راهنمایی در خصوص مشکل در نامزدی(ادامه مبحث خواستگاری بی وفا)

من اهل اینکه هندونه الکی زیر بغل کسی بگذارم نیستم ولی اتفاقا نکات امید بخشی را هم در این پست اخیر آقای بی وفا دیدم که حاکی از این است که ایشون اشکالات را پذیرفته اند و تمرین را برای اعمال تغییرات آغاز کرده و آمادگی کسب آگاهی بیشتر را هم دارند مثل این:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی وفا

مرسی تمنا خانوم

وارنا خانوم سپاس

من باید برخوردم چطور باشه مطمئنا اون هارو به زنم ترجیح نخواهم داد خودشم این رو احساس خواهد کرد ولی من باید برخوردم چطور باشه ؟؟؟

---

پس ابتدا اون دست قشنگه رو بزنیم براشون تا بعد به بقیه نوشتار بپردازیم :104::104::104:


ضمن تایید صحبتهای مدیر گرامی و نیز سیمین دخت عزیز که باید قبل از ازدواج این نوع رفتار را برای طرف مقابل روشن کرد و به اون خانوم فرصت شناخت و انتخاب داد، معتقدم که اگر آقای بی وقا این مشکل رفتاری شان با خانمها را مورد بازبینی قرار ندهند در بسیاری از خواستگاری های دیگر هم با مشکل مواجه خواهند شد. دیدیم که تقریبا تمام خانمهایی که در این تاپیک شرکت کردند حتی در فضای مجازی هم تا این حد راحت بودن با خانمهای دیگر را برای همسرانشان نمی پسندند.

پس به نظرم لازم است به ایشون کمک شود که قبل از ازدواج یکسری از ایرادات رفتاری شان را بشناسند و به ایشان کمک شود که در جهت تغییر گام بردارند. درست است که تغییر بسیار مشکل است اما غیر ممکن نیست. و من علیرغم مقاومت ظاهری ایشان در پذیرش پستها، به نظرم میرسد که ایشان پتانسیل این کار را دارند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی وفا

اینا همش قبل ازدواج چیز بی خودیه در عمل باید دید به چه صورته

آقای بی وقای گرامی، اساسی ترین مشکلاتی که پس از ازدواج پیدا میشوند معمولا زوجین چشمه هایی از آنرا پیش از ازدواج در طرف مقابل دیده اند اما همین جمله شما را برای خودشان تکرار کرده اند. و به اشتباه امید داشته اند که پس از ازدواج اصلاح میشود. بنابر این الان که شما نامزد هستید زمان شناخت از روی دقت است و نباید به راحتی از روی مسائلی که برای شما در اولویت است گذشت.

یه چند بار می خوام تو مهمونی های خانوادگیم ببرمش و نحوه برخوردشو ببینم خودمم پس فردا مهمونم خونشون اون جا هم نحوه رفتار خانوادهاشون رو ببینم .ببینم کار میکنه خودش که میگه غذا درست می کنم اگه شد بگم پس فردا غذا رو خودش درست کنه ببینم چی میگه :311:

همانطور که قبلا گفتم، توی این آمد و رفت ها دقت نظر شما باید روی مسائلی باشد که برای شما حائز اهمیت بیشتری هستند. مثل اینکه ایشان اجتماعی هستند یا نه سر بزیر و گوشه گیر هستند. زیاد شوخی میکنند. شوخی هایشان پذیرفته است یا خیر. برخوردشان با جنس مخالف. ادبیاتشان در صحبت با دیگران. نوع رفتارشان و ابراز محبتشان به اعضای خانواده و...

به نظرم پخت و پز را میتوان راحت تر از بقیه مهارتها یاد گرفت. ولی اگر از نظر شما اولویت بالایی دارد، میتوان اینرا هم در نظر گرفت :-)

عصبانیتمو شکر خدا دارم تمرین می کنم با یاری دوستان دارم کنترلم می کنم ولی گاهی اوقات دست خودم نیست رک گو هم هستم طاقت انتقاد بی ارزش رو ندارم و ....

عصبانیت شما یک نمودی از احساسگرایی شماست. همانطور که قبلا من و دوستان دیگر اینجا نوشتیم، گرفتن تیزی احساسات و کنترل احساسات در هر دو جهت (خوش آمدنها و ناراحت شدنها) این موضوع را هم میتونه اصلاح کنه.

من الان با کسی قهر نیستم ولی می ترسم بیشتر حساس شه می دونم باید اعتماد سازی شه ولی بیچاره کارمندام نمی دونن از این ماجرا که ایشون حساسن و ممکنه بار ها و بارها یا زنگ بزنن یا اس ام اس بدن اونم جهت اطلاع یا تبریک من باید برخوردم چطور باشه مطمئنا اون هارو به زنم ترجیح نخواهم داد خودشم این رو احساس خواهد کرد ولی من باید برخوردم چطور باشه ؟؟؟

آقای بی وفای گرامی در باب برخورد با خانمهای شرکت، معمولا چه آقا چه خانوم همیشه یک پرده ای و یک فاصله ای باید در رابطه مدیران و کارمندان باشد. همینطور یک فاصله ای باید میان خانمها و آقایون در ارتباطات باشد. این فقط مختص ایران نیست. و من به وفور این فاصله را در روابط زن و مرد و نیز کارمند و مدیر در دنیای غرب هم دیده ام.

شما میتوانید به صورت غیر مستقیم و با کم کردن تدریجی شوخی کردن با خانمها و نیز رسمی تر کردن ادبیات گفتگو با آنها (همانطور که در این تاپیک دارید بدرستی تمرین میکنید) رابطه تان را با خانمهای شرکت، رسمی تر کنید.
اگر این موضوع را پذیرفته اید و علاقمند به این تغییر هستید و نیز علاقمند به حفظ نامزدتان برای ازدواج هستید، این تصمیم تان را به خانمتون اعلام کنید و خودتان با همت و پشتکار عملا در راستای عملیاتی کردن این تصمیم گامهای محکمی بر دارید.

---

براتون آرزوی موفقیت دارم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
بی وفا گرامی

قدردانی و قدر شناسی نقش بسیار مهمی در آرامش و خوشبختی آدمی دارد.
وقتی یک کاربری بدون اینکه شما را بشناسد و از روی نوعدوستی وقت و انرژی خودش را می گذارد و اتفاقا چنین جالب و غنی شما را راهنمایی می کنند ، شرط انصاف نیست. اینگونه خشن با او برخورد شود.
اگر قدردانی نمی کنید، اگر تشکر نمی کنید. حداقل اینست که سکوت کنید.

هیچ کس در تالار مدیون شما نیست. و بدهکار شما نیست. شما باید محترمانه برای کسانی که بدون چشمداشت وقتشون را برای شما می گذارند برخورد کنید.

---

مدیر عزیز سپاس

اخه من کاری به کارش نداشتم می دونم فروم عمومی هست و هر کی می تونه نظر بده ولی من برای مشکلم مزاحم دوستان شدم نه نصیحت می دونم چی میگی
برادر من ولی من ادمی نیستم که با هرکی بخوام خنده شوخی راه بیندازم شاید دوستان فکر می کنن من با هر ادمی که از راه میرسه زود پسر خاله میشم و یا اینکه با کارمندام میشینم جک میگم نه دوستان من چجوری بگم ادم خشک و نچسبی نیستم با کوچیکترم با بزرگترم به گرمی برخورد می کنم حالا اون بزرگتر می خواد از جنس مونث باشه یا مذکر و کوچکترا هم به همین صورت من خصلتم اینه
با کارمندام هم مثل یک دوست برخورد می کنم تا یک مدیر
درسته وقتی که عصبی میشم کسی نمی تونه بهم حرفی بزنه و کارمندام ازم می تررسن ولی در مواقع عادی خیلی باهاشون خوبم
و اون افرادی که میگم باهاشون خنده شوخی یا دستی رد و بدل می کنم چون از کوچکی باهاشون بودم و بزرگ شدم و خیلی به همیدیگر وابسته شدیم پس اون خانوم حق نداره بیاد حرفایی بزنه و با حرفاش بهم یاد بده که فرهنگ چیه خودم از 16 سالگی تو این اجتماع بزرگ شدم دیگه تموم فرهنگ و احترامات رو از بحرم
خیلی ازت ممنونم بخاطر پست کلیدیت چشم حتما انجامش میدم

تشکر

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط وارنا

سلام.در مورد سوالی که پرسیدین من یه بار جواب داده بودم .که مثلا برای تبریک توی شرکت تبریک رو اعلام کنید وشما که میگید شوخ هستید میتونید با زبان طنز به کارمندا اعلام کنید که:324: :دوستان وهمکاران گرامی !همونطور که میدونید من ازدواج کردم ومشغله هام دوبرابر شده پس وقت اس ام اس خوندنو اس ام اس دادن رو جز در موارد کاری ندارم ولطف بزرگی میکنید اگه با بنده همکاری کنید.واز اون طرف به خانمتون بگید که به همکارا اونجوری گفتیدوتاکید کنید شما توقع دارید از کسی که تحصیلکردست وفردا میخواد بره تو اجتماع که واقع بینانه تر با این مساله برخورد کنه.بالاخره اونم داره دندانپزشکی میخونه .بهش بگید یعنی میتونه مراجع مرد نداشته باشه وخوبه شما از کارش به این دلیل منعش کنید؟ .و وقتی پیش هم هستید اگر زنگ زدن گوشی رو بدید بهش تا اون صحبت کنه ومثلا بگه چند دقیقه دیگه تماس بگیرید الان وقت ندارن.یا وقتی خونه شماست یا شما خونشون هستید گوشیتونو بذارید جایی که اونم بتونه بهش دسترسی داشته باشه مثل روی میز و....مطمین باشید چند بار که اینکارو بکنید اون خودش بیخیال میشه.من امتحان کردم .نامزد منم همینکارو میکرد البته من بهش شک نداشتم ولی اون از اول خودش اینجوری بود وگوشیش در دسترس من بود.والان من اصلا توجهی نمیکنم.برای یه مناسبتم یه همکاراش بهش اس زد واون مناسبت رو با عقدمون رو تبریک گفت.نامزدمم واسه من خوندش .منم گفتم نمیخواد تو جوابشو بدی خودش میفهمه که تو الان ازدواج کردی وشرایطت تغییر کرده .اونم همینکارو کرد واون خانمم ناراحت نشد الانم اگر مساله کاری باشه اس میزنه ولی نامزدمم خیلی رسمی جوابشو میده.اگر منطقی باشه که قبول میکنه اگر نه ودیدید کلا روی نگاه عادی شما به خانمها وتلفن و...بازم در دراز مدت حساسه یهمقدار جای بررسی داره چون اختلالی هست بنام(اختلال هذیانی)یا(هذیان زناشویی) که کار روانشناسه که متوجه اون بشه.میگم چون شما مدت اشناییتون کمه نمیشه نظر قطعی داد حالا اینکارارو بکنید ببینید چی میشه.ولی یادتون باشه شما هم باید یه کم رسمی تر بشید ببینید شما از دختر عموها که هی میخندن بدتون میاد وچقدر حرص میخورید:97:.

---

مرسی وارنا خانوم

از جمله ای که گفتی فکر کنم منظورت اینه که خنده خنده حرفمو بزنم ولی نمی خوام روم با کارمندام باز بشه از یه جهاتی اگر فامیل هام به من اس ام اس میدادن که کمو بیش میدن عیبی نداره که خنده خنده بگم ولی کارمندام زیاد جالب نیست من باهاشون مثل یه دوست برخورد میکنم نه ادمی که باهاشون بشینم جک بگم ولی قرار نیست از این دوستی سوء استفاده ای صورت بگیره منم اگه ببینم به شدت برخورد می کنم


من احساس می کنم بازم در حد یک خرافات هستش من احساس می کنم حسادت می کنه به اون کسانی که پیش من کار می کنن و فکر می کنه چه خبره من با اونا چیکار می کنم من اینجوری پی بردم ولی قول میدم که اعتماد با تمام وجودش حس کنه
و از خصوصیات + کاملا منطقی برخورد میکنه درکم میکنه زیاد رو اعصابم نمی ره میدونم الان نمی شه فهمید ولی تا به امروز اینجوری پی بردم ولی مرسی از راهکارت حتما اینکارو انجام میدم وقتی که پیشش بودم


تشکر

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

تمنا جان به نظرم راهنمایی شما متناقض هستش. و از طرفی ایشون رو مصر تر میکنه که خانمش حساس است و عملکرد ایشان مشکلی ندارد. شما که خودت اصلا نمی پسندی حتی در محیط مجازی همسرت با خانمها به این نحو صحبت کند پس چطور خانوم آقای بی وفا را خییییلی حساس قضاوت میکنی؟

---

بی دل جان آخه من هم خودم یکم حساس هستم ، خدا رو شکر همسرم خیلی اعتماد من رو جلب کرده ، برای همین اون تکه نوشتم ما خانم ها اینیم دیگه .... دلمون میخواد همسرمون در تمام شرایط بهمون اثبات کنه که دوستمون داره . خانم بی وفا هم از همین دسته خانم هست .

در هر صورت شاید منظورم رو خوب بیان نکردم .

البته بد نیست بگم که حساسیت اکثرخانم ها گاهی مواقع به خاطر رفتار و صحبت های همسرامون زیاد میشه ، اگر اونا رعایت کنند و اعتماد خانمشون رو جلب کنند ، خانماشون حساسیتی نشون نمیدن .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

من اهل اینکه هندونه الکی زیر بغل کسی بگذارم نیستم ولی اتفاقا نکات امید بخشی را هم در این پست اخیر آقای بی وفا دیدم که حاکی از این است که ایشون اشکالات را پذیرفته اند و تمرین را برای اعمال تغییرات آغاز کرده و آمادگی کسب آگاهی بیشتر را هم دارند مثل این:




پس ابتدا اون دست قشنگه رو بزنیم براشون تا بعد به بقیه نوشتار بپردازیم :104::104::104:


ضمن تایید صحبتهای مدیر گرامی و نیز سیمین دخت عزیز که باید قبل از ازدواج این نوع رفتار را برای طرف مقابل روشن کرد و به اون خانوم فرصت شناخت و انتخاب داد، معتقدم که اگر آقای بی وقا این مشکل رفتاری شان با خانمها را مورد بازبینی قرار ندهند در بسیاری از خواستگاری های دیگر هم با مشکل مواجه خواهند شد. دیدیم که تقریبا تمام خانمهایی که در این تاپیک شرکت کردند حتی در فضای مجازی هم تا این حد راحت بودن با خانمهای دیگر را برای همسرانشان نمی پسندند.

پس به نظرم لازم است به ایشون کمک شود که قبل از ازدواج یکسری از ایرادات رفتاری شان را بشناسند و به ایشان کمک شود که در جهت تغییر گام بردارند. درست است که تغییر بسیار مشکل است اما غیر ممکن نیست. و من علیرغم مقاومت ظاهری ایشان در پذیرش پستها، به نظرم میرسد که ایشان پتانسیل این کار را دارند.




براتون آرزوی موفقیت دارم.

---

دوست عزیز اول تشکر

من باید بگم که من با هرکسی با هر زنی با هر دختری گرم و خوب برخورد می کنم صرفا جهت احترام ولی با طرف صمیمی نمی شم

اون افرادی که میگی همشون مثل خواهرای منن و نمی تونم باهاشون سرد برخورد کنم در مورد کارمندامم باهاشون گرم و مهربونم نه خشک و نه زیاد صمیمی اونا هم کاملا متشخصانه برخورد می کنن و منم به همینطور
من طبع گرمی دارم و نمی تونم شخصییتمو عوض کنم و بشم ادمی که سلام کردنشم بلد نیست و همش گوشه گیر و منزوی باشم

مطمئنا با خانواده همسرم به نسبت خانواده خودم اونقدر صمیمی نمی شم که بعدش مشکل ساز بشه

آقای بی وفا در مورد جوابتون به آقای مدیر:

برادر من! من اینهمه از شما تعریف کردم! سبیل گرو گذاشتم! تعریفهامو پس میگیرم ها! :54:

چرا اینقدر به جاده خاکی میزنید آخه؟

مگه نمیخواهید عصبانیتتون رو تعدیل کنید؟

خیلی خوب! الان بهترین فرصته برای تمرین اینکار. چطوری؟

هر پستی که (هر چند حاوی نکات مثبت و صحیح بود) دلتون رو زد یا از انتقاد کسی خوشتون نیومد، به جای اینکه سریعا پاسخ کوبنده ای بدهید یا اینکه بنشینید در وصف کمالات خودتون به تفصیل بنویسید که اون ادم متوجه خصلتهای خوب شما بشه،
از روش تاخیری استفاده کنید. یعنی ارسال جوابیه تان را به عقب بندازید. به خودتون بگید جواب این آدم رو چند ساعت دیگه یا فردا میدم.

تمرکزتون رو هم از روی اون احساستون به اون آدم بر دارید.

بعدش هم ما اگه توی این سایت به شما نصیحت نکینم پس چیکار کنیم؟

ما کارمون همینه که از روی نوشتار شما و ادبیات شما و لابلای حرفهایی که میزنید و داستانهایی که تعریف میکند و نیز برخوردتون با اعضای خود همین تالار، پی به زوایای شخصیت مراجع ببریم (در حد وسع این فضای مجازی) و اون رو برای مراجع روشن کنیم و کمک کنیم نقاط مثبت و ضعف خودش رو بشناسه و با ارائه راهکاری که میدهیم قصدمان این است که انشا الله بتونیم کمک کنیم تغییرات مثبتی را برای موفقیت در زندگی و تعاملاتش با دیگران تجربه کند.

سعه صدری که نسبت به پستهای اعضا در این تاپیک نشان میدهید، تمرین بسیار خوبی است برای مدیریت مشکل عصبانیت اتون. شما هم که مدیریت خوندید. پس بسم الله.

***و اما در مورد اصراری که بر درست بودن رابطه گرم با خانمها دارید و نیز اصراری که بر بی منظور بودنتون دارید عرض کنم که قبول! بابا همه ما دیگه دربست قبول کردیم که شما هیچ نیت شری ندارید و ذاتا هم آدم خونگرمی هستید. ولی لازمه که حد و حدود رابطه با خانمها رو مشخص کنید. بخصوص الان که در شرف ازدواج هم هستید و خانمتان هم این نوع برخوردهای شما را نمی پسندند.

اما اگر نمیتوانید بپذیرید که این رفتار شما اشکال دارد، و اگر مصرانه بر شکل رابطه تان با خانمهای نامحرم پا فشاری دارید، پس حتما حتما توصیه سیمین دخت و مدیر گرامی را لطفا اجرا کنید. یعنی اینکه در مقابل خانمتان با خانمهای شرکت همینطور که همیشه رفتار میکنید گرم خوش و بش داشته باشید و به خانمتون هم خیلی صریح بگید که من همینم که هستم و دست از این رفتارم قرار نیست بردارم.

پای بقیه ماجرا هم بایستید!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی دل

آقای بی وفا در مورد جوابتون به آقای مدیر:

برادر من! من اینهمه از شما تعریف کردم! سبیل گرو گذاشتم! تعریفهامو پس میگیرم ها! :54:

چرا اینقدر به جاده خاکی میزنید آخه؟

مگه نمیخواهید عصبانیتتون رو تعدیل کنید؟

خیلی خوب! الان بهترین فرصته برای تمرین اینکار. چطوری؟

هر پستی که (هر چند حاوی نکات مثبت و صحیح بود) دلتون رو زد یا از انتقاد کسی خوشتون نیومد، به جای اینکه سریعا پاسخ کوبنده ای بدهید یا اینکه بنشینید در وصف کمالات خودتون به تفصیل بنویسید که اون ادم متوجه خصلتهای خوب شما بشه،
از روش تاخیری استفاده کنید. یعنی ارسال جوابیه تان را به عقب بندازید. به خودتون بگید جواب این آدم رو چند ساعت دیگه یا فردا میدم.

تمرکزتون رو هم از روی اون احساستون به اون آدم بر دارید.

بعدش هم ما اگه توی این سایت به شما نصیحت نکینم پس چیکار کنیم؟

ما کارمون همینه که از روی نوشتار شما و ادبیات شما و لابلای حرفهایی که میزنید و داستانهایی که تعریف میکند و نیز برخوردتون با اعضای خود همین تالار، پی به زوایای شخصیت مراجع ببریم (در حد وسع این فضای مجازی) و اون رو برای مراجع روشن کنیم و کمک کنیم نقاط مثبت و ضعف خودش رو بشناسه و با ارائه راهکاری که میدهیم قصدمان این است که انشا الله بتونیم کمک کنیم تغییرات مثبتی را برای موفقیت در زندگی و تعاملاتش با دیگران تجربه کند.

سعه صدری که نسبت به پستهای اعضا در این تاپیک نشان میدهید، تمرین بسیار خوبی است برای مدیریت مشکل عصبانیت اتون. شما هم که مدیریت خوندید. پس بسم الله.

***و اما در مورد اصراری که بر درست بودن رابطه گرم با خانمها دارید و نیز اصراری که بر بی منظور بودنتون دارید عرض کنم که قبول! بابا همه ما دیگه دربست قبول کردیم که شما هیچ نیت شری ندارید و ذاتا هم آدم خونگرمی هستید. ولی لازمه که حد و حدود رابطه با خانمها رو مشخص کنید. بخصوص الان که در شرف ازدواج هم هستید و خانمتان هم این نوع برخوردهای شما را نمی پسندند.

اما اگر نمیتوانید بپذیرید که این رفتار شما اشکال دارد، و اگر مصرانه بر شکل رابطه تان با خانمهای نامحرم پا فشاری دارید، پس حتما حتما توصیه سیمین دخت و مدیر گرامی را لطفا اجرا کنید. یعنی اینکه در مقابل خانمتان با خانمهای شرکت همینطور که همیشه رفتار میکنید گرم خوش و بش داشته باشید و به خانمتون هم خیلی صریح بگید که من همینم که هستم و دست از این رفتارم قرار نیست بردارم.

پای بقیه ماجرا هم بایستید!

---

خواهر من ببخش مرغت 1 پا داره نه؟؟؟

من میگم با اون افراد خشک نیستم فکر می کنه با کارمندام روابط عاشقانه دارم میگم خشک نیستم و خوش برخوردم باهاشون

در مورد فامیل هام هم باید بگم نمی تونم زن منم باید درکم کنه و بدونه که قصدی و هدفی ندارم از این موضوع شاید بتونم کمش کنم ولی ترکش نمی تونم کنم

شاید بگی که اگه زنت بیاد این کارو کنه خوشت میاد درسته ؟
در جواب میگم ممکنه خوشم نیاد ولی هر چیزی در حد تعادلش خوبه ولی زن و مرد خیلی فرق می کنه خیلی پس هر کاری که من انجام میدم قرار نیست کس دیگه ای اونم زن من انجامش بده بازم نظریه من بوده می دونم به مزاج شما خوش نیومده ولی من به این دید نگاه می کنم تا دید شما


فقط بلدین نصیحت کنید فقط خشته ام کردین شما ها با این نظراتتون

دیگه پست نزارید تو تاپیک و مدیر جان ببندش یا قفلش کن


دوستان از گذاشتن پست خودداری کنید


از تموم دوستانی که کمک کردن هم عذر می خوام که وقتشون و گرفتم هم تشکر و قدر دانی می کنم

سلام

شرمنده که یکم گوش ندادم چون گفته بودین دیگه کسی پیام نزاره :303: آخه نمی شد نگم ساری ...

من کوچیکترم فقط خواستم بگم من از تاپیکهای قبلیتون خیلی مطلب یاد گرفتم اینکه شما همه مراحل را می نوشتین و دوستان نظراشونو می گفتن حتی به منم کمک کرد فهمیدم که واقعـــــــــا میشه از روی منطق تصمیم گرفت برای ازدواج و احساس و درگیر نکرد این برای من که تک تک روزاتونو که گذروندین و اینجا نوشتین بدون اینکه احساستون درگیر شه برام یه حقیقت عینی بود تا بیشتر این قانونو باور کنم ... بخاطرش ممنون.....مخصوصا چون دارای این ویژگی هایی که خودتون گفتید که خیلی تو اجتماع بودید و تو برخورداتون با همه رابطتتون گرمه دقیقا منم همینطوریم و حالا که شرایطتتون ایده آل شده تصمیم به ازدواج گرفتین پس محـــــــــــــــــــــــ ـــــال کسی که با این تیپ ویژگی ها هست و اونم از طریق خانواده به خواستگاری می رن نه خودشون تنها تصمیم بگیرن یا حتی قبلش بخوان خودشون انتخاب کنن و رابطه داشته باشن بعد رسمیش کنن و اون مدلی دارن همسرشونو انتخاب می کنن با توجه به اون ویژگی هایی که از خودتون گفتین غیر ممکنـــــــــــــــــــه کسی راجب نوع برخورداتون فکر بد کنه چون برای همه روشنه دارن تو اجتماع می بینن آدمارو من اینو صادقانه گفتم پس همه با دید خوب دارن دیدگاهاشونو می گن و ناراحت نباشید

یادتونه چون گفتم منم برونگرا و شوخ هستم .. من خودمم از نصیحت خوشم نمی آد اما نصیحت برای من وقتیه که من از کسی کمک نخواستم و یکی همش نشسته کنارمو حرف می زنه بدون اینکه حرفاو روحیه منو بشناسه.... اینجا هم چون همه بیرون دایره زندگی شما هستن دیدگاهاشونو می گن که کمکتون کنن چون آدم منطقی هستید و می خواید زندگی آروم و خوبی داشته باشید و مشخصه که برای زندگیتون هدف گذاری می کنید و تا به نتیجه نرسید رهاش نمی کنید و تصمیم گیرنده نهایی شمایید با این وجود تو کاراتون مشورت می کنید و این فوق العاده است از دید من ... بهتون تبریک می گم ... پس نظرارو بشنوید و با اون دید خوبتون که برای رسیدن به بهترین انتخاب مشورت می کنید به نظرا نگاه کنید هدف شما رسیدن به بهترین روشه :18:
امیدوارم نظرم براتون مهم باشه ....و نخواید تاپیکتونو بدون نتیجه قفل کنید و به هدفتون برسید :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sookoot

سلام

حتی به منم کمک کرد فهمیدم که واقعـــــــــا میشه از روی منطق تصمیم گرفت برای ازدواج و احساس و درگیر نکرد این برای من که تک تک روزاتونو که گذروندین و اینجا نوشتین بدون اینکه احساستون درگیر شه برام یه حقیقت عینی بود تا بیشتر این قانونو باور کنم ... بخاطرش ممنون.....مخصوصا چون دارای این ویژگی هایی که خودتون گفتید که خیلی تو اجتماع بودید و تو برخورداتون با همه رابطتتون گرمه دقیقا منم همینطوریم و حالا که شرایطتتون ایده آل شده تصمیم به ازدواج گرفتین پس محـــــــــــــــــــــــ ـــــال کسی که با این تیپ ویژگی ها هست و اونم از طریق خانواده به خواستگاری می رن نه خودشون تنها تصمیم بگیرن یا حتی قبلش بخوان خودشون انتخاب کنن و رابطه داشته باشن بعد رسمیش کنن و اون مدلی دارن همسرشونو انتخاب می کنن با توجه به اون ویژگی هایی که از خودتون گفتین غیر ممکنـــــــــــــــــــه کسی راجب نوع برخورداتون فکر بد کنه چون برای همه روشنه دارن تو اجتماع می بینن آدمارو من اینو صادقانه گفتم پس همه با دید خوب دارن دیدگاهاشونو می گن و ناراحت نباشید

یادتونه چون گفتم منم برونگرا و شوخ هستم .. من خودمم از نصیحت خوشم نمی آد اما نصیحت برای من وقتیه که من از کسی کمک نخواستم و یکی همش نشسته کنارمو حرف می زنه بدون اینکه حرفاو روحیه منو بشناسه.... اینجا هم چون همه بیرون دایره زندگی شما هستن دیدگاهاشونو می گن که کمکتون کنن چون آدم منطقی هستید و می خواید زندگی آروم و خوبی داشته باشید و مشخصه که برای زندگیتون هدف گذاری می کنید و تا به نتیجه نرسید رهاش نمی کنید و تصمیم گیرنده نهایی شمایید با این وجود تو کاراتون مشورت می کنید و این فوق العاده است از دید من ... بهتون تبریک می گم ... پس نظرارو بشنوید و با اون دید خوبتون که برای رسیدن به بهترین انتخاب مشورت می کنید به نظرا نگاه کنید هدف شما رسیدن به بهترین روشه :18:
امیدوارم نظرم براتون مهم باشه ....و نخواید تاپیکتونو بدون نتیجه قفل کنید و به هدفتون برسید :72:

---

من با نظر شما موافق نیستم. اتفاقا ایشون خ خ خ احساس محورن. ببینید در هر تاپیک چند بار تنش ایجاد میشه الانم که رفتن. برخوردها رو ببینین که چطور در نوسان کافی یه نفر یه حرف هر چند منطقی اما خلاف نظر ایشون بزنه ببینید چطور برخورد می کنن!!!!! اگه می بینین که در مورد انتخاب خانم خ احساسی برخورد نکردن چون به دلیل وضع مالی و اجتماعی خوب حق انتخاب زیادی دارن. پس چرا خودشون رو در گیر احساس کنن!!

اما در عوض یه نفر یه نظر نه چندان مایه دار اما مطابق میل لیشون بگه چطور با بهبه و چه چه ایشون مواجه میشه. من یکی که برای کارمنداشون واقعا دلم میسوزه.

منم میتونم یه چیزی بگم؟
البته ببخشید گفتید کسی پست نذاره پیشاپیش عذر میخوام
منم تازگیا نامزد دار شدم اونم خیلی گرم با همکاراش برخورد میکنه با روی خوش و خنده.حتی بیماراشم شمارشو دارنو بعضی مواقع بهش پیام میدن با هر سنی به هر دلیلی ولی من هیچوقت نمیتونم بهش بگم گوشیتو بده چک کنم چون اون موقع حس میکنم فکر میکنه بهش اعتماد ندارم.ولی اون در عوض وقتی همراه منه و بهش پیامی میرسه طوری میخونه که من میشنوم ولی من باز خودمو میزنم به کوچه علی چپ خودمو با کیفو....مشغول میکنم که یعنی مهم نیست چی پیام نوشته و بهت اعتماد دارم.برای شناخت راه های دیگه ای جز چک کردن گوشی هست.
اقای بی وفا با من دعوا نکنیدا من شدیدا زود گریه میکنم فقط تجربه خودمو گفتم

مهرااد جان ایشون دقیقا نمیشه گفت اونطوری هستن که می گین. اتفاقا نظر مخالفو خیلی هم راحت قبول می کنن. فرم و مدل صحبت کردنه که براشون مهمه.
بی وفا جان توی پست 30 راه حلایی که به نظرم میومد نوشتم.
یه راه حل دیگه هم هست. اینه که یه کم به خودت وقت بدی تا عاشقش بشی :) بعدش این طور کاراشو هم دوست خواهی داشت.
به هر حال بی وفا جان امیدوارم موفق باشی.
:72: