RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط زنده دل
با این چیزایی که نوشتید منم احساس می کنم برادرشون انگار هول شدند!
درباره گذشته خانوم خیلی تحقیق کنید و دقت کنید، شاید چیزی بوده که باعث این عکس العمل شده. زودتر این کارو انجام بدید که اگه مانعی بود زودتر متوجه بشید و تکلیف خودتون و اون خانوم روشن بشه
برادرشون طوری برخورد کردن که انگار همه چی تمومه، اگه شما بعد از تحقیقات پشیمون بشید ممکنه برخورد بدی باهاتون کنن. برای همین هرچی زودتر تحقیقاتونو شروع کنید بدون اینکه خودشون متوجه بشن
اگه خود اون خانوم عکس العمل برادرشونو داشتن، مثلا راجع به محرم صفر حرف میزدن میشد گفت خب خیلی از شما خوششون اومده وهول شدن ولی برادرشون دیگه چرا؟!!
منم بیشتر حرف های برادرش رو به پای همسن خودم بودن میگذارم و شاید ایشون هم تجربه نداشت و هنگ کرده بود نمیدونست چی بگه چی کنه
اخه من چطوری تحقیقات کنم؟تو محل کار که دیگران میفهمند تو محل زندگیش هم که نمیشه رفت محیط نظامی یکی گیر باید بیارم که بتونه تو شهرکشون بتونه بره
شاید ایشون داشتند سیاست به خرج میدادند هی میگفتند به پدرمادرم بگم بیاد ان روز که بفهمه خانواده من تو جریان است یا نظرشون چطور است مثبت یا منفیه و...
[quote=الف-ح]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط qpnuir
برداشت من اینه که شما هنوز زیادی به مادرتون و خانواده تون وابسته هستید و خودتون قدرت تصمیم گیری ندارید ..
ببینید خیلی خوبه که شما انقدر احترام خانواده رو حفظ میکنید و میخواهید خانواده تون هم راضی باشند .. این عالیه :104::104:
اما نباید تحت تاثیر حرفهای دیگران باشید و از خودتون اراده ای نداشته باشید ..
اگر میخواید همه چیز رسمی و طبق روال جلو بره کار رو بسپرید به خانواده ها .. که برید و با هم اشنا بشید و خواستگاری کنید ..
اگر از انتخابتون مطمئن هستید با خانواده صحبت کنید و بگید که من دوست دارم برای اشنایی بیشتر بریم و صحبت کنیم .. قرار نیست تا شما پاتون رو میذارید خونه ی دختر خانوم عاقد خبر کنن که !! این جلسات برای اشنایی و شناخت هست ..
تحت تاثیر حرفهای بقیه نباشید و هر جمله و حرف رو برای خودتون تحلیل نکنید .
پیش داوری و ذهن خوانی هم نکنید ..
زنده دل عزیز این که برادر اون خانوم میخوان همه چیز زودتر زیر نظر خانواده ها قرار بگیره کار بدیه ؟؟
خوبه که همین طوری خودشون بدون نظر خانواده ها با هم باشن ؟
نمیشه ندونسته قضاوت کرد .. برادر نگفته که بیاین زودتر برین عقد کنید ! گفته زودتر زیر نظر خانواده ها باشید که به نظر من اصلا بد نیست ..
میدونستم این نوشته بنویسم همین رو میگند دوستان
اخه درد منم همینه که هنوز شناخت کامل ویقین واطمینان از این خانم ندارم که تفاهم کامل داریم با هم
چون قصد اصلی اول این بود که ببینم نظر اولیه ایشون نسبت به من چطوره ؟ همینطور که قبلا گفتم فکر میکردم نکنه جزو کسانی باشه که اصلا به کسی که ازش کوچکتره فکر نمیکنه برای همین خواستم مطمئن بشوم البته شناخت اولیه پیدا کردم که دیدم اینجور که تو محیط کار نشان میده ساده و البته پر جنب وجوش و کاری وپیگیر است
برای همین بهش گفتم وبعدش به خانواده ام
ولی الان کار گره خورده
الان من کاملا مطمئن نیستم برای همین نمیتونم خانواده ام اجبار کنم برای همین پادرهوام
میخواهم اول مطمئن بشوم تفاهم داریم دیدگاه و عقاید واخلاق رفتارمون به هم میخوره بعد
وگرنه اگر من مطمئن کامل بودم هیچ کسی نمیتونه رای منو بزنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوست عزیز:72:
همانطور که شما تمایل دارید مادرتون ایشون رو ببینند خوب اون برادر هم نمی خواد که مادر و پدرش از این موضوع بی خبر
باشند و می خواد خانواده خودش رو هم در جریان بذاره. چطور نظر مادر شما اینقدر مهم است و نظر مادر و پدر ایشون نه؟؟
خوب مسلم است که برادر نمی خواد بی گدار به اب بزنه و مثل شما نگران نظر خانواده اش هست.
از طرفی چون شما همکار بودید احتمال می ده نظر شخصی شما دونفر مثبت هست و حالا نظر پدر مادرها مهم هست.
لطفا ذهن خوانی نکنید و اینقدر نظر خودتون و مادرتون رو مهم تر از نظر پدر و مادر ایشون ندونید.
موفق باشید.:72:
خداییش این جمله ات منطقی و درست بود
کمی ارامش داد
از این دیدگاه فکر نکرده بودم
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط qpnuir
میدونستم این نوشته بنویسم همین رو میگند دوستان
اخه درد منم همینه که هنوز شناخت کامل ویقین واطمینان از این خانم ندارم که تفاهم کامل داریم با هم
چون قصد اصلی اول این بود که ببینم نظر اولیه ایشون نسبت به من چطوره ؟ همینطور که قبلا گفتم فکر میکردم نکنه جزو کسانی باشه که اصلا به کسی که ازش کوچکتره فکر نمیکنه برای همین خواستم مطمئن بشوم البته شناخت اولیه پیدا کردم که دیدم اینجور که تو محیط کار نشان میده ساده و البته پر جنب وجوش و کاری وپیگیر است
برای همین بهش گفتم وبعدش به خانواده ام
ولی الان کار گره خورده
الان من کاملا مطمئن نیستم برای همین نمیتونم خانواده ام اجبار کنم برای همین پادرهوام
میخواهم اول مطمئن بشوم تفاهم داریم دیدگاه و عقاید واخلاق رفتارمون به هم میخوره بعد
وگرنه اگر من مطمئن کامل بودم هیچ کسی نمیتونه رای منو بزنه
برادر عزیز معنی خواستگاری چیه ؟؟؟
یعنی شما میری خونه ی دختر خانوم و با خانواده ش صحبت میکنی و اجازه میگیری که بیشتر با هم اشنا بشید .. درسته ؟؟؟
شما از اول اشتباه کردی .. باید با خانواده ی خودت صحبت میکردی و میگفتی یه همچین موردی رو من در نظر دارم که با رضایت شما بریم و باهاشون بیشتر اشنا بشیم ..
از اون طرف رفتی به خانوم گفتی میخوام بیام خواستگاری .. بعد به خانواده ت گفتی و اونها هم راضی نمیشن .. بعد هم رفتی با برادرش صحبت کردی و حالا میگی باید یکیو بفرستم تو شهرکشون تحقیق کنه !!!!!
اینا همه نشون میده شما هنوز امادگی لازمو برای ازدواج نداری .. هنوز نمیتونی فکرت رو متمرکز کنی و درباره ی یه موضوعی فکر کنی و تصمیم بگیری .. کارهات همه ش با هم تضاد داره ..
نه دختر مردم رو پا در هوا نگه دار نه خودتو انقدر اذیت کن ..
با خانواده صحبت کن و متقاعدشون کن که این جلسه فقط اشنایی و شناخته ..
برید خونه ی اون خانوم برای صحبت و شناخت بیشتر ..
قبل از هرکاری خیلی فکر کن .. و بعد انجامش بده .. نشه مث همین جریان ..
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
[quote=الف-ح]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط qpnuir
قبل از هرکاری خیلی فکر کن .. و بعد انجامش بده .. نشه مث همین جریان ..
باشه حتما
ممنون
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
[quote=الف-ح]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط qpnuir
برادر عزیز معنی خواستگاری چیه ؟؟؟
یعنی شما میری خونه ی دختر خانوم و با خانواده ش صحبت میکنی و اجازه میگیری که بیشتر با هم اشنا بشید .. درسته ؟؟؟
شما از اول اشتباه کردی .. باید با خانواده ی خودت صحبت میکردی و میگفتی یه همچین موردی رو من در نظر دارم که با رضایت شما بریم و باهاشون بیشتر اشنا بشیم ..
از اون طرف رفتی به خانوم گفتی میخوام بیام خواستگاری .. بعد به خانواده ت گفتی و اونها هم راضی نمیشن .. بعد هم رفتی با برادرش صحبت کردی و حالا میگی باید یکیو بفرستم تو شهرکشون تحقیق کنه !!!!!
اینا همه نشون میده شما هنوز امادگی لازمو برای ازدواج نداری .. هنوز نمیتونی فکرت رو متمرکز کنی و درباره ی یه موضوعی فکر کنی و تصمیم بگیری .. کارهات همه ش با هم تضاد داره ..
نه دختر مردم رو پا در هوا نگه دار نه خودتو انقدر اذیت کن ..
با خانواده صحبت کن و متقاعدشون کن که این جلسه فقط اشنایی و شناخته ..
برید خونه ی اون خانوم برای صحبت و شناخت بیشتر ..
قبل از هرکاری خیلی فکر کن .. و بعد انجامش بده .. نشه مث همین جریان ..
پس خانواده راضی کنم بره خانه شون- حالا مادرم اومد میخواستم بگم بیاد سر کار این خانم رو ببینه- بعد جلسه تو خانه شون
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
ولی زیادی حساس شدم فکر میکنم چون همدیگر نمیبینم و درحد یک سلام و علیک است الان خیلی از دیگران تو دوران نامزدی هفته ای یک بار همدیگر میبینند ما که هرروز همدیگر میبینیم پس نباید نگران باشم
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
خوب امروز چراغ سبز این خانم نشان داد وخودش پیگیر شد واس ام اس بازی شروع کرد و گفت کی مادرتون میاد!
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
کلا گند زده شد به همه چیز
فاتحه اش خوانده شده
الان دل 100نفر باید به دست بیارم
قاطی دارم میکنم
به خانم گفتم نظر مادرم اینه که دیدار باشه بعد از امتحانات یک ماه دیگر گفت خوب از اول میگفتید مخالفت و.. گفتم نه
بعدش گفت جواب من منفیه
بهش گفتم به این عنوان که خودم تصمیم گیرنده نیستم یعنی رو پای خودم نیستم خود شما گفتید به پدرمادر احترام بذارید که
بعدا گفت همین دیروز یکی خواستگار اومد من به خاطر شما ردش کردم (حالا این امکان داره داره الکی میگه)
ماندم چی کنم ولی به نظرم بتونم راضیش کنم تا یک ماه دیگر صبر کنم شاید بشه اینور راضی کرد
لطفا نظر بدید نه اینکه سرکوفتومن بزنید یا بگید ...
نمیدونم اخه
زبان لامصب به دروغ اینطوری نرفته
الان ماندم چی کنم
تو منگنه هم قرار بگیرم نمیدونم چیه
الان به خانم قبلا اس ام اس دادم که 2دقیقه صحبت دارم تلفنی گفت نمیشه
میخواستم بگم شما که منو میشناسید اگر اطمینان و اعتماد دارید به من این مدت رو صبر کنید اگرم ندارید که هیچی
که هنوز نگفتم این جممله رو
الان این خانم اس ام اس داده گفته
من موقعیت صحبت ندارن اگر میدونی مامان خانه دادشم نمیاد تاشب بهم خبر بده که به داداشم بگم وگرنه جوابم منفی است
خواشها یک چیزی بگید نگید گوش نمیکردی و..
خوب این خانم مثل اینکه قهر کرده
جواب پیام مارو نمیده
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
برادر عزیز این کشمکش ها و قهر و اشتی های بچه گانه رو تموم کن ..
اگر واقعا خواستارش هستی و بهش علاقه داری سریع تر خانواده رو راضی کن و رسمی برید جلو ..
اگر هم خانواده تون راضی نیستن که کلا بیخیال موضوع بشید .
خواسته تون غیر منطقیه که این خانوم به خاطر شما صبر کنند . مگه چه نسبتی با هم دارین که باید براتون صبر کنن و بهتون وقت بدن ؟!
با رابطه ی دوستی و غیر رسمی به جایی نمیرسی .
RE: همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟
آقای qpnuir ناراحت نشید ولی اصلا با ارده و مستقل عمل نمیکنین ....
همین که هی میایین اینجا گزارش میدین و کمک میخایین نشون میده که خیلی ضعیف عمل میکنین ...
.
اینقدر هم خودتونو دستکم نگیرین ! من جای شما شما بودم یک ماه بعد اگه قرارمون باشه به دختره میگم 2 ماه صبر کن مطمئنم اگه به 6 ماه هم بکشه بازم منتظر شماست!!!!
.
این قهر کردن ها و نمیخام ها و نظرم منفیه و ... همش ادا های دخترونس... معمولا دختر خانمها تو این شرایط از افعال معکوس استفاده میکنن ....
.
اعتماد به نفستون رو ببرین بالا زیاد بهش اهمیت ندین ببین چطور به بال و پرت میپیچه ....
.
در کل باید بگم که فکر نمیکنم مورد مناسبی برای ازدواج باشه ! هم اختلاف سنی معکوس هست و هم شما تجربه کافی در این رابطه که در آینده بتونین با خانمی که بزرگتر از خودتون هست ارتباط صحیح برقرار کنین ....
.
ولی اگه واقعا همدیگه رو دوست داشته باشین دیگه این وسط عقل حکم نمیکنه .. باید به حرف دل گوش کنین.