-
دوستان من هر روز به تاپیکم سر میزنم تا شاید راهنمائی از دوستان همدردی دریافت کنم
متاسفانه یا خوشبختانه من دارم به موعد رفتن به خونه بختم نزدیک میشم و این در حالیه که همسرم هیچگونه حرکتی در مورد عروسی انجام ندادن
لطفاً راهنمائیم کنید... چطور میتونم راضی اش کنم؟
مرسی
-
تقصیر خودته که از اول قانع بودی...!!!
ببخشیدا ولی من به این حقیقت رسیدم که دختر هرچی پر خرج تر پر ارج تر...!!!! من نمیگم قانع نباش... ولی هر چیزی حدی داره... گاهی وقتا یه چیزایی رو خودمون به شوهرامون یاد میدیم که دیگه نمیتونیم درستش کنیم
خودت از اول چیزی نخواستی اونوقت انتظار داری الان قبول کنه؟؟! مشخصه دختر خوب و ساده ای هستی...
یه اشتباهی داشتی این بود که مسئله رو با خانوادش درمیون گذاشتی... دیگه این کارو نکن...
چندوقت دیگه قراره بری خونه بخت؟؟ ببینیم چقدر فرصت داریم
پست آخر خاله قزی رو بخون... حرفهای خوب و منطقی زده... این حرف هارو به شوهرت بگو...
بهش بگو تا آخر عمرم حسرت لباس عروس و عروسی به دلم میمونه... مظلوم نمایی کن... قدرت بیان و حرف هات خیلی مهمه... اگه میتونی یه نامه براش تنظیم کن... ما میتونیم توی تنظیم نامه کمکت کنیم...
-
سلام anita1 جان
من تمام این کارایی که شما گفتین رو انجام دادم به غیر از نامه که میدونم تاثیری نداره
من کلا یک ماه و نیم وقت دارم...
اوایل خیلی میگفتم این و میخام و اونو میخام که متاسفانه برخلاف اون چیزی که شما گفتی بیشتر موجب مشاجره و نرسیدن من به مقصود میشد تا اینکه مجبور شدم به ساز ایشون باشم
در مورد عروسی هم همین روش رو در پیش گرفتم که بازم بدتر شد ولی بهتر نشد
واقعا نمیدونم چکار باید بکنم؟؟؟؟؟؟؟
-
چه زمان هایی و چطوری خواسته ات رو بیان کردی و برات انجام داده باشه؟
چند مثال بزن
-
درود بانو هم آوا
مسئله اینو شوهر شما خسیس نیست ولی نظرش اینه پول الکیه.وقتی نمیتونی چیزی رو تغییر بدی پس بپذیرش.
قرار شد بجای عروسی چیکار کنین در این مورد به توافق رسیدین؟
-
سلام دوستان
anita1 عزیزم
من در زمانهایی خواسته ام رو مطرح میکردم که رابطه بین مون خیلی خوب بود و زمان مناسب برای طرح خواسته ام رو به خوبی میدونم چون شناخت خوبی از روحیه ایشون دارم ولی بازهم ایشون در هرشرایطی و به هر صورتی که مطرح میکردم واکنش ثابتی داشتن
و khaleghezey جان
من با حرف شما موافقم چون کم کم بهم ثابت شد که ایشون خسیس نیست و قدر پولش رو میدونه و نمیخاد اینطور هدرش بده چون حامی نداره که بتونه از نظر مالی ساپورتش کنه
اما منم نخواستم که عروسی آنچنانی بگیره و میخام فقط یه جشن کوچیک بگیره
مسئله منم همینه که حتی راجع به جایگزینی برای عروسی هم ایشون برنامه ای نداره یعنی فکر میکنم نمیخاد حتی چیزی رو جایگزین عروسی بکنه
حالا چیکار کنم؟
-
اولا اینو واسه خودت جاش بنداز که امکان داره عروسی نگیرین خوب این از این.
قرار نیست دست از تلاش بکشی بزار یه اصل مهم توی فروش محصول رو بهت بگم زندگی مشترک هم همینه الان میگه نه چند روز بعد با مهربانی بیشتر بگو باز گفت نه چند وقت بعدش توی یه موقعیت بهتر با مهربانی و عشق بیشتر بگو و اینکار رو بارها و بارها ادامه بده.
به یکی از بزگترین بازاریاب های تلفنی گفتن تو کی ناامید میشی از اینکه طرف مقابلت ازت جنس نمیخره گفتش
تا وقتی که یا من بمیرم یا اون بمیره :104:
اینه قانون پیروز شدن بر مشکلات :72: پس ادامه بده فقط چاشنی محبت و عشق رو بیشتر کن یکمم بقول بانو میشل براش (میو میو کن مثل یه پیشی)سریال پژمان رو دیدی چقدی خودش رو براش لوس میکرد دیگه اونقدم نه ولی یکم کمتر برو ببینم چیکار میکنی از رو نباید بری :227:
-
دوستان لطفا راهنمائیم کند من دیگه وقت آنچنانی ندارم....:54:
-
بانو هم آوا
همینی که هست قبول کن.ولی بلاخره انصافا من یکی متوجه نشدم اصلا چی به چی شد؟عروسی نمیخواین اصلا بگیرین حتی یه جشن کوچیک؟اینکه با جشن خیلی کوچیک فقط دوتا خانواده یا اینکه شما برین یه آرایشی کنین و عکس بگیرین چرا مخالفه من توش موندم؟
قرار شد چیکار کنین بجای عروسی این مشخص شد بلاخره؟
-
سلام بر دوست خوبم khaleghezey
مثل همیشه خیلی آروم و صبور مطالب رو میخونید و پارت به پارت حلاجی میکنید
باید بگم که منم واقعا نمیدونم شوهرم چیکار میخواد بکنه!!!! یه بار میره تالار قیمت میکنه - یه بار میگه هزینه اش زیاده فقط بریم عکس بندازیم - یه بار میگه بریم ترکیه و بیایم- یه بار دیگه میگه خب هزینه ترکیه زیاده اگه قراره خرج کنم عروسی میگیرم که توام ارزو به دل نمونی - یه بار میگه پول ندارم هیچکار نمیخوام انجام بدم
من دقیقا به یه همچین شخصیتی باید چه عکس العملی نشون بدم؟؟؟؟!!!!:43: