نوشته اصلی توسط
iran2
بی اعتمادی دیگه برا چی؟؟؟؟؟؟
امروز برای گردش چند ساعت از خونه رفتم بیرون
وقی می خواستم از خونه بیام بیرون طبق معمول همیشه بازجویی شروع شد
کجای میری؟
با کی میری؟
با چی میری؟
کی بر می گردی؟؟
منم خیلی محترمانه به همه سوالات جواب دادمو رفتم
درست موقعی ک رسیدم بهم زنگ زدن کجایی؟؟
گفتم همونجایی ک گفتم مگه جایی غیر از اون قراره باشم
مادرم گفت باشه و هوا داره سرد میشه زودتر برگرد گفتم چشم
و نیم ساعت بعد دوباره باهام تماس گرفتن
مادرم پرسید کجایی؟
گفتم هنوز همونجام
گفت من الان اونجام تو را نمی بینم
رفتم آن طرف خیابون اونجا بود باهم برگشتیم خونه
آخه این کارا یعنی چی؟؟؟؟
راستی ی چیزی را یادم رفت بگم
من چند وقت پیش ی مقداری پول دستم اومد و من برای اینکه بعدها ب پول نیاز دارم و خرجش نکنم رفتم ی انگشتر خریدم
ولی اطلاعی به خانوادم ندادم ک اینا خریدم
روز عید وسایلمو گشته بودنو اون انگشترو پیدا کرده بودن
خلاصه ی دعوایی داشتیم ک چرا اینا گرفتم
نمی دونم به خاطر اونه امروز این کارا کردن یا نه
خسته شدم از این کاراشون
کافیه من چند لحظه خونه نباشم
تمام وسایلم از این رو به اون رو میشه با بازرسیشون
چی کار کنم من؟؟؟؟؟:nonchalance::nonchalance::nonchalan ce: