RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
واقعا متاسفم که همچین رفتاری نشون میدی آخه عزیز دلم چرا؟رفتارای شما قهر و آشتی هات دیگه واسه شوهرت رنگی نداره وقتی میدونه آشتی کنه دوباره قهر میکنه/وقتی میدونه قهر کنی خودت برمیگردی وقتی به جای عشق ورزیدن داری با این رفتارات از خودت فراریش میدی /متمئن باش هر کسه دیگه ایم جای شوهرت باشه حتی نگاتم نمیکنه.چند سالته؟چند وقته ازدواج کردی؟
هاجس عزیزم یه پیشنهاد دارم اگه بعد یه مدت دنبالت نیومد برای آخرین بار برگردی سره خونه و زندگیت البته اینبار مصمم وبا یه تغییر حسابی تو خودت البته اگه زندگیتو دوست داری.
1-سعی کن بیشتر برای خودت احترام قائل باشی تا همسرت برات احترام قائل باشه
2-دیگه بهش گیر نده و بزار یه مدت اونجور که خودش دوست داره رفتار کنه بدون بازخواست
3-تا حدی نسبت بهش بی تفاوت باش وحتما خودتو به چیزی سرگرم کنی
4-غذاتو.جای خوابتو باهاش جدا نکن
5-سعی کن غذا همیشه حاظر و خونه همیشه مرتب و خودتم یه دسته گل باشی
6-نزار با رفتاراش عصبیت کنه بی خیال باش و آرام.
خواهش میکنم این کارهارو بکن آرام بودن وخونسرد بودن همسرت تو رو اینجور به هم ریخته .دریا چون آرامه همه دوستش دارن وقتی پر طلاطمه همه ازش فرارین.
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
aphd جان من 24 سالمه همسرم 33
1 ساله ازدواج كرديم
2 سالم نامزد و عقد بوديم
فكر نميكنم بازم بخوام همچين كاري بكنم
آخه اين مال الان نيست همون اوايلم حتي اگه مقصر خودش بود و قهر ميكرديم هيچوقت جلو نميومد و اسه آشتي
من حسرت يه منت كشي خشك و خالي از شوهرم مونده به دلم
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
هاجس عزیز در سال اول زندگی مشکلات بوده و هست منو همسرم 1 ساله اول نصفشو با هم تو قهر گذروندیم ولی خدا رو شکر حالا اخلاق همدیگه دستمون اومده وتقریبا ماهی یک بار بحثمون میشه .یه لحظه پیش خودت فکر کن که تو باید به همسرت بگی که از زندگیت ناراضی هستی یا همسرت از زندگی با شما ناراضیه.مطمئن باش اگه مردا به ما زنا احتیاج نداشتن هیچ وقت زن نیمیگرفتن پس هیچ وقت نمیخوان کارشون به این جا کشیده بشه.اختلاف سنیتون تقریبا مثل منو همسرمه.
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
aphd عزيز دردم از اينه كه من تنها مشكلي كه باهاش در موردش حرف ميزنم بي محبتي شه
نه با خانوادش مشكل دارم - نه از بي پوليش شكايت ميكنم - نه از اون زنايي ام كه بهش گير بدم كه تو كار خونه كمكم كنه با اينكه منم شاغلم ولي هيچوقت ازش كمك نميخوام خودم همه كار خونه رو ميكنم از اون وقتي م كه مشاورا گفتن بهش راجع به عمه ش گير نده تا حالا راجع بهش باهاش حرف نزدم در اون موردم خودم رو زدم به بي خيالي
ولي خب منم انسانم ديگه بعضي وقتا دوست دارم شوهرم بهم محبت كنه لمسم كنه ولي اون انگار نه انگار
تا از دهنمم در مياد كه گله كنم ميگه همينم كه هستم
نميدونم ولي احساس ميكنم حق من نيست كه اينجوري باهام رفتار كنه
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
هاجس عزیزم
با همه وجود احساست رو درک میکنم خیلی از جملاتت رو انگار خودم نوشتم
من مشکل مشابه تو اما در نوع ضعیف ترش رو دارم
به نظر من این مشکل ما زنها نیست که محبت مورد انتظارمان را از شوهرانمان دریافت نمیکنیم بلکه این به دل کوچک و روح بسته مردها برمیگردد که همسرانشان را با اینچنین کمبود محبت و فقر عاطفی روبه رو میکنند. هدف از ازدواج کنار هم بودن, عشق ورزیدن؛ تکیه گاه بودن در مصائب؛ و بی پروا و بی حساب و کتاب عاشق بودن است.
چرا من زن باید مراقب ابراز احساسم باشم که نکند برای همسرم که عاشق سینه چاک دیروز بود و بی تفاوت مستقل امروز, عادی شده و از چشمش بیفتم.
عاشقی با حساب و کتاب عشق نیست؛ بلکه معامله است , داد و ستدی بی ارزش....
خطاب به همه مردان بویژه مردان این تالار:
بی حساب و کتاب به همسرانتان عشق بورزید, همانطور که آنها این کار را برای شما انجام میدهند. به خدا قسم که غرور و مردانگی تان با ابراز عشق به همسرانتان ذره ای خدشه دار نخواهد شد.
این همه بی مهری را با این موجود ظریف و حساس نکنید که عین ظلم و ستم است
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
ستاره تنها
طبیعت انسان با مشاهده دائمی یک صفت در تضاد است و طبیعت خانومها در این مورد بیشتر در تضاد است.
عمده آقایونی که اینجا اومدند و مشکلات خودشون رو نوشتند مشکلشون از اینجا شروع شده که خانومشون خوشی ومحبت زیر دلش زده و یا بهش بی تفاوت شده و ایراد گیر (m.milad( یا بهش خیانت کرده (bikas , kazem) و یا از اون دیگه خوشش نمیاد(mohammad).
محبت رو باید تحت کنترل ارائه کرد وگرنه همسر دلزده می شه و جذابیت مرد از دست می ره. من تجربه ازدواج ندارم ولی در مورد کسی که به جهت ازدواج آشنا بودیم و تقریبا من هر نوع محبتی که تصور کنید در حقش کردم هم همین رو دیدم که دنبال هیجان می گشت! در دوستانم هم که ازدواج موفقی داشتند این کنترل محبت رو دیدم درست جواب می ده.
ازدواج فراتر از عشق نیازمند کسب مهارت است! مهارت چگونه عشق ورزی و در چه زمان عشق را ارائه کردن!
بی حساب و کتاب ارائه کردن محبت نتیجش چیزی جز جدایی نیست. چون خطابتون آقایان تالار بود جواب دادم اگر بفرمایید دیگر صحبتی نمی کنم. چون طوری که فهمیدم در این تالار آقایونی که مطابق نظر(اونم نظر آنی ونه نظر آتی!!) خانومها نظر نمی دن زن ستیز لقب می گیرند.
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
آقاي مهران كاش من يه نموره محبت ببينم
قول ميدم نه تكراري بشه نه دلزده بشم نه ايرادگير
اگه همسرم ديگه نخواد بياد دنبالم چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:302:
خيلي احمقم آخه چرا باز قهر كردم
من كه ميدونم تحمل دوريشو ندارم
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
آقای مهران عزیز من چنین جسارتی را به شما نمیکنم
ازدواج فراتر از عشق نیازمند کسب مهارت است! مهارت چگونه عشق ورزی و در چه زمان عشق را ارائه کردن!
ازتون خواهش میکنم این جمله را برای هاجس عزیز ؛ من و هزاران همسر که با مشکلاتی مانند ما مواجه اند باز کرده و بیشتر توضیح دهید
چون به شخصه خودم من این مهارت را با بداخلاقی, محبت کمتر و یا حتی بی محبتی و عدم توجه به همسر اشتباه میگیرم که خود باعث میشود همسرم از من دورتر شود
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
چند مثال می زنم.
1- همسرتون عصبیه و فکرش مشغوله. شما نگرانش هستید و از روی دوست داشتن می خواید مرتب سوال بپرسید. همسرتون واکنش منفی نشون می ده و رابطتون خرابتر می شه ایشون هم عصبی از اینکه درک نشدند و شرایط بدتر می شه...
رفتار مناسبتر این است که اجازه دهید با مشکلاتش تنها باشد و هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که اگر چیزی نیاز داره حتما بهتون بگه و دوستش دارید وبرای حل مشکلش دعا می کنید.
2- یک مرد به جذابیت و غرور مردانه اش زنده است!! عمده دلایلی که ایشان را دوست دارید این است و این را نمیخواهد از دست بدهد. پس عشق می ورزد اگر اجازه بدهید و با اصرار خود خفه اش نکنید! مردی که مانند یک زن محبت کلامی و رفتاری فراوان می کند جذابیت خود را از دست می دهد. گاهی اوقات محبت می کند گاهی اوقات خشونت می کند ( نه منظورم توهین و بی ادبی و کنک و... نیست ها) و... یک مرد است نه یک زن! این تفاوت را درک می کنید حتما. شما با هم نوع خودتون ازدواج نکردید که تقاضا داشته باشید به همون اندازه احساسات و لطافت ببینید.
3- اجازه بدهید همسرتان دلش برای شما تنگ شود رفتارهای تیپیکی مانند اشک ریختن، اصرار کردن و.قهر کردن و عصبی شدن و .. شما.این اجازه را از یک مرد مغرور می گیرد که دلش برای شما تنگ شود. سعی کنید حتی اگر شده بسیار سخت همان ستاره تنها یا هاجس قدیم باشید بدون حساسیتها! لااقل در رفتارتان نشان ندهید. به او محبت کنید چیزی می برید گفت نمی خورم بگو عزیزم نگران چیزی نباش مشکلی پیش اومده باشه با هم حلش می کنیم. لبخند بزنید و از اتاق خارج بشید. محبت افراطی نکنید
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
کاملا با نکته سوم نوشته های آقای مهران 21 موافقم ... خیلی دوست دارم رو این موضوع صحبت بشه احتمالا یه تاپیک واسش باز کنم در آینده و تاپیک خانم هاجس عزیز رو منحرف نمیکنم
البته نکته اول و دوم هم درسته ولی سومین نکته مسئله ای که من دوست دارم بیشتر انجامش بدم