سلام
بیشتر بحث ها به نظرم یک کار تحقیقاتی بود تا یک مشاوره روانشناسی.
دوست عزیز، شما افسردگی ندارید، مقدار زیادی اطلاعات کسب کرده اید که اگر اینها رو کنار هم بذاریم شاید در خوشبینانه ترین حالت، به این نتیجه ختم بشه که همه انسانها بیمار روانی باشند!
شما افسردگی ندارید و چون علائمی که گفتید در تضاده با هم، پس در حال حاضر نمی شه شما رو راهنمایی کرد
مثلا جایی نوشتید :
خلاصه مطلب اینکه من 2سال هست کاملا در خلاء کامل بسر میبرم و توی این 2سال کمتر از 30بار نور خورشید مستقیم به صورتم خورده
ولی شما نشانه هایی از این خلا ندارید چون اگر داشتید حتی اینجا پست هم نمی گذاشتید و حالتون خیلی وخیم تر از این حرفها بود!
شما تا سال گذشته خرداد ماه به نزد اقوامتون در کرج و تهران هم می رفتید... پس موضوع دو سال و کمتر از 30 بار نور خورشید رو تجربه کردن به نظرتون اغراق آمیز نیست؟
چه بسا که اگر در این خلا بوده اید نزد هیچ روانپزشک یا روانشناسی هم نرفته اید! اما می بینیم که اینطور نیست و شما از آنها رضایتی هم ندارید
حالا هم این اغراق به نوعی نهادینه شده در شما و می تونه در سایر موارد هم شما را مجبور کنه که اغراق آمیز حرف بزنید
من نمی گم شما حالتون خوبه! اتفاقا به نظرم شما باید حتما به فکر خودتون باشید، و مشکلی که ازش رنج می برید رو شناسایی کنید... که البته فوبیا و افسردگی (بشکلی که مد نظر شماست) نیست
شما اگر مشکلی داشته باشی، علائم رو مجبور به ظهور می کنی! مثل اینکه کسی درماتیتیت پوستی نداشته باشه ولی اونقدر دستش رو بخوارونه که در نهایت سرخ و زخمی بشه! و بگه که این علامت عادی نیست!
بگذریم، اطلاعاتت رو بکناری بگذار! کتابهات رو ببند... گاردت رو کم کم باز کن! گاردت رو باز کن!!! بله همین گارد محکمی که مقابل خودت گرفتی رو می گم!
بگذار اگر هم مشکلی هست در علائم واقعی ظهور کنه و اون علائم رو مجبور به ظهور نکن...
با توکل به خدا، همه مشکلاتت حل می شن
پ.ن: از meinoush بابت یادآوری تاپیک شما سپاسگزارم