سلام دوستاي خوبم.فردا خواستگارم مياد استرس ندارم اما از رفتو آمدشون خسته شدم.از 13 سالگي خواستگار دارم الان كه31سالمه خداروشكر ميكنم كه هم سالمم هم از نظر مالي تامينم هم به تمام آرزوهام رسيدم.همه ميگن تو كه اينطوري چرا ميخواي ازدواج كني وسر بي دردتو دستمال ببندي اما من دوست دارم بايك پسر خوب (اگر خدا بخواد وپيدابشه)ازدواج كنم.البته خوشبختي جزء آرزوهامه اما هر كسو ديدم يا اينجا خوندم از ازدواج راضي نبوده.يه ترسي تو وجودمه اما خيلي عميق نيست.