kmr عزیز من با خیلیا مشورت کردم حتی مشاور.گفتن صبر کن تا اون بیاد دنبالت..به خاطر توهینایی که به پدرتو خودت کرده..نشستن گفتن ما که از خدامون بود بره.خوب شد رفت..سلیقه نداشت که خوب شد اسبابشو برد..قبرستون بره این خونه{خونه منو شوهرم که الان اونا رفتن اونجا} خیلی ناراحتم..میدونم شوهرم دوست داره بیاد دنبالم ولی خانوادش نمیذارن..دلم واسش تنگ شده خیلی..چه جوری دلشون میاد زندگی بچشونو نابود کنن سر حرص و لجبازی خودشون؟