RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام دوست من
ازت ممنونم که برام وقت گذاشتی .
شاید حرفای شما کاملا صحیح باشه . گرچه هیچ رابطه کاری نیست و یک رابطه دوستی همراه با دوس داشتن و دوس داشته شدن هست .
اما اگرم اونجور که شما میگی باشه اولا همسرم متاهله و پدره ... بجای وقت گذاشتن واسه اون دختره به من و زندگی و دخترش باید توجه کنه ... که توجهش خیلی کم شده . و این یعنی خودخواهی !
دوما خونواده ها با همچین روابطی بدین شکل مخالفن
سوما علاقه هست بینشون!
چهارم اون دختره اندازه ای که همسر ساده من از خودش و زندگیش گفته هیچی نگفته ... حتی فامیلشو !
پنجم خود همسرم احساس میکنم مشکل داره ... چون قبلا همچین خواسته دوستی رو از خواهرم داشته و مطمئنم اگه این رابطه فعلیش تموم بشه بازم میره سراغ یکی دیگه !
هنوز منتظر نظر مشاورم ... که فعلا بیشتر به حرفای همسرم گوش میده !
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
راستش من و نامزدم هم همین مشکل رو داشتیم.البته نمیدونم چقدر شبیه به مشکل ما باشه.
راستش اون نمیذاشت من با هیچ پسری حرف بزنم و من از اونجایی که در سایت های اجتمایی ( مثلا سایت های انیمه ای یا خود همین جا) فعالیت داشتم اصلا نمیشد که نخوام با پسر دیگه ای حرف نزنم...بعد از یه مدت بهش گفتم که من یه انسانم و انسان نیاز به روابط اجتمایی داره. بهش گفتم که از لحاظ عشقی و عاطفی اون تنها کسیه که من قبول دارم اما برای روابط اجتمایی نیاز دارم که با همه چه پسر و چه دختر دوست باشم.
و فکر کنم بعدش این موضوع براش جا افتاد و فعلا میدونه که من با پسرای دیگه حرف میزنم و حتی دوستم( دوستی عادی)
شاید شوهر شما هم نیاز به روابط اجتمایی داشته باشه نیاز داشته باشه که با ادم های جدید اشنا بشه و دوست بشه...پس اینو هم در نظر داشته باشید.
اما مسئله خیانت کاملا فرق میکنه...اگه شما میدونید رابطه شوهر شما و دوستش که دختر همهست عشقیه یا اینکه میدونید اون دختر برای به دست اوردن شوهر شما باهاش رابطه داره باید راهدیگه ای رو پیش بگیرید.
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
امشب همسرم میگفت حتی به ازدواج با اون هم فک کرده .
اون دختره به همسرم گفته نمیتونه بچه دار بشه !
شرایط روحیم افتضاحه .
تحمل همسرم برام سخته ...
کاش همون دوران عقد که میگفت جدا بشیم ... جدا شده بودم .
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrbanoo64
...
اما دیشب باز اسم اساشو خوندم و گفتم میخوام در حقت مادری کنم !! پس باهام حرف بزن و کل جریانو بگو . که همسرم اعتراف کرد که اون دختره رو دوس داره ... در حد یک دوست !
...
یک حس نفرت ... سردی
و اینکه واقعا حس میکنم مادر همسرم هستم !
...
و حس دلسوزی که داره خفم میکنه .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrbanoo64
سلام
امشب همسرم میگفت حتی به ازدواج با اون هم فک کرده .
اون دختره به همسرم گفته نمیتونه بچه دار بشه !
شرایط روحیم افتضاحه .
تحمل همسرم برام سخته ...
مادر جان!!!! پسرت دختری را برای ازدواج انتخاب کرده. وظیفه مادری حکم میکنه به انتخابش احترام بگذاری و براش بری خواستگاری!!!
نمیشه که با ترفند "من مادرت هستم" ازش اعتراف بگیری و بعد در صدم ثانیه ای شیفت کنی به جایگاه همسری و بخاطر اعترافش ازش متنفر بشی!
تکلیف خودت رو اول با خودت روشن کن! بعد با همسرت!
شما همسر این آقا هستی و نه مادرش! و هیچگاه نمیتوانی در جایگاه مادر ایشان حلول کنی.
و در جایگاه یک همسر، هرگونه تجسس و تفحص و اعتراف گیری و... حالت را به شدت بهم خواهد زد.
به جای اینکارهای حال بهم زن، جایگاه خودت را در زندگیت دریاب و به خودت کمک کن تا بعد بتوانی به همسرت کمک کنی. تنها جمله ای که در این تاپیک طولانی در مورد دخترت شنیدم، زمانی بود که دوست دختر همسرت گفته بود او را ببوس. و تو آنوقت توضیح دادی که دخترت 9 ماهه است. پیش خودم فکر کردم که یک دختر 9 ماهه اونقدر شیرین و خوشمزه و بامزه است که بوسیدنی هم هست!
اینکه همسرت سیصد تا خیانت هم بکنه و تو طلاق هم بگیری حتی با وجود یک بچه دوست داشتنی، دنیا تکان نخواهد خورد! همین نزدیکانی که الان به خودشان زحمت میدهند و میایند و میروند هم همه چیز برایشان عادی میشود. زندگی جریان خواهد داشت. و آب هم از آب تکان نخواهد خورد! تو میمانی و یک دنیا حسرت از بی مهارتی هایی که کردی! تو میمانی و احیانا تنهایی. و در تنهایی هایت به این فکر خواهی کرد که چکارهایی میتوانستی بکنی و نکردی. کجاها میتوانستی تحمل و صبوری کنی که نکردی و کجاها میتوانستی اقدام بجا و شایسته کنی که نکردی.
پس تا دیر نشده و بجای غیر قابل برگشت نرسیدی دست از اشتباه کردن بردار!
تفحص ممنوع!
خیال پردازی در مورد رابطه ایشان و...ممنوع!
سوال و جواب کردن از همسر در مورد اون رابطه هایش ممنوع!
بگذار حالا که حاضر شده با شما به مشاوره بیاید، روند مشاوره را بدرستی و بدون به انحراف کشیدن به سرانجام برسانی.
فوق فوق فوقش این است که این مشاوره به نتیجه مطلوب شما نرسد. وقتی شما درک درستی از جایگاه خودت در زندگی متاهلی و نیز در دنیای انسانی خودت داشته باشی، نه تنها این آقا با این کارهایش نخواهد توانست به شما آسیب بزند، بلکه نشاط و قوت و قدرت شما در زندگی حتما همسرت را به سمت شما جلب خواهد کرد. اعتماد همسرت را جلب کن و تو نیز به او اعتماد کن. این اعتماد حال هر دوی شما را خوب خواهد کرد. محیط خانه را برای شما امن خواهد کرد. لازم نیست در جایگاه مادرش اعتماد او را جلب کنی. در جایگاه همسرش که خط قرمزهایی هم دارد و تحمل و صبوری هم دارد جایگاه او را درک کن. قرار نیست همه چیز او برای شما رو باشد. دنیای خصوصی او را از دنیای رابطه مشترکتان جدا کن. و تو هم در دنیای خودت که مملو از همه چیزهایی زیبایی است که داری زندگی کن. در دنیای تو، خودت، خانواده ات، کودک دلبندت، دوستانت، تفریحاتت، سرگرمیهایت، هدفهایت، برنامه هایت و... از همه مهمتر خدای بزرگی هست. و البته در میان این همه نعمت، همسری هم داری که همه دنیای تو و همه زندگی تو نیست. که اگر اینگونه نباشد با یک اشتباه همسرت، همه دنیای تو به هم خواهد ریخت!
دقت کن دوست عزیز! ببین چقدر تمرکز و انرژیت را روی همسرت گذاشته ای. چقدر از خودت و کودکت و همه منابع دیگری که در زندگی داری غافل شده ای!
مطمئن باش وقتی که تمام سرمایه هایت را روی یک نقطه متمرکز میکنی و از جوانب دیگر زندگی ات غافل میشوی از همان یک نقطه آسیب جدی خواهی دید.
مواظب خودت باش:72:
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
همسر شما آدم هوس بازی نیست اما داری هیجانات عاطفی هست . شمااحتمالا در مانورهای هیجانی ایشان همپایی نداری یعنی شاید در مقابلش به قول معروف کم میاوری . مثلاً حتمالاً شوخ طبعی می کند و شما جدی هستی و بلد نیستی پاسخ دهی و چه بسا شوخی های او را هم جدی گرفته و ناراحت شوی .
روحیه همسر شما به گونه ای هست که بیشتر از آنکه ژست همسری به شکل سنتی و مادر مدار از شما انتظار داشته باشد دوست دارد شما ژست یک دوست را برایش داشته باشی ، ژست یک معشوقه را و شما می توانی چنین باشی برایش در عین اینکه به دیگر وظایفت می رسی .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
منم به عنوان مهمان نظر شخصیمو میگم.
مهربانو جان درک میکنم حال و روز بدی داری..احتمالا خیلی از ماها نمیتونیم شرایطتت رو به خوبی درک کنیم اما بهت پیشنهاد میکنم پست فرشته مهربون رو دوباره و با دقت بخونی.
کلید حل معما داده شده.
میدونم الان بیشتر دلت میخواد درددل کنی.حق هم داری..اما وقتی به این جزع و فزع ها هیچ چراغ قرمزی ندی میشه اینکه مثلا تموم فامیلاتون از این ماجرا با خبر میشن و این یه پوئن خیلی خیلی منفی واسه زندگیتونه.
گریه و زاری و دردلات رو بذار برای توی خلوت و یا همین تالار و دیگه ابدا در این مورد با اقوام صحبت نکن.
به این فکر کن بعدا که مشکلتون حل شد عزت و ابروی خونوادگیتون از بین نرفته باشه.
اینکار باعث میشه همسرت هم تحت فشار دیگران مجبور به دروغگویی و رل بازی کردن نشه تا بخواد خودشو تبرئه کنه.
نذار دیگران بشن قاضی و زندگیتون بشه دادگاه تا بقیه بیان حکم بدن تو مقصری یا همسرت؟و شماها هم تلاش کنید ثابت کنید نفر مقابل مقصره و شما بی تقصیری.
اخر این راه ترکستانه.:305:
راه حل چیه؟؟
همون که فرشته مهربون گفت.
تو باید جوری باشی که همسرت خودش سمتت برگرده..برای اینکار لازم نیست مدام به پر و پاش بپیچی و قربون صدقش بری..بلکه باید عین یه دلبر که جلوی دلداده جولان میده،غمزه میاد خوش رقصی میکنه باشی...
عین یه اهو که هوس شکار رو به دل شکارچی میندازه.
شوهر تو روحیه شکارگری داره..و یه شکارچی هیچ وقت شکار گوسفند نمیره.
وقتایی که همسرت خونه هست عین یه ماتم زده نباش..شاد باش..اما مستقیم هم سمتش نرو..باید بدونه تو از خطایی که کرده ناراحتی..انقد جلوش مانور زنانه بده..این مانور شامل بذله گویی..شاد بودن..بگو بخند..تغییر خونه و .. میشه تا طاقت نیاره و بیاد شکارت..وقتی اومد سراغت پسش نزن..ازخودت نرونش..اما یهو وا هم نده..همه احساسات قلمبه شدت رو نثارش نکن.
یادت باشه شیشه اعتماد تو ترک خورده..نمیتونی یه عمر با این ترک و شک و تردید زندگی کنی..وقتی خودش با پای خودش اومد شکارت اونوقت میتونی با کمک مشاور اعتماد ازبین رفته بازسازی بشه.
یادت باشه این مرحله مهمیه و گرنه این اشتی حکم یه مسکن موقت میشه که دیریا زود عدم اعتمادت ازارت خواهد داد.:305:
این نظر شخصی من بود.
موفق باشی
[/color]
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
بی دل عزیز !
بهار زندگی عزیز !
محشر بودید ...
بغض کردم ... اما خیلی آرومم .
درسته ... همسرم همه کسم بود ... بخاطرش از خیلی چیزا و خواسته هام گذشتم ... و شدم یه آدم غرغرو و اخموی همیشه تو فکر .
کنارش شرایط کاری چندبار برام مهیا شد ... ولی یا بخاطر پول ( واسه آموزش مقدماتی ) یا پارتی بازی ! و امثال اینا کار رو از دست دادم .
حق با شماست .
موافقم .
تلاش میکنم ... دوباره و سعی میکنم بی وقفه .
خیلی خوشحالم که اینجا هست ... من هستم و شماها منو دیدید .
سپاس ... سپاس ... سپاس .
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام ...
ازتون کمک میخوام ...
دیشب مشاور بهم میگی انگار مردی تو زندگیت .
چیکار کنم که زن باشم ؟ راهنماییم کنید خواهشا .
انگار اصلا بلد نیستم زن باشم .
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام .من اومدم .
با وجود تموم خستگیا که تو روحم و جونم نشسته ... سلام .
تو پست آخر ازتون خواستم کمکم کنید اما انگار حرف بی موردی بود .
تو این مدت خیلی اتفاقا افتاد . خیلی روزای سختی رو گذروندم ... اون روزا که تو روم بهش اسم اس می داد ... یا تو روم وقتی بهش زنگ میزد ، میگفت میرم اون اتاق و باهاش حرف می زد . و خیلی حرفای دیگش ...
که زیاد یادم میفته و بغض میکنم .
و همین امشب غیر مستقیم یه مطلب گذاشت روی وبلاگش و ازم خواست ببخشمش . گرچه نمیتونم ... اما خیلی برام جالب بود . چون تا قبلش هیچ بار اینو نگفته بود .
درس بزرگی که گرفتم این بود ... که همسر نباید همه کس من باشه . و فقط باید همسر باشه!همین!
شاید ارتباطاتش بهتر شده باشه ... اما از تصور تکرارش حالم بد میشه . تموم تلاشم اینه که به افکار منفی توجه نکنم و کار درست و رفتار درست رو در مقابلش داشته باشم .
در ضمن هنوزم میریم مشاوره ... و سعیم اینه که بقیه رفتاراش هم درست بشه .
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
دوست عزيزم واقعا اين مسئله ايه كه حل ميشه.توضيحات بي دل و فرشته مهربان خدائيش محشر بود.
دقيقا چيزي كه هر مردي ميخواد اينه كه همسرش به معناي واقعي كلمه زن باشه.
با ظرافت و هنر و مهربوني و دلربايي يه زن
با آرامشي كه فقط يه زن به مردش ميتونه بده
يا حتي احساس مرد بودن كه بايد بهش منتقل كني
مطمئنم موفق ميشي
تنوع و شادي و مهربوني و اعتماد رو توي زندگيتون بيشتركن عزيزم
دعا ميكنم براي سعادت و خوشبخت ابديتون
راستي حالا كه ايشون يه قدم برداشتن،شما هم به قول معروف تا تنور داغه نون رو بچسبون و از اين فرصت استفاده كن واسه رفع همه دلخوري ها و ساختن زندگيتون.
به قولي با آغوش باز پذيراي همسرت باش
اخم ممنوع
يه گوشه نشستن و تو فكر رفتن ممنوع
غر زدن ممنوع
بي اعتمادي ممنوع
به جاي اينها اونقدر شادي و محبت توي رگهاي زندگيتون تزريق كن كه خونه تون بشه محل امن و پرازصميميت واسه همسرتون و البته دختر ماه و خودتون
اگه همه نيازهاي يه مرد تو خونه ش برطرف شه،ضد ضربه ميشه در برابر خطرات خارجي:311:
(راستي اينا فقط نظرات شخصي بودن،شايد اشتباه باشن:72:)
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
حالا كه برگشتي بگو اين مدت چه اتفاقاتي افتاد؟ مشكلتون حل شد؟ اميدوارم خوش خبر باشي
راستي چند وقتيه دارم به اين فكر ميكنم و خيلي هم اطراف خودم اينو ميبينم.
اينكه بيش از حد جدي بودن واسه يه زن اصلا خوب نيست ، مخصوصا تو خونه ،جاذبه زن رو خيلي پايين مياره،در عوض يه زن با نشاط و خندون خيلي جو خونه رو تازه نگه ميداره و به مردش نزديكتره