خودکشي براي افسردگي در رابطه

سلام سنا جان
تو تنها نیستی خیلیا هستن که مثل تو هستن منم تا چند ماه پیش مثل تو بودم
با اینکه تو خانواده ای بزرگ شدم که چیزی کم ندارم اما اعتماد به نفس پایینی داشتم .
یه مشاور یا روانپزشک خوب میتونه خیلی بهت کمک کنه .
بشین فک کن با خودت هدفت از زندگیت چیه چه برنامه ای داری و هر چیزی که مانعش میشه رو از سر راهت برداری و بهش توجه نکنی.
منم مثل تو محبت رو تو وجود یکی دیگه جستجو میکردم در صورتی که همه چیزو اول باید تو وجود خودت دنبالش بگردی بعدش خواه نا خواه اون آدمی که لیاقتت رو داره وارد زندگیت میشه .

حتما یه روانپزشک خوب پیدا کن که با توجه به مشکلت بهت دارو بده و از خوردنش نترس چون خیلی موثره
هیچوقت امیدتو از دست نده
شما الان 27 سال سنته خودت باید به فکر خودت باشی
به قول دکتر هلاکویی همه ی ادما تا 18 سالگی تو فضای خوبی بزرگ نشدن چون هیچ خوانواده ای نمیتونه بچه هاش رو کامل بار بیاره ازون سن به بعد خودت باید ضعف هاتو جبران کنی اگه فک میکنی خونوادت اعتماد به نفس پایینی بهت میدن جلوی این مشکل وایسا دیگه تو سنی نیستی که رفتار خونوادتو توجیه کنی واسه مشکلاتت
هیچ خونواده ای نتونسته فرزندشو به طور کامل درست تربیت کنه.

آقا احسان بر خلاف نظر شما نوپوی عزیز به مورد خیلی خوبی اشاره کردن درست متوجه منظورشون نشدی
برای بالا بردن اعتماد به نفس باید یک سری قانون هایی واسه خودت بذاری و باید نباید هایی رو ایجاد کنی و به هیچ کس اجازه ندی اونارو از بین ببره ...
برای خودت قانون بذار و به هیچ وجه ازون قوانینت خارج نشو و به دیگران هم اجازه ی بهم زدنشون رو نده...

با توصیفاتی که کردی سنا جان موقعیت خوبی از لحاظ خوانوادگی داری خیلی از آدما هستن که این چیزارو میفهمن و چون خودشون این کمبود رو دارن از روی حسادت فقط درصدد پایین بردن اعتماد به نفست بر میان ، اونارو بشناس و از زندگیت خارجشون کن یا اینکه بهشون اهمیت نده بعد از یه مدتی میبینی که برای داشتنت التماستو میکنن
و اونزمان خودت برای زندگیت تصمیم میگیری که چه کسی وارد حریمت بشه.

سلام از همتون ممنونم که بفکرم بودین راهنماییم کردین بخدا رفتم چندین مشاور رفتم یکیشون که بدتر میزد تو مغزم میگقت تقصیره تو مشکل از توه!!! همشون کلی ازم پول میگرفتن 30 مین 70 تومن از میگرفت....بدتر شدم حرفاش بدتر ازارم میداد.....یکیشون رفتم روانپزشک بود واسه پول همش مینداختش وقت مشاوره بعدی برام فقط قرص مینوشت بابا من بیماره روانی نیستم که قرص مینویسی کلی ارام بخش و ضد افسردگی و اینا .....میگفت مشکل از اون نیست اون ی مرد شاید خیلی چیزا براش جذاب باشه......ی دیگه رفتم کلی ازم تست گرفت کلی پول بهم گفت افسرده ای گفتم خسته نباشی اینو خودمم میدونستم!!!هیچ کدوم نتونستن راهنماییم کنن کمکم کنن اعتماد به نفس بدن بهم برگردونم!!!فقط پول مهم بود براشون!!! دلم میخواد قوی باشم دلم میخواد کسی باشم که همین اقا واسه داشتنم تلاش کنه نه اینکه من؟؟!!!!!!!!!!!!بهم بگید ازتون خواهش میکنم!!!!کمکم کنید!!!!!!!!! تو سایت دیدم میگن هیپنوتیزمم واسه اعتماد به نفس خوبه ایا؟؟؟درسته؟؟؟؟؟ برم؟؟؟؟؟امتحان کنم؟؟؟؟؟؟

سلام سنا خانم
من بعد از مدتها دوباره به سايت همدردي سري زدم و تاپيك شما رو كامل خوندم دوستان همه راهنمايي هاي خوبي ارائه نمودند فهرست كردن نقاط ضعف و قوت كه قطعا همه ما ها داريم منتها تفاوت در نوعش هست .
من يه راهكار كلي به نظرم رسيد اوميد وارو مفيد واقع بشه
مشكل ماها اينه كه مي خوايم از فردا ديگه تغيير كنيم و نقاط ضعف مونو ديگه نداشته باشيم در صورتي كه خوب ميدونيم اينكار يك باره امكان پذير نيست بلكه يه پروسه زمانبري هست همانگونه كه بوجود اومدن اين نقاط ضعف هم يكباره نبوده است .
به نظر من جهت بر طرف كردن نقاط ضعف يك پروسه زماني تعريف كنيد و سعي كنيد به برنامه ريزيتان مقيد باشد .

من شنیدم اون اقا با کسی اشنا شده دوست شده میخوام خودمو بکشم دیگه هیچی واسه از دست دادن ندارم!!!!!چرا زندگی من اینجور شد؟؟چرا هر کی و میخوام منو دوست نداره؟؟؟چرا از من بدش میاد؟؟؟؟؟من جز خوبی براش کناری نکردم!!!چرا خدا همیشه نمیگه خوبی کنید؟؟؟ چرا همیشه ادمای عوضی برندن pooh راست میگه خدا دروغه وعده هاش دروغه من چندین ساله به هیچ دعایی اعتقاد ندارم در مورد هر چی دعا کنی خدا از قصد اونو ازت میگیره منم دیگه هیچوقت دعا نمیکنم مگه بالاتر سیاهی رنگی هست!!!!فقط ادمارو اورده این دنیا عذابشون بده.....فقط!!!اومدم ازتون خدافظی کنم دیگه زندگی برام معنایی نداره خیلی دوسش داشتم همش منو حریص تر میکرد با رفتاراش..... منو دیونه کرد اخرش!!!!!!خدا ذلیلش کنه......

سنا؟؟؟؟؟
کجا؟؟؟؟

ولش کن. به درک. لیاقت تو رو نداشته.

من هم اگه چیزی میگم فقط چون میریزم به هم میگم.

وگرنه منم اولاش از خدا شاکی بودم که چرا علی رو ازم گرفته . ولی بعد که رفتارای علی رو دیدم فهمیدم لیاقت یه تار موی منو هم نداشته.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sana184

من شنیدم اون اقا با کسی اشنا شده دوست شده میخوام خودمو بکشم دیگه هیچی واسه از دست دادن ندارم!!!!!چرا زندگی من اینجور شد؟؟

وقتی این روانشناسها و مشاورها و همون خدایی که بالا سر همه ماست میگه دوستی با نامحرم نداشته باشید برای همینه که تو این رابطه های احمقانه خودمان را تلف نکنیم و آرامش داشته باشیم

چرا هر کی و میخوام منو دوست نداره؟؟؟چرا از من بدش میاد؟؟؟؟؟من جز خوبی براش کناری نکردم!!!

چون رسم دنیا اینه

قرار نیست هر کسی را من دوست دارم اون هم دوستم داشته باشه! (من هم از خیلی ها خوشم اومده اما حتی طرف حاضر نشده نگاهم کنه! حالا باید چیکار کنم خودم را بکشم که من را نپسندیده و کشته و مرده ام نشده؟! نه این نشد یکی دیگه تنها دختر یا پسر روی زمین که نیست تازه مگه زندگی همه اش ازدواجه یعنی کسی اگه ازدواج نکنه باید خودش را بکشه؟! برو تا همین سایت بخون که چقدر زن متاهل هستند که به اخر خط رسیدند بعد از رسیدن به عشقشون و ازدواج !

http://www.hamdardi.net/forum17.html


چرا خدا همیشه نمیگه خوبی کنید؟؟؟ چرا همیشه ادمای عوضی برندن pooh راست میگه خدا دروغه وعده هاش دروغه من چندین ساله به هیچ دعایی اعتقاد ندارم در مورد هر چی دعا کنی خدا از قصد اونو ازت میگیره منم دیگه هیچوقت دعا نمیکنم مگه بالاتر سیاهی رنگی هست!!!!فقط ادمارو اورده این دنیا عذابشون بده.....فقط!!!
اومدم ازتون خدافظی کنم دیگه زندگی برام معنایی نداره خیلی دوسش داشتم همش منو حریص تر میکرد با رفتاراش..... منو دیونه کرد اخرش!!!!!!خدا ذلیلش کنه......

---

شما اگر اهل گوش کردن به حرف خدا بودی که خودت را تو این هچل نمی انداختی!

درباره دعا هم :
آخه قرار نیست با دعا کردن معجزه بشه قرار نیست ما ساختمان زندگیمون را غیر اصولی و سست و در حال ریزش بسازیم بعد بگیم دعا میخونم ساختمان نریزه!

ببین اگر طرفت اینقدر عوضیه که تو را اینجوری بازی داده بعد تو بخاطر همچین نرسیدن به همچین کسی میخواهی خودت را بکشی؟!

بعد فکر اون پدر و مادر پیرت را کردی که به جای اینکه عروسی ات را ببینند و نوه شان را ببینند باید هر پنج شنبه بیاند بالای مزارت اشک بریزند!


فکر میکنی برای اون پسر اصلا بودن و نبودن تو مهمه؟! نباشی خیالش راحتره!

اقا احسان من نگفتم هر دعایی مستجاب بشه من هر دعایی کردم نشده چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی هیچی خوب نبود یعنی هیچکی به صلاحه من نبود؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟داغونم کرده.......منو همیشه تشنه حریص نگه داشته.....با عوضی بازیهاش با دختر بازیاش همش منو داغون کرده بود همش باید میترسیدم نکنه با کسی باشه....این به من نمیگه خوشم نمیاد این کلی برام لاو میترکونه یعد از اون ور با کسه دیگه.......بهم اسمس میده تا 2 روز خبری ازم نشه سریع اس میده کجایی؟؟؟ولی.......بهم میگه تو روانی هستی تو شکاکی.....بعضی وقتا میگه من نمیتونم زنم اینجوری باشه....تورو خدا بگید چیکار کنم اون به پای من بیوفته؟؟؟؟؟اون بفهمه من براش چی بودم من چیکارا کردم براش!!!!! pooh عزیز نه تو راس میگفتی خدا منو دوست نداره یاعث عذابه پدر مادرم شدم همه از من بخاطره کارام بدشون میاد همه سرزنشم نمیکنن هیچکی درکم نمیکنه نمیفهمه دسته خودم نیست همه بهم چقدر بچه ای تو چرا بزرگ نشدی!!!!!من باعثه ناراحتی همم بهتره دیگه نباشم!!!پدر مادرمم تا چند مدت ناراحت میشن بعد سادشون میره!!میگین واسه اون پسره اگه اون براش مهمم نباشه من دیگه هیچ امیدی ندارن همه مثل همین میان عذابم میدن و میرن دیگه بودنم چه فرقی میکنه...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sana184

اقا احسان من نگفتم هر دعایی مستجاب بشه من هر دعایی کردم نشده چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی هیچی خوب نبود یعنی هیچکی به صلاحه من نبود؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟داغونم کرده.......منو همیشه تشنه حریص نگه داشته.....با عوضی بازیهاش با دختر بازیاش همش منو داغون کرده بود همش باید میترسیدم نکنه با کسی باشه....این به من نمیگه خوشم نمیاد این کلی برام لاو میترکونه یعد از اون ور با کسه دیگه.......بهم اسمس میده تا 2 روز خبری ازم نشه سریع اس میده کجایی؟؟؟ولی.......بهم میگه تو روانی هستی تو شکاکی.....بعضی وقتا میگه من نمیتونم زنم اینجوری باشه....تورو خدا بگید چیکار کنم اون به پای من بیوفته؟؟؟؟؟اون بفهمه من براش چی بودم من چیکارا کردم براش!!!!! pooh عزیز نه تو راس میگفتی خدا منو دوست نداره یاعث عذابه پدر مادرم شدم همه از من بخاطره کارام بدشون میاد همه سرزنشم نمیکنن هیچکی درکم نمیکنه نمیفهمه دسته خودم نیست همه بهم چقدر بچه ای تو چرا بزرگ نشدی!!!!!من باعثه ناراحتی همم بهتره دیگه نباشم!!!پدر مادرمم تا چند مدت ناراحت میشن بعد سادشون میره!!میگین واسه اون پسره اگه اون براش مهمم نباشه من دیگه هیچ امیدی ندارن همه مثل همین میان عذابم میدن و میرن دیگه بودنم چه فرقی میکنه...

---

شما چه اصراری داری که با این عوضی دخترباز ازدواج کنی؟!
بعد هر وقت که از خونه ات میره بیرون استرس داشته باشی که نکنه الان با یکی دیگه نباشه و به جای کار و خرید سر از رختخواب درنیاره!

شما تو این رابطه داری خودت را کوچک میکنی و بعد منتظری اون به پایت بیفته!

ارزش برای خودت بعنوان یک زن و یک انسان قائل شو و رابطه ات را باهاش قطع کن و اگر تمام فامیلشان به پایت افتادند حاضر به ازدواج با همچین آشغالی نشو که ازدواج با ایشون اول مشکلاتته و باید مرتب خبرش را از بقیه بگیری که الان با کیه؟! (آدمی که تنوع طلب باشه نمیتونه به همسرش قانع باشه!)

من نمیتونم جلوی خودکشیت را بگیرم اما مسخره است که به خاطر ازدواج نکردن با همچین ادم فاسدی میخواهی خودت را بکشی!

ضمناً در همه ادیان خودکشی گناه کبیره است و وعده عذاب دائمی داده شده! اونجا هم عذابش واقعاً عذابه و هم دائمی اش واقعاً دائمیه!

به خودت رحم کن!

سنا
اینو شنیدی که برای کسی بمیر که برات تب کنه؟

من درکت میکنم سنا.
کاملا میفهممت.
ولی درد تو بدن یا نبودن اون فرد نیست.
درد تو بودن یا نبودن هیچ کس دیگه ای هم نیست.

این درد ناله ی روحته که میگه سنا یکم برای خودت ارزش قائل باشه.


سنا، من درکت میکنم خواهر خوبم. میفهمم.
ولی تو اشتباه منو نکن.
من چند بار به پسرخالم گفتم برگرد و تحقیر کرد. و ضربه دیدم. تو این کارو نکن. التماس نکن سنا. تو اشتباه منو نکن.

میدونی سنا...
من به این اعتقاد دارم که تا مظلومی نباشه ظالمی نخواهد بود.

سنا من به این هم اعتقاد دارم که هم ظلم بده هم ظلم پذیری بده.

من به اینا توی همین رنج های خودم پی بردم.
سنا من خودم بدون اینکه بدونم فرصت برای علی فراهم میکردم که بهم ظلم کنه. من ظلم پذیر بودم سنا.

سنا...
یه نفر یه بار یه حرفی زد که خیلی منو تکون داد.
بهم گفت :"دنیا جای آدم های ضعیف نیست. چه در وادی کفرش چه در وادی ایمانش"

سنا خوشبختی من، خوشبختی تو در دست کسی دیگه نیست.
حتی اگخ کسی باشه که بهت محبت کنه و همیشه هم تنهات نذاره، ارزشمندی من و تو به اندازه ارزشیه که برای خودمون قائلیم.

سنا، باور کن میفهممت. اصلا نمیخوام حرفامو با لحن سرزنش بخونی. نه سنا... دارم با مهربونی برات مینویسم. چون درکت میکنم. سنا دوای درد من و تو فقط عزت و ارزش قایل شدن برای خودمونه.

سنا یه بار به خودت بگو اصلا به درک. من میخوام بتونم حتی اگه تنهای تنها شدم و حتی اگه هیچ کسی بهم محبت نکرد، بتونم خوشبخت و راضی باشم.
واقعا بخواه اینطوری بشی.

- - - Updated - - -

سنا..
بیا یه کاری کن.
بیا اول خودت از تحقیر خودت دست بردار.
بیا خودت اول از پدر و ماردت تعریف کن. وقتی یه چیز خوب در اونها میبینی بیانش کن. خودت کسی رو تحقیر نکن. به دید عزت به افراد خانواده ات نگاه کن. خودت و خانوادت رو با دیگران مقایسه نکن.

سنا...
کارگاه رفتار جراتمندانه رو مطالعه کردی؟
اگه درست یادم باشه دوستان قبلا هم این کارگاه رو بهت معرفی کرده اند.

سنا...
بسه...
پا شو...
من و تو باید بزرگ بشیم.
باید یاد بگیریم از هر نظر روی پای خودمون بایستیم.

حتی در ارتباط با خدا....
من فمیدم باید توکل کرد نه اینکه کمک خواست...
میدونی منظورم چیه؟؟
منظورم اینه که بگی خدای خوبم من میخوام قوی شم. حالا ببین کی گفتم که قوی میشم. تو هم نگام کن. ببین بنده ات میخواد برات شاهکار کنه.قول و قرارم باشه با خودت. دیگه کاری به نظر دیگران ندارم. حالا که این قولو به تو دادم فقط هم نظر تو برام مهمه. فقط میخوام ببینی و شاهد باشی که تلاشمو میکنم. نمیدونم به نتیجه میرسم یا نه. اما من فقط برام مهمه بدونم تلاشمو کردی و تو هم وکیل و شاهد باش که تلاشمو کردم. همین.

سنا...
من نمیدونم این چیزایی که من در رابطه با خدا رسیده ام کفره یا نه.
ولی فکر میکنم توکل اینه.

بیا بلند شیم سنا..
منم میخوام همین کارو کنم.
بیا حداقل بعدا جلو خودمون شرمنده نباشیم که تلاش نکردیدم. بیا حداقل خیالمون راحت باشه اگه تو دنیا همه بهمون بدی کردن ما به خودمون بدی نکردیم و راهی رو که فکر میکردیم درسته رفتیم و تلاشمونو کردیم.

سلام حرفاتون خیلی ارومم میکنه ازتون ممنونم!! Pooh میخوام درست بشم میخوام دیگه سنای سابق نباشم میخوام محکم باشم میخوام ی رابطه خوب داشته باشم اقا احسان من نمیخوام اون برگرده باهاش ازدواج کنم فقط میخوام بفهمه من چی بودم براش چیکار کردم قدر مو بدونه فقط همین .....میشه ازتون خواهش کنم تنهام نزارید تو این زمان کنارم باشید فقط حرفای شماست که منو اروم میکنه.... دلم بخدا برای مامان بابام میسوزه.....خیلی نگرانمن ولی من اصلا بهشون توجهی ندارم.....اون اقا منو رسما دیونه کرد همش منو به شک مینداخت یعنی شاید از قصدش نبود کارای خودش بود ولی همش من میدیدم با همه در ارتباطه بیشتره کاراش میمود جلو چشمم .....به این دلیل منو مریض کرد دوسش داشتم دلم نمیخواست ماله همه باشه دلم میخواست درست شه میگفت تو ادم و کنترل میکنی گفتم دوست دارم گفت اگه دپست داشتن اینه من غلط کنم بزارم کسی منو دوست داشته باشه یعنی میخواست ازاد باشه.....سعی کردم بهش محبت کنم طرفه کسه دیگه نره ولی میرفت و میگفت من احساسی به اونا ندارم.....pooh عزیز باشه بیا از اون شروع کنیم بیا باهم ی زندگی خوبو که لیاقتمونه بسازیم من خیلی ناامیدم ولی نمیدونم ایا میتونم!!!!!زندگی من این چند ساله پر از اتفاقای بد بوده نمیدونم به نظرت خدا احتمال داره منم دوست داشته باشه اتفاقای خوب برام بیوفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تورو خدا ی مدت تنهام نزار امروز کلی ازش خاطره اسمس داشتم همه رو حذف بیرون ریختم!!! تنهام نزار بیا باهم به هم کمک کنیم ی راه خوب ی زندگی که مستحقمونه بسازیم