نوشته اصلی توسط
tanhai
متاسفانه من خواهر شوهر مادرشوهر ندارم
من خودم فکر میکنم علقه نیست بیشتر حس دلسوزی و همدردی نسبت به اونه ولی بعضی مواقع میترسم وابسته بشم ...اما سعی میکنم که وابسته نشم ولی خیلی دوسش دارم ..... اینو هم بگم بعضی مواقع به کم محلی میکنه میره توی اتقش و بیرون نمیاد ... من هم ناراحت میشم و چند روز تحویلش نمیگیرم .... ولی وقتی میاد سمتم بهم میخنده و محبت میکنه من 10 برابر محبت میکنم.... اون و پدرش تنها هستن و من سعی میکنم بهشون کمک کنم و بدون غذا نگذارموشون ... حتی چندین بار با بایت این موضوع از جانب همسرم مورد مخالفت قرار گرفتم ولی خوب چه کنم نمیتونم بهش بی تفاوت باشم اگر ببینم میتونم براش غذا درست کنم این کارو میکنم ..... بعضی مواقع همسرم همراهی میکنه ولی بعضی مواقع خیلی خیلی بد با من رفتار میکنه و حتی بعضی مواقع برادرش به حمایت از با برادرش یعنی شوهر من دعوا میکنه ... نمیدونم چه کنم نه میتونم بی تفاوت باش بهش . نه میتونم اخلاق همسرمو قبول کنم