-
RE: با نامزدم مشکل دارم
سلام بخدا قسم هرجوری ک فکرشو کنید باش صحبت کردم ک باور کنه تغییرکردم از هیچ محبتی ازش دریغ نکردم هرچیزی گفت فقط سکوت کردمو گوش دادمو تایید کردم تازه داد سرم میزنه وقتی گله میکنم میگه باید عادت کنی همینه ک هست.اینا همه ب جهنم بگذریم
قراره دوشنبه با داداشش بیاد که مثلا یا با شرایطش کناربیام یا قضیه تمام شه.اینم بگم ک با برادر و پدرش سر این شرایط مسخره ای ک داره بحثش شده و اونا هم خودشونو کشیدن کنار ک هرچی خودش صلاح میدونه همون بشه.برادرش گفته با این شرایط هیچکس نمیتونه کناربیای منم اگه دختربودم عمرا شرایططو قبول میکردم اونم گفته برام مهم نیس بشه یا نشه تحت هیچ شرایطی از شرایطم برنمیگردم.یعنی قصدش اینه همه جوره بهم بخوره.بمنم میگه تا100 سال دیگه امکان نداره برخوردم بات خوب بشه ممبد سرد سردم بهم میگه خودتو خسته نکن چون فایده نداره منو عوض کنی.باور کنید از اشتها که افتادم که هیچ خواب راحت ندارم همش کابوس کارم شده فقط گریه.میدونم حرف که میزنه یعنی همونه حرفش برنمیگرده.میدونم تقصیرخودم بود خیییییییلی اشتباه کردم هزاربار ازش عذرخاهی کردم ولی حالا چی باید اینطوری انقدخوردم کنه؟باورکنید دیگه غروری برام نمونده بکل لهش کرده.من دوسش دارم نمیخام بهم بخوره از اونطرفم شرایطش همش غیرقابل تحمله.2شنبه این آقا اومد من چطوری باید باش برخوردکنم؟ فقط نگیدشرایطشو قبول کنم.تورو خددددددا کمکم کنید دارم دق میکنم.:316::302::316::302:
-
RE: با نامزدم مشکل دارم
شرايطش چيه عزيزم؟ميشه بگي لطفا
-
RE: با نامزدم مشکل دارم
سلام تو صحبتهای قبلم شرایطشو گفته بودم ولی بازم میگم.میگه اول زندگیو باید خونه بابام بشینی(خونه باباش دوتا اتاق بیشتر نداره).میگه خبری از ادامه تحصیلو سر کارم نیست.برات جشن عروسیم نمیگیریم فقط 1مهمانی ساده بعدم میگه انتظار روی خوش ازم بهیچ عنوان نباید داشته باشی چون سردتر میشم ک بهتر نمیشم:302::302::302:
-
سلام الهام جان
من همین الآن کل مکالمات شما با دوستامون رو تو این سایت خوندم
اوایلش احساس کردم خیلی شبیه من هستی
با این تفاوت که من به هیچ عنوان آدم زیاده خواهی نیستم و خدا رو شکر همسرم دستش به دهنش میرسه
و اصلا شرایطی رو که این آقا برای شما گذاشته رو به من تحمیل نمیکنه
ولی خب ما هم مشکل زیاد داریم
دوس دارم چنتا نکته رو که چنروز پیش دکتر مشاورم بهم گفت رو بهت یاد آور بشم .
1. غرور مرد رو نباید شکست باید سعی کنی همیشه اون حسه مردانه و قدرت باهاشون باشه ...( که اگه این قدرت رو نداشته باشه و ضعیف النفس باشه برای خود تو هم اصلا جالب نخواهد بود)
2. نباید سعی کنی تو محبت کردن یا بی محبتی یا هرچیزه دیگه ای افراط و تفریط کنی
3. خودت باش و فیلم بازی نکن ولی نه خودی که حتی خودتم قبولش نداری(منظورم اینه که خودت باش و به خاطر کس دیگه عوض نشو در عین حال اخلاق های بتم بریز دور)
4.انقدر زود و عجولانه تصمیم نگیر و عمل نکن و ناراحت نشو
در حالت کلی برات ناراحت شدم ولی به نظرم ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست و من همیشه به این جمله که گر صبر کنی زقوره حلوا سازی معتقدم....
آدما هیچوقت ی شبه عوض نمیشن به نظرم 2 حالت داره
یا نامزدت دیگه دوست نداره و به کل میخاد این رابطه رو کات کنه که اولا اصلا ناراحتی نداره چون بهت فرصت نداده و ارزش نداره به خاطرش ناراحت بشی در ثانی تو تلاش هم کردی و اون تورو نادیده گرفت و ی جورایی از آب گل آلود داره ماهی میگیره الآن دیگه دوره کنار خانواده شوهر زندگی کردن گذشته یا دوره دور کردن زن از جامعه و تحصیل و....
حالت دومم که امیدوارم بیشتر واقعیت داشته باشه اینه که داره تلافی این 4 ماه و سرت در میاره چطور اون 4 ماه رفتارهای تورو تحمل کرد توهم اجازه بده که ناراحتیشو تخلیه کنه و اصلا نترس که همینجوری بمونه چون پسر خالته و میشناسیش ی شبه که ظالم نشده.....
در ثانی از من به تو نصیحت اصلا به عقد زود هنگام اصرار نکن تو این مرحله جدا شدنم راحت تره ادامه دادنم راحت تره ...
فک کنم زیاد نوشتم سعی کن اجازه بدی زمان بگذره
-
به تاریخ موضوع هم توجه کنید دوستان