RE: دارم دچار افسردگی میشم.........کمکم کنید .........!
انیگما جان
دقیقا میدونم چه حسی داشتی.(یادم نمیاد در مورد مسئله ای با این لحن صحبت کنم)
چون منم مدت هاست این احساس خفقان روی گلوم نشسته ...
آره پیش مشاورم 10-15 روز یه دفعه میرفتم و شایدم برم اما انگار، مثله یه گلدونه چینی، که وقتی شکست
و دادی بند زدن دیکه نمی تونه اون گلدونه اولیه باشه،منم همچین احساسی رو دارم(البته عقل آدما چیز دیگه ای فکر کنم بگه)خوب من احساس فعلیمو گفتم.
نمی دونم چرا بجای مرحم درد بودنم دارم از ضخمام برات میگم ...
فکر کنم مه آلودگی این چند روزم بی تاثیر نبوده.
در هر صورت میگن این نیز بگذرد .
نمی دون چرا زمزمه ی این شعر داره تو ذهنم تکرار میشه...
اما لحظه ای رسید
لحظه ی رها شدن
توی گرداب و امید
لحظه ای که پنجره بقض دیوا رو شکست...
RE: دارم دچار افسردگی میشم.........کمکم کنید .........!
سلام
من استنباط كردم كه گفتي براي رسيدن به هدفت بايد تمام وقتت رو بگذاري و بعد از رسيدن به هدف تازه شروع كني به زندگي ....و لذت بردن از اون ...
به نظر من وقتي آدم براي رسيدن به هدفش تلاش ميكنه در حال لذت بردن از زندگيه ...
اما اگر منظورت اينه كه وقت نداري به مسائل جانبي بپردازي يه راهش اينه كه 5-6 سال زمان لازم براي رسيدن به هدفت رو برسوني به 6-7 سال و اين يه سال زمان اضافي رو بتدريج صرف مسائل ديگه (هر چيزي كه برات مهمه ) كني مثلا هفته اي يك روز يا روزي چند ساعت ....
موفق باشي
RE: دارم دچار افسردگی میشم.........کمکم کنید .........!
سلام
خیلی موضوع شما برام جالب بود شما الان مشکلتون توی تنهاییتونه یا اینکه چیه دیگهای داره ازارتون میده اگر مشکلتون دوری از دوستتونه میتونم اینو بهتون بگم که شما به اون خیلی زیاد عادت کردید میتونم بگم بهش معتاد شدید حالا هو در حاله ترکید عذاب کشیدنتون هم به خاطره درده دوریه نگران نباشید همون طور که اینقدر به اون عادت کردید کم کم می تونید اونو از ذهنتون بیرون کنید
امیدوارم موفق بشید