آقای فرهنگ منو مسخره کنید ولی این اقا عشق اول من بود مطمئنم هرچقدرم همه بگن فراموش میشه فراموش نمیشه همیشه دوستش خواهم داشت امیدوارم خودتونم یه روزی عشق واقعیو تجربه کنید تا دیگه اینقدر راحت کسیو مسخره نکنید و دل کسیو نشکنید.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام همیشه تنهای عزیز
لطف کن یه چرخی تو تالار بزن و تایپیک هایی که دخترا عاشق شدن و بعدش رابطه رو ادامه دادن و آخرش چی شده و اونایی که ادامه ندادن چی شده و ببین کدوم موفق بوده و خودت قضاوت کن.
و ببین چقدر کسانی هستند که مثه تو اولین عشقشونو فراموش کردن!
من خودم در دوران مجردی عاشق فردی بودم و اصلا فکر نمیکردم بتونم فراموشش کنم ولی فکنم حتی به یک سال نرسید که کلااااا از ذهنم حتی رفت!!!!!!البته آدمها در غلبه به احساسشون متفاوتن.
در مورد ناراحتیت بابت دادن پیشنهاد خواستگاری نظر من اینه که درسته غرورت شکسته و تو ازش خواستگاری کردی ولی این بهتر از این نبود که غرورت بشکنه از اینکه ازت خواستگاری نمیکنه و بازیچش شدی؟حداقل الان تکلیفتو فهمیدی که اون تورو واسه ازدواج نمیخواسته.پس الان چند سال تو زندگیت برد کردی(فرض کن چند سال میگذشت و میفهمیدی)
الان با این اتفاق دیگه چرا بهش علاقه داری؟
الان با این اتفاق دیگه چرا بهش علاقه داری؟[/quote]
من تازه الان بیشترم دوسش دارم تازه فهمیدم چقدر حضورش تو زندگیم مهم و پررنگ بوده .همیشه منتظرش میمونم تا شاید نظرش عوض شه :315:کاش میتونستم این غرورمو کنار بذارمو حداقل بابت رفتار تندی که باش داشتم ازش معذرت خواهی کنم
تو مو بینی ما پیچش مو.
من تازه الان بیشترم دوسش دارم تازه فهمیدم چقدر حضورش تو زندگیم مهم و پررنگ بوده .همیشه منتظرش میمونم تا شاید نظرش عوض شه :315:کاش میتونستم این غرورمو کنار بذارمو حداقل بابت رفتار تندی که باش داشتم ازش معذرت خواهی کنم[/quote]
د بیا!
حالا معنای وابستگی رو فهمیدی؟ یه چیزیه مثل اعتیاد! استخون درد و کلافگی و دلشوره و...
یعنی دیگه فکر نمیکنی بابا جان این کار که میکنی خوبه یا بد! اینکه چقدر خانمان بر اندازه. این بدنه میگه: د لامصب! بابا اندروفین برسون دیگه!
ترک کردن سخته. معنی این عجز و ناله هات رو می فهمم. اما اگه صبوری کنی زغوره حلوا سازم.
کاری کردی کارستون. اگه پاش وایسی یه چند وقت دیگه به خودت افتخار میکنی.
یا کلا میذاره میره و دیگه هیچ وقت پیداش نمیشه که معلوم میشه هدف و انگیزش ازدواج نبوده.
یا اینکه میره فکراشو میکنه و اینبار خیلی مصمم بر میگرده با هدف ازدواج.
مهم مهم مهم: اما احتمال قوی هم وجود داره که ایشون ترک وابستگی اش براش سخت بشه و نتونه از پسش بر بیاد. اما در مورد ازدواج هم هنوز نتونسته باشه با خودش کنار بیاد. و اونوقت بعد از مدتی بر گرده و دو تا بهونه بیاره که قصدش اینبار حتما خواستگاری و ازدواجه اما چه میدونم قبلش باید فلان کار رو بکنم یا فلان کس رو راضی کنم. و حالا بیا فعلا با هم باشیم یا با کمک هم مشکلات رو حل کنیم تا زمینه رو فراهم کنم و بیام خواستگاریت.
حواست جمع باشه در این دامها نیافتی.
برای ترک وابستگی هر چقدر دلت میخواد اینجا بیا و همدلی و مشاوره بگیر. مهارت یاد بگیر و تمرین کن. و خلاصه مقالات را بخون و ...
اما فکر عذر خواهی و بازگشت :81:
میوه صبر شیرینه. سرت رو با کارهای متعدد گرم کن اونقدر که فکرت مجالی برای پردازش به اون آدم رو نداشته باشه. از کارهای مورد علاقت شروع کن.
وقتش که برسه یا ایشون یا کسی بهتر رو خدا به پاداش صبرت و به پاداش پرهیزت برات خواهد فرستاد.
برات آرزوی موفقیت دارم عزیز.
از همتون ممنونم که تنهام نمیذارید من حرفای دلمو فقط اینجا میتونم بزنم کسیو ندارم که باش حرف بزنم فقط اونو داشتم که دیگه نیست :dispirited:. بی دل جان چقدر حرفات به من ارامش میده خیلی ازت ممنونم.
من الان خیلی شرایط بدی دارم همش دستم میره سمت گوشیم که بش زنگ بزنم یعنی اون حتی نصف منم منو دوست نداشته ؟یعنی حتی یه ذره ام براش ارزش ندارم که دیگه حتی سراغمم نمیگیره؟پس چی شد اون همه دوست دارمو عاشقتما ؟هروقت دو ساعت از هم خبر نداشتیم به من میگفت دلم زود زود برات تنگ میشه چرا تو بم زنگ نمیزنی یعنی همش الکی بود ؟مگه میشه اخه؟:302:
سلام
ادما رو خیلی سخت میشه شناخت.اونم روابط اینچنینی.
من تو دوران دانشگاه،5 تا همخونه داشتم.حدود یک سال و نیم توی دانشگاه(توی جشن ها و مراسمی که تو خونه های بچه ها بود) دزدی میشد.شاید تو این مدت بیش از 20 نفر اموالشون سرقت شد.
هیچ ترفندی جواب نمی داد واسه پیدا کردنش.بالاخره در اثر یه اتفاق ایشون لو رفت.یکی از همخونه ای های خودم بود.یک سال و نیم باهاش همخونه بودیم.حالا بگیم من ساده بودم.5 نفر دیگه که همه ساده نبودن.هنوز بعد از چند سال گاهی شک می کنم که واقعا کار خودش بوده.علیرغم اینکه پولها و وسایل سرقتی رو تو کیفش دیدم.
اینا رو گفتم که بدونید ادما همیشه(متاسفانه اکثرا)اون چیزی که نشون میدن نیستن.پس سعی نکنید از ایشون یک اسطوره بسازید واسه خودتون.خیلی از پسرها در وهله اول سعی می کنن دختر رو وابسته کنن.اونموقع متاسفانه چیزی که نباید پیش میاد.
به نظر شما غرور یه دختر مهمتر از عفتشه؟
فقط خدا
به نظر شما غرور یه دختر مهمتر از عفتشه؟
منم فقط برای حفظ عفتم بود که اینکارو کردم .
دوستان به من بگید چکار کنم اصلا الان یجور عجیبی دلم براش تنگ شده .شما اقایون مگه میتونید به کسی که دوسش ندارید الکی تظاهر دوست داشتن کنید من جایی خونده بودم که نمیتونید.
الان هر لحظه دستم سمت گوشیمه و امکان داره بش زنگ بزنم ترو خدا کمکم کنید نمیتونم دیگه جلوی خودمو بگیرم داغون شدم ولی اون انگار نه انگار کسی که اگه 2 ساعت ازم خبر نداشت دلش تنگ میشد چرا دیگه اصلا خبری ازم نمیگیره :(
همیشه تنهای عزیز
شکر خدا از ناراحتیت بابت پیشنهاد ازدواجت مشخصه دختر با عزت نفسی هستی.
عزیزم زنگ زدنت معنیش این نیست که اومدی منت کشی؟که غرورتو بشکنی واسه کسی که حاضر نیست با تو باشه؟واسه کسی که میخواسته با تو تفریح کنه و وقتی دیده تو آدمش نیستی گذاشته رفته؟خوب الان که زنگ بزنی خیلیییی خودتو پایین آوردی. چرا به حرف بی دل عزیز گوش نکردی؟
بذار زمان بگذره ببین واقعا چه آدمی بوده؟
چند سالته؟در حال حاضر چه میکنی؟شاغل؟دانشجو؟
باید زمان هاتو پر کنی .کارهای نشاط آوری که بهش علاقه داری انجام بده.ببرای خودت احترام قائل باش.اگه خودتو دوست داشته باشی هرگز جلوی یه مرد غریبه خودتو کوچیک نمیکنی.
انشاالله این بحرانو پشت سر میذاری
چند سالته؟در حال حاضر چه میکنی؟شاغل؟دانشجو؟
24 سالمه شاغلم
من همش دارم به این فکر میکنم که الان رفته با یکی دیگه که اصلا منو یادشم نمیاد. دارم دیوونه میشم منظورش چیه که اصلا حتی یه زنگ واسه خدافظیم نمیزنه با اینکه میدونست از ته دلم دوسش دارم با اینکه میدونست اولین مردیه که تو زندگیم بش اعتمادکردم. وقتی کسیکه اینقدر بش اطمینان داشتمو اونم همه جوره میگفت دوسم داره اینجوری تنهام گذاشت چطور میتونم تو عمرم دیگه به مرد دیگه ای اطمینان کنم از همه مردا بدم میاد دیگه . دوستان تروخدا یه راهی بگید که من هی دستم نره سمت گوشیم میگم خیلی حالم بده ولی هیچکس کمکم نمیکنه الان 3روزه هیچی از گلوم پایین نمیره همش حالت تهوع دارم میخوام بمیرمو از این دنیای نامرد رها شم ای خدا