RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
ممنون ممنون بهار جون واقعا از وقتی که برام میزاری ممنونم، من 34 و شوهرم 37 سالشه، نزدیک پنچ ساله ازدواج کردیم، دوماه و نیمه باردارم، دوستم هم میدونه که من آدم حساس و شکاکی هستم بهش هم گفتم که چون بهت اعتماد دارم تورواونجا معرفی کردم، اون هم دوساله ازدواج کرده حدود 26-27 سالشه،
من از صبح خیلی سعی میکنم از توقف فکر استفاده کنم، اتفاقا امروز همسرم چندبار باهام تماس گرفت و گفت روزهای قبل خیلی سرم شلوغ بود اصلا متوجه نمیشم چطور زمان میگذره،
راستش بهارجون به خاطر همین که گفتی شوهرم آدم موفقی هست کمی ترس دارم، چون توی کارش خیلی قوی هستش و همه روش حساب میکنن حتی همکارای سن بالاتر از شوهر منم به پشتوانه ایشون دارن درآمد کسب میکنن. واقعا میترسم که مثلا همین دوستم ببینه شوهرم همچین مردیه یه وقت دوست داشته باشه کاری بکنه که ارتباطی بین شوهرم و خواهرش شکل بگیره، راستش من و شوهرم ازدواج دوم هستیم، واقعا تحمل یه شکست دیگه رو ندارم.
دانوب جان من هیچ کسی رو ندارم، فقط خواهر دارم که اینجا نیست، من واقعا تنهام، شوهرم هم خیلی گرفتار کاره، شاید این افکار بهمین علت زیاد منو اذیت میکنه ،گاهی وقتها از اینکه باردار شدم پشیمونم چطور چندماهه دیگه تحمل کنم، خیلی وقتها دوست دارم گریه کنم بخاطر تنهائیم ولی میترسم واسه نی نیم بد باشه.
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
سلام مهاجر عزیز
دوباره برگشتی سر پله اول که!!!!!!!!!!!
این همه رو خودت کار کرده بودی و خیلی هم موفق بودی
چرا دوباره برای خودت ذهن مشغولی درست می کنی
ببین اگه فرشته هم توسط شوهرت استخدام بشه تا زمانیکه تو فکرتو درست نکنی همین مشکل رو خواهی داشت..........
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
ببین اگه فرشته هم توسط شوهرت استخدام بشه تا زمانیکه تو فکرتو درست نکنی همین مشکل رو خواهی داشت..........
:104: :104: :104: :104:
پرستو جان
اقلیمای عزیز به نکته خیلی خوبی اشاره کرد. تا زمانی که این مشکل در ذهن شما هست حتی اگر من
هم برم استخدام بشم ، باز هم این ترس در شما هست.
ضمنا توقف فکر هم یعنی اینکه هی برای خودت سوال جدید ایجاد نکنی و هی نگردی ببینی کجا میتونی
یک جمله منفی پیدا کنی!
چون من گفتم همسرت موفقه یعنی آدم شل و ول و بی اراده ای نیست که سریع جذب دیگری بشه!
چنین مردانی برای کمک به دیگران باهاشون ازدواج نمی کنن بلکه به دیگران کار میدن!
پس این فرضیه ذهن شما منتفیه دوست خوبم :46:
انقدر فرضیه بافی نکن.
با مطب دکتر تماس گرفتی عصر؟ بهت وقت دادن؟
اتفاقا همسرت دوستت داره که خواسته ازت بچه داشته باشه پس پشیمون نباش.
ضمنا انقدر هم بیکار نمون که این افکار بیان سراغت!
برو برای خودت کتاب بخر و بخون. سعی کن یک فعالیت خیریه رو طرح ریزی کنی و توی اجتماع باشی
تا دوستانی خوب برای خودت پیدا کنی. بیکار نشینی توی خونه!
ذهنت هم که مستعده! میره سمت این چیزا!
خودت میدونی که بیماری گلم. این بیماری درمان میشه. بعد روزی میرسه که به این افکارت پس از
درمان میخندی :46:
لطفا و خواهشا دیگه در تاپیک های خیانت و ... به هیچچچچچچچچچچچچچ عنوان سرک نکش!!!!
باشه عزیزم؟
:72:
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
سلام دوستم وقتی تا حالا چیزی از همسرت ندیدی که اینقدر بی اعتمادت کنه و از طرفی اون بنده خدا هم اختیار تمام و کمال کارو به خودت داده چرا میترسی؟؟؟ عزیزم سعی کن آروم باشی. چرا به همسرت در مورد عدم اعتمادت گفتی که اون بخواد به این موضوع فکر کنه؟؟؟؟؟مگه ادم عادی به زن شوهر دار نظر داره؟؟؟فقط یه عده معدودی که هیچ خط قرمزی ندارن مگه همسرت جز اون دسته است؟؟؟منکه بعید میدونم همسرت اونجور آدمی باشه.
سعی کن آروم باشی و فکرای قشنگ مامان شدنو بهیچ فکر مسخره دیگه ای عوض نکن. تازشم مگه تو چی کم داری که همسرت بخواد بره با یه زن متاهل(نوشتنشم تن آدمو میلرزونه بخدا) رابطه برقرار کنه؟؟؟؟ چرا اینقدر اعتماد به نفست پایینه. به خودت بیشتر از همه اهمیت بده. بابا اصلا فرض 1000درصد محال این موضوع پیش بیاد. چی مهمتر از سلامتی خودتو بچته؟؟؟ خدای نکرده مشکلی برا خودت و...پیش بیاد میتونی خودتو ببخشی؟؟؟؟بخاطر چی؟؟؟؟یه فکر؟؟؟؟بخدا ارزششو نداره. مردا اونقدر هم بدبخت نیستن که یه زن دومتریشون بشینه بیخیال اخلاق و شرعو زنو بچه شن.
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
اقیلمای عزیزم سلام، خوبی؟ نمیدونم چرا باز اینطوری شدم یه مدت خیلی خوب بودم، ولی باز بهم ریختم.
بهارجون ممنونم از این همه لطفت و مهربونیت ممنونم، من زنگ زدم دیروز به کلینیک دکتر دارابی گفت تا یکماه دیگه وقت نداریم خیلی به خانمه التماس کردم گفتم شرایطم رو، گفت پس هروقت کنسلی پیش بیاد، سریع بهت زنگ میزنم باید نیم ساعته خودتو برسونی، منم قبول کردم، یه خانم مشاور دیگه ای هم هست که من از اول ازدواجم چندین جلسه با فاصله زیاد پیشش می رفتم ولی نتیجه نگرفتم ولی فکرکردم اگه وقت بده برم پیش اون بهتر از هیچی هست ولی اون هم گفت یک ماه دیگه.
روژان جان راست میگی من وقتی حالم بهتره به این فکرمیکنم که چرا خودمو بچه رو دارم اذیت میکنم، از دست خودم ناراحت میشم، ولی اگه موردی پیش بیاد که فکرمو بهم بریزه دیگه دست خودم نیست.
بچه ها به کمک همتون نیاز دارم.
راستش من و دوستم زیاد دوستیمون طولانی مدت نیست خیلی روی هم شناخت نداریم، ولی شوهرم میگه خانم سنگینیه، نمیدونم بخاطر من میگه یا نه، ولی دوستم هم بعضی وقتها یه حرفهایی میزنه منرو بیشتر حساس میکنه، مثلا الان زنگ زدم ببینم شوهرم رسیده یا نه، بهش گفتم آقای ... اومده بعد گفت نه هنوز دوستم نیومده، من خیلی از این حرفهاش ناراحت میشم، نمیدونم واقعا شوخی میکنه یا منظوری داره. مثلا چندروز پیش دو سه باز درطول روز زنگ زدم محل کارشوهرم ، دوستم گفت چقدر تو زنگ میزنی بزار یه کارمون برسیم، منم ناراحت شدم ولی روم نمیشه چیزی بهش بگم، فقط به شوهرم گفت که تو جلوی ایشون گفتی که من خیلی زنگ میزنم که اون هم این حرف رو زده، شوهرم گفت من برای چی باید این حرف رو به اون بزنم؟؟ بعدش گفت خودت میدونی با اون، هرطوری میخوائی باهاش برخورد کن.
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پرستوی مهاجر
چندروز پیش دو سه باز درطول روز زنگ زدم محل کارشوهرم ، دوستم گفت چقدر تو زنگ میزنی بزار یه کارمون برسیم، منم ناراحت شدم ولی روم نمیشه چیزی بهش بگم
سلام پرستو جان
صبح زیبات بخیر بانو :46:
بابا بیچاره دوستت شوخی کرده. شوخی هم نباید بکنه؟ :)
منم 1 گاهی که برخی دوستام زیاد زنگ میزنن میگم بچه مگه تو کار و زندگی نداری هی زنگ میزنی؟ :)
اون باید ناراحت بشه؟ اون بنده خدا روحشم از بیماری شما خبر نداره وگرنه برات حساسیت درست
نمی کرد. پس خودت رو کنترل کن گلم.
همسر خوبی داری که انقدر هوات رو داره و نگرانته. اگر مرد بدی بود از دستت ممکن بود کلافه هم بشه
اما نشد.
انشالا زودتر از یک ماه دیگه بهت وقت میدن اما ولش نکن و ادامه بده. مرتب و منظم. با چند جلسه
فاصله دار که مشکلی حل نمیشه. ضمنا به دکتر بگو که باردار هستی و با توجه به اون روند درمان رو
شروع کنه.
از امروز برای خودت برو چند تا کاغذ رنگی با ماژیک های خوشگا بخر و توش جملات مثبت بنویس و
برای خودت بچسبون به در و دیوار.
هر روز بخونشون تا بهت انرژی مثبت بدن. با افکار منفی ذهنت بجنگ و خودت شروع کن به کار کردن
روی خودت و زیاد هم بیکار نمون تا وقت دکتر هم برسه.
از نظر من رفتارهای همسر و دوست شما کاملا طبیعیه.
:72:
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
مرسی بهارجونم، چشم حتما همین کاررو میکنم. دیشب اخلاقم بهتر شده بود با همسرم از اون تکنیک توقف فکر استفاده کردم، به این خاطر صبح که بیدار شده بود روحیه اش از همیشه بهتر بود، واقعا ازت ممنونم دوست خوبم
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
مهاجر جان وقتی شکاکیتت روی افراد مختلف از یک مورد فراتر می ره حتما حتما حتما حتما باید به خودت اطمینان بدی که خودم مشکل دارم و اطرافیانم مشکل ندارند
مهاجر جان یه زن شوهر دار اینقدر بی انصاف نیست که .........
اونم برای خودش وجدان و تعهد داره
تو باید ذهنت رو سرزنش کنی که اینقدر راحت به یه زن شوهردار تهمت می زنه
مهاجر جان چه طور دلت می اد برای یه فکر نادرست مردم رو از نون خوردن بندازی
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
تبریکککککککککککککک
عزیزم خیلی خوشحال شدم بارداری خیلی غافلگیر شدم چون اخرین بار گفتی فعلا خبری نیست
ازت خواهش میکنم خیلی مراقب خودت باش الکی به خودت استرس راه نده
یه خورده بشین منطقی فکر کن اینقدر شکاک نباش
شوهرت تازه میخواد طعم پدر شدنو حس کنه پایه های زندگیش داره محکم میشه خونوادش 3 نفره میشه یه موجود عزیز و دوست داشتنی داره به شما اضافه میشه چرا باید تو این شرایط به شما خیانت کنه
اون حساسیتهای شمارو میدونه و شرایط تورو درک میکنه مطمئن باش که مراقبه آسیبی به تو و بچه نرسه
پس ازت خواهش مبیکنم واقع بین باش و این بیماری لعنتی رو از خودت دور کن
در مورد طرز صحبت دوستت هم باید بگم بعضی ها بدون اینکه منظور خاصی داشته باشند ولی با سایرین خیلی راحت هستند
تو محل کار من یه خانمی هست که متاهل هست و منشی اینجاست باورت نمیشه چقدر با اقایون متاهل میگه میخنده شوخی میکنه حتی با هم میرن نهار میخورند ولی قلبا هیچ منظوری نداره و اون اقای همکارمون هم در عین صمیمیت ولی خانمشو بسیار دوست داره و هیچ چیز خاصی بینشون نیست
البته من به شخصه این رفتارو نمیپسندم ولی عزیزم ما که نمیتونیم همه رو اصلاح کنیم و بگیم اون چیزی بشن که ما دوست داریم
ازت خواهش میکنم بیشتر مراقب خودت باش یادته چقدر واسه این روزها که باردار شی لحظه شماری کردی پس قدر این موهبت الهی رو بدون و یادت باشه من بخاطر خودخوری و استرس این فرصتو از دست دادم
موفق باشی عزیزم
RE: من با شوهرم بخاطر استخدام کارمند خانم مشکل پیدا کردم، کمکککک
سلام ( نمیدونم چند سالتونه ولی) مامان کوچولو : )
اصلا به فکرای خودت بها نده من شخصی رو میشناسم که مثل شما هست و کاملا الکی خودشو با این فکرا اذیت میکنه
کار خوبی میکنی به مشاور مراجعه میکنی سعی کن فقط حرفا رو نشنوی بلکه به کارشون ببری
الان به جای فکرو خیالات که برات ضرر داره به نی نی فکر کن اصلا بگو فرشته کوچولومون دختره یا یه کاکل بسره :D
?? به اسمش فکر کردی !! میدونی چقد چیزای خوب خوب هست که باید بهشون فکر کنی اون وقت نگا فکرتو کجاها مشغول کردیاااااااااا
مراقب خودت باش ، شاد فکر کن تا شاد بشی :310: