RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
من میخوام یه واقعیت رو اینجا بگم. به نظر من اگه فکر میکنی بعد ازدواج ممکنه اصلا ظاهرش برات مهم نباشه اشتباه میکنی! اگه فکر میکنی خوبی هاش میتونه جای بدی هاش رو بگیره اشتباه میکنی.
نمیگم همین الان بذارش کنار. اتفاقا بخاطر سیرت خوبش باید به اون و به خودت فرصت درست شدن همه چی رو بدی. ولی هم باید روی خودت کار کنی و هم اون. اول خودت باید تمرکز بیشترت رو بذاری روی باطنش. روی خوبی های رفتاریش. بعد سعی کن جذابیت هایی در ظاهرش برا خودت پیدا کنی. مثلا چشم هاش یا موهاش. و روی این زیبایی هاش متمرکز بشی.
تو این مورد که اینقدر روی نگاه دیگران حساسی یه بار تو خیابون دقت کن. الان دیگه از بس دخترا حسابی به خودشون میرسن معمولا(و نه همیشه) هر زوجی رو که میبینی دختره به پسره سره! بنابراین اینقدر حساس نباش.
همسر منم قدش تقریبا کوتاهه. تازه لاغر هم هست. ولی از خودم 10 سانت بلندتره. از اونجائیکه کل مردای فامیل من قد بلند هستند اوایل خونواده ام با قدش خیلی مشکل داشتند. خودم هم خیلی به این خاطر حرص خوردم. اما آروم آروم وقتی همه دیدن همسرم از نظر برخورد و زیبایی چهره و شخصیت و کلاس و لباس پوشیدن چقدر سطحش بالاست دیگه کسی حتی به خودش جسارت بد گفتن از قدش رو نمیداد. بی نهایت مودب و خوش پوشه. و غیره. اینا رو گفتم که بدونی با خیلی چیزای دیگه میتونی مساله ی قد یا ظاهر رو جبران کنی.
ولی اینکه میگی اون زیاد به رعایتش پایبند نیست یه چیزیه که باید با صحبت کردن باهاش حلش کنی. به همین صراحت بهش بگو که خیلی حرص میخوری از ظاهرش. موضوع رو براش باز کن و بذار از نظر اینکه روی علاقه ی تو تاثیر میذاره احساس خطر کنه.
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
دختر بهار عزیز.. حرفاتو قبول دارم.
گلم ایشون اگه بخواد به خودش برسه.. اگه اون جوری که میپسندم باشه. من خیلی هم ظاهرشو دوس دارم.
یعنی پیش اومده به شدت از دستش ناراحت بودم و میخواستم دیدمش هم کلی اخم و تخم کنم.. ولی وقتی دیدمش و همونایی پوشیده بود که دوس داشتم.. چون لباسشو باهم گرفته بودیم. اصلا بیخیال ناراحتیام شدم..
ولی من ترسم از همون رعایت نکردنه مسائل هستش بخاطر شرایط کارش.. اینکه اون چیزا واسش عادی تر شه و اون رفتارا بیشتر..
همینطور که تو این 2 سال هر چند وقت یه بار یه چیز جدید میدیدم ازش که واسم قابل هضم نبود..
اینکه بعدش عادیتر شه.. اینکه بیتش حواسش نباشه..
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
همسر من هم توی یک محیط با یه عده کارگر سر وکله میزنه ولی چیزی از ادب اجتماعیش کم نشده.
من که همیشه توی محیط دانشگاه که اغلب آدما با فرهنگ و مبادی آداب هستند بودم به اندازه همسرم آداب و تعارفات اجتماعی رو رعایت نمیکنم یعنی تا جایی که حوصله ام بکشه رعایت میکنم اگه کاری خیلی برام دست و پا گیر باشه انجام نمیدم (خودمونی رفتار میکنم)ولی همسرم انجام میده(حتی اگه سختش هم باشه).
البته از یه نظرایی تاثیر پذیرفته مثلا وقتی تازه مدیر شرکت شده بود دائم توی خونه دستور میداد (فکر میکرد اینجا هم مثل محیط کار باید ازش اطاعت بشه) که با مقاومت و ناراحتی من مواجه شد و به حالت عادی برگشت.
به نظر من سر و کله زدن با کارگر نمیتونه به طور قطع منتج به بد سر و لباس بودن بشه...
خیلی از این آدما وقتی از سر این محیط کاری بیان خونه معمولا کمی ژولیده هستن ولی برای رفتن به مهمانی و ... به همون شیوه عادی خودشون رفتار میکنن.
ببین تنها راهت صحبت کردن با اون آقا هستش.چون به نظر من این مسایل اصلا اساسی نیستن قابل حل هستن.
وضمنا شما باید در درجه اول ایشون رو به خاطر روحش و طرز تفکر و رفتارش دوست داشته باشی هر چند من هم منکر جذاب تر شدن آدما وقتی به خودشون میرسن نیستم.
شما تصور کن با ابن آقا ازدواج کردی بعدا خدای نکرده تصادفی کرد و صورتش داغون شد یا اصلا دچار سوختگی شد.
شما باید جوری به روح و فکر این آقا علاقمند باشی که اونموقع هم از دل و جان پیشش بمونی و دوستش داشته باشی.
البته اون آقا هم به همین شکل باید حتی اگه یه اتفاق ظاهر شما رو خراب کرد بتونه باز هم دوستت داشته باشه و باهات بمون.
به این موضوع توجه کن که به جز ظاهر زیبایی های درونش چقدر برات جذابه؟
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
فکور عزیزم بحث فقط ظاهر نیستش آخه.
انتخاب لباس با من. ولی مرتب بودن که نمیتونه با من باشه..
اشغال نریختن که نیمتونه با من باشه..
رفتار مبادی آداب که نمیتونه با من باشه :( اینارو فقط میتونم باهاهش حرف بزنم.. که خب میگه باشه حواسم هست..
ولی بنظر شما چند درصد احتمال اینکه حواسش واقعا جمع شه هست وقتی تو محیط کارش اصلا اهمیت نداره این چیزا!!
میخوام بدونم واقعا کسی تو این سایت حاظره بدون تغییر اینا و همینجوری بپسنده!!
مریم جون اول از همه از خودت میخوام بپرسم.. خودت قبول میکنی با کسی با این چیزا ازدواج کنی بدون فکر تغییرش و همینجوری بپسندیش!!
نمیشه خب بودن فکر تغییرش :302:
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
طرز لباس پوشیدن واسش مهمه! وگرنه هیچ وقت بهت نمی گفت می خوام یه لباسی بپوشم که مامانمینا خوششون اومده. یا اینکه امروز هیچ کس کت نمی پوشه من هفته بعد می پوشم. عزیزم، اون فقط سلیقه اش با شما متفاوته. وگرنه دوست نداره شلخته باشه. خودتم می گی که به نظم اهمیت می ده و آدم شلخته ای نیست. حالا آشغال ریختن تو خیابون که دیگه انقدر مهم نیست. بچه که نیست لج کنه. ببینه تو ناراحت می شی دیگه نمی ریزه. مطمئنی همه کارای تو از نظر بقیه تأیید شده است؟ شاید یکی هم پیدا شه که بعضی رفتارهای تو به نظرش عجیب باشه. همه که کامل نیستن. تازه خب شما دو تا تقریبا هم سنید. مسلما یه دختر 25 ساله خیلی تو اجتماع مراقب رفتارش هست تا یه پسر 26 ساله. عزیزم یه جوری حرف می زنی انگار توقع داری طرف تو سن 26 سالگی به اندازه مرد 50 ساله رفتار کنه. خب پس بقیه زندگیش رو چی یاد بگیره از زندگی؟؟ واقعا با نظر دوستان موافقم. که فقط سری اول فوقش واست سخته که فامیل شوهرت رو ببینن. بعدش واسه همه عادی می شه. همونطور که شوهر بقیه واسه تو ظاهرشون عادی شده. چه خوشگل چه زشت. ان شاء الله که 120 سال زنده باشی. مگه چقدر می خوای زندگی کنی که انقدر حساسیت نشون می دی؟؟؟ ;)
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
اکثر پسرها (مردها) کمتر به نوع لباس پوشیدنشون اهمیت میدن .
و نوع لباس پوشیدنشون با توجه به موقعیتهای متفاوت متغیره .
شما هم گفتی وقتی همو میبینید مرتبه و معمولا با توجه به شرایط کاریش شلخته میشه .
ایشون هم مانکن نیستن که همیشه مرتب و خوشتیپ و... بگردن .
فکر نکنم به اندازه ی من کسی به نوع لباس پوشیدنش حساس باشه .
ولی من موقعی که میرم سر کار بعضی وقتا حتی موهامو شونه هم نمیکنم .
بعضی وقتا بدترین لباسامو میپوشم که لباسای خوبم خراب نشه .
تو شرایط مختلف هم نوع پوششمو تغییر میدم . تو جشنها و مراسم کت و شلوار میپوشم .بیرون رفتنی تیپ اسپورت میزنم . سر کار هم شلخته (نسبتا") میرم . چون کارم طوریه که اصلا با لباس خوب و مرتب تناسب نداره .
اگر میتونید اینطور قبولش کنید .
اگر نه و به این امید که تغییرش میدید باهاش ازدواج کنید فکر میکنم اشتباه میکنید .
چون با بالا رفتن سن و... حساسیت ایشون نسبت به ظاهرشون طبیعتا کمتر میشه .
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط S_H
ولی من میدونم اونم اندازه من نگرانه.. : ( خیلی دوسم داره ولی نگرانه : (
نمیدونم چیکار کنم : ( از یه طرف میترسم بگم نه و دیگه آدم با اخلاق خوب و آدم درست گیرم نیاد.. میترسم پشیمون شم.. میترسم نتونم فراموشش کنم.. اصلا چطور دیگه کسی رو بشناسم.. چطور مقایسه نکنم باهاهش : ( از یه طرف اینجوری انگار دوس ندارم کسی ببیندش : ( همه فامیل میدونن من باکسی دوست بودم.. دلم نمیخوامد ببیننش : ( اگه میرفتم یه جای دور که هیچ کس نمیشناختم میتونستم باهاش زندگی کنم.. ولی دلم نمیخواد کسی ببیندش : (
نمیدونم اگه از اجرا بیاد بیرون این مشکلا حل میشه یا نه.. دوباره میشه همون آدم جنتلمن سابق یا نه : ( نمیدونم کار درست چی هستش اصلا : (
من اواخر 25 سالگیم هستو ایشون تازه رفتن تو 28 و هر دو لیسانس
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ .
هر گاه كسى كه اخلاق و دينش را مىپسنديد براى خواستگارى نزد شما آمد پس دختر خود را بنكاح او در آوريد كه اگر چنين نكنيد موجب آشوب و فساد بزرگى در زمين گردد.
رَوَى يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ بَشَّارٍ الْوَاسِطِيِّ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّ لِي قَرَابَةً قَدْ خَطَبَ إِلَيَّ ابْنَتِي وَ فِي خُلُقِهِ سُوءٌ فَقَالَ لَا تُزَوِّجْهُ إِنْ كَانَ سَيِّئَ الْخُلُق
حسن بن بشّار واسطىّ گويد: بامام أبى الحسن الرضا عليه السّلام طىّ نامهاى نوشتم كه يكى از بستگان من دختر مرا خواستگارى كرده و كمى تند خواست، در پاسخ فرمود: اگر اخلاقش خوب نيست به وى زن مده.
نکته ی دیگه ای که وجود داره اگر اونو به عنوان همسر پذیرفتی و قبول کردی که همسرش بشی باید حساسیت های که نسبت بهش داشتی رو تغییر بدی و بیشتر به خوبییاش توجه کن چون اگه بخوای نکات منفی اشو توجه کنی و حساسیت به اون نکات منفی داشته باشی باعث میشه زندگیت خراب بشه و کم کم نسبت بهش سرد بشی.
(http://ahlekhaneh.ir)
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
آقای gold مرسی نظر دادین..
نگفتم که هر وقت میومد پیشم خوشپوش بود.. نه اون اولای کار با همون لباسای سر کارش که به قول شما تو اون محیط تناسبی با لباس خوب نداره هم میومد پیشم..
اصلا حتی واسش مهم نبود با لباس کار بیاد و بره خونه.. به اصرار من یکم توجه کردش..
گفتم روزایی که جلو من به خودش میرسید دوستش داشتم. روزایی که نمیرسید نه دوستش نداشتم..
لباسو میتونم به سلیقه خودم تغییر بدم.. بیشتر مشکلم مبادی اداب رفتار و برخورد کردنه.. اینو چی کار کنم!!
با فکر تغییر ندادنش که عمرا بتونم.. یعنی بنظرم هیچ کس نمیتونه..
و اگه بخوام تغییر کنه اصلا چه جوری باید بگم که بهش بر نخوره! خب اونم بعد یه مقدار تکرار مطمئنا بهش بر میخوره خب :(
آقای mostavafi فکر میکنم این احادیث همین موارد رفتار رو هم شامل بشه .. و شرایط متفاوت هست
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
اگه میخوای مسئله رو بیشتر باز کن
اینکه ایشون یک بار اشغال انداخته تو خیابون یا یک بار به یقه لباس توجه نداشته به نظر خیلی مهم نمیاد حتما چیزای دیگه هست که شما رو ناراحت و مردد کرده لطفا دقیق و کامل توضیح بده تا همه بدونن راجع به چی باید نظر بدن؟
اگه همین چند تا نمونه هست که باید بگم از نظر خیلی از دخترا مهم نیست.اینکه میگید هیچکس نمیتونه بدون تغییر این موارد زندگی کنه اشتباهه اگر فقط این مواردی که گفتید مسئله شماست.
بالای 90 درصد دخترا دنبال آدمی میگردن که اولا پاک و قابل اعتماد باشه ثانیا از نظر مادی و معنوی حمایت گر باشه کسی که بشه بهش تکیه کرد و در کنارش امنیت داشت.بقیه موارد کاملا توی حاشیه هست
لطفا لیستی از رفتارهای بد ایشون که میگی دارن بده تا بقیه راحت تر قضاوت کنن حداقل هفت هشت تا مثال بزن
RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط S_H
آقای mostavafi فکر میکنم این احادیث همین موارد رفتار رو هم شامل بشه .. و شرایط متفاوت هست
باید دید آیا خواستگار شما عیب رفتاری داره یا اینکه طبق سلیقه شما نیست اگر اولی است تذکر تدریجی خوبه البته به صورتی که ناراحت نشه و اثر عکس نداشته باشه ، اما اگر طبق سلیقه شما نیست، در این صورت مشکل باید خودتونو تغییر بدید یعنی توقع رو کم کنید و اونو همین طور که هست قبول کنید وگرنه زندگی شما تلخ می شه ویا اگه نمی تونید قبولش کنید بیخود با خودتون کلنجار نرید و خواستگارتونو هم سردرگم نکنید.
(http://ahlekhaneh.ir)