نازنین جون خیلی برات ناراحت شدم عزیزم ، نگران نباش ، الکی الکی نیست که با این اتفاق زندگیت به هم بخوره ...
موضوع اصلی الان اینه که همسرت از موضوعی ناراحته و شاید هزار تا فکر پیش خودش میکنه .اما تمام اتفاقاتی که افتاده و متن ایمیل میتونه ثابت کنه که شما کاملا بی گناه هستید ( به جز اشتباهاتی که فرشته مهربان متذکر شدند )
اولا اینکه کاملا میتونی ثابت کنی که تا چه ساعتی توی نمایشگاه نقاشی بودی ، و اگر خدایی نکرده برنامه خاصی با استادت داشتی پس انقدر اصرار به آمدن همسرت نمیکردی . ( مطمئن باش همسرت به این ها هم فکر میکنه )
ثانیا توی ایمیل نوشته شده که "دیشب تو ماشین خوابیدم تا صبح نرفتم خونه .بوی عطرت تو ماشین پیچیده بود دیوانم کردی.دیوانه شدم دیدمت .می فهمی؟دیوانههههه " خوب این هم یعنی اینکه استاد شما رو یک دفعه دیده و قبلا نمیدیده و برای همین با دیدن دیوونه شده ... پس ناراحت نشو این هم کاملا اثبات کردنی هست که کاملا اتفاقی استادت رو دیدی .
ثالثا بعدا که همسرت راضی به گفتگو شد به همسرت بگو من انقدر به خودم مطمئن بودم که ایمیل رو پاک نکردم ( با اینکه میدونستم تو شاید ایمیل رو ببینی )، فقط دلم می خواست یک جور جریان اینکه یک تکه راه رو سوار ماشینش شدم برات بگم ، اما نمیدونستم چطوری بگم .خودم هم پشیمون بودم از کاری که ناخواسته انجام دادم . فقط به خاطر ترس از تاریکی و وجود اون مزاحم ها بود .که همین کار رو هم اگر دیگه بمیرم هم انجام نمیدم .