، اگه این خصلتو نداشتن قدرت خواستگاری رو هم نداشتن. اما اینکه این آقا این جمله رو به شما گفته من خودمو مثال میزنم اگه همچین جمله ای تو ذهنم باشه نسبت به طرف مقابلم، میذارم به حساب اعتماد به نفسی که از بابت طرف مقابلم بهم تزریق شده، یعنی یه نکته مثبت هم میتونید در نظر بگیرید. شاید از غرورش این جمله رو گفته اما میشه از ذوق زدگی هم این جمله رو گفته باشه هر چند نباید میگفت. چون بر اساس تجربیاتی که دارم حتی اگه مطمئن هم باشی یه دختر دوستت داره نباید به روش بیاری، چون ممکنه هم دختره ناراحت بشه و عکس العمل نشون بده هم اینکه اگه عکس العمل نشون نده پسره بعدا یه کم پررو بشه.
از طرفی بقیه پسرا رو خیلی نمیدونم تو این مورد ولی خودم بر اساس شخصیتی که طرف مقابلم داره از رفتارش برداشت میکنم. بعنوان مثال کار به خوب یا بد بودنش ندارم اما دیدین بعضی دخترا با یه پسر دوستن ممکنه حتی به یکی هم بگن دوستت دارم یا حتی باهاش خیلی گرم بگیرن ولی پسری که باهاشه اینو در نظر میگیره که ایشون اخلاقش اینجوریه پس دلیلی برای جواب مثبت دادنش نیست، اما کسی مثل خانم میشل وقتی این جملاتو میگه که شما تو ذهنم بودی یا خودش اس ام اس میده حال طرف مقابلو بپرسه، طرف مقابل هم برداشتش اینه که ایشون ممکنه جوابش مثبت باشه پس من تلاشمو بیشتر میکنم.
"اما این با واکنشی که شما میگید فرق داره...:82:"؟؟؟ منظورتون کدام واکنشه؟؟؟؟
:disturbed:
چرا اینکارو کردید :54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::5 4::54::54::54::54::54::54:
خواهشا راستشو بگید . بگید که همه اینچیزا رو الکی مینویسید و میخواهید سر به سر ما بذارید بعد در آخرین پست بگید که همه چیزایی که نوشتم شوخی بود :dread::dejection:
من که گفتم بهتون هیچ وقت با احساسات هیچ کس بازی نکنید
منظور خواهرتونو بد متوجه شدید خواهرتون گفته که یکمی سنجیده تر و با احترام تر جواب منفی بدید
منظورش این نبوده که بجای جواب منفی جواب مثبت بدی ؟؟؟؟؟؟؟
:distrust:
میشل جان با وجود همه ی اینایی که نوشتی و با وجود اطمینانی که داری که حسی به ایشون نداری من فکر می کنم یه زمینه ای هست که بتونی دوسش داشته باشی. در واقع با متنی که صبوری برات گذاشت که بالاخره یه روزی یه جایی یکی پیدا میشه که دلتو اهلی کنه خیلی موافقم :) واسه همینم به نظر من اصلا فکر غرور مردانه زنانه و این چیزا نباش. جلو برو ببین شاید این ادم همون همسر زندگیت باشه. شایدم نباشه. ولی تلافی و برخوردن و این چیزا نداشته باش یعنی فکر نکن یه چیزی گفتی یه کاری کردی حالا باید جبرانش کنی. فقط به خودت به اینده ات و به احساساتت و به زندگیت فکر کن و بالغت که همیشه فعال هستو زیاد به مشورت صدا کن. موفق باشی عزیزم.
میشل گرامی ، نمی دونم شما چندسالتون هست
اگر این آقا از نظر شما معیارهای اولیه و اصلی رو برای ازدواج دارد ، سعی کن در مسیر صحیح شناخت قرار بگیری و اینقدر برای بازی با کلمات و جملات انرژی هزینه نکن ( با عرض پوزش روشی که شما برای شناخت در پیش گرفته ای مثل رفتارهای یه فرد ناپخته هست)
مسیر شناخت را هم با خوندن کلی مقاله توی سایت ، می تونی به درستی پیدا کنی
پست مدیر رو هم خیلی خیلی عمیق بخون ، " لپ" کلامش رو نگرفتی
خطاهای شناختی شما + لینک مربوطه (تاپیک یک ) (تاپیک دو)
تفکر همه یا هیچ
برچسب زدن
فیلتر ذهنی
نتیجه گیری شتابزده
استدلال احساسی
سلامhttp://smileys.smileycentral.com/cat/16/16_14_23.gif
آفرین:104: به چه نکته ای اشاره کردی، بهش دقت نکرده بودم.
البته من نوشته بودم خودشیفته، و بخاطر این حذف کردم که شوخی بود، و میل نداشتم تاپیکم بیشتر از این بره تو مود طنز.
درسته، اگه یه پسر به خودش و به پذیرفته شدنش ایمان نداشته باشه، یا حداقل شانس خودش رو بالا ندونه، نه خودش و نه خونوادش برای خواستگاری اقدام نمیکنن. کلا یه انسان عاقل قبل از اینکه پیشنهادی رو بده، برآورد می کنه که تا چه حد امکان پذیرش وجود داره.
این نکته خیلی خوبی بود. من خودم این تجربه رو نداشتم که آقایون برخوردشون مغرورانه باشه. اما این مطلب رو زیاد از دخترا شنیدم. و قبول دارم که در کلیت زندگی، آقایون در مجموع خودباوری و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به خانوم ها دارن. (یعنی وزن اعتماد به نفس کل آقایون از وزن اعتماد به نفس کل خانوم ها بیشتر میشه.)
پس سیستم به این شکل داره از یه سری روحیات خانوم ها و کلا یه خونواده، حمایت می کنه. در واقع سیستم و اجزائش دارن درست عمل می کنن، و مشکلی نیست غیر از گاهی عدم مهارت ما آدم ها.
جالب بود... خیلی برام جالب بود... مرسی.http://www.pic4ever.com/images/toyou.gif
در مورد تشکر، چون نوشته بودید من اون فرد رو دوست دارم، تشکرم رو حذف کردم. گفتم خوبیت نداره تشکرم پایین این پست باشه، هرچند به شوخی گفته باشه...http://www.pic4ever.com/images/bb7.gif
در مورد واکنش هم، منظورم این بود که فکر می کنید اگه یه دختر حس کنه که پسره فکر کرده برای این ارزشمنده، کل رابطه رو از بین میبره.
1234567 عزیز،
انگار دیدگاه هامون خیلی با هم متفاوتند. من نسبت به اون فرد احساسی ندارم، اما براش احترام قائلم. و با معیارهای خودم و خونوادم هماهنگ می بینم (تا اینجا).
جواب مثبت من به پیشنهاد مجدد اون فرد برای بررسی موضوع ازدواج بود، و این تضادی با اینکه بهش احساسی ندارم، نداره...
برای به وجود اومدن علاقه، لازمه قبلا دو مرحله پاس شده باشه:
1) شناخت
2) اعتماد
3) علاقه
وقتی شما فرضا یه گلدون رو دوست داری، اولش فهمیدی که اون شی یه گلدونه (شناخت)، بعد به قابل اتکا بودن درکت از ویژگی های خاصش اعتماد پیدا کردی (اعتماد)، بعد رسیدی به علاقه.
در مورد یه انسان هم اگه علاقه بدوه و بره جلوتر از این دو مرحله، علاقه قابل اتکایی نیست. به همین خاطر برای من علاقه طرف مقابلم ارزشی نداره (در این مرحله). از طرفی خودم هم اصلا علاقه ای درم شکل نگرفته.
در واقع نه من نه اون نه خونواده هامون الان شناخت کاملی از هم و از خونواده های همدیگه نداریم. و هرکس که این وسط احساس علاقه کنه، سرنخی از تدبیر نداشتن رو بروز داده.
مینوش عزیزم،
درسته حس اولیه من مثبت بوده نسبت به این فرد. اما حقیقتش رو بگم، هیچ میل ندارم چیزیکه روباهه به شازده کوچولو یاد داد، برام اتفاق بیفته... برای من یه محبت نرم و لطیف بین یه زوج، مقدسه. و بیشتر از اونش رو نیاز ندارم. تازه اینکه روباهه گفت، به نظر من فقط عادته...
بالهای صداقت عزیزم،
از اینکه نظرتو برام نوشتی متشکرم. قبل از همه از این لینک خوشم اومد: http://www.hamdardi.net/thread-11286.html من هم چند ماه پیش از حال بد به حال خوب رو خوندم. از اونجائیکه دیدگاه دیوید برنز منطبق با دیدگاه ناتانیل براندن هست (در واقع از نظر من اینها شاخه های اون درخت هستند)، فکر میکنم کتاب های اون هم برات مفید باشه.
اما با توجه به اینکه من در این تاپیک چیزی راجع به این ننوشتم که پروسه شناخت ما به چه صورتی داره طی میشه، متوجه نمیشم چطور این حس بهت دست داده که در این مورد اطلاعاتی داری. این تیپ برخورد با نادانسته ها، اسمش میشه نتیجه گیری شتابزده.
در هر حال از اونجائیکه من مشاوره حضوری، نظر خونوادم، و تلاش خودم رو برای شناخت کافی و اصولی تر میدونم، تمایل و انگیزه ای نداشتم که از این تاپیک برای شناخت استفاده کنم. به همین خاطر جریان رو ننوشتم و همونطور هم که قبلا گفتم این مورد رو بعنوان یه مثال آوردم، که تاپیکم حالت بحث آزاد پیدا نکنه، و صحبت پیرامون یک مثال خاص انباشته بشه، و بتونم به جواب اون سوالی برسم که در این انجمن برام پیش اومد.
صحبت های مدیر همدردی هم دو تا محور داشت. یکی راجع به نحوه مواجه شدن با این موضوع. که قبل از ایجاد این تاپیک، من به همون نحوی که آقای مدیر توصیه کردند، برخورد کرده بودم (به پست 22 مراجعه شود). یکی هم راجع به اینکه اینجا اصلا صحبت غرور در میان نیست. که این هم در پست اولم اشاره کرده بودم. به همین خاطر خطاب به ایشون نوشتم که با همه مطالبی که عنوان کردند، کاملا موافقم.
راجع به اینکه هزینه ای برای بازی با کلمات شده، من باز متوجه نشدم این برداشت رو برچه اساسی داشتید. اینکه من مطلبی رو اون هم به طنز اینجا بنویسم ربطی به این نداره که چقدر ذهنم درگیر موضوعی شده. همونطور که گفتم این مسائل برام بی اهمیت هستند، چون حقیقت چیزی نیست که براساس یه حرف نتیجه گیری بشه و مجموعه ی من و عملکردم و همینطور رویکردم نسبت به اون فرد، نظراتم رو به نمایش میگذاره.
باز هم از همه ممنونم.http://smileys.smileycentral.com/cat/16/16_14_23.gif
سلام میشل عزیز
ببخشید من فرصت نکردم بیام
خطای شناختی، خطای برچسب زدن بود بولدش این بود در پست اول.
:72:
خانم میشل جواب سوالمو ندادی؟! قبول دارین برای جواب مثبت گرفتن از یه دختری مثل میشل همین نشونه های کم هم کافیه؟! یه سوال دیگه هم یعنی اگه یه پسر متوجه بشه شما دوسش داری یا اینجوری فکر کنه و بعدش به روی شما بیاره ممکنه کلا قیدشو بزنی؟؟
سلام میشل عزیز.عجب تاپیک شلوغی شدها!!
خیلی ازخوندن تاپیکت لذت بردم چون منویاداتفاقی که واسه خودم افتادمیندازه واسه من همین موضوع پیش اومدبااین تفاوت که من دوبارجواب منفی دادم.آخرهم به ازدواجم ختم شد.شماحق داریدکه جواب منفی بدیدامابه قول خواهرتون بایدطوری بگید که احترام طرف هم حفظ بشه.باراول به واسطه خواهرش بودکه من خیلی راحت بهش گفتم که نه.دلیلم این بودکه من1سالو4ماه ازش بزرگتربودم.بعداز6ماه خودش باهام تماس گرفت البته اس دادومن خیلی محترمانه بهش گفتم جوابم همونیه که به خواهرتون گفتم وتغییری نمیکنه.ازش خواهش کردم که دیگه تماس نگیره.وقتی به یه مردمیگی دیگه تماس نگیره اونم توی این موضوع پس مطمئن باش دیگه هیچوقت اینکارونمیکنه.به خاطرغرورش!امامن ذهنم خیلی درگیرشدوکم کم بهش احساس پیداکردم وواسمخیلی حس عجیبی بود.خلاصه بعداز5ماه من خیلی اشتباهی به جای شماره دوستم به شماره اون زنگزدم(به اسم دوستم ذخیره کردم) ازش عذرخواهی کردم که اشتباه شد.انگارمنتظریه تماس ازمن بودچون دوباره خیلی محترمانه تروقشنگتردرخواستش روگفت.ازهم خواست که یهوجواب ندم وفکرکنم.منم قبول کردم که روی این موضوع بیشترفکرکنم خیلی خوشحال شدوامیدوار.
فکرمیکنم اون آقاهم الان به پاسخ مثبت شماخیلی امیدواره چون اینومیدونم وتجربه کردم.پس اگه نظرت مثبت هست بایدبهش بگی اگه هم منفی که هرچه زودتربایدبهش خبربدی
خانم میشل یه چیزی رو اجازه بدین در نهایت احترام و برادرانه بهتون بگم. من از فحوای کلام و لپ حرفهای شما اینطور برداست کردم که شما خیلی ماشینی و خشک با موضوع ازدواج و رابطه با همسر آینده چه قبل و چه بعد از ازدواج برخورد می کنید. این رو بدونید که کمتر پسری جذب این نوع شخصیت می شه. یعنی یه پسری که عاشق شما باشه اگر بیاد اینجا این حرفهای شما رو بخونه درصد علاقه اش خیلی پایین میاد. شما یه چیزی رو در نظر نمی گیرید و اون اینه که انگیزه ی اصلی مردها برای ازدواج مخصوصاً در شرایط کنونی با تقبل این همه هزینه و مسئولیت و دردسر رسیدن به یک رابطه ی شیرین عاطفیه. اصلاً مرد جذب خانمی می شه که مهربون و عاطفی و احساساتی باشه. نوع حرفهای شما مثلاً صحبت از سیستم که می کنید به ذهن آدم اینطور میاره که ازدواج رو هم مثل فیزیک و شیمی می بینید. یعنی در چارچوب های قانونمند و خشک و مشخص و منظم و قابل پیش بینی و قابل محاسبه. این نوع شخصیت ها مرد رو جذب نمی کنه. من اتفاقاً تایید می کنم این کارتون رو که به اون آقا اس ام اس دادید. لا اقل این کار با نوع بیانتون در اینجا به طور مثبتی متفاوت بود. شما باید بدونید که دختر هم اگر به قول اصطلاح فیزیکیش بخواد ازدواج پذیر باشه یا قابلیت ازدواج رو داشته باشه لطافت و احساسات گرم و عمیق داشتن و توانایی عاشق شدن یک مشخصه ی و یک صفت لازم برای اون دختره. یک زن زیبای بی عاطفه خیلی کمتر از یک زن با چهره ی متوسط ولی احساسات بالا می تونه یک مرد رو جذب کنه.
من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم که ما آدم ها قبل از اینکه ببینیم از چی در دیگران خوشمون میاد باید بررسی کنیم آیا با این انتظاراتمون خودمون دارای ویژگی هایی هستیم که دیگران رو جذب کنیم و نگه داریم؟ البته تو این قسمت منظورم به شما نیست کلی عرض می کنم. همه ی ما لیست بلند بالایی داریم از اینکه در دیگران یا بطور مثال در همسر آینده دنبال چه ویژگی هایی هستیم اما خیلی کم پیش میاد که از بین ما کسی دنبال تهیه ی یک لیست از ویژگی های مثبتی باشه که دیگران رو جذب می کنه و سعی کنه هر چه بیشتر اون ویژگی ها رو بدست بیاره. البته من می دونم سطح عاطفی بودن آدمها با هم فرق داره. مثل خیلی دیگر تفاوت های بین آدم ها. ولی اگر یک خانم انتظار داشته باشه که یک پسر برای رسیدن بهش غروری نداشته باشه باید به اون پسر یک انگیزه بده برای نادیده گرفتن غرورش و اون انگیزه چیزی نیست جز نشون دادن ویژگی های عاطفی و احساسی خودش. البته نه اینکه بخواد قبل از شناخت علاقه نشون بده. بلکه لااقل از اون حالت خیلی خشک و بی انعطاف رو نداشته باشه. ازدواج قبل از هر چیزی برای به دست آوردن عشق و محبته. اصلاً در دنیای امروز ویژگی اصلی ازدواج همین بدست آوردن محبت و عشقه و خیلی از دلیل های دیگری که مردم به خاطرش در قدیم ازدواج می کردند به مرور زمان و تغییر نوع زندگی ها از بین رفته. خیلی از روانشناس ها می گن اصلاً اگر بین شما و کسی که قراره باهاش ازدواج کنید علاقه و کشش عمیق نباشه اصلاً لزومی نداره ازدواج کنید در زندگیتون. یعنی ازدواج نکردن خیلی بهتر از ازدواج بدون علاقه یا با علاقه ی کمه. کسانی که ازدواج کردند می تونن بیان نظر بدن و این حرف رو رد کنند یا تایید کنند.
ازدواج دیگه مثل قدیم به عنوان یک وظیفه و یک مسیر قطعی که از قبل برای هر فردی تعیین شده نیست. ازدواج های امروزی فقط برای بهتر شدن حال ما در آینده نسبت به حال هم اکنون ماست. ببخشید قسمت دوم حرفهام کلی بود و خطاب مستقیم به شما نداشت خانم میشل.