سلام بچه ها
من يه مشكلي دارم ميخواستم موضوع بدم و تايپيك باز كنم. بايد چيكار كنم و چقدر هزينه داره؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام بچه ها
من يه مشكلي دارم ميخواستم موضوع بدم و تايپيك باز كنم. بايد چيكار كنم و چقدر هزينه داره؟
عزیزم هزینه نداره برو تو قسمت مشاوره خانواده مثلا لینک درگیری و اختلاف زن و شوهر بعدش هم دکمه ی مربوط به موضوع جدید در بالای موضوعات رو کلیک کن و سوالت رو بپرس.
مرسي عزيزم
سلام خانم شي
عزيز من اميدوارم كه راه افتاده باشي نبينم كه با چه كنم و غصه خوردن خودت را راضي نگه داري چيزايي بنظرم ميرسه ميگم
اينكه 1- مشكلي را باهاش مواجهي كه بايد شخص خودت براي حل كردنش قدم برداري و راه بيافتي و راه حلش خريدني نيست كه از مشاور يا مغازه و مطب بگيري فقط با برنامه اي كه ميريزي ابزار و وسايلش را از ديگران ياد بگير يا كمك بگير بهتر است برنامه خودت را بچيني و براي اجرا از مشاور كمك بگيري اشتباه نكنم قبلاًحرفايي با شما زدم
2- اينها رو مد نظر قرار بده ولي فعلاً به عمل و نتيجه اصلاً فكر نكن و انتظار نداشته باش تو بايد مدتي تغيير رفتار خودت را تمرين كني نتيجه هر چي باشه توجه نكن فقط از ادب و وظايف كلي و عادي خارج نشو محبت را بزار كنار دلسوزي را بزار كنار رسم و رسومات و حرف اين و آن را از افكارت حذف كن . اينهارو كه ميگم براي تمرين استقلال رفتاري خودته نه بهبود رابطه با شوهر مغرورت 2- مدتي كه به خودت مسلط شدي و عادي شد هم انتظار شوهرت فرق ميكنه هم تو جراتمند و با ظرفيت ميشي 3- يك مشكل هم اينه كه تو زيادي محبت ميكني متقابلاً ظاهراً هم نخواي انتظارت مشابه رفتار خودت ميشه و شوهرت اينو نميفهمه يا خوشش نمياد براي اون عادي است و مسئله اي نيست ولي تو شديداً احساس نابرابري و ضرر ميكني. پس اول بايد براي مدتي احساس و محبت و عاشقي و همه چيزاي احساسي و عاطفيو از رفتارت بزاري كنار و منطقي و مقتدر و عادلانه و وظيفه مند بشي تا جايگاهت مشخص بشه بعد از اون دنبال بهبود رابطه و درك باش تااون موقع هم حرفامونو ميزنيم
4 خلاصه اينكه نخواه مشكلتو با يك حركت و در زمان كوتاه حل كني هم تو به تغيير رفتار نياز داري هم به تغيير رفتار شوهرت تنها و تنها در اثر تغيير عملكرد خودت نه دستور ديگران و روانشناسو مشاور... اينو شوخي نگير و گرنه بدتر خواهد شد چون انگيزه كافي براي امر و نهي هميشه هست لازم نيست هلش هم بديم يه توصيه داخل پارانتزي هم دارم اينكه از درخواست رابطه اي كه برات درد داره ميتوني ساعتها براي آماده شدنت ازش كار بكشي با تمام ابزار نوازشي مالش و دهان و...و تا قبل از رسيدن اون به خواسته اش تو هم به ارگاسم و ارضا برسي براي خودت هم راحتتر و جذابتر يا حد اقل كم دردتر ميشود.ببخشيد عزيزم اگه تذكري هم لازم ميدوني بهم بگو
را
ممنونم حسین آقا. راهنمایی های دلسوزانه و خوبتون. رابطه جنسی ما درست مثل زندگی مشترک ماست. اونه که نوازش رو دریافت میکنه. اگر مستقیما ازش بخوام که کاری رو برام انجام بده نمیگه نه ولی انجام نمیده! (هیچوقت نمیگه نه!) توی رابطه اگر مجبورش کنم فقط در حد چند ثانیه است.
.
چند وقت پیش من افتاده بودم و یه دردی بود توی ماهیچه هام که می خواستم ازش برام کمرم رو بماله. به زحمت دو دقیقه اینکارو میکرد. بعد یه جوری که انگار دستش خسته شده باشه و یا من دیگه داره زیادیم میشه ول می کرد.
منم خب تشکر می کردم. میگفتم ببخشید دستت خسته شد. میگفتم تو مالیدیش خوب شد... ولی ناراحت میشدم. یادمه وقتی از بابام میخواستم شونه هامو بماله دیگه ولم نمی کرد آخرش باید از دستش فرار می کردم! همیشه هم به شوخی و خنده ختم میشد. من پدر مهربونی دارم. ولی در مورد همسرم ...:(
.
می دونم که این چیزا رو میفهمه. می دونم که حواسش هست. خیلی بیشتر از من حواسش هست. می دونم که همه محبت هاشو با خط کش میلیمتری اندازه میگیره. منو کاملا میشناسه. می دونه چه چیزی ناراحتم میکنه و چقدر! خیلی تیز و دقیق و دائما مراقبه.
این موضوع بیشتر اذیتم می کنه.
.
- - - Updated - - -
میخوام قوی تر باشم. میخوام محبت های اضافی رو حذف کردم. ولی باور کنید خیلی چیزا دست خودم نیست. شام و ناهارها رو هنوز تزیین می کنم. مرغ باید جداگانه سرخ بشه و هویج شیرین و سیب سرخ کرده و کشمش پلو باشه یا زعفرون و سس و ... داشته باشه. عدس پو باید با گوشت چرخکرده و کشمش و گردو تزیین بشه و سالاد حسابی داشته باشه و روی ماست باید سبزی خشک باشه و املت باید پیاز و فلفل دلمه ای سرخ کرده داشته باشه و سبزی تازه و ...
باور کنید برای زن شاغلی که تا هشت شب توی این شهر سر کاره به جا آوردن این آداب شایدم معمولی خیلی راحت نیست. هر شب. و آماده کردن ظرف ناهار فردامون.
این کارها رو کنار بقیه کارهای خونه هنوزم انجام می دم.
هنوزم به ظاهرم میرسم.
هنوزم حواسم هست یه کاری داره وسایلش آماده باشه. میاد جلوی آینه صبح ها من میرم کنار که اون دیرش نشه. حواسم ناخودآگاه بهش هست.
ولی باهاش حرف نمی زنم.
- - - Updated - - -
یه اتفاقی افتاده سر کارم براتون بگم منو بیشتر بشناسین: من و همکارم توی شرایط خاصی قرار گرفتیم که یه حقی رو یه جا بهمون ندادن. نتیجه : من حاضر بودم از همون حق نصفه و نیمه ای که میشد دریافت کرد استفاده کنم. ولی همکارم گفت نه! اصلن نمی خوایم. منم گفتم نه.(توی رودربایستی)
بعدش مدیره شاکی شد که به جای قهر کردن همونو قبول می کردین.
من : معذرت خواهی کردم، شرایط رو توضیح دادم و گفتم که ما هم توی موقعیت نامناسبی حقمون رو خواسته بودیم! و فلان مسئول بنده خدا تقصیری نداشته و ... (و مدیر باز هم شاکی بود.)
همکارم : با حالت طلبکار رفت و با مدیر صحبت کرد. گفت که از حقش گذشته چون ارزش خودش رو بالاتر از این حرفا میدونه ولی باید با فلان مسئول برخورد بشه و این چه وضعیه و ... (مدیر عذرخواهی کرده بود و گفته پیگیری میکنه و به حسابش میرسه و بعدن جبران میکنه!!)
.
همه مشکلی که به وجود اومده بود به خاطر دوست همکارم بود که اون روز حضور داشت و الکی خودش رو همکار ما معرفی کرده بود!!! ولی همکارم حتی اسم اونو نیاورد و اصن این موضوع مطرح نشد.
.
من همیشه بدهکارم. هم سر کار هم تو خونه.:confused:
[سلام دوباره به خانم شي عزيز
عزيز من، تو حق نداري قدر خودتو ندوني و خودتو كم ارزش كني ؟؟؟
گفتي شوهرت تيزه ! اگر واقعاً تيز بود ارزش جواهري مثل تو را درك ميكرد و قدر ميشناخت. بنظرم ببخشيد شوهرت احمق هست يا خود خواه و فرصت طلب و جز به خودش فكر نميكنه؟ من افسوس تو را ميخورم ولي كاملاً خودت را مقصر ميدونم حضرت علي عليه السلام جمله صريحي داره و ميگه در جمعي كه بي اعتمادي و خيانت حاكم است حسن اعتماد و بي مراقبتي غلط است گرچه توصيه فراوان به اعتماد اجتماعي شده است؟ تو ريحانه و عزيزي اگر هيچكدام از كارهاي سخت و وقت گيري كه گفتي را هم انجام ندهي . هيچوقت سعي نكن همه را از خودت راضي نگه داري! و از تو نرنجند ( البته بفكر رنجاندن كسي نباش كه قطعاً نميشي ) بلكه حرف و حريم حق خودت را كه خيلي هم عزيز و محكم است بگو و بحق و مقتدرانه مطالبه كن ، چه خوششان بياد چه نياد و هر كه ميخواهد باشد چون كسي كه تو را دوست دارد از اقتدار تو خوشحال ميشود و اگر نميدارد بهتركه ناراحت هم بشود. تا ما نخواهيم هيچ كس نميتواند بر طبل غير منطقي و ناعادلانه خود مدام بكوبد.
چرا خودتو دست كم و اسير شوهرت حساب ميكني ؟ تو مگر چي كم داري؟ تو نگران هيچي نباش مگر خدا بندگانش را بي حمايت ميگذارد.بشرطي كه ارزش انساني را كه عطا كرده بي مقدار نكني ( منظورم خودت هستي شي جان).
مثالي كه از دوستت در محل كار زدي مصداق بارزش بود .هر تصميمي كه ميگيري آن را باور كن اگر غلط هم بود انتخاب خودت را زير سوال نبر چون شخصيتت كم مقدار و متزلزل ميشود و زمينه براي سوئ استفاده فراهم! اگر هم متوجه شدي اشتباه است با زرنگي آن خاتمه بده و موضوع را جديداً درستتر شروع كن ولي اقتدارتو زير سوال نبر.
عزيز من :تو خودت را بايد در معرض ديد ايشون قراربدي ولي براحتي براي ش در دسترس نباش ؟ من يك حدثي ميزنم : شما براي كدبانويي تمام ، بيشتر اوقاتتو صرف تهيه و تزيين غذا و وسايل و خونه و .. ميكنيد
شوهرت احساس ميكند اونها برات در اولويت و ارزشمندترند و جورايي رقيب خودش حساب ميكنه و از تمام فعاليتهاي تو علي رغم بهرمندي خودش بعنوان جايگزين و رقيب و هوووي خودش :d حساب ميكنه و تو را عاشق اونها ميدونه و نميتونه محبتهاي تو را در كنار كارهات بپذيره ؟ لذا حالت تدافعي و تهاجمي ميگيره البته كم جنبه و مغرور بودنش را نميتونم ناديده بگيرم.و طلبكار و نفرت و تلافي بهش دست ميده و سعي ميكنه ازت انتقام بگيره و متاسفانه بخودش حق ميده تو را آزار بده و تلافي كنه و نگذاره خوشحال بشي چون تو هم وزن كمي براي خودت در نظر گرفتي براحتي اون موفق ميشه و تو ميسوزي عزيزم . پس خلاصه بدان تو خيلي با ارزشي و حق نداري آن را پيش هيچ كس جز خدا كم نشان دهي مديوني اگر اينكارو بكني .شوهرت بتو نياز دارد تشنه اش كن ولي براحتي در اختيارش نباش تا راضيت بكنه و براي دست يافتنت همه كار بكنه فقط مواظب باش در ديدش باشي و تحريكش بكني و هر لحظه احساس كنه بهت ميرسه ولي تشنه اش نگه دار و با منت همراه با لوندي بزار كارشو بكنه و . كارهاي شخصيشو اصلاً انجام نده بزار خودش انجام بده تا قدرتو بدونه همه چي را مثل هلو براش فراهم نكن عزيزم مگر اون هم براتو هلو بده بزار اهل حساب باشه اگر اهل معرفت نيست . اصلاً هم قطع ارتباط نكن بلكه با رلكس بودن و عادي رفتار كردن بيشتر هم باهاش باش. و خودتو بالاتر ازون بدون كه وظيفه اون توجه به تو است زيرا تو همينجوري هم چند برابر بهش توجه خاهي داشت بتوني جدي باشي سريعاً عاشقت ميشه و دنبالت ميو ميو ميكنه عزيزم .تو گنجي قدر خودتو بدون مفتي پاي كسي نريز. ببخشيد طولاني شد.
من پدر مهربونی دارم. ولی در مورد همسرم ...:(
حسین آقا از این که به من لطف دارید و توجه کردین و وقت گذاشتین ممنونم. از راهنمایی هاتون ممنونم.
شوهر من همه کارهای منو وظیفه ی من میدونه.
اگر از من تشکر کنه منتظر میمونه تا منم ازش تشکر کنم! اگر نکنم یا فقط بگم "خواهش میکنم" قهر میکنه!!! یا سریع جبهه میگیره و میگه من خیلی کار انجام دادم امروز، سر کار خسته شدم یا فلان میوه رو خریدم گرون بود.... (یعنی که من لطف کردم از تو تشکر کردم خیال نکنی کاری کردی!)
از در که میاد من میرم جلوش و خسته نباشید می گم و می بوسمش. اگه توی آشپزخونه باشم و یا به هر نحوی اون اول "سلام" بده، قهر میکنه و طلبکار میشه. میگه من اول به تو سلام کردم!!!!!! تو کوچیکتری و تو وظیفه داری اول سلام کنی.
.
خودمون دوتا که هستیم دائما حساب کتاب میکنه مبادا اون یه کاری برای من بکنه که من پررو بشم! من زنم و از اون کوچیکترم و باید اینو یادم باشه.
همه ی زنها بیشتر از من کار میکنن ولی اون از همه مردها بهتره.
هیچ وقت حق ندارم بپرسم کی بود تلفنی باهاش حرف میزدی. به کی اینقدر اس ام اس میدی. کجا بودی کجا رفتی. این ها فقط سوالاتیه که مردها میتونن بپرسن.
.
خودمون دوتا که هستیم بازم قابل تحمله. گاهی وقتا حتی خوبه. ولی وقتی پای خانواده ها وسط میاد دیگه فاجعه است.
.
خانواده من هرچی محبت کنن اون گاز میگیره. برادرم دانشجوست. شوهرم رو مثل داداش بزرگترش میبینه ولی شوهرم به خون برادرم تشنه است. از حسادت میخاد خفه اش کنه. همش میگه چرا مامانت به پسرش اینقدر میرسه؟ چرا ماشین میدن بهش؟ چرا اینقدر به حرفش گوش میدن؟ چرا قربون صدقه اش میرن؟ چرا براش میوه آوردن؟!!!! همش با خودش و مامان و باباش مقایسه میکنه. میگه مدل ما خوبه. اینطوری بچه پررو میشه!
.
من کمبود محبت اونو می فهمم. حسادت هاشو می فهمم. می دونم که فکر میکنه از من چیزی کمتر داره. میدونم که خانواده اش رو تحسین نمی کنه.(مگه میشه اونا رو تحسین کرد؟) می دونم که فوق العاده کم جنبه است.می دونم که خیلی تنبله و همین کاری رو هم میره صبح تا عصر اصلن عادت نداره و فکر میکنه داره کوه میکنه. می دونم که ماخوداگاه مث پدرش پرخاشگر ، بی ادب و خودخواهه و فکر میکنه فقط نسبت به خانواده خودش مسئولیت داره. فکر میکنه اگر داشت باید یه پولی دستی به پدر و مادرش میداد! (اونا وضع مالیشون خوبه ولی برای بچه خرج نکردن و نمی کنن.)
.
خواهرش بعد ده سال بچه نداره. شوهر منم بچه نمیخواد. پدر و مادرش میگن بچه چیه نمیخواد بچه بیاری. مگه تو خودت برای ما چیکار کردی که بچه ات بخواد برای تو بکنه؟ بچه همش دردسره و زحمت. پدرش علنن به بچه های کوچیک حمله میکنه و اونایی رو که بچه داشته باشن خونه اش راه نمیده.
من حق ندارم بعد از سه سال اسم بچه رو بیارم یا حتی از دیدن یه بچه خوشگل ذوق کنم! چون عصبانی میشه.
.
شوهر من تک پسره و هر دوست و آشنایی منو میبینه میگه بچه دار بشی چی میکنن برای بچه تو خانواده شوهرت!!!
.
شوهر من از هیچ چیز ظریف و زیبایی ذوق نمی کنه. مثلا گلها، بارون، طبیعت، ... اصلن ذوق نداره. فقط به پول اهمیت میده و عقده پولدار شدن داره. می دونم که اگه وضع مالیمون بهتر شه اوضاع زندگیمون از اینم بدتر میشه.
.
.
- - - Updated - - -
من می دونم که من هم مقصرم.
.
ما به درد همدیگه نمیخوردیم. از اولش اشتباه بود.
.
از اولش نشناختمش. صادقانه حرفامو میزدم. اون هر حرفی که میزد حساب شده و با منظور بود.
..
اولین سال زندگیمون بدترین روزهای عمرم بود. سال دوم سخت ترین روزها و مبارزه من بود برای نجات زندگیمون(شوهرم سر کار نمی رفت و میخاست پیش مادرش باشه.) سال سوم روزهای سرد اما با سختی کمتر، روزهایی که شوهرم رو شناختم. روزهایی که حساب و کتابهاش رو دیدم. روزهایی که واقعیت تلخ سیاست و منفعت طلبی اون باعث شد کم بیارم.
.
روزهای تلاش بی نتیجه، محبت های بی نتیجه، طلبکار شدن و پررو شدن بیشتر اون، روزهای بی احترامی اون به خانواده ام ...
.
سلام عزیزم
درکت می کنم خیلی سخته اما بهت تبریک می گم که با وجود این همه مشکل دنبال راه حل می گردی که زندگیت خوب شه اگه تو جامعه ما هر خانومی برای زندگیش اینقدر تلاش می کرد خیلی از مشکلات جامعه حل بود
امیدوارم یه روز شوهرت قدرتو بیشتر بدونه و ازت واقعا تشکر کنه
من فکر می کنم همسرت خیلی دوستت داره و می خواد بیشتر بهش توجخ کنی
ممنونم عزیزم از توجهت.
میخوام برم پیش مشاور. تنهایی.
نمی دونم چی بگم و چی میشه.
کاش راهنمایی ام کنین. توی یه ساعت چی بگم که به نتیجه خوبی برسم.
سلام عزیزم .
به نظرم بشین کل تاپیکت رو از اول با دقت بخون . چون اینجا هربار چیزایی که اذیتت کرده رو نوشتی . بعد این موارد رو روی کاغذ بنویس و دسته بندی کن. اولویت بذار بین اون چیزایی که برات مهمه و کمتر مهمه . برای مشاور مثال هم بزن. کاغذ هم حتما همراهت باشه . چون آدم ناخودآگاه یه چیزایی رو پیش مشاور فراموش می کنه بگه . فکر می کنم حدود بیست دقیقه ای فقط خودت حرف بزن و اون گوش کنه. بعد از اون یه مقداری هم مشاور حرف می زنه و سوال ازت می پرسه و تو جواب میدی. در آخر هم که فقط اون صحبت می کنه و راهکارهایی رو بهت میگه .
راستی اگه دوس داشتی با گوشیت صدا رو ضبط کن . برای مراجعات بعدیت خیلی به کار میاد :tongue: