RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج
با پوزش از آقا حامد بابت توضیح بیشتر در مورد پست هام.
مینوش عزیزم
اتفاقا من اصلا به آدمها بی اعتماد نیستم اما واقعا نسبت به گذشته شناخت آدمها سخت شده چون به قول خودت در
لاکشون فرو رفتن و نمیتونی بفهمی واقعا چظور آدمهایی هستن.
اما مردم در گذشته ها نسبت بهم دیگه مهربانتر بودن و بیشتر به فکر هم بودن و بیشتر براشون مهم بود که به دیگران
لطمه نزنن و منظور من اینه که ارزش های اخلاقی کمرنگ تر شده و آدمهای میانه رو کم هستن. وگرنه آدم خوب
مسلما زیاده مثل همین بچه های نازنین همدردی و خود شما گلم.
اما باید قبل از اعتماد کردن در این زمونه آدمها رو محک زد و عقاید واقعیشون رو بررسی کرد. منظور نظر من اینه :)
:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
خوب اخه گفتی خوب و بد..گفتی دیگه.
من متوجه منظورت هستم و اینکه دین چی میگه..اما شما میگی ادما بد شدن من میگم خیر نمیشه به این راحتیا بگیم بد..
اشتباه کردن با بد بودن فرق داره از نظر شخصی من.
نقل قول:
اما اینکه این مثال رو زدم واسه این بود که اتفاقا از روی ظاهر قضاوت نکنه حامد.
درسته ،،نیازی به قضاوت نیست اما اگه اقا حامد مسائل ظاهری براش مهمه باید توجه کنه.
از نظر من اگه مثلا به خودش بگه این دختر فلان اخلاقش خوبه و چشمش رو روی این لباس پوشیدن ببنده فردا روز دچار مشکل میشه.
کلا نظر شخصی من اینه که مسائل اجتماعی ممکنه تاثیر بیشتری رو روابط زوجین بذاره..شاید یه نفر نماز خون و نماز نخون بتونن با هم کنار بیان.البته بستگی داره علت نماز خوندن و نخوندنشون چیه ؟؟.اما زن و مردی که نظرشون درباره معاشرت به دیگران با هم متضاده احتمال موفقیتشون خیلی کمه.
بحث اعتقادی خوبیه اتفاقا و به نظرم به آقا حامد کمک می کنه.
بهار گلی
مطمئنا حامد باید در مورد معیارهاش نظر بده و در این شکی نیست و باهات کاملا موافقم.
اما بحث من سر یک سری اعتقاداته
در مورد اینکه میگی در عقاید منعطف باش این خوبه و آدم نباید خشک مذهب باشه و باید دیگران رو درک
کنه. برای مثال دکتر چمران که آدم معتقدی بود با غاده جبرانی ازدواج می کنه که هم مسیحی بوده و
هم بی حجاب اما چمران در خودش می دیده که روی این آدم تاثیر بگذاره و قبل از ازدواج چنان روی این
آدم اثر میگذاره که هم مسلمان میشه هم روسری استفاده می کنه!
اما بهار ما باید ببینیم در امر ازدواج ما در حد چمران هستیم که کسی رو به راه بیاریم یا طرفمون اصلا
غاده هست که بخواد تغییر بکنه؟ میدونی که همه روانشناسا میگن با کسی شبیه خودتون ازدواج کنین
بدون اینکه بخواین تغییرش بدین.
وقتی برای حامد نماز مهمه پس حتما براش مهمه که همسرش نماز بخونه و فرزندانش زیر نظر یک مادر
اهل نماز بزرگ بشن. عقیدش اینه. پس نمیتونه با این موضوع کنار و به اصطلاح کوتاه بیاد و بعد در زندگی
به زنش بگه باید نماز بخونی. چون از اول پذیرفته اون نماز نمیخونه و خوب میدونه اختلاف عقیده بعدا در
زندگی زناشویی و تربیت فرزندان تاثیر خیلی بدی میذاره و به اندازه مسائل اجتماعی مهمه چون خیلی
از رفتارهای اجتماعی ما از عقاید و باورهای ما نشات میگیره. اینا اصول اعتقادی و اصلی دینه مثل نماز و
فردی که بهش پایبنده نمیتونه ازش کوتاه بیاد اما میتونه در فروع دین منعطف باشه. مثلا در مسئله
حجاب میتونه منعطف باشه و بگه مهم پوشیده بودنه نه داشتن حجابی خاص. اما اینکه کسی مسجد
بره یا نره یا مستحبات رو انجام بده یا نه جزء فرعیاته و قابل اغماض اما در ازدواج بهتره طرفت یک سر و
گردن از خودت بالاتر باشه تا بکشتت بالا.
من در مورد خواستگار قبلیم نماز و اعتقادات رو راجع بهش اغماض کردم و کوتاه اومدم ولی هر جلسه
وقتمون به بحث اعتقادی میگذشت و من واقعا رنج می کشیدم از بی اعتقادی او به مسائلی که برام
مهم بودن و فکر کردم میشه کنار اومد اما الان میدونم سخت و حتی نشدنیه.
چون برام مهمه فرزندانم در آینده با چه عقیده ای بزرگ بشن یا عقیده پدرشون که الگوشونه چیه.
موافقم. باقی بحث باشه با پیام خصوصی :)
RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج
من گفتم مهمه چرا نماز میخونه و نمیخونه...
هر کسی به یه علتی نماز میخونه و یا نمیخونه و این تو تصمیمگیری خیلی مهمه..اما گاهی یه سری مسائل میتونن مهمتر باشن.
واقعیتها رو ببین بهار شادی.
اقا حامد با اون دختر هم اخر سر مجبور شد از خیر نماز نخوندنش و قبلا مشروب خوردنش بگذره..چرا؟؟چون تا یه حدی دستش بازه..اما اخر سر تو قضیه استخر رفتن گیر کرد.
اگه بخوایم یکی رو پیدا کنیم که دقیقا اون معیارامونو داره ممکن نیست..میبینی که اینجا هم اقا حامد از خیر نماز خوندن گذشت اما استخر رفتن نه.
من نمیگم اعتقاداتشو تغییر بده یا بخواد زنش رو عوض کنه..فقط کمی مراعات همدیگه رو بکنن...همون چیزی که نازنین یه مثال ازش زد.
خوب اگه اقا حامد یکی رو پیدا کنه تو اون جامعه که نماز بخونه روزه بگیره حجابش در حد دلخواهش باشه اخلاقشم خوب باشه ظاهرش به دلش بشینه از نظر مسائل روحیاتی بهش بخوره و .... خیلی عالی میشه.اما
وقتی نیست ...
من نظر شخصیمو گفتم..البته میتونن کاملا ایده ال گرایانه جلو برن هر چند مثه دفعه قبل مجبورن کوتاه بیان.
موفق باشی
RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج
حامد عزیزدر جریان تاپیک من هستین و از اونجایی که من هم با مسایل مذهبی درگیر بودم اومدم تا اندک تجربه ای که دارم رو بگم.ببینید حامد از شما خواهش میکنم که قبل از ازدواج در مورد دین با خودتون به نتیجه برسین تا بعدا با همسرتون دچار مشکل نشین .
ببین شما اشاره کردی "من دنبال دختری می گردم که: به خدا اعتقاد داشته باشه، به قرآن اعتقاد داشته باشه و نماز بخواند.این 3 مورد برای من مهم هست. برایم مهم نیست که به همه احکام دین عمل کند. من حتی گفتم که حجاب سر هم برایم مهم نیست البته لباس سبک هم نپوشد"
اقا حامد چطور شما قبول قران برایتان مهم هست اما عمل به قران و دستوراتش رو نادیده میگیرین که خود قران گفته برای زن حجاب لازم هست .ایا این خودش ظاهر بینی نیست؟چه ارزشی داره به چیزی اعتقاد داشته باشیم اما انگار در عمل ثابت میکنیم بهش اعتقاد نداریم .مثه کسایی که نماز نمیخونن ولی روزه میگیرن یا نماز نمیخونن اما در ماه رمضون در ختم قران برای ثواب شرکت میکنن که حالا در همون قران به وضوح گفته شده که نماز نخواندن از دلایل ورود به جهنم هست.به نظر شما اینجوری قبول داشتن قران چه فایده ای داره؟
حامد عزیز من اصلا قصد ملامت شما رو نداشتم اما از اونجایی که این روزا تمام زندگی من شده بحث مذهبی خواستم یه مواردی رو به شما بگم که اگه لازم هست قبل اینکه با کسی زندگیتون رو شروع کنین این مسایل رو برا خودتون حل کنین نه مثه شوهر من که...
RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج
سلام دوستان،
از نظرات همگی متشکرم.
صحبت های شما به من کمک می کنه تا افکارم رو دست بندی کنم و راه حل های مختلف رو سبک سنگین کنم. توکلم هم به خداست.
یک سری سوالات هم در پست هایتون پرسیدید. من راجع به این سوالها فکر خواهم کرد تا برایشون جواب پیدا می کنم.
باز هم از همگی ممنونم و فرصت می خواهم برای فکر کردن.
شاد باشید.
RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج
سلام آقای حامد
تاپیکتان را مدتی هست دنبال میکنم، واقعیتش قبول دارم پیدا کردن همسر با تمام ایده الهای مد نظر خیلی سخته.
اینجور که متوجه شدم مهمترین مساله ای که به نظرتون میرسه همخوانی عقیدتی همسر آیندتون با شما و محیط زندگیتون هست،
به نظر من دین یه مساله بسیار شخصی هست و به نوع ارتباط هر انسان با معبود خودش بر میگرده، خیلی دیده شده افرادی که ادعای دین دارند اما فقط ظاهر حفظ میکنن و سر تا پا دروغن اما بالعکس مواجه شدم با افرادی که اعتقاد به دین ندارند اما الگوی یک انسانه کاملن در جامعه اجتماعی و در ارتباط با انسانهای دیگر.
واقعا برخی اعتقادات در انتخاب مهم هست و باید دقت بشه، مثلا ازدواج یک فرد مذهبی با مذهبی یا بالعکس،
اما مشکل اینجا سر فروعات دین هست،
واقعا نمیشه افراد رو داخل چارچوب گذاشت و قالب بندی کرد که اگر کسی داخل یک چارچوب باشه حتما کیس ایده اله و اگر نبود غیر ایده اله!
منظورم از چارچوب فروعات دین هست،
خیلی واضح هست که شرایط فرهنگیه جوامع با هم متفاوته مثلا شرایط زندگی فردی که در یک شهر کوچیک مذهبی زندگی میکنه با فردی که در یک شهر بزرگ در کشور دیگه زندگی میکنه بسیار متفاوته، قطعا شما باید معیارهاتون بر مبنای شرایط زندگیتون باشه، بیشتر حرف و سخنم بر میگرده به مساله حجاب، واقعیتش یه کم بهم بر خورد برخی دوستان اعتقادات خانمی را که پایبند به اصول هست اما حجاب ظاهر را نداره، به رعایت نکردنه اصول دینی نسبت دادند،
اعتقاد به حجاب خیلی به شرایط فرهنگی و اجتماعی ربط داره، و معنای حجاب یعنی، پوشش برای حفظ نجابت یعنی ایجاد یه حد بین زن و مرد و این معناش برای هر فرهنگی متفاوته، مثلا اگر در یکی از شهرهای مذهبی حجاب کامل داشته باشی با مانتو اما اگر چادر سر نکنی میگن بی حجابه، در این جوامع خانمها به صورت شنل هم شده این چادر را سر میکنند، یا در تهران ما اگر کسی کت دامن یا کت شلوار سنگین بپوشه بی حجابی محسوب میشه و برای پوشش حتما باید مانتو پوشید حتی تنگ و کوتاه!
حجاب یعنی پوشش زن به طوری که جلب توجه نکنه، لباس سنگین، آرایش ملایم، رفتار معقول، ایجاد روابط در چارچوب
واقعا تعجب میکنم از افراد مذهبی که معنای حجاب رو اینقدر سطحی برداشت میکنن و فقط به پوشش مو بسنده کردند،
من به شدت پایبند به نماز اوله وقتم، روزه میگیرم، جمعه ها باید نماز جعفر طیار بخونم(1سه هفته بعد از طلاقم با آیت الله بهجت نیم ساعت تونستم صحبت کنم و ایشان من را توصیه به این نماز کرد، بعد از اولین نماز جعفر طیار،
دیدم مشکلاتم را که روی درختی سواره اما یه هو باد زدو همه فرو ریخت) نشده جمعه ای بیاد و نخونم مگر زمانی که عذر شرعی دارم، اما اعتقاد به حجابم در همان حدی هست که گفتم، در مسجد روسری، در برخی مهمانیها یا خارج از ایران، سر نمیکنم، اما اصلا غیبت نمیکنم، دروغ نمیگم، یا خیلی موارد دیگه که نشان از متشرع بودن من هست.
فکر میکنم وقت این شده عمیق تر به مساله دین فکر کنیم، اینکه آقای حامد دنبال همسری هستند پایبند به اصول دینی اما حجاب مو براشون اولویت نداره، کاملا حق دارند و این بر میگرده به شرایط و محیط زندگیشون
البته اگر همسری یافتند که پایبند به اصول حجاب مو باشه خوب این حق را باید به خود همسر بدهند که خود نوع پوششش را انتخاب کنه و نمیتونن بگن روسری سرت نکن!
مطمئنم خداوندجفت بسیار مناسبی را در تقدیر شما قرار خواهد داد