RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام و بسیار ممنونم از پاسخ هاتون
دوستان اینجا یه سوءتفاهم پیش اومده ببینید شوهر من فقط نسبت به دین کلا بی اعتقاد شده و در این مورد شکی نداره و در همین مورد هم هست که با من بحث میکنه ولی در مورد خدا خودش شک داره ولی بی اعتقاد نشده و هیچوقت هیچوقت هم با من وارد بحث در این مورد نمیشه .مشکل اینجا خدا نیست و مشکل این هست که بی دین هست و میخواد که من بی دین بشم و نه بی خدا
گفتم اون بی منطق و لجباز نیست واتفاقا مشتاق بود که کسی جواب سوالاش رو یده و همون اویل اومد و با روحانی دانشگاه حضوری با خودم رفتیم وصحبت کرد و با کارشناسای مذهبی زیادی وارد بحث شد که حتی تو بعضی چیزا بعد از خوندن نظرات تا حدودی میگفت میشه پذیرفت اما در موارد بسیاری اصلا نتونست قبول کنه و اصلا گفتم بحث بی نتیجه می موند چون من در جریان چند تا از بحثهاشون بودم که اخر سر و در انتها میگفتن که در این مورد خدا اینگونه گفته که یه امتحان الهی باشه و خدا درصد پذیرش مردم رو ببینه و اینجا ایمان واقعی مشخص میشه و اینطوری تموم میشد
مرسی صبا جان .راستشو بگم خیلی میترسم که این کتابا رو بخونم .حرفات درست هست .میدونی من تا الان در جریان چند تا از بحثهای مذهبیشون بودم که نتونستم قانع شم میترسم که دامنه این زیاد شه.
Serok عزیز شوهرم الان از من میخواد که کتابهایی که گفته رو مطالعه کنم و من مدتها از زیرش دررفتم و اون الان خودش بحث میکشونه وسط .باور کنین من نمیخوام زندگیم خراب بشه و همون نمازم هم من وقتی میخونم که نبینه .ماه رمضون امسال مصیبت بود چون همش بحث میشد.درخواست اصلی اش اینه که از من میخواد که کتابهایی که خونده رو بخونم .به نظرتون چه کنم؟یعنی درسته که این کتابها رو بخونم؟
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام سارا
موضوع بحثت برای من جالب بود ..یه چیزایی به ذهنم میرسن که شاید برای تو هم مفید باشه ..
منهم برادری دارم که دچار همین مشکل هست ..این برای خانواده مذهبی ما خیلی تعجب آوره اونهم خانواده ای که صدای نماز شبانه پدر خانواده یک شب هم قطع نشد .اون حتی به وجود خدا هم عقیده نداره .نماز و روزه که بخش خوبش هست کلا به قیامت و معاد هیچ عقیده ای نداره و نماز خوندن و حتی حجاب منو مسخره می کنه ..توی یه مقطعی در این عقایدش خیلی تند روی داشت .تنش به اصطلاح می خارید که با بقیه بحث کنه .چالش درست کنه بقیه رم به شک بندازه و محکوم کنه و یه جورایی می خواست به همه ثابت کنه که شمایین که دارین اشتباه می کنین و وقتتونو هدر میدین ..حتی اگه کسی کاری به کارش نداشت باز خودش دلش می خواست بحث درست کنه ..
مادرم خیلی حرص می خورد .خیلی غصه می خورد چون همیشه یکی نماز خوندنش رو مسخره می کرد و کفر می گفت ..مادرم همیشه می گفت خدا از خونه ما قهر کرده از کفر گویی های این ..
این بحث و تنش یه مدت خیلی اوج گرفته بود تا اینکه من مادرم رو بردم پیش مربی معارف دانشگاه قبلیمون که یه اشنایی هم با ما داشت ..اون از ما خواست که اصلا و ابدا باهاش وارد بحث نشیم و به ما یاد داد به همون شیوه تمسخر آمیز خودش از تله ای که اون سعی می کرد بقیه رو توش گیر بندازه خودمونو دور نگه داریم بدون اینکه اصلا اجازه بدیم سر بحث باز بشه ..ما هم دیگه حرفه ای شدیم .تا شروع می کرد ما با خنده کار خودمون رو می کردیم و فقط یه جمله می گفتیم که عیسی به دین خود و موسی به دین خود ...اصلا شنونده حرفهاش نبودیم و تا شروع می کرد یه بهانه ای برای در رفتن پیدا می کردیم ..هر بار هم می گفت دیدین؟؟؟کم میارین؟؟؟جوابی ندارین...
ولی ما باز به روش خودمون ادامه دادیم ..در عین حال هم روابطمون باهاش خیلی دوستانه و بی تنش بود ..بعد از یه مدت کم کم سوزنش آزاد شد و دیگه مثل سابق بحث و جدل نمی کرد چون به این نتیجه رسید که نرود میخ اهنی در سنگ ...
امسال بعد از چند سال تازه رسید به این حد که مادرم رو خودش ببره احیا و بیاره بدون اینکه مسخره کنه و غر بزنه ..این برای ما خیلی پیشرفت بزرگی بود :311: و منو می بینه به حجابم نخنده ...
ببخشید خیلی طولانی شد .اینا رو گفتم برای اینکه بدونی اینطور افراد خودشون به مرور زمان کمی ملایم می شن ولی شما فقط یه سیاست رو پیگیر باش تا خودتم اسیب نبینی ..از بحث باش اجتناب کن ..سعی نکن بهش فشار بیاری بیاد مشاوره مذهبی یا خانوادگی ...سعی نکن این مساله رو پررنگ کنی توی زندگیت ..سعی نکن خودت مطالعه تو هی بالا ببری که از عهده اش بر بیای ...سعی نکن بهش بی محبتی کنی ..اصلا این موضوع رو از توی محاوره هاتون حذف کن ..فقط بهش بفهمون که تو راست میگی شاید من اشتباه می کنم شاید من احمق باشم اما من این اشتباهمو دوست دارم و می خوام ادامه اش بدم ...
درست عین خیلی از زن و شوهر هایی که دو تا مذهب متفاوت دارن و خیلی هم با هم خوشبختن ..من نمونه نزدیکش رو دارم.
موفق باشی.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام سارا
چند نکته به ذهن بنده میرسد ،
1- اول از همه و مهمترینشان بنظر من ، استمداد از خود خداوند است بوسیله توجه به صاحب دین و صاحب عصر وزمان هست ، فرصتی است برای شما که پیوندتون رو با امام متان مستحکمتر کنید ، با او درد ودل کنید از او بخواهید که ایمانتان را هرچه بیشتر کند ، در حال حاضر او تنها واسطه فیض خداوند است.
بیشتر در خونه خدا برید و با حجت خدا رابطه عمیق برقرار کنید.
2- همانطور که دوستمون هم اشاره کردند زن و شوهرهای مثال زدنی داشتیم ، شوهر پیامبر بوده مثل نوح (علی نبینا و اله و علیه السلام) همسر و فرزندشون مخالف خدا
و بلعکس فرعون ضد خدا و همسرشون آسیه که جز زنان برگزیده و برتر نزد خداوند می باشند.
اینها نمونه هائی است که قران مثال زده ، داستان زندگی اینها رو بخونید.
3- سعی در تغییر باورهای همسرتون نداشته باشید (فعلا) ، توجه و تاکیدتون روی همسن دوستی و محبتی باشه که به او دارید.
4- لیست کنابهائی رو که اصرار داره بخونید رو برام بفرستید (اگه تمایل ندارید در این تاپیک باشه به صورت پیام خصوصی ارسال کنید) ، نگرانی شما در خصوص کتب گمراه کننده کاملا بجاست ،کتاب مضر مثل سم می مونه ، افراد بی دین رو هم شیطان یاری میده ، شیطان و القائات شیطانی رو دست کم نگیرید او هم قوی است و هم غوی (اغوا کننده)
البته خداوند هم دست ما رو در مبارزه خالی نگذاسته ، راهش رفتن در خونه حجت خداست ، بهترین طریق مبارزه با شیطان امام زمانه.امام حی و حاضر که همواره به یاد ماست و رعایت حال ما رو می کنه ، فقط باید به خودمون یه کوچولو زحمت بدیم و بریم به طرفش
5- از همسرتون برای تحقیق بیشتر زمان بخواهید ، مثلا دوسال ، در این زمان هم شرط کنید که هیچکدامتان جلوی فعالیت مذهبی دیگری را نگیرد ، با ایدلوژی دیگری کاری نداشته باشد ، اگر بعنوان همسر تمایل داشت در برخی مراسمات دیگری شرکت کند (مثل مراسم عاشورا ، شب قدر و...) بنابراین شما دیگر نگران انجام عباداتتون نخواهید بود.
(در واقع گارد نگرفته اید ، نه تایید کرده اید او را نه رد ، فرض کرده اید که او درست می گوید فرصتی برای بررسی بیشتر خواسته اید.
6- با او در اصل تحقیق و بررسی همراهی کنید ، اسلام دین تحقیق هست ، کتاب اصول کافی ، اولین باب اون در خصوص عقل و دشمن اون که جهل هست روایات ومتعددی اورده ، این یعنی اهمیت این مساله.
7- ، ضمنا بیشتر روی اشتراکات مانور دهید ، شما می خواهید خوبی کنید او هم می خواهد خوبی کند ، لیستی از تمام کارهای خوبی که می توانید انجام دهید از کمک به دیگران ، عیادت مریض ، رفع گرفتاری سایرین ، کمک به همنوعان / زلزله زدگان و ....را به اتفاق هم انجام دهید.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارا جان هیچوقت معنی های قرانو خوندی؟
به نظر من نباید از دونستن بترسی. هیچ ایرادی نداره که شروع کنی به خوندن. تازه هر چی بخونی هم با عقلت تطبیق می دی بعد اگه نخواستی قبول نمی کنی.
راستی شوهرت تو رو مسخره نمی کنه. شوهرت تو رو دوست داره. الان داره سعی می کنه اون چیزی رو که خودش فکر می کنه درسته بهت بده.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
جناب استارتر عزیز
من خودم هم بی دین هستم.به نظرم به شوهرتون فشار نیارید و در کنارش زندگی کنید
اگر دست از عقایدش برنداشت اشکالی نداره.فقط دنبال راهی باشید که بتونید با حفظ عقایدتون باهم کنار بیاین
مهم اینه که در کنار هم خوشبخت باشید و به خوبی زندگی کنید
مهم نیست که چه دین و عقیده ای دارید.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
f-z عزیز از وقتی که گذاذشتین بسیار ممنونم .ولی قبول بفرمایید که برادر با شوهر ادم خیلی فرق داره.و نکته دیگر اینکه شوهر من هرگز من رو مسخره نمیکنه.و حتی اگه گفتم باهام بحث میکنه شاید اینطور برداشت کردین که مثلا دعوا میکنه یا تمسخر اما اینطور نیست اون گهگاهی حتی دست من رو هم میگیره و باهام صحبت میکنه.مراعات من رو میکنه مثلا تو ماه رمضون اگه برا ظهر خونه بود و منم بودم میرفت ناهارش رو جایی میخورد که جلو من نباشه و اذیت نشم.نمیتونم با شیوه ای که گفتین که خنده و تمسخر باشه برخورد کنم اخه اون خیلی منطقی باهام حرف میزنه .فکر کنم کلا جو خونه شما و ما خیلی فرق داشت و در مورد جمله اخرتون که گفتین که بگم" شاید من اشتباه می کنم شاید من احمق باشم اما من این اشتباهمو دوست دارم و می خوام ادامه اش بدم"
.فکر میکنم اگه این رو بگم فکر میکنه که من میخوام باهاش لجبازی کنم و دوست ندازم اینطوری فکر کنه.در هر حال بازم از وقتی که برام گذاشتین ممنونم
ممنونم بی بی عزیز.در مورد لیست کتابها من فکر میکنم درست نباشه که نام این کتابها رو این جا ببرم به هر حال عده ای میان و شاید تبلیغ بشه.در پیام خصوصی برایتان میفرستم.ممنونم از راهنمایی هایتان
مینوش جان اره خونده بودم اما خیلی سریع و یعنی اصلا فکر روی چیزی نکرده بودم .اما از زمانی که شوهرم بی دین شده و قران رو دقیق خونده و در موردش پرس و جو کرده یه سری ایاتی رو برام میاره و مثلا میگه تو این رو قبول داری خوب راستش من بعضی چیزها رو نمیتونم جواب بدم مثه همون که تو پست های قبلیم گفتم که در مورد کتک زدن زن در قران بود که اگه نافرمانی کنه و به هر حال شاید چون خودم زن هستم برام سخت هست که اینو بپذیرم حالا هر قدر زنی بد و نافرمان باشه و....اینا یه کم باعث شده ایمانم کمتر شه و باور کن خودم خیلی ناراحت هستم و نمیخوام شوهرم این رو بفهمه و همین هست که میترسم که کتابهایی که شوهرم خواسته رو بخونم که شاید حجم این سوالا بیشتر بشه ...میدونی بعضی ها میگن که این مسایل برای این هست که خدا ایمان واقعی ادم ها رو امتحان کنه ولی من نتونستم و خیلی ناراحتم.
Gilber از شما هم ممنونم ولی من به همسرم فشاری نمیارم
اقای بی بی من متاسفانه هر کار کردم نتونستم پیام خصوصی بدم و در مورد کتابها همون کتابهای ممنوعه که نقد اسلام است به نظر شما اینها رو مطالعه کنم ؟
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارا جان
من احساس می کنم بیشترین نگرانی شما از این است که احساس می کنید شاید همسرتان راه درست را می رود و شما از این می ترسید که شاید راهتان اشتباه است. و این تردید باعث نگرانی شما شده است.
می خواستم بگویم همونطور که دوستان اشاره کردند شاید اصلا این یک مقدمه باشد برای اینکه این بار دینتون رو به صورت عمقی بپذیرید. اما برای اینکار خواندن کتابهایی که تنها شک ها را می بینند و با قطعیت در مورد انکار انها نظر می دهند (مانند کتابهای نفی اسلام ) شاید زیاد کارساز نباشد. چون این کتابها کارشان شک انداختن است بدون دادن راه حل . شاید لازم باشد کتابهایی معتبر با استدلال قوی را بخوانید. من مطمئنم که شکهایتان برطرف می شود. و در ان زمان دیگر می توانید حتی با ارامش بیشتری پذیرای بحثهای همسرتان باشید. چون در اعتقاد خود راسختر می شوید.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
ترستو می فهمم عزیزم. اما شاید بهتر باشه شروع کنی به خوندن و مطالعه.
از قدیما یادمه یه اسطوره یونانی بود که فرمانروا می بینه مردم و سرزمینش وضع بدی پیدا کردن می گن بهش که یکی هست که می تونه بهت بگه دلیلشو. رفت پیش اون شخص بهش گفت که یه نفر یه سری کارا رو کرده که اون باعث شده این وضعیت ایجاد بشه. فرمانروا قسم می خوره که پیداش کنه و مجازاتش کنه. اون ادمه بهش می گه نه نرو دنبالش نگرد اما فرمانروامی ره و دنبال اون شخص می گرده. اخرش می فهمه خودش همون شخصه. ادیپ شهریاره اسمش. سر قولش می مونه و خودشو مجازات می کنه.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%BE_%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C% D8%A7%D8%B1
برعکسش هم هست. یه وقتایی هست که ادم فکر می کنه توی یه چاه عمیقه اما یه چاله ی کوچیکه و از نامیدیش حاضر نیست که سعی کنه بیاد بیرون. یه وقتایی هم هست که ادم فکر می کنه جایی که هست خیلی خوبه و اگه یه قدم برداره پرت می شه اما ممکنه جلوش دنیای قشنگ تری باشه.
ببین چقدر برای دونستن شجاعت داری. شاید دونستن خوب باشه. بهتر از ندونستن باشه. حتی شاید ادیپ شهریار از دونستن کمتر رنج کشیده باشه تا ندونستن. (البته این اسطوره ی یونانیه و لزوما واقعیت نیست). به هر حال انتخاب خودته که بخوای سعی کنی چیزای بیشتری بدونی یا نه. همیشه هم بیشتر از اونچه که ادم می دونه هست برای دونستن و تمام نمی شه.
برای پیام خصوصی باید پول بدی عضو شی. اونایی که اسمشون پررنگه شارژ دارن و می تونن پیام خصوصی بدن و بگیرن.
موفق باشی.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی.
احساست کاملا قابل درکه..اما همونطور که دوستان گفتن نترس...نترس...نترس
ترس تو یه انرژی منفی رو وارد رابطتون میکنه..تو کلا ذهنیتت اینه که جلوش کم میاری..خوب واقعا ممکنه کم هم بیاری..چون مگه ماها تا حالا چند درصد ازعمرمونو گذاشتیم واسه تحقیق روی عقایدمون؟؟پس فوری هراسون نشو...اینم یه مسئله ایه که تو نمیدونی..قتل که نکردی..وقتیم نمیدونی دلیل نمیشه که وجود نداشته باشه.
پس در حالیکه سعی میکنی باش بحث نکنی..اگه مثه اون دفه تو عمل انجام شده قرار گرفتی فقط بگو نمیدونم..چون دربارش تحقیق نکردم..مگه من همه مسائل شیمی و فیزیک رو میدونم؟؟واسه اینم کم کاری کردم و دنبالش نرفتم..شاید جواب داشته باشه شایدم نه..منم نمیتونم الان چیزی بگم چون ازجانب مخالف و موافق موضوعو بررسی نکردم.
من ازاین ادما دور و برم دیدم..و خوب تقریبا همشون با اعتقاد قویتر سمت دین برگشتن..
اما تو ازهمسرت چی میخوای؟؟اینکه سوالاتیکه براش بوجود اومده رو ندید بگیره؟؟؟این شدنی نیست..
دین اگر واقعا دین باشه قدرت دفاع ازخودشو داره...نیازنیست بترسی اما فقط بهش بگو ازاین بحثا کلا ازرده ای..بگو کلا ازبحث خوشت نمیاد.
بهش بگو اگه حرفی داره تو مرجع خوبی نیستی..
اما در مورد اون ایه ازقران...کلا ایات زیادی هستن که به نظر واقعا مبهم میان..گاهی ادم شک میکنه..گاهی میترسه..ناراحت میشه.
به نظرم بهتره بهش پیشنهاد بدی کتابهای تفسیرقران رو هم بخونه..تا بدونه اصل و اساس هر ایه و علتش چیه؟؟؟
شاید اصلا همین خودش حکمت داره تا ادما را ترغیب کنه برای ایات جستجو کنن.
مثلا همون ایه ای که مثال زدی یادمه خیلی وقت پیش توضیحاتش رو خوندم..و کلا با اونچه ممکنه فکر کنیم فرق داشت.
یعنی گمونم برای حالتی بود که زن روبه اعمال رو سپی...و کارشو تکرار کنه.
و نکته بعدی اینه که گاهی ادما بخاطر شرایط بدی که میبینن ازدین فراری میشن..مثلا میگن چه دینیه که ادم نماز بخونه اما دزدی میکنه..مال مردم میخوره..هیزی داره و ..
اینا رو میگن چون ادمای متظاهر رو دیدن...و اینو پای خود دین مینویسن.
بازم شما باش بحث نکن..بهش محبت کن...محبت.
موفق باشی
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام و تشکر
دلجوی عزیز شوهرم میگه باید کتابهای هر دو گروه موافق و مخالف خونده بشه ولی به من میگه که اینکه همش کتابهای موافقها رو بخونی ارزشی نداره .نمیدونم ایا این کتابها رو بخونم؟
مینوش جان ازت ممنونم .به نظرت یعنی کتابهای مخالف ها رو هم بخونم؟تو میدونی منظورم کدوم کتابها هست؟خودت هیچوقت اونها رو خوندی؟
بهار زندگی جان مرسی از پاسخت.اره شوهرم تفسیر قران رو خونده .و تو بعضی مسایل که شک میکرد چندین تفسیر رو میخوند مثلا در مورد اون ایه که گفتم خیلی تفسیرها رو اورد و نشونم داد.ببین بهار جان میدونی مشکل اینجاست که شما فکر میکنین که شوهرم اول راه هست اما اون خیلی تحقیق کرده و خیلی کتاب خونده و متاسفانه به سوالایی رسیده که از نظر خودش براشون جواب قانع کننده نیست یعنی دنبال جوابم خیلی گشته و لی ...عزیزم در مورد ایه چیزی که گفتی درست نیست و اگه تفسیرهای بزرگ رو مثه نمونه و... رو بخونی تو هیچ تفسیری نگفته زن روسپی (مردی که زنش رو سپی باشه که تکلیفش معلومه که در صورتی که شاهدی دیده باشه سنگسار میشه)تو تمام تفسیرها هست که زنی که نافرمانی میکنه و ناسازگار و از وظایفش سرپیچی میکنه هست.
میدونی بهار اتفاقا یه همچین موقع هایی اون پیشقدم میشه و بهم میگه که اره ندونستن عیب نیست بیا و تحقیق کن اما ...میدونی شاید اگه شما هم کسی مثه همسر من بالای سرتون بود با یه عالمه اطلاعاتی که داره شاید به این راحتی شما هم قانع نمیشدین .نمیدونم شاید هم علت بی ایمانی و بد بودن من باشه.باورت نمیشه ولی از خودم و افکارم و همه چیز ناراحتم.
میدونی بهار جان شوهرم اونطوری نیست که به خاطر متشرع ها از دین زده شده باشه کاش اینطوری بود . اصلا اون هیچ مشکلی نداشت.ما این ادمها رو قبلشم دیده بودیم ولی شوهرم اصلا این افکارو نداشت تا زمانی که شروع کرد به تحقیق کردن و کتابا رو خوندن برا همینم هست که من میترسم که کتابا رو بخونم
بازم به نظرت منم شروع کنم و اون کتابها رو بخونم.خیلی میترسم .این روزا همش اضطراب دارم .