RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام برادر گرامی
به نظرم راه دوم بهتر، عاقلانه تر و کم دردسرتره. به ایشون بفرمائید که رابطه ما رابطه کاری بود و تمام شد. من نسبت به یک زندگی دیگر تعهد دارم و نمی خوام سر هیچ و پوچ برای همسرم حساسیت ایجاد کنم. تا همینجا هم که رابطه مون ادامه پیدا کرده زیادتر از حد معمول بوده و نمی خوام نه برای شما (که هنوز ازدواج نکردی) و نه خودم مشکل ایجاد بشه. رک و راست و پوست کنده بهشون بگید که من زندگی ام و همسرم را دوست دارم و از کرده خودم پشیمونم.
بازم میگم هرچه سریعتر این رابطه را پایان بدید. هر روزی که بگذره وضعیت بدتر میشه.
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام آقای کامروا
به نظر من دوست دختر فعلی شما دست به یه حماقت زده که با شما چنین دوستی رو شروع کرده . چون خودم هم دختر هستم و چون تو یه محیط فنی (اکثرا آقا) هستم هر از چند گاهی همچین پیشنهاد های دوستی (صرف در حد صحبت و درد و دل!!!)بهم میشه ولی تا حالا هیچ وقت قبولش نکردم!
این خانموم هم چون میدونست شما متاهل هستید باید به یکباره رابطه رو تمام میکرد و اصلا واردش نمیشد چه برسه که بخواد 2 سال هم طولش بده!!!!! پس یه مشکلی هست این وسط!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به نظر من هم به یکباره تمومش کنید و در ضمن خیلی هم کوتاه و مختصر . مفید . (صرفا دلیلتون رو بگید و سعی در قانع کردن اون خانوم هم نداشته باشید ، که خودش باز منجر به ادامه تماس ها بشه )یه مدت میرید تو لک ولی بهتر از یه عمر پشیمونیه
موفق باشید
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
سلام،
دوست عزیز از امروز به حالات درونی خودت عمیق تر شو و ازخودت سوال کن که چرا این اتفاق برای تو افتاده؟ در این دختر چه چیزی دیده ای که احساس می کنی تو را جذب کرده؟ آیا از رکود زندگی خودت خسته شده ای؟ همانطور که بارها کارشناسان محترم این سایت گفتن خیلی از افرادی که شرایط تو را دارند افراد لذت طلبی نیستند. بلکه فقط عاشق عاشق بودن هستند. با مطالعه و خودشناسی می تونی اینها را درمورد خودت تشخیص بدی.
ممکن است تو مرد رمانتیکی باشی و دلت بخواهد دائم با عشق زندگی کنی. گاهی ما آنقدر به روح و روانمان بی توجهی می کنیم که تا کسی پیدا می شود و به روح و روان ما توجه می کند روح ما آنقدر تشنه توجه است که دیگر سر جایمان بند نمی شویم. پس از همین امروز تصمیم بگیر که خودت به خودت محبت کنی و خودت را دوست داشته باشی. تصمیم بگیر که هر روز به پیاده روی بروی. زیر باران قدم بزن و از دیدن گلها لذت ببر. برای خودت وهمسر وزندگیت ارزش قائل باش. باخودت آنقدر مهربان باش که حتی نتوانی باور کنی. این کارها را فقط به خاطر خودت و خدای خودت بکن تا خداوند هم تورا از محبت غیر بی نیازکند.
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
جناب آقای کامروا
من هم میخوام یک سئوالی کنم که شاید دوستان دیگر از شما نپرسیده اند!
اگر اون خانم از اول درخواست دوستی شما رو پذیرفته بود فکر میکنید الان روابط شما به چه صورتی بود؟ اگه اون خانم میخواست رابطه رو بیشتر کنه جواب شما چی بود؟ قبول میکردید و یا میگفتید که من زن دارم و نمیتونم!! خواهش میکنم جواب این سئوالات رو صادقانه به خودتون بدید نه به ما؟!!
شوهر من هم با دردل و دوستی ساده با یکی از همکارش شروع کرد!! شوهرم هم اون اوایل میخواست که من رو با اون دختر آشنا کنه و بهم پیشنهاد کرد که با هم بریم پارک و پیاده روی!! که من مخالفت کردم! البته ای کاش اینکارو نکرده بودم!! شاید زودتر میفهمیدم و نمیگذاشتم که روابطشون پیشرفت کنه!! فقط بد شانسی من نسبت به خانم شما این بود که دختره به سرعت به پیشنهاد دوستی شون پاسخ مثبت داد و روابطشون سریع پیشرفت کرد و به جاهای باریک کشید!! جالب اینه که شوهر من هم میخواست اون خانم رو شوهر بده و دنبال شوهر براش میگشت و بهش گفته بود که من از زنم جدا نمیشم ولی اون با برنامه دنبال این بود که بین ما رو به هم بزنه و به شوهرم برسه!!! حتی شوهرم چند بار هم به من گفته بود که مثل خواهر برام میمونه!! ولی تا وقتی شوهر براش پیدا کنه کیف و حالشون رو با هم میکردند!!! ( داستانها به نظرتون تا چه حد شبیه همند) خودتون رو گول نزنید اگه طرف شما هم به دوستی شما پاسخ میداد! مطمئن باشید به همین جا ختم نمیشد!! و الان مثل شوهر من پشیمون بودید ولی چه فایده!! با اینکه شوهرمو دوست دارم ولی هیچوقت دیکه به شکل سابق بهش نگاه نمیکنم و اون مرد نجیب و خوددار رو دیگه نمیبینم. اون هم همیشه فکر میکنه که شخصیتش رو پیش من از دست داده و همیشه پیش من شرمنده میمونه! آیا دوست دارید چنین وضعیتی تا آخر عمر در کنار همسرتون داشته باشید!! شوهر من هم از این پیشنهادات میداد که تنهایی بره به مسافرت!! ولی اینکارو نکنید این باعث میشه بیشتر به اون خانوم فکر کنید تا همسرتون!! بهتره با همسرتون مسافرت برید و روابطتون رو بیشتر با ایشون ترمیم کنید!! باهاش حرف بزنید! خواسته هاتون رو باهاش مطرح کنید ! باهاش دوست باشید!و سعی کنید خلا های روحی تون را با همسرتون پر کنید نه یک خانم دیگه!!
من فکر کنم شما هم مثل شوهر من میخواهید زندگیتون شور و هیجان پیدا کنه و عشق پنهانی داشته باشید و زندگیتون رنگی بشه!! ولی به این فکر کنید که اگه یک درصد هم همسرتون بو ببره، زندگی مشترکتون داغون میشه و دیگه هیچوقت به حالت قبل برنمیگرده!! اعتماد همسرتون به شما در زندگی از همه چیز ارزشمندتره! به خاطر خوشیهای آنی و ماجراجویی و به بهای کمی اون رو از دست ندید!!
بعدش هم آخه این چه تفکریه که همه جور خیانتی برای مردها آزاده چون دین ما اون رو آزاد کرده ولی به زنها که میرسیم این کار خطرناکه!! کجای اسلام گفته پنهان از همسر برید و با یک خانم طرح دوستی بریزید. اگه خیلی مردید و این کار اشکالی نداره، رک و راست برید به همسرتون بگید که من از یک خانمی خوشم اومده و میخوام باهاش دوست بشم! کجای اسلام گفته پنهان از همسرتون برید و صیغه کنید!! چرا یک آقا میتونه با یک خانم دوست بشه و درد دل کنه ولی در مورد همسرتون این کار خطرناکه! آخه کدوم آیین و دینی به مردا اجازه اینکارا رو میده! خودتونو گول نزنید و برای خودتون عذر شرعی نیارید! این کاری که شما میکنید خیانت به همسرتونه!! روزی که با همسرتون پیمان ازدواج بستید در واقع ملزم شدید که اون رو شریک زندگیتون قرار بدید و به هیج زن دیگه ای فکر نکنید!! همونطور که شما هم همین انتظار رو از خانمتون دارید. پس هی زن و مرد نکنید و نگید که این کار برای من مجازه و برای همسرم خیر!!
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baran.68
بهار شادی عزیز انسان به هیچ وجه تاکید می کنم به هیچ وجه حتم الخطا نیست و این کاملا غلطه و خودش مجوزی صادر میکنه برای خطا کردن درصورتی که انسان اجازه خطا کردن نداره و موظف هست که درست عمل کنه .
درستش اینه که انسان ممکن الخطاست .
باران عزیزم
از توضیحات خوبت ممنونم اما من عقیده دارم انسان حتم الخطاست از این حیث که خطا کردن
صرفا گناه کردن نیست و انسان ها موجوداتی هستند که دچار اشتباه به دلیل علم محدود و
ظرفیت محدودشون میشن! مثل خطادر هر موردی و اینکه ما فکر کنیم این حرف به منزله
صدور مجوز برای خطا کردنه کمی غیر منصفانه هست.
بیشتر منظور من از این باب این هست که ما دائما مورد امتحان و اشتباه قرار میگیریم ولی
میتونیم با مراقبت از خودمون این رو به حداقل برسونیم و بعد هم خودمون و دیگران رو
ببخشیم و باید همیشه حواسمون به خودمون باشه که به ما قدرت انتخاب داده شده و چون
معصوم و مصون از اشتباه نیستیم ، هر لحظه ممکنه در معرضش قرار بگیریم! بهر حال لازم
دونستم دیدگاهم رو بسط بدم که سوء تفاهم پیش نیاد :46:
==================
کامروای گرامی
خوبه که وارد مرحله پذیرش شدین که به این خانم وابستگی عاطفی پیدا کردین و ذهنتون
به شدت درگیرشه! همین که مرحله انکار (عقلانی سازی و توجیه اشتباه) رو پشت سر
گذاشتین و پذیرفتین که این رابطه یک رابطه اشتباهه چون دارین وابسته میشین یک پوئن
مثبت برای شماست!
اما حالا که درد رو فهمیدین باید به دنبال درمان بشین! احساسات ما به سرعت رشد می
کنن و ممکنه روزی برسه که عقل نتونه احساس رو مهار کنه و فاجعه پیش بیاد!
برای همین قبل از بوجود امدن احساس عمیقتر ، بهتره به این رابطه پایان بدین و حتی اگر
سخت هست برای دفاع از منافع عقلانی خودتون ، سختی های اتمام رابطه رو به جان بخرید
و 100 البته بعد از اون دنبال رخنه های ارتباطی خودتون و همسرتون بگردین (آسیب
شناسی رابطه) که چرا جذب چنین رابطه ای شدین و مسائلتون رو از راه درست حل کنین
نه راه های فرعی و میانبر به ظاهر مطلوب ولی در باطن خطرناک و آسیب زا!
الان کوچک بشین که نمیشین بهتره که بعدا گرفتار بشین!
ضمن اینکه اگر شما سرد برخورد کنین و چند سری جواب خانم رو ندین خود به خود ارتباط
قطع میشه! ضمنا سفر به تنهایی چندان برای شما الان مناسب به نظر نمیاد چون تنهایی
ممکنه وسوستون کنه به شدت بیشتری به رابطه برگردین! البته این یک نظر شخصیه!
موفق باشین.
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
برای شما حرفی ندارم چون دوستان همه جوره راهنمائیتون کردند اما یک لحظه خودما گذاشتم جای خانومتون
[color=#FF0000][size=medium]از ته دل میگم دلم برا خانومتون خیلی خیلی سوخت.
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
[align=justify]راستش قدرت فکر کردن ندارم. انگاری هنگ کردم.
حس ندامت یک حس درونی و واقعیه!چرا دروغ بگم هنوز ندامت درونم ایجاد نشده، بعضی وقتها دلم واسه همسرم خیلی میسوزه ولی فکر اون شخص هم از سرم بیرون نمیره،شاید اوایل حس و حال و سوزوگداز عاشقی واسم جذابیت ایحاد کرده بود ولی الان واقعا کشش روحی بسمت ایشون را در خودم مثل جاذبه آهنربا حس میکنم!
اگه ممکنه لینک بذارید!الان نیاز به صحبت بیشتر دارم تا از هنگ بیام بیرون!
دوستان من واسه گرفتن تصمیم قاطع احتیاج به تنهایی دارم. دو کار را میتونم انجام بدم:
1-چند روز میخوام تنها باشم و فقط فکر کنم.پس از همسرم بخوام موافقت کنه که من چند روز ی مسافرت تنها برم؟
2-به خود این خانم بگم چقدر درگیر شدم و دارم اذیت میشم(البته پروژه ما اونجاتموم شده و دیگه من نمیرم شرکتشون که همو ببینیم) و ازش بخوام با من دیگه تماس نگیرن-البته اینطوری من واقعا کوچیک میشم ولی همه چیز یهو تموم میشه! البته بجز تحقیری که من میشم و همیشه خاطرش تو ذهنم میمونه!
آیا تصمیمات درستیند؟انجامشون بدم؟راه بهتری سراغ دارید؟[/align] :303:
مباحثه عقل واحساس
سلام آقای کامروا
این مباحثه عقل واحساس رو انجام بدید فکر میکنم خیلی کمکتون کنه..........
به نظرمن بستگی به شرایط خودتون وشخصیت خودتون داره که چطور آرامش پیدا کنید ولی من فکر میکنم اگر این چندروز به همسرتون بیشتر نزدیک شید و بهش خیلی محبت کنید/ محبت لمسی و زبانی و ....باهم بیرون برید ....
باعث میشه علاقه وعشقتون به همسرتون بیشتر بشه وبیشتر یادتون بیاد که چقدر دوستش دارید و چقدر دوست دارید زندگی تون پاک بمونه...
باعث میشه دلگرمی تون به زندگی بیشتر بشه و راحتر بتونید اون مشکل رو حل کنید..........
اول با خودتون کنار بیاین یعنی مطمئن شید که میخواین مشکل حل شه و پشیمون شید از کارتون
بعدش خیلی راحت میتونید تصمیم بگیرید به این خانم چی بگید
باتوجه به اینکه دیگه ایشون رو نمی بینید خیلی راحت میتونید تمومش کنید
اصلا میتونید شماره گوشی تون رو عوض کنید.
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رویای صداقت
يه سوال:
به چه بهونه اي ميخواين تنهايي بريد مسافرت؟
ازين لحاظ ميپرسم كه اگه همسرتون شك كنن ، آرامش روانيشون از بين ميره و ممكنه بهتون بي اعتماد بشند.
با قطع سريع رابطه موافقم
همونطور كه پيدا ي عزيز گفت اين اصلا حقارت نيست.
كار درست آدمو كوچيك نميكنه.
[align=justify]به بهونه ماموریت کاری.اینجوری دیگه فکرش هزار جا نمیره.البته واقفم که دروغ خیلی بده ولی بعضی وقتها به مصالح بعدیش میارزه@
فکر میکنم به یک خلوت با خودم احتیاج شدید دارم
باید به خیلی از سوالای شما پیش خودم جواب بدم.باید ببینم چرا من که در تمام دوران مجردیم حتی یک دوست دختر نداشتم و همیشه هم به این موضوع افتخار میکردم و بین دوستام از این بابت زبانزد بودم چرا حالا باید بعد از ازدواج ....!!! اینکه چرا از اول به این رابطه پر و بال دادم و چرا اون اوایل تمومش نکردم؟ اگه پیشنهادم قبول شده بود کار به کجا میتونست بکشه و چرا فقط با دیدن ایشون حسی بهم دست میده که دنبالشم؟ و از حالا چه کنم؟
؟
؟
؟
؟
؟
؟[size=x-large]من نیاز به تنهایی و فکر کردن دارم [/align][/size]
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamrava
الان در پی حل اون مشکل نیستم چون اولا توان حلشو در خودم فعلا نمیبینم و ثانیا دلم میخواد با غم عشقش بسوزم(این سوختن را حتی از خود وصال بیشتر دوست دارم-البته شاید حرفم واستون عجیب باشه ولی من با حس و سوز وگداز یجورایی خوگرفتم و بهش عادت کردم و دوست دارم این حالو.[b]میترسم مشکلم حل بشه و این حالم را از دست [/b]بدم
قبلا هم صحبت افرادی مثل شما بودم که عشق رو به خاطر همین به قول شما سوز و گدازش میخوان تا خود طرف مقابل یا رسیدن به اون و چشیدن طعم ارامش و خوشبختی!!!اینم یه مدلشه بحثی هم توش نیست اما نه واسه شمـــــــــــــــــــــا!! !!!!!!
شما متاهلید متعهدید دیگه فقط متعلق به خودتون نیستید که دنبال بهره بردن از چنین لذتهایی باشید!
تا به حال از همسرتون دور بودید؟تا به حال چند روزی بینتون فاصله افتاده؟؟؟؟مطمئن باشید در این صورت حتما اون حس مطلوب شما در قبال همسرتون حس خواهد شد ....
آقای کامروا؟
به خودتون بیاید!
تصمیم بگیرید!
اون خانومو رها کنید!
به زندگیتون رحم کنید!
به توهماتتون توجهی نکنید!
دعا کنید نه تنها امروز هیچ وقت همسرتون از این رابطه هیچ هیچ هیچ بویی نبرن!
فکر کنید!
به ما خانوما اعتماد کنید جنس خودمونو میشناسیم ....
بیاید بپرسید چگونه اون خانومو رها کنم؟
RE: آیا دوست(دختر) را با زنم آشنا کنم؟ (درخواست کمک)
برادرم
فکر کردن به گذشته دردی را دوا نمی کند. به امروز فکر کن. به همسرت و به زندگیت. آنهم نه در تنهایی بلکه در کنار همسرتان.
جواب این سوال را به خودتان بدهید : شماره تلفن های مربوط به آن خانم هنوز در کانتکت گوشی شماست یا پاکش کردید؟ اگر هست .......